twitter share facebook share ۱۳۹۶ مرداد ۱۱ 1299

امروزه تنها دو گروه افسانه «حمایت قرآن از تروریسم و آموزش آن» را تبلیغ می‌کنند: نظریه‌پردازان و کارشناسانی که با مسلمانان مخالف اند و افراطیون داعشی. هر دو ره به خطا می‌برند.

این نتیجه‌گیری و نگاه ساده‌انگارانه، این مسئله را که بسیاری از قربانیان ترور و تروریسم در جهان امروز از کشورهای مسلمان هستند، نادیده می گیرد. این نتیجه‌گیری تجارت بین‌المللی اسلحه توسط قدرت‌های بزرگ غربی را که کاملا علیه حقوق بشر است و مرگ بیش از ۶۰ هزار کودک در یمن را موجب شده است نادیده می‌گیرد؛ کما اینکه بحران سوریه در سال‌های اخیر توسط ایشان نادیده گرفته شد.

هم‌چنان با روی‌دادن حملات در مصر، لندن و سوریه، نقدها به طور پیش‌فرض به سوی قرآن رفت و منتقدین مدعی شدند که این مسائل از آیات «خشونت» بار قرآن نشات می‌گیرد. ما نمی‌توانیم به جنایاتی که در سوریه، یمن و سومالی رخ داده بپردازیم تا زمانی که خود به امر انصاف و برخوردی عادلانه پای‌بند نباشیم. سرزنش قرآن به دلیل تروریسم قطع به یقین نه تنها نادرست است، بلکه منابع ارزشمندی را که می‌تواند در راه جلوگیری از جنگ و قحطی به کار آید، ضایع خواهد کرد.

سه حقیقت مهم اثبات می‌کند هیچ امری در قرآن جواز به ترور نمی‌دهد و در شرایطی که داعش و اسلام ستیزان، هر دو با هم این سه حقیقت را نادیده می‌گیرند، قرآن، پیامبر اسلام و مسلمانان در سراسر جهان از این سه حقیقت مهم همچنان دفاع، پشتیبانی و حمایت می کنند.

حقیقت اول

قرآن را باید به طور کامل خواند نه بصورت خوانشی کافه تریایی (و ناکامل و گزینشی.) داعش و اسلام‌هراسان اما گزینشی برخورد می کنند. قرآن با رفتاری پیشگیرانه، کسانی را گزینشی برخورد می‌کنند منحرف نام داده و کسانی خوانده که با قلب‌های منحرف به دنبال اختلاف و تفسیر نادرست از قرآن هستند.

اما آیا برخی از آیات قرآن نمی گویند که «بکشید ایشان را هرجا آنها را یافتید؟»

بله. از این رو به حقیقت دوم می پردازیم.

حقیقت دوم

اسلام ایمانی عملی است که مجوز دفاع از خود را در شرایط خاص و سخت می دهد. اما چه زمانی؟ بگذارید خود قرآن توضیح دهد.

اولا پیامبر اسلام و صحابه ایشان در مکه و در طول حدود ۱۳ سال بر آزار و اذیت های شدیدی که بر ایشان واقع شد صبر کردند. این مسئله شامل سه سال تحریم و محاصره (در شعب ابی طالب) که همسر او یعنی خدیجه(س) نیز در آنجا رحلت کرد می‌شود. مسلمانان اما مقابله نکرده و نجنگیدند.

ثانیا محمد(ص) تنی چند از صحابه خود را برای پناه بردن به پادشاهی مسیحی در حبشه فرستاد، و با این وجود هنوز مسلمانان مقابله ای نکرده و نجنگیده بودند. ثالثا حتی وقتی صحابه پیامبر از او خواستند که مقابله کند و بجنگد، محمد(ص) صراحتا به ایشان پاسخ داده بود که «من مجوزی برای جنگیدن ندارم» و نهایتا وقتی که آزار و اذیت ها غیرقابل تحمل شد، محمد(ص) و مسلمانان به سادگی مکه را ترک کردند و هنوز هم از جنگ و مقابله پرهیز می‌کردند.

این پناه‌جویان ۲۴۰ مایل مسیر را به سختی و از راه صحرا پیمودند تا از تروریسم بگریزند و نهایتا در شهری با اکثریت یهودی به نام مدینه فرود آمدند. اگر اسلام تروریسم و اجبار به اعمال شریعت را آموزش داده بود، این زمانی بود که باید خود را نشان می داد. اما پیامبر، نظامی را در مدینه و با همکاری یهودیان بنا نهاد و یک دولت متحد و سکولار را مستقر ساخت.

