twitter share facebook share ۱۳۹۶ اردیبهشت ۰۹ 3106

هنگامی که سخن از عقب ماندگی یک کشور به میان می آید، غالبا مسائل سیاسی و اقتصادی به ذهن متبادر می شود؛ درحالی‌که دامنه این بحران بسیار گسترده‌تر است و بر همه جنبه های زندگی یک ملت اعم از بهداشت، آموزش و فرهنگ تأثیر می گذارد. از این روست که بسیاری رفع مشکلات و تحقق صلح، آرامش و رفاه خود را در گرو اصلاحات ساختاری دیده و می کوشند تا دولتی مردم سالار بر سر کار آوردند.

آیت‌الله سیدمحمد شیرازی با شناخت و درک این مشکل، در خصوص اصلاحات و مبارزه با عقب‌‌ ماندگی به طرح نظریه پرداخته، می‌فرماید: «دلیل عقب مانده بودن یک جامعه، محیطی است که امکان رشد و پیشرفت را از افراد گرفته و زمینه واپس گرایی را فراهم می نماید؛ بنابراین نخستین گام اصلاح جامعه، اصلاح آن محیط است».

ایشان در ادامه اثبات می‌کند که سابقه شکل گیری چنین محیطی در کشورهای اسلامی به قرن ها پیش باز می گردد، زیرا بسیاری از مسلمانان این حدیث پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله ـ که می‌فرمایند: «من دو امر گرانبها را در بین شما به امانت می‌گذارم، کتاب خدا و خاندانم» را به دست فراموشی سپردند.

آیت الله شیرازی می کوشد تا تعریفی روشن از عقب‌ماندگی ارائه داده، به عوامل پیدایش و بقای آن بپردازد و راه‌های مبارزه با این مشکل را تبیین نماید. به عقیده ایشان عقب‌ماندگی پایه بسیاری از بحران‌هاست، پس آنانکه بدنبال اصلاح امور هستند باید مبارزه با عقب ماندگی را در اولویت کار خود قرار دهند. رهایی از این بند آرزویی دوردست نیست و چنانکه مرجع عالیقدر می فرماید «سرآغاز این تحول، بازنگری در بینش و تفکر خویشتن و بازگشت به آموزه و سیره اهل‌بیت ـ علیهم السلام ـ است؛ تغییر، یکباره حاصل نخواهد شد بلکه باید با توجه به ظرفیت جامعه گام به گام پیش رفت و به تدریج دایره فعالیت خود را گسترده ساخت، تا اینکه آگاهی و درک مردم در مسائلی همچون سیاست، اقتصاد و تربیت افزایش یابد.»

بازگشت به اسلام راستین مانعی بر سر تمدن، پیشرفت و تکنولوژی نیست؛ زیرا این دین پایان بخش ادیان آسمانی بوده، تضمین کننده شکوفایی، موفقیت و سعادت انسان است و قابلیت انطباق با هر زمان و هر مکانی را دارد. بنابراین آنچه مانع اصلاح و رهایی از دام عقب ماندگی است نه اسلام که بدعت‌ها، انحرافات و شبهات است و مبارزه با این تهدیدات در گرو بهره مندی از دانش و پاسخ‌هایی روشن و قانع‌کننده می باشد. امام صادق ـ علیه السلام ـ می‌فرمایند: «عالمان شیعه مبارزانی هستند که از روزنه‌هایی که ممکن است إبلیس و یارانش از آن نفوذ کرده و به سراغ شیعیان سست عقیده ما روند، حفاظت می‌کنند. این عالمان مانع از تسلط شیاطین و پیروان آنان بر شیعیان می شوند. حال اگر از شیعیان ما کسی برای این امر مهم به پا خیزد، از آنانکه به جهاد با رومیان و ترک ها و خزری‌ها رفته اند هزار هزار (یک میلیون) بار بهتر است؛ چراکه وی از دین دوستداران ما دفاع می‌کند و مجاهدان میدان جنگ از بدن‌های دوستداران ما.»

آیت‌الله سیدمحمدرضا شیرازی مصداق بارز عالمان نام برده در حدیث امام صادق(ع) بود. مرجع عالیقدر آیت‌الله العظمی سیدصادق شیرازی در وصف ایشان می فرماید: «وی نمونه و مصداق روشن این حدیث بود که: مؤمن نفس خویش را به سختی و رنج می‌افکند درحالی‌که مردم از دست او در آرامش به سر می‌برند. ایشان این حدیث را عملاً در زندگی خویش پیاده نمود در حالیکه در آن زمان کمتر کسی خود را ملزم به اجرای آن می دید.»

آیت‌الله سیدمحمدرضا شیرازی بر این باور بود که بین اسلام و جامعه رابطه ای دو سویه برقرار است؛ همانگونه که اسلام با تأثیرگذاری بر افکار، روابط و آداب و رسوم مردم و ترویج فرهنگی متمدنانه، آنان را از عقب ماندگی رهانیده و از بروز ناهنجاری های اجتماعی جلوگیری می کند؛ جامعه نیز بر اسلام تأثیر گذاشته و با عمل به تعالیم آن، اندیشه ها و آموزه های این دین الهی را زنده و پویا نگاه می دارد.

هدف اسلام بیداری جامعه و شکوفایی استعدادها و توانایی هاست، از این رو در قرآن کریم می خوانیم: «همانا که خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملتی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند.»

آیت‌الله سیدمحمدرضا شیرازی تغییر و اصلاح را از دو راه امکانپذیر می دانست:

1. وجود پیشوایی صالح که واجد مجموعه ای از صفات حسنه باشد. چنین فردی به گفته ایشان «به دنبال رضای الهی بوده، به کسی ظلم نمی کند، تکبر نمی ورزد، می کوشد تا به مقام اولیاء الهی برسد، از همه مردم عادل‌تر، پرهیزکارتر، زاهدتر و سودمندتر است، همچنین امانتداری او از همه بهتر و ایثارش از همه برتر است.»

ایشان سخن خود را این چنین ادامه می دهد: «ما نیز بکوشیم تا به مقام قرب الهی رسیم، به بالاترین مراتب معنوی دست یابیم، مستحبات و کارهای پسندیده انجام دهیم، برای کمک به محرومین و دردمندان بشتابیم، دست یاری خود را به سوی یتیمان، زنان بیوه و بیماران دراز کنیم. از شما می‌خواهم که از گناه و اشتباه دیگران درگذرید همان‌گونه که می‌خواهید خداوند گناهان شما را ببخشد.»

2. انسان غالباً در میانه مشکلات و گرفتاری ها امید خود را به بهبود اوضاع از دست می دهد؛ اما در چنین شرایطی قلب مؤمن آکنده از امید و آرزوست. بنابراین اکثر مردم در یک جامعه عقب مانده، سر در لاک خویش فرو برده و به تغییر و اصلاح نمی اندیشند و تنها گروه اندکی هستند که امید به بهبود اوضاع، آنان را به سمت ایجاد تحول در جامعه سوق می دهد. باید همواره به یاد داشته باشیم که تغییر و اصلاح امری است شدنی، چنانکه تاریخ بارها شاهد پیروزی جنبش های اصلاح گری بوده است که توسط مؤمنانی وارسته به راه انداخته شد؛ پس باید قدر داشته های خود را دانست، با ناامیدی جنگید و زندگی را هدفمند ادامه داد.

مترجم: محمد منوری

نظر شما