علیرغم هشدارهایی که از سال 1988 (به ویژه بعد از جنگ ایران و عراق) بابت تغییرات اقلیمی و کمبود بارش داده می شد، مقامات ایران این نگرانی های زیست محیطی را نادیده گرفتند و ساخت سد و افزایش استفاده از آب های زیرزمینی را برای رسیدن به خودکفایی غذایی در اولویت برنامه های خود قرار دادند. عیسی کلانتری وزیر سابق کشاورزی نسبت به کاهش غیرقابل برگشت آب های زیرزمینی با کسری سالانه بیش از 30 میلیارد متر مکعب هشدار داده است. سخنان کلانتری نگرانی ها را در مورد شیوه های مدیریت فعلی آب به ویژه باتوجه به وضعیت نامطلوب صدها سدِ ساخته شده پس از جنگ، افزایش داده است .در طول دورانی که جمعیت ایران افزایش یافته – از ده میلیون تا 85 میلیون- منابع آب تجدیدپذیر از 130 میلیارد مترمکعب به 80 تا 85 میلیارد متر مکعب رسیده است. پیش بینی ها حاکی از نصف شدن احتمالی منابع آب تا سال 2041 است و این درحالی است که انتظار می رود جمعیت ایران از مرز 100 میلیون نفر عبور کند. سرانه آب در دسترس ایرانیان ممکن است به کمتر از 500 متر مکعب برسد که نشان دهنده کمبود مطلق آب است. ایران زمانی در مدیریت آب های زیرزمینی مهارت داشت ولی اکنون به دلیل کاهش آب های زیرزمینی با پیامدهایی همچون فرونشست زمین مواجه شده است. این امر بر خودکفایی غذایی نیز تأثیر گذاشته، سبب ترک زمین های کشاورزی، هجوم ده میلیون نفری به حومه شهرها از سال 2013 و ایجاد حلبی ابادها شده است. میزان مهاجرت از روستا به شهر در ایران ده برابر میزان روستاییانی است که در استان حسکه سوریه به دلیل خشکسالی از سال 2006-2009 مهاجرت کرده اند. بسیاری از محققان، خشکسالی در سوریه را با جنگ داخلی در این کشور مرتبط می دانند
متأسفانه دولت ایران دست از حمایت و همراهی با مافیای آب –اتحادی غیررسمی متشکل از وزارت نیرو، مدیران اجرایی، دانشگاهیان، مهندسین مشاور، پیمانکاران بانفوذ و آندسته از فرماندهان سپاه که کار اداره و نظارت بر قرارگاه خاتم الانبیا را در دست دارند- برنمی دارد و اگر این گروه تصمیم بگیرند که علیرغم هشدارها، سدی همچون سد گتوند را بسازند، هیچ یک از مقامات نمی خواهد و یا نمی تواند که جلوی آنها را بگیرد (وجود گنبدهای نمکی در محل احداث سد گتوند، منجر به شوری آب شده است)
از دهه 1980 که برنامه های بازسازی رئیس جمهور وقت (اکبر رفسنجانی) پس از جنگ توجه زیادی را به خود جلب کرد، در ایران ساخت سدهای متعدد در کنار رودخانه ها آغاز گشت و منابع مالی عظیمی نیز به این امر اختصاص داده شد. اواخر دهه 1980 دو سازمان قرارگاه خاتم الانبیا و شرکت توسعه منابع آب ایران تأسیس شد و این دو سازمان باهم همکاری های تجاری زیادی می کردند. شرکت توسعه اب توسط دانشجویانی تأسیس شده بود که سفارت امریکا را در تهران اشغال کرده بودند. در دوران رفسنجانی و پس از آن کسانی که مدیریت آب و کشاورزی را بر عهده داشتند، علیرغم هشدار کارشناسان اینگونه تبلیغ می کردند که سدسازی و پروژه های انتقال آب، سبب خودکفایی می شود. ولی از آنجا که این تصمیمات بدون مشورت با کارشناسان مستقل و واجد شرایط گرفته می شد، منجر به کاهش آب دریاچه ها، تالاب ها، رودخانه ها و منابع آب زیرزمینی شد
