twitter share facebook share ۱۴۰۲ تیر ۱۷ 389

اختلافات آبی ایران و افغانستان به اوایل دهه 1870 بر می گردد اما با آمدن طالبان به قدرت در سال 2021 اختلاف دو کشور بر سر رودخانه هیرمند تشدید شده است. خشونت ها در مرز ایران و افغانستان در 27 می با کشته شدن یک سرباز طالب و دو مرزبان ایران به اوج خود رسید. در این خصوص با فاطمه امان کارشناس مسائل ایران و افغانستان صحبت کرده ایم که در ادامه می خوانید:

*مدتها است که دو کشور ایران و افغانستان بر سر آب اختلاف دارند. با روی کار آمدن طالبان چه چیزی تفاوت کرده است؟ 

-تفاوت این است که این بار اختلاف بر سر آب و درگیری مرزی با یکدیگر همزمان شده است. ابتدا اجازه دهید مناقشه بر سر سهم هر کشور از آب هیرمند را توضیح دهم

مناقشه آب بین ایران و افغانستان به بیش از 150 سال قبل و به زمانی برمی گردد که افغانستان تحت الحمایه بریتانیا بود. در آن زمان یک افسر انگلیسی مرز ایران و افغانستان را در امتداد شاخه اصلی رود هیرمند ترسیم کرد. سال 1939 گفتگوهایی جدی بین دولت رضا شاه پهلوی و محمد ظاهر شاه در افغانستان انجام گرفت و منجر به انعقاد معاهده ای در مورد تخصیص آب به هر دو کشور شد اما افغان ها هیچگاه این معاهده را تصویب نکردند

این اختلاف دهه 1950 با ساختن دو سد روی رود هیرمند توسط افغانستان شدت گرفت. مذاکرات مجدد تا سال 1973 ادامه یافت و نخست وزیران ایران و افغانستان معاهده ای را امضا کردند. در دهه های اخیر با جابه جایی جمعیت ها، ساختن سد، مدیریت فاجعه بار آب و تأثیر تغییرات اقلیمی، این مناقشه تشدید شده است

خبر خوب این است که از سال 1973 توافقنامه ای بین دو کشور وجود دارد که به عنوان معاهده رود هیرمند شناخته می شود؛ ولی این توافقنامه نیاز به بررسی و به روزرسانی دارد

تبدیل شدن حقوق آب فرامرزی به یک مسئله سیاسی، رخداد وحشتناکی است. متأسفانه تهران و کابل به جای گفتگو، رو به جنگ لفظی آورده اند. اخیرا ابراهیم رئیسی به طالبان هشدار داد که «مسئله آب هیرمند و سهم ایران از آب را جدی بگیرند». سخنگوی طالبان ذبیح الله مجاهد نسبت به این سخن واکنش نشان داد و اعلام کرد که مقامات ایرانی باید درخواست خود را با «کلمات مناسب» بیان کنند

در کنار بحث آب، درگیری های مرزی بین دو کشور وجود دارد. تنش و درگیری در مرزهای شرقی امر نادری نیست؛ آخرین برخورد خشونت بار ماه می در نیمروز و زابل رخ داد و باعث کشته شدن چند مرزبان از هر دو طرف شد اما این درگیری ها با حکومت طالبان اغاز نشده و در دولت های قبلی نیز رخ داده است

هر دو طرف معمولا یکدیگر را به خاطر شروع آتش سرزنش می کنند اما در نهایت آرام می شوند و حادثه را اشتباه یا سوء تفاهم می نامند. اکنون دو کشور در حال مذاکره برای تشکیل کمیته ای مشترک برای حل سریع مسائل در مرز هستند ولی من هیچ نشانه ای نمی بینم که این درگیری های گاه و بیگاه برای همیشه پایان یابد

*آیا این نخستین بار است که شاهد تنش بین حکومت های اسلامی هستیم؟

_روابط کنونی ایران و افغانستان از زمانی که طالبان در سال 2021 قدرت را بدست گرفت آمیخته با تنش بوده است. جمهوری اسلامی نمی خواهد متحد طالبان به نظر برسد؛ هر دو حکومت به یکدیگر با بی اعتمادی نگاه می کنند