این در حالی بود که هنوز هم افراط‌گرایان تلاش می کردند تا مسلمانان را در مکه بکشند و آنها را تا مدینه تعقیب می‌کردند تا ایشان را قتل برسانند. و حال – در نهایت – قرآن برای اولین بار مجوز جنگ را صادر کرد و به مسلمانان مجوز داد تا برای دفاع از خود بجنگند. مجوز برای جنگ در سوره حج آیات ۳۹ و ۴۰ تنها به کسانی داده شده است که جنگ به ایشان تحمیل شده است. و این جنگ تنها برای دفاع از مسلمانان در برابر آزارها و اذیت ها نیست – بلکه برای دفاع از مسیحیان، یهودیان و همه افراد از هر اعتقادی است. تمامی آیات بعدی نیز که به جنگ فرمان می دهند، پیش شرطشان همین امر واضح و مشخص دفاع از خود است. در غیراینصورت به مصداق برخورد گزینشی بدل می شود، کما اینکه قرآن نیز این برخورد گزینشی را به عنوان انحراف دانسته و نهی کرده است.

علاوه بر اینها در سوره بقره، آیات ۱۹۳ و ۱۹۴ قرآن صراحتا می گوید که مسلمانان تنها مجوز به جنگ با کسانی را دارند که پیکارجو بوده و در حال جنگ هستند. این بدین معنی است که اگر حتی در میانه جنگ یک جنگ‌جوی دشمن تقاضای پناه از شما کرد، شما باید آن را تضمین کنید و به او پناه دهید و دیگر با او نجنگید. در اسلام اموری به مانند آزار و اذیت و شکنجه و مثله کردن و قطع عضو وجود ندارد. این موارد و حقیقت سوم که در پی خواهد آمد، می‌تواند به نابودی ایدئولوژی اسلام هراسی از سویی و داعش از سویی دیگر منجر شود.

حقیقت سوم

حال می‌توانید دریابید که قرآن به چه کسانی اشاره می کند وقتی می گوید که «هرجا ایشان را یافتید آنها را بکشید». ضمیر این امر به تروریست‌هایی بازمی‌گردد که مردم را به دلیل ایمانشان آزار می‌دهند، آنها را از خانه‌هایشان می رانند و مبادرت به قتل بی‌گناهان در خانه‌های جدیدشان می‌کنند.

به بیان دیگر ضمیر این امر را در دوران مدرن میتوان به داعشیان منسوب کرد. قرآن مجوز کشتن تروریست‌ها را صادر می‌کند، چون ایشان علیه شما، مسیحیان، یهودیان و یا افرادی با هر عقیده ای در حال جنگ هستند. اما در اینجا نیز اگر تروریستی از کار خود دست کشید، قرآن برخورد و خشونت با وی را منع می‌کند. این آموزه‌ها تنها تئوری نیستند، بلکه به تاریخ اسلام و حقایق تاریخی بازمی‌گردند.

پیامبر اسلام کاری بسیار قابل توجه را زمانی که به مکه پس از بیست سال بازگشت انجام داد. با وجود رنج فراوان و قتل‌هایی که روی داده بود و حتی مرگ فرزندانش، او با بخششی فراگیر برخورد کرد و تنها یک شرط گذاشت و آن‌هم پذیرش آزادی عقیده به صورت کلی برای همه بود. او اسلام را تحمیل نکرد. او جنگ راه نیانداخت. او شهر را محاصره نکرد. او بخشید.

مورخ غیر مسلمان «استانلی لین پول» شهادت می دهد که «روز بزرگترین فتح محمد بر دشمنانش، روز بزرگترین پیروزی محمد بر خودش نیز بود. او قریش را بخشید، پس از آن همه غم و اندوه و بی رحمی ای که بر او وارد آمده و او را پریشان کرده بود، به همه مردم مکه امان داد».

این عشق و محبتی است که اسلام و قرآن مروج آن است. هر فرد صادقی می‌تواند ببیند که داعش پیامبر اسلام را نمایندگی می کند همان‌گونه که تاریکی، روشنی را! این دو کاملا با هم در تناقض‌اند.

این بدفهمی ها و خطاها از آن سو ناشی می شود که مردم ایمان و آگاهی خود را از تیترهای اخبار می‌گیرند، نه از قرآن و پیامبر. خواندن قرآن و سیره پیامبر می‌تواند راه درستی برای آموختن صحیح اسلام و حرکتی صحیح در این راستا باشد.

تلاش و جهاد در راه آموزش، سبب نابودی تروریسم و خونریزی میان ابنا بشر است. و من شما را به این جهاد صحیح دعوت می کنم.

*قاسم رشید/ ایندیپندنت

نظر شما