سال 2016 بسیاری بر این باور بودند که موفقیت برجام و لغو تحریم ها، به جمهوری اسلامی این امکان را می دهد تا به مشکلات مالی خود رسیدگی کرده، بحران آب را حل کند و دریاچه ها و رودخانه های در معرض خطر را احیا نماید. این درحالی است که مرکز تحلیل دریایی –مؤسسه ای در واشنگتن- در مورد تداوم و تشدید تنش های آبی و احتمال جرقه خوردن اعتراضات در سراسر جهان هشدار داده بود. این گزارش همچنین به احتمال تروریسم و جنگ داخلی بر سر منابع آب مشترک اشاره کرده بود. در راستای همین هشدار، ایران در دسامبر 2017 تا ژانویه 2018 شاهد اعتراضاتی غیرمنتظره شد که بزرگترین اعتراض از زمان پیروزی انقلاب اسلامی بود. در این اعتراضات هزاران نفر به خیابان ها ریختند؛ مسئله مهم این بود که معترضان بیشتر در شهرهایی که تحت تأثیر شدید کمبود آب بودند، جان خود را از دست دادند
سال 2019 کشور شاهد خیزش گسترده دیگری شد و طبق برخی گزارش ها بیش از 1500 معترض کشته شدند. در ماهشهر یکی از شهرهای استان خوزستان در جنوب ایران و نیز سایر شهرها افراد کشته شده کسانی بودند که زندگی شان تحت تأثیر سیاست های مخرب آب قرار گرفته بود. این ناآرامی ها در سال های 2020 و 2021 ادامه یافت و مردم خوزستان با نیروهای امنیتی بر سر آب درگیر شدند. خوزستان علیرغم اینکه استانی پرآب است و رودخانه های بزرگی مانند کرخه، کارون و جراحی را دارد و در کنار آن از ذخایر عظیم نفت و گاز برخوردار می باشد، قربانی مدیریت ضعیف آب شده است. بسیاری از رودخانه ها و باتلاق های استان به دلیل طرح های مدیریت آب که توسط دولت و قرارگاه خاتم الانبیا سازماندهی و اجرا می شود، خشک شده است
با خشک شدن تالاب هایی همچون هورالعظیم در خوزستان، ضعیف ترین نسیمی که وزیدن می گیرد، رسوبات را به هوا برده و طوفان های گردوغبار به راه می افتد. این موضوع باعث وخامت کیفیت هوای خوزستان شده و هزاران نفر از مردم این استان را به بیماری های مختلف مبتلا کرده است
رویکرد نابرابر ایران در توجه و تأمین حق آب مردم، بر شهروندان استان های حاشیه نشین تأثیر می گذارد و باعث کمبود شدید آب در این استان ها می شود. استان هایی مانند سیستان و بلوچستان، کرمان، فارس، اصفهان، خراسان جنوبی، همدان، یزد، خراسان رضوی و سمنان به دلیل خشک شدن دریاچه ها، کاهش آب های زیرزمینی و آلودگی آبها، با فقر آبی گسترده مواجه هستند. پروژه هایی مانند سد کارون 3 و سد خراسان 3 باعث جابه جایی ساکنان شده است. علاوه بر این تغییرات اقلیمی و از بین رفتن یخچال های طبیعی، کاهش آب رودخانه ها را تشدید کرده است. انتقال آب باعث افزایش تنش شده و بی عدالتی زیست محیطی علیه مردمان حاشیه نشین را تشدید می کند. اهالی حوضه زاینده رود به استفاده از چاههای غیرمجاز روی اورده اند؛ این امر باعث کاهش آب های زیرزمینی، فرونشست زمین و مشکلات بهداشتی شده و موجودیت اصفهان را تهدید می کند. در شمال ایران دریاچه ارومیه به دلیل سدسازی و کشاورزی خشک شده و شوره زاری آلوده به فاضلاب صنعتی، انسانی و کودهای شیمیایی بر جای گذاشته است. بادهای شدید، این ذرات سمی را پراکنده می کند و به میلیون ها نفر در مناطق مجاور آسیب می رساند
علیرغم شواهدی که دال بر آسیب های انسانی و زیست محیطی سد سازی و پروژه های انتقال آب است، مافیای آب برای کسب سود همچنان به این پروژه ها ادامه می دهد و با طرح های کارامدتر و مقرون به صرفه تری که کارشناسان ارائه می دهند، مخالفت می کند
این روزها فرماندهان سپاه و مدیران آبی ایران، شیفته طرح شیرین سازی آب دریا شده اند؛ این کار عمدتا توسط اسرائیل و کشورهای منطقه خلیج فارس انجام می شود. سلیم ذکری از سازمان فائو می کند هزینه تولید یک متر مکعب آب شیرین در خلیج فارس تقریبا یک دلار است ولی به گفته یک کارشناس ایرانی، هزینه واقعی تولید آب شیرین در داخل ایران به دلیل وجود تحریم ها و عدم رابطه با اسرائیل –که مالک فناوری اسمز معکوس است- بیش از 1.5 دلار می شود. با احتساب هزینه انتقال آب شیرین شده از طریق خط لوله به مرکز ایران، هزینه یک متر مکعب از این آب به 5 دلار می رسد