با حمله شبه نظامیان طالبان به کنسولگری ایران در مزار شریف در سال 1998 ایران و طالبان تا آستانه جنگ پیش رفتند. ایران دویست هزار نیروی ارتش و هفتاد هزار نیروی سپاه را به منطقه مرزی اعزام کرد ولی در نهایت تصمیم گرفت که وارد خاک افغانستان نشود 

ایران به دلایل نگرانی هایی که دارد (آب، قاچاق موادمخدر و امنیت مرزی) همواره تلاش کرده است تا رابطه خود را با افغانستان حفظ کرده و در این کشور حضور داشته باشد. ایران احتمال نفوذ گروههای تروریستی همچون داعش را از مرزهای شرقی خود بسیار جدی می داند و خود را در مرزهای شرقی (مرز افغانستان و پاکستان) آسیب پذیر می بیند

از زمانی که طالبان در سال 2001 از قدرت برکنار شد، ایران روابط خود را با برخی از گروههای طالب حفظ کرد و بعدها با قدرت گیری بیشتر طالبان، روابط ایران و طالبان نیز افزایش پیدا کرد

ظهور داعش در افغانستان در سال 2015 و اعتقاد ایران مبنی بر اینکه مشارکت طالبان در دولت آینده افغانستان امری اجتناب ناپذیر است، باعث شد تهران به طالبان نزدیک تر شود. ایران تلاش کرد تا نفوذ خود را در این گروه افزایش دهد. گستردگی روابط ایران و طالبان زمانی فاش شد که ملا اختر منصور رهبر سابق این گروه هنگام بازگشت از ایران به پاکستان، در حمله پهپادهای آمریکا در می 2016 کشته شد

سال 2018 ایران پذیرفت که میزبان هیأت های طالبان در ایران بوده است. ایران فعالانه در گفتگوهای بین الافغانی شرکت داشت و گروههای اپوزیسیون را برای مذاکره به تهران دعوت کرد. آن زمان بهترین سناریو برای ایران تشکیل دولتی فراگیر با مشارکت جناح های متمایل به ایران بود اما این اتفاق نیفتاد. طالبان سال 2021 کنترل دولت را بدست گرفت و از تشکیل دولت فراگیر سرباز زد

*اکثر کشورها طالبان را به رسمیت نمی شناسند؛ آیا جمهوری اسلامی طالبان را به رسمیت می شناسد و این مسئله چه تأثیری بر رابطه دو کشور دارد؟

_هیچ کشوری رژیم طالبان را به رسمیت نشناخته زیرا نمی خواهد اولین کسی باشد که آنها را به رسمیت می شناسد. ولی من فکر می کنم زمانی که یکی از کشورها این کار را انجام دهد، بقیه از او دنباله روی خواهند کرد

ایران هنوز رژیم طالبان را به رسمیت نشناخته است؛ با این حال سفارت افغانستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد از سال 2021 به تصرف رژیم طالبان درآمده است. ایران نیز مانند دیگر کشورها می خواهد از شناسایی این دولت به عنوان اهرم فشار استفاده کند

*برگردیم به مناقشه آب؛ خشکسالی در جنوب شرق ایران تا چه اندازه به دلیل سوء مدیریت دولت در برابر تغییرات اقلیمی است؟

_عوامل متعددی در وضعیت کنونی نقش داشته که از جمله آن تغییرات اقلیمی می باشد. اجازه دهید خشک شدن تالاب هامون را مثال بزنم؛ دریاچه هامون که از رودخانه هیرمند تغذیه می شود سومین دریاچه بزرگ ایران بوده و نقشی حیاتی در زندگی مردم استان جنوب شرقی ایران سیستان و بلوچستان داشته است. اما به دلایل متعددی از جمله اختلال در جریان آب از افغانستان، تقریبا خشک شده است. سدسازی، ایجاد کانال و هدایت رودخانه هیرمند به چهار مخزن بزرگ در سیستان و بلوچستان، ایجاد خندق در مرز ایران و افغانستان در منطقه هیرمند برای جلوگیری از ورود قاچاقچیان مواد مخدر و تولید یک گونه ماهی مهاجم توسط شرکت شیلات در دهه 80 که کل پوشش گیاهی هامون را از بین برد؛ از جمله این عوامل می باشند.

