در طول تاریخ، همیشه این تصور وجود داشته که عراق یکی از پر آب ترین کشورهای خاورمیانه است؛ اما از دهه هفتاد تاکنون، میزان آب دو رود دجله و فرات به دلیل فعالیت همسایگان عراق به ویژه ترکیه، بیش از 40% کاهش یافته است. افزایش دما و کاهش بارندگی به دلیل تغییرات اقلیمی، از دیگر عواملی است که تأثیر منفی روی ذخایر آب عراق گذاشته است. علاوه بر اینها، تبخیر آب سدها و آب انبارها موجب می شود که سالانه هشت میلیارد متر مکعب آب از دست رود.
تهدید صلح و ثبات
کمبود آب سبب خشک شدن زمین های حاصلخیز و افزایش فقر در مناطق کشاورزی کشور شده و بر آتش نزاع ها و کشمکش هایی که در ان کشور جریان دارد دامن زده است: رخدادهای سالهای اخیر در منطقه نشان می دهد جوامعی که با خشکسالی های پی در پی و ناکارامدی دولت های خود روبرو هستند، به راحتی هدف داعش قرار می گیرند و گروههای تروریستی می توانند کشاورزان را با پرداخت پول و غذا به خود ملحق کنند. مشکلات اقتصادی، کسانی را که زندگی شان وابسته به آب رودخانه است مجبور به مهاجرت از روستا به شهر کرده است. با افزایش جمعیت شهرها نیز مشکل تأمین مسکن، اشتغال و تأمین برق تشدید شده و شکاف بین دارا و ندار تعمیق یافته است.
اما مهمترین مشکل پیش روی آبِ عراق، نه کمبود بارندگی که آلودگی آب است. دهه ها سوء مدیریت دولت، فساد و عدم بازیافت (تخمین زده می شود که هفتاددرصد زباله های صنعتی در عراق مستقیما در آب ریخته می شود) باعث شده است که تقریبا سه نفر از هر پنج شهروند عراق، آب آشامیدنی بهداشتی نداشته باشند. سال 2018 صدوهجده هزار از سکنه بصره با علائمی که حاکی از نوشیدن آب آلوده بود، بستری شدند.
بحران آب همچنین با ایجاد نزاع های گاه و بیگاه بین بغداد و منطقه خودمختار کردستان از یکطرف و بین استانداران استان های جنوبی از طرف دیگر، سبب تضعیف ساختار نظام فدرالی کشور می شود. این بحران، هم نشانه و هم دلیل ضعف حکومت در عراق است؛ قصور و بی توجهی دولت، به کمبود و آلودگی آب دامن زده، منجر به وارد شدن خسارت های اقتصادی به کشور، کاهش تولید مواد غذایی، بالا رفتن قیمت ها و ضعف در بهداشت می شود. این امور نیز به نوبه خود به افزایش فقر، افزایش تقاضا برای خدمات، ناآرامی های مدنی و افزایش فشار بر سیستم ناکارامد و ضعیف دولت می انجامد.
چه کار می شود کرد؟
نوسازی زیرساخت های آبی باید در اولویت برنامه های دولت قرار گیرد اما موانع بوروکراتیک، فساد گسترده و چرخه بی پایان بحران در کشور، مانع از برداشتن گامهای لازم در این زمینه می شوند. تنوع بخشی به منابع انرژی نیز برای بهبود تأمین انرژی مهم است؛ بغداد یک تصفیه خانه فاضلاب دارد که سال 1991 تخریب شد و دیگر جایگزینی برای ان ساخته نشد. شهر با مشکل آلودگی آب مواجه است زیرا ظرفیت تولید برق نیروگاههای این کشور برای تصفیه آب کافی نیست. انرژی خورشیدی در عراق پتانسیل زیادی برای تولید برق و جبران کمبود برق کشور را دارد اما دولت هایی که تاکنون بر سر کار آمده اند، به جای سرمایه گذاری در بخش انرژی های تجدیدپذیر، تمرکز خود را روی سوخت های فسیلی گذاشته اند.
افزایش تنش با ترکیه که در بالادست عراق قرار گرفته است، می تواند آب را به عامل دیگری برای نزاع های منطقه ای تبدیل کند؛ اما همکاری بین عراق و همسایگانش می تواند به تقوبت هماهنگی های منطقه ای بیانجامد. جغرافیای ترکیه که آن کشور را در ارتفاع قرار داده و آب و هوای خنک تری که دارد، به این معناست که ذخیره آب ان کشور 75% کمتر از عراق با تبخیر مواجه است؛ ضمن اینکه اولویت ترکیه در بخش انرژی، تنوع بخشیدن به ذخایر هیدروکربن وارداتی است؛ پس عراق می تواند با یک توافق برد-برد مبلغ کمتری بابت انرژی های صادراتی به ترکیه بگیرد و در ازای آن، ترکیه نحوه مدیریت زیرساخت های آب خود را تغییر دهد.
همکاری آلمان و فرانسه در زمینه زغال سنگ و فولاد در دهه پنجاه و ائتلاف اقتصادی ای که در پی آن ایجاد شد، الگویی برای ما است که ببینیم چطور یک همکاری دوجانبه حول یک موضوع، می تواند منجر به همکاری با سایر بازیگران منطقه ای در موضوعات مختلف شود (در خصوص آب علاوه بر ترکیه باید با ایران و سوریه نیز همکاری کرد). برای داشتن چنین الگویی باید انرژی های آینده را مد نظر قرار داد و صادرات انرژی خورشیدی را جایگزین نفت و گاز کرد. سالهاست که این راه حل ها، پیش روی سیاستگذاران بوده است اما هنوز گام های ملموسی در این زمینه ها برنداشته اند. البته هستند رهبرانی که تمایل به اقدام و اصلاح امور دارند و گامهایی نیز بر می دارند، اما در بسیاری مواقع اقدامات آنها با مانعی به اسم نظام سیاسی پیچیده و غیرشفاف روبرو می شود؛ نظامی که در آن کسانی که به قدرت و ثروتی رسیده اند، حفظ قدرت و ثروت خود را در گرو ضعیف ماندن دولت و ارائه خدمات محدود به مردم می بینند.
برای ایجاد تغییر و شکستن چرخه فساد و رکود و بی عملی دولت، عراق به افرادی متخصص و توانمند نیاز دارد. این متخصصان باید با کسانی که داخل دولت بوده و خواهان تغییر و حل مشکل هستند مشارکت نموده، کارگروهی تشکیل دهند و به دولت برای برداشتن گام های موثر و پاسخگویی به مردم فشار وارد آورند.
با گذشت زمان، این کارگروه می تواند موضوع آب را در دستورکار مقامات کشور قرار دهد، زیرساخت ها را ارتقا بخشد و مذاکرات نتیجه بخش تری با کشورهای همسایه داشته باشد. با توجه به ناکارامدی دولت در زمینه های گوناگون، اینکه از دولت مرکزی بخواهیم به حل مشکل آب پرداخته و نقش مؤثر تر و فعال تری در این زمینه ایفا کند، نتیجه بخش نخواهد بود؛ اما نقش آفرینی متخصصان و دلسوزانی خارج از دولت و همکاری آنها با مقامات دولتی، می تواند بحران آب را در صدر مذاکراتِ مسئولان امر قرار دهد و الگویی باشد برای اینکه سایر موضوعات بحرانی را نیز اینگونه مدیریت و حل و فصل کنیم.
مترجم: فاطمه رادمهر
messages.comments