اثرات مضر استفاده از دستگاههای آب شیرین کن معمولا برای مردم بازگو نمی شود. نمکی که از شیرین کردن آب دریا بدست آمده و در خلیج فارس دفع می شود، می تواند سبب کشتار آبزیان گردد. بسیاری از گونه های ماهی های خلیج فارس به دلیل شوری بسیار آب، مهاجرت کرده اند و صخره های مرجانی در حال سفید شدن و مردن هستند. در برخی محافل هزینه ایجاد زیرساخت ها و خط لوله انتقال آب بیش از 8 میلیارد دلار براورد شده است و اگر ایران تمام این هزینه ها را به جان بخرد، در سال 2044 تنها 4 میلیارد مترمکعب آب تولید خواهد کرد
کارشناسان ایرانی روش های مقرون به صرفه ای را برای مدیریت سیلاب ها و تغذیه سفره های آب زیرزمینی ارائه داده اند. از طریق این روش ها می توان سالانه حداقل 30 میلیارد مترمکعب اب را با هزینه کمتر از 8 میلیارد دلار صرفه جویی کرد. اگر اجرای این پروژه ها در هر هکتار زمین، 500 دلار هزینه داشته باشد، هزینه پروژه در زمینی به مساحت 14 میلیون هکتار، حدود 7 میلیارد دلار خواهد شد. همچنین ظرفیت ذخیره سالانه آب از طریق این پروژه ها، حتی در یک سال خشک از 40 میلیارد متر مکعب فراتر خواهد رفت. اجرایی شدن این طرح ها سبب مهاجرت معکوس کشاورزان و احیای زمین های اجدادی آنها خواهد شد. بررسی ها حاکی از آن است که می توان این طرح ها را در نزدیک به 8% از خاک ایران پیاده کرد و از این طریق بر کاهش ریزگردها اثر مثبت گذاشت و موجب صرفه جویی در مصرف آب و حفاظت از خاک در برابر سیل شد. ولی متأسفانه علیرغم وجود این پروژه های جایگزینِ مناسب، برخی برای اینکه از پروژه 8 میلیاردی شیرین کردن آب دریا بهره ای ببرند و کمیسیونی دریافت کنند، حاضر هستند منابع طبیعی ایران را نابود کنند
وضعیت وخیم میلیون ها روستای ایران قابل کتمان نیست؛ این وضع وخیم بسیاری از روستاییان را به ترک زمین های اجدادی خود به دلیل کاهش چشمگیر منابع آب زیرزمینی سوق داده است. اگر شرایط اقلیمی فعلی ادامه داشته باشد و نحوه مدیریت آب تغییری نکند، مهاجرت جمعی امری قریب الوقوع به نظر می رسد. تغییرات جمعیتی می تواند سبب نگرانی های امنیتی شود. تغییر وضعیت آب ایران مستلزم نظامی دموکراتیک است که دانش را ارج نهد، مشارکت فعال مردم را تشویق کند و تصمیم گیری ها در آن از بالا به پایین نباشد
اوایل سال 2024 آلودگی شدید هوا منجر به تعطیلی مدارس در شهرهای بزرگ شد و اعتراضاتی را در اردکان و اراک برانگیخت. کاهش قابل توجه بارندگی و بارش برف خطر قریب الوقوع کمبود شدید آب در بهار و تابستان آینده را افزایش می دهد؛ امری که حاکی از تشدید اعتراضات و بی ثباتی است. برای ایرانیان اموختن از کارشناسان آبِ اسرائیل و بنیانگذاران شرکت ملی آب این کشور، ضروری است. باید در ایران هم شرکتی مشابه با شرکت ملی آب اسرائیل تأسیس شود تا به چالش های ناشی از تغییرات اقلیمی رسیدگی کند، تاب آوری ایران را در برابر خشکسالی و کمبود آب افزایش دهد و مسائل پیچیده دیپلماتیک بین ایران و کشورهای همسایه را بر سر منابع آبی مشترک بررسی نماید. این سازمان می تواند با اجرای روش های درست مدیریت آب، خسارات ناشی از سوء مدیریت آب را کاهش دهد. پیش بینی خیزش و اعتراضات در ایران به ویژه اعتراضات ناشی از تغییرات اقلیمی، نشان دهنده ضرورت اتخاذ شیوه های دموکراتیک در بخش های کشاورزی و محیط زیست است. اشتراک گذاری دانش و تقویت مشارکت و همکاری بین دانشگاهیان و فعالان ایرانی و آمریکایی، می تواند گام دیگری در حل مشکلات آبی ایران باشد.
مترجم: فاطمه رادمهر
نظر شما