قتل دیپلمات های ایرانی در مزارشریف در سال 1998 و درگیری های متعاقب آن بین ایران و طالبان منجر به بستن دریچه های سد کجکی توسط طالبان شد و جریان آب رود هیرمند به هامون متوقف شد؛ بنابراین یک دلیل واحد برای یک فاجعه وجود ندارد

هر دو کشور در سال های 2015 و 2016 اقداماتی را برای احیای تالاب هامون در مرز ایران و افغانستان انجام دادند ولی تلاش ها به دلایل مختلفی از جمله تحریم های اقتصادی علیه ایران و محدود شدن بودجه کشور متوقف شد

*تظاهرات ضد حکومت در استان سیستان و بلوچستان ادامه دارد. برخی ممکن است وضعیت وخیم آب در این استان را اینگونه تعبیر کنند که روحانیت به دلیل شرکت مردم در تظاهرات، در پی تنبیه آنهاست. نظر شما چیست؟

_استان سیستان و بلوچستان محروم ترین استان ایران است؛ سطحی باورنکردنی از تبعیض توسط دولت شیعی علیه این استان با اکثریت سنی وجود دارد. برای بهبود معیشت میلیون ها نفر از مردم این استان، باید سرمایه گذاری بیشتری صورت گیرد. ما شاهد سوء مدیریت فاجعه بار آب در بسیاری از نقاط ایران از جمله سیستان و بلوچستان هستیم. با این حال مسئله بحران آب استان ربطی به اعتراضات اخیر ندارد

جمهوری اسلامی چهار دهه فرصت داشت تا روی مسئله آب کار کرده، سرمایه گذاری کند و اطمینان حاصل کند که آب آشامیدنی منطقه به آب های فرامرزی وابسته نیست اما این کار را نکرد. سیاست های شکست خورده حکومت در مسئله آب، محدود به سیستان و بلوچستان نیست؛ بسیاری از مناطق کشور به دلیل سیاست های ناکارامد دولت با کمبود بحرانی آب مواجه هستند

*نمایندگان مجلس ایران اخیرا گفتند که استان سیستان و بلوچستان تنها تا سه ماه آب دارد. این مسئله چگونه بر مردم استان تأثیر خواهد گذاشت؟

_همانطور که گفتم جمهوری اسلامی بیش از چهل سال فرصت داشت تا برای بهبود سیستم مدیریت آب سرمایه گذاری کند اما همه فرصت ها را از دست داد. متأسفانه مقامات نه تنها سالها هشدار کارشناسان را نادیده گرفتند بلکه فعالان محیط زیست را تحت تعقیب قرار دادند و به زندان انداختند. تا زمانی که ایران با افغانستان به توافقی پایدار نرسد، نمی دانم چگونه می تواند اوضاع را بهبود ببخشد یا از بدتر شدن آن جلوگیری کند. احتمالا در آینده به دلیل تغییرات اقلیمی شاهد مهاجرت دسته جمعی و درگیری های بیشتر خواهیم بود

*این اختلاف چه تأثیری بر پناهجویان افغان در ایران دارد؟

_قبل از حکومت طالبان، مقامات ایران می توانستند با تهدید به بازگرداندن میلیون ها پناهجو به افغانستان، از دولت آن کشور باج گیری کنند اما در حال حاضر این اهرم را ندارند. طالبان به بازگشت اجباری پناهجویان اهمیتی نمی دهد. تنها اهرم تهران، به رسمیت شناختن طالبان است که می خواهد در برابر آن امتیازاتی بگیرد

به گفته کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، از زمانی که طالبان دوباره قدرت را به دست گرفته اند، تخمین زده می شود یک میلیون افغان به ایران پناهنده شده اند. با تعمیق اختلاف، افغان های ایران سختی های بیشتری را تجربه خواهند کرد

منبع: شورای آتلانتیک

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما