twitter share facebook share ۱۴۰۱ مهر ۲۳ 892
آیا پوتین در آستانه سقوط است

با افزایش شکست‌های روسیه در اوکراین در ماه گذشته، گمانه‌زنی‌هایی در مورد بقای پوتین در مقام ریاست جمهوری مطرح شده و در محافل واشنگتن و در میان مخالفان روسیِ پوتین، صحبت از لزوم اتخاذ سیاست تغییر رژیم توسط دولت بایدن است

اگر پوتین کنار رود اتفاق بسیار خوبی است. یک گزینه این است که او خود از قدرت کنار رود و مقامش را به جانشینی که منتخب خود اوست واگذار کند؛ یعنی همان کاری که یلتسین در دوران ریاست جمهوری‌اش انجام داد. وی پیش از پایان دوره خود کنار رفت و پوتین را به جانشینی منصوب کرد. پوتین باید اوایل سال 2024 در انتخابات شرکت کند و به نظر می‌رسد که این بار مخالفان جدی‌تر از همیشه وارد گود رقابت با او شوند. بنابراین ممکن است که پوتین مجبور شود برای پیروزی، دست به تقلب گسترده و آشکار یا سرکوب وحشیانه زند

اما نکته اینجا است که این بار مخالفت‌ها با پوتین نه تنها از سوی مخالفان جنگ که از سوی ناسیونالیست‌های افراطی است که معتقدند جنگ باید شدیدتر و بی‌رحمانه‌تر پیش رود. در هفته‌های اخیر وفاداران سابق پوتین انتقادات شدیدی به دولت روسیه بابت عملکرد ارتش در جنگ اوکراین در سه ماهه اخیر وارد کردند. پس از بمباران پل کریمه، روسیه در روزهای دوشنبه و سه‌شنبه با حملات موشکی به زیرساخت‌های غیرنظامی در شهرهای اوکراین، پاسخ آن حمله را داد. بنابراین هیچ تضمینی وجود ندارد که جانشین پوتین بهتر از او باشد

پوتین شخصا مسئول جنگی بوده که تاکنون به شکل وحشتناکی برای روسیه رقم خورده است. در آغاز جنگ، پوتین و دستگاه تبلیغاتی‌اش تمام تلاش خود را بکار گرفتند تا رئیس‌جمهور را به عنوان تصمیم‌گیرنده نشان دهند. بنابراین پوتین اکنون نمی‌تواند از زیر بار مسئولیت شکست‌های روسیه شانه خالی کند.

از سوی دیگر باقی ماندن پوتین در قدرت، مانعی مهم بر سر مذاکره برای پایان دادن به جنگ است. زلنسکی رئیس‌جمهور اوکراین فرمانی صادر کرد و رسما اعلام نمود که مذاکره با پوتین غیرممکن است. پوتین با الحاق مناطقی از اوکراین به خاک کشورش، مذاکره و دستیابی به هر نوع مصالحه‌ای را غیرممکن کرده و حتی انجام این کار را برای جانشین خود نیز دشوار ساخته است

با توجه به مسئولیت تام پوتین در جنگ، هر سیاستمدار و رهبری که با او برای رسیدن به سازش وارد مذاکره شود، وجهه خود را از دست می‌دهد و این چیزی است که کمتر رهبر غربی حاضر به تن دادن به ان است

با این وجود، اینکه استراتژی آمریکا بر تغییر رژیم قرار بگیرد، اشتباه بزرگی است. نخست اینکه در بیشتر مواردی که آمریکا چنین استراتژی را اتخاذ کرده، با شکست مواجه شده است. برای مثال در مورد کوبا سیاست آمریکا به مدت 60 سال بر پایه تغییر رژیم قرار داشت. گاهی حتی این استراتژی، سبب تقویت رژیم شده و ایجاد مصالحه در جهت تحقق منافع آمریکا را دشوارتر کرده است. همچنین این سیاست به رژیم‌های در قدرت اجازه می‌دهد تا به مخالفان خود برچسب «عامل آمریکا» بزنند.

