twitter share facebook share ۱۳۹۴ اردیبهشت ۰۱ 1141

جنایات وحشتناکی که اخیراً بوسیله ی تروریست ها در پاریس پایتخت فرانسه رخ داد، توجه بنیادهای دینی و بویژه شیعه را به خود جلب کرد تا در این فرصت ملتهای غرب را مخاطب خود قرار دهند و آنها را با دید باز و به دور از بازداریهای رسانه ای - که سعی در کنترل افکار عمومی و بستن فضای اطلاع رسانی درباره اسلام دارند - به شناخت اسلام دعوت کنند.

برای مثال آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی (دام ظله) جهان غرب را به شناخت اسلام از راه اهل بیت دعوت کرد تا آنها تفاوت آنچه را تروریستها و تکفیریها به نام اسلام به آنان عرضه می­کنند و چهره واقعی اسلام - از نظر ارزشها، اصول و اخلاق - باز شناسند و بتوانند بین اسلام حقیقی و اسلام تکفیری تمیز دهند. 

امروزه بیش از هر زمان دیگر به  گفتمان با جهان غرب نیازمندیم همچنان که آنها نیز به قرائت درست از اسلام به شدت نیازدارند؛ تا با همکاری یکدیگر با وسعت نظر در بالاترین سطح - مرجعیت دینی - پروژه گفتگوی ادیان و تمدنها را آغاز کنیم زیرا شرایط کنونی که بر جهان غرب حاکم شده هرچند که به دلیل تهدیدات تروریستی سخت، پیچیده و وحشتناک می­باشد اما بستری مناسب برای توجه هرچه بیشتر غربیان به اسلام صحیح و به دور از تبلیغاتهای مخرب سیاسی و رسانه ای را فراهم آورده است.

برای رسیدن به این هدف به برخی راهکارها اشاره میکنیم:

  1. نگاشتن پروژه­ی گفتگوی ادیان به شکل گسترده، برنامه­ای عملی که مراجع بزرگ شیعه بر آن نظارت داشته باشند زیراکه در راستای این مهم به استعدادهای فکری و فرهنگی گسترده و قدرت مالی وسیع نیاز است که این دو بیش از هر تشکیلات و سازمان در خدمت نهاد مرجعیت قرار دارد.

 از سوی دیگر حوزه­های علمیه علی­رغم تلاش­های پلیسی و دیپلماسی حکومتها برای دخالت و زیر سلطه کشیدن آنها، توانستند استقلال خود را حفظ کنند و به انها اجازه­ی دخالت در برنامه­های جاری خود را ندادند و این امر حوزه­ها را در به نتیجه رساندن این مهم به دور از تاثیرهای اصحاب سلطه و سیاست توانمندتر می­سازد. 

  1. تشکیل گروه­های گفتگو در سطوح مختلف، از بزرگترین موسسه­های دینی در جهان،  همچون حوزه علمیه نجف اشرف و مرکز واتیکان تا مراتب پایینتر مانند؛ دانشگاه­ها، پژوهشکده­های مطالعات دینی و مراکز تحقیقی. به نظر می­رسد امروز مناسبترین فرصت برای این گفتگو فراهم شده و میتوان با همکاری نجف اشرف و واتیکان گفتگوی ادیان را بنیان نهاد و در بالاترین سطح این پروژه را افتتاح نمود.
  2. توجه به زبانهای بیگانه در تبلیغ؛ در این راستا گام اول تأسیس یک شبکه ماهواره­ای لااقل به سه زبان انگلیسی، فرانسه و چینی بوسیله مرجعیت اعلای شیعه است. این شبکه لازم است از سویی با همکاری متخصصینِ علما، فقها و متفکرین شیعه و از سوی دیگر تهیه کنندگان و مجریان زبردستی که زبان مادریِ آنها لغت بیگانه باشد اداره شود. دین علاوه بر علم جهتی درونی دارد که از آن به عقیده تعبیر می­شود و آن را از علوم دیگر همچون سیاست متمایز میکند پس مبلغین دینی علاوه بر توان تکلم به زبان خارجی لازم است با فرهنگ و شیوه تفکر مردمان آن سرزمین آشنا باشند تا به شکلی دقیق و ماثر بتوانند رسالت خود را به انجام رسانند،  دراین راستا باید از افرادی که در غرب متولد شده­اند و رشد و نمو کرده اند بهره برد چرا که آنها افزون بر فهم دقیقی که از فرهنگ غرب دارند، فرهنگ اسلامی و شیعی به خوبی در تار و پود وجودشان ریشه دوانده پس با اندکی توجه و پشتکار می­توانند نقشی اساسی در تبلیغ و رسانه ایفا کنند.

همچنین لازم است یادگیری لغات بیگانه یکی از مواد تحصیلی در برنامه درسی حوزههای علمیه باشد برای مثال ایالت متحده امریکا با هدف نفوذ در اقتصاد چین همه موسسات آموزشی خود را به تدریس زبان چینی ملزم کرد.

  1. مرجعیت اعلای شیعه با پشتیبانی مالی خود طلاب باهوش و مستعد را برای تحصیل در علوم انسانی مانند تاریخ، ادیان، جامعه شناسی، حقوق، روابط بین­الملل، علوم سیاسی، علوم رسانه و ... به دانشگاههای معتبر جهانی بفرستد.

کوشش در این راه پس از چند سال سبب میشود شیعه هزاران استاد دانشگاهِ متخصص در علوم مذکور داشته باشد، که با پراکنده شدن آنها در دانشگاههای معتبر جهانی مکتب فکری اهلبیت (علیه السلام) در برنامه درسی دانشگاهها وارد می­شود. تا کی شاهد غیبت مدرسه فکری اهلبیت (علیه السلام) و تعالیم حیات بخش نهج البلاغه از برنامه تعلیمی و تدریسی دانشگاههای معتبر جهانی باشیم؟

تجربه­­های تاریخی به روشنی نشان می­دهد که طرحهای کوتاه مدت چیزی را تغییر نمی­دهد پس ما نیازمند نقشه های اجراییِ درازمدتی هستیم که حداقل پس از یک دهه شاهد ثمردهی آن باشیم.

هشت سال پیش درپی تأسیس یک ماده درسی درباره نهج البلاغه به نام «imam ali chair» در یکی از دانشگاههای معتبر ایالات متحده برای موفقیت آن با گروههای مختلف دینی در نجف و کربلا گفتگو شد، اما با عدم همکاری آنها این طرح با شکست روبرو گردید، که اگر این پروژه مورد حمایت قرار می­گرفت ما امروز در شرف ثمر دهی آن بودیم.

اما افسوس از اما و اگرها....

نظر شما