دوم اینکه تغییر رژیم و سرنگونی کامل نظام سیاسی که پوتین آن را ایجاد کرده، منوط به وقوع انقلاب در روسیه است؛ حال آنکه در حال حاضر هیچ نیروی منسجم و سازمان‌یافته‌ای که بتواند چنین انقلابی را رقم بزند، در روسیه وجود ندارد. علاوه بر این هیچ تضمینی وجود ندارد که چنین انقلابی منجر به روی کار امدن رژیمی شود که با غرب دوست باشد، برای پایان دادن به جنگ اوکراین از خود حسن نیت نشان دهد یا بیش از رژیم پوتین به حقوق بشر احترام بگذارد. بلکه با توجه به احساسات شدید ناسیونالیستی که در پی جنگ اوکراین برانگیخته شده است، احتمال اینکه جناح راست افراطی سر کار بیاید زیاد است. ما نباید فراموش کنیم که در طول 250 سال گذشته در چندین انقلابی که در ابتدا توسط لیبرال‌ها حمایت می‌‌شدند، نتایجی غیرلیبرال بدست آمد

دولت آینده روسیه ممکن است موافقت کند از سرزمین‌هایی که از اوکراین اشغال کرده عقب‌نشینی کند، مشروط بر اینکه بتوان فرمولی پیدا کرد که به روسیه اجازه دهد وجهه خود را حفظ کند و عقب نشینی‌اش تسلیمی آشکار به نظر نرسد (برای مثال می‌توان نیروهای حافظ صلح سازمان ملل را در این مناطق مستقر کرد)

اما به شکل تاریخی بیشتر روس‌ها، کریمه و پایگاه دریایی سواستوپل را متعلق به روسیه می‌دانند. یکی از دوستان روس و لیبرال ما این دو منطقه را با هاوایی و پرل هاربر مقایسه کرده و می‌گوید همانگونه که آمریکایی‌ها آماده تهدید با سلاح هسته‌ای و حتی استفاده از این نوع سلاح‌ها برای حفظ هاوایی هستند، باید تمایل روسیه را برای انجام همین کار در مورد کریمه درک کنند

اگر دولت بایدن مایل است رئیس جمهوری جانشین پوتین شود که حاضر به مصالحه در مورد اوکراین باشد، باید به روس‌ها نشان دهد که چنین مصالحه‌ای را پیشنهاد داده است. بیانیه‌های رسمی دولت اوکراین مبنی بر بازپس‌گیری کریمه، وجود چنین پیشنهادی را رد می‌کند و از هرگونه حرکت در داخل تشکیلات روسیه برای یافتن جانشینی لیبرال‌تر برای پوتین جلوگیری می‌کند.

اگر این روند ادامه یابد، همچنان احتمال جایگزینی پوتین از درون رژیم به قدرت خود باقی خواهد ماند اما این جانشین به احتمال زیاد یک تندروی ملی‌گرا خواهد بود که همه شکست‌ها را به گردن پوتین می‌اندازد و با شدت بیشتری وارد جنگ اوکراین می‌شود. این سناریویی است که دولت بایدن باید هرطور که شده از وقوع ان جلوگیری کند

*منبع: responsiblestatecraft

 

استفاده از پول و تهدید برای جذب مسلمانان قفقاز در جنگ اکراین

دستور بسیج نیروها توسط پوتین برای جنگ در اکراین، سبب بی‌نظمی و اعتراضات خشونت‌آمیز در سرزمین‌های قفقاز –که اکثریت ساکنان مسلمان هستند- شده است

اما چرکس‌ها [1]و سایر مسلمانان ساکن در منطقه کوهستانی بین دریای سیاه و دریای خزر به ما گفتند که بسیاری حاضر هستند در ازای دریافت حقوق ماهانه به ارتش روسیه بپیوندند

برخی دیگر گفتند برای اینکه سوء ظن مقامات روسیه علیه آنها برانگیخته نشود و ائتلافی علیه آنان ایجاد نگردد، برای عضویت در ارتش ثبت‌نام کرده‌اند

احمد یک معدنچی چرکسی که در شمال قفقاز زندگی می‌کند، می‌گوید که پسرش را متقاعد کرده است تا به ارتش بپیوندد زیرا در شهر آنها شغل چندانی به جز کار در چند کارخانه و معدن قدیمی وجود ندارد «شرکت در جنگ بهتر از تلاش برای یافتن کار در یک معدن و کارخانه است. برای حضور در ارتش پول زیادی می‌دهند»

احمد می‌گوید که اگر پسرش از جنگ جان سالم به در ببرد و با پولی که دولت روسیه وعده داده است برگردد، می‌تواند یک کارو کاسبی کوچک راه بیندازد

قفقازِ روسیه بخشی از فدراسیون روسیه است که عملا توسط حکومت نادیده گرفته شده و هیچ سرمایه‌گذاری و اشتغال‌زایی در آنجا صورت نمی‌گیرد

منطقه فدرال قفقاز شمالی فقیرترین منطقه اقتصادی روسیه است که حداقل دستمزد ماهانه در آن حدود 13000 روبل (205 دلار) می‌باشد. این درحالی است که دولت روسیه ماهانه 135000 روبل (2131 دلار) به سربازان پیشنهاد کرده است

ابراهیم یک سرباز وظیفه اهل چرکس است که می‌گوید انگیزه او برای جنگ در اکراین حقوق بالا است. وی در عین حال فکر می‌کند که مقامات ارشد و محلی قبل از اینکه این پول به او برسد، آن را تصاحب کنند «اما حتی اگر نصف حقوق خود را بگیریم برای ما کافی است»

برخی دیگر دلیل ثبت‌نام خود را در ارتش ترس عنوان کردند و گفتند اگر از جنگ امتناع کنند، مقامات محلی این اقدام را تلافی خواهند کرد. کامبولات یکی از ساکنان قفقاز است که به ما می‌گوید علیرغم اینکه می‌دانسته جنگ در اکراین به نفع روسیه پیش نمی‌رود، احساس کرده باید پسرش را به جنگ بفرستد تا خشم مقامات محلی را برنیانگیزد

سامیل از دیگر والدین داغستانی ضمن تکرار حرف‌های کامبولات افزود «به پسرم گفتم هروقت ممکن است خود را به اکراینی‌ها تسلیم کند تا زنده بماند. ما این را به هر بچه‌ای که به جنگ می‌فرستیم می‌گوییم»

گمان می‌رود که هزاران چچنی در اکراین حضور داشته باشند و نقش مهمی در تصرف شهر استراتژیک ماریوپول در دریای سیاه ایفا کرده باشند

رمضان قدیروف رهبر چچن که به پوتین وفادار است و کنترل منطفه نیمه خودمختار قفقاز در فدراسیون روسیه را بر عهده دارد، یکی از کسانی است که مسلمانان را تشویق به شرکت در جنگ اکراین می‌کند

روز شنبه قدیروف ادعا کرد 70000 چچنی دیگر آماده پیوستن به 10000 نفری هستند که پیشتر در اکراین می‌جنگیدند. وی در کانال تلگرام خود نوشت: «هم اکنون ده هزار مبارز چچنی برای رسیدن به این هدف مقدس مشارکت دارند و در صورت لزوم 70 هزار نفر دیگر آماده پیوستن به آنها هستند»

قدیروف پیشتر گفته بود که فرمان بسیج پوتین شامل چچن نمی‌شود اما هفته گذشته عکسی از او در کنار سربازان چچنی که آماده اعزام به جبهه بودند منتشر شد

برخی از چچنی‌هایی که با ما مصاحبه کردند، معتقد بودند که فرزندانشان جاده صاف کن ارتش روسیه هستند زیرا مرگ پیاده نظام در جنگی پیچیده که ارتش اکراین در آن از توپخانه، راکت و پهپاد استفاده می‌کند، قطعی است. اما آنگونه که یکی از چچنی‌هایی که فرزندش را به اکراین اعزام کرده است می‌گوید: «همه از قدیروف می‌ترسند. ما نمی‌توانیم هیچ کاری بکنیم»

به گفته یک چچنی دیگر به نام رحمان «قدیروف چچن را همچون یک شرکت اداره می‌کند؛ او سرباز تولید کرده و به پوتین می‌فروشد. بسیاری از جوانان چچنی به جوخه‌های قدیروف می‌پوندند تا با کشتن اکراینی‌ها، خود را ثابت کنند و در ازای آن به پول، موقعیت و قدرت برسند»

رحمان اضافه می‌کند: «بسیاری از چچنی‌ها به جنگ به عنوان یک فرصت نگاه می‌کنند. آنها به خاطر وفاداری به پوتین یا قدیروف نمی‌جنگند». این فرمانده سابق مدعی شد که حدود 1000 جنگجوی چچنی تاکنون جان خود را در اکراین از دست داده‌اند

اما واقعیت این است که در جوامع چرکس و چچن در قفقاز افرادی هستند که به شدت به روسیه و پوتین وفادارند. مراد از ساکنان داغستان، لبیک گفتن به فرمان بسیج پوتین را ضروری می‌داند «علیه روسیه تهدید تروریستی وجود دارد. ما به عنوان افرادی که تروریسم اسلامی را به چشم دیدیم، باید به این دعوت توجه کنیم. اگر روسیه تضعیف شود موج جدیدی از حملات تروریستی اغاز خواهد شد». دو چچنی دیگر نیز همچون او ادعا کردند که در اکراین علیه تروریست‌ها می‌جنگند و انتظار دریافت پول و مقام را ندارند

با وجود تلاش‌های اخیر برای جذب نیرو، جنگ اکراین به نفع روسیه پیش نمی‌رود. ارتش اکراین با تسلیحات پیشرفته غربی بخش‌های وسیعی از خاک خود را از روسیه پس گرفته و نیروهای روس را از خارکف بیرون کرده است

یکی از والدین چرکسی به ما گفت: «ما باید منتظر بمانیم و امیدوار باشیم که فرزندانمان زنده بمانند. دست‌های ما بسته و کاری از ما ساخته نیست»

*منبع: میدل ایست آی

 

چرا حزب جمهوری‌خواه خلق موضع خود را در مورد حجاب تغییر داد

موضوع حجاب به بحرانی سیاسی-اجتماعی در ترکیه تبدیل شده است. هفته گذشته با بالا گرفتن بحث‌ها بر سر سکولاریسم، حزب جمهوری‌خواه خلق CHP گام بزرگی برداشت و گفت که حق زنان را برای داشتن حجاب در سازمان‌های دولتی تضمین می‌کند

کمال قلیچدار اوغلو رهبر این حزب اخیرا ویدئویی در توئیتر به اشتراک گذاشت و از ارائه پیش‌نویس لایحه‌ای خبر داد که در مؤسسات دولتی به زنان حق پوشیدن حجاب در حین کار می‌دهد. این گام در راستای تلاش‌های قلیچدار اوغلو برای جبران اشتباهات گذشته‌ی این حزب و ایجاد صلح در جامعه برداشته شده است

تلاش او برای حل مشکل حجاب در سازمان‌های دولتی، از آنجا توجه زیادی را به خود جلب کرده است که حزب CHP زمانی از ممنوعیت حجاب حمایت می‌کرد. اما چه چیزی سبب تغییر موضع حزب شده است؟

کمالیسم –ایدئولوژی بنیانگذار جمهوری ترکیه- شش اصل اساسی را برای کشور تبیین می‌کند که یکی از آنها سکولاریسم است. بر اساس قانون اساسی ترکیه، مقدسات دینی و احساسات مذهبی نباید در امور دولتی دخالت داشته باشد

پیامدهای سکولاریسم

اوایل دوران جمهوری و در راستای ایدئولوژی کمالیستی، گام‌های مهمی در جهت گسترش سبک زندگی سکولار برداشته شد و مقامات تا بدانجا پیش رفتند که زنان را حتی از پوشیدن روسری در دانشگاه‌های دولتی منع کردند

حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان در سال 2002 به قدرت رسید اما علیرغم تلاش‌هایی که برای معتدل کردن مفهوم سکولاریسم کرد، نتوانست بلافاصله مسئله حجاب را حل کند؛ چراکه خاطره کودتا 1997 هنوز زنده بود. در آن سال دولت منتخب و قانونی ترکیه به بهانه زیر پا گذاشتن اصل سکولاریسم، توسط ارتش و با حمایت بسیاری از سیاستمداران، دانشگاهیان، روزنامه‌نگاران و تجار ساقط شد

در دوره اول نخست‌وزیری اردوغان نیز اپوزیسیونِ سکولار تهدیدی علیه دولت او بود. مخالفان، حزب عدالت و توسعه را متهم می‌کردند که «به مرکز فعالیت علیه سکولاریسم تبدیل شده» و از این رو اردوغان را تهدید به برکناری می‌کردند. به عبارت دیگر سکولاریسم ابزار مخالفان برای انتقاد از دولت بود

سال 2007 ارتش ترکیه یک یادداشت برای نشان دادن «حساسیت ارتش روی سکولاریسم» منتشر کرد. سال بعد از دادگاه عالی ترکیه خواسته شد تا حزب حاکم را به اتهام تلاش برای اجرای قوانین اسلامی تعطیل کند؛ اتهامی که حزب عدالت و توسعه ان را رد کرد. حتی عبدالله گل رئیس جمهور وقت به دلیل حجاب همسرش مورد انتقاد بود

تغییر اوضاع

سال 2013 دولت ترکیه ممنوعیت چند دهه‌ای استفاده از حجاب در سازمان‌های دولتی را لغو کرد و اینگونه حزب عدالت و توسعه نشان داد که می‌خواهد مسئله حجاب را به چالش بکشد و تغییری در ایدئولوژی سکولار ترکیه ایجاد کند

CHP نتوانست در برابر این تغییر مقاومت کند و در نهایت موضع سیاسی خود را تغییر داد. نشانه‌های این تغییر از سال 2008 آشکار شد؛ زمانی که CHP به زنان باحجاب اجازه عضویت در حزب داد. سال 2020 برای نخستین بار زنی باحجاب به عضویت مجمع حزب انتخاب شد

همچنین در سال‌های اخیر دو تن از اعضای سابق حزب اسلام‌گرای سعادت محمد بکار اوغلو و جهانگیر اسلام، به CHP پیوستند. سال 2017 قلیچدار اوغلو حزب جمهوری‌خواه خلق را «مدافع آزادی مذهب» دانست. سال بعد CHP ائتلافی تشکیل داد که شامل حزب سعادت می‌شد. گرچه این تحولات مود استقبال برخی از اعضا و حامیان حزب قرار نگرفته، ولی قلیچدار اوغلو علیرغم مخالفت‌ها این تحولات را پیش برده است

قبل از انتخابات ریاست جمهوری که قرار است سال آینده برگزار شود، بلوک اپوزیسون قصد دارد با آوردن گروه‌هایی از سراسر طیف‌های اسلام‌گرا، سکولار، کرد و ترک در ائتلاف خود، احتمال برد کلیچدار اوغلو را تقویت کند و شاید دلیل تغییر گفتمان CHP نیز همین است  

*منبع: میدل ایست آی

مترجم: فاطمه رادمهر

 


[1] چـرکس نام قومی قفقازی هم‌ریشه با گرجیهاست که در جمهوری آدیغه روسیه و ترکیه ساکن هستند

نظر شما