twitter share facebook share ۱۴۰۲ تیر ۰۱ 459
پایان جنگ فرهنگی در آلمان؟

دو سال و نیم پیش دادگاه فدرال، علیه ایالات برلین حکم داد و گفت که این ایالت اجازه ندارد معلمان زن را از پوشیدن حجاب به هنگام کار منع کند. سناتور ساندار شیرس از پذیرش این حکم خودداری کرد و تقاضای تجدیدنظر نمود؛ ولی اکنون دادگاه قانون اساسی تقاضای او را رد کرده و حکم دادگاه بدوی را تأیید نموده است

صدور این حکم پایانی است بر یک مبارزه فرهنگی سختِ 25 ساله.

تقریبا ربع قرن پیش، فرشته لودین معلم آلمانی-افغانی بدلیل داشتن حجاب از شغل معلمی در ایالت بادن-وورتمبرگ محروم شد. سال 1998 را می توان آغاز جنجال حجاب در تاریخ آلمان دانست؛ آن زمان حزب راست گرای پوپولیست «جمهوری خواه»، در پارلمان ایالتی در اشتوتگارت نماینده داشت و فشارهایی را علیه زنان باحجاب اعمال می کرد. وزیر سابق آموزش آنت شاوان نیز در این زمینه به شدت سخت گیر بود؛ او می گفت: «روسری نماد اسلام گرایی و ظلم به زنان است و جایی در مدارس ندارد»

قانون اساسی آلمان تضمین کننده آزادی مذهب

این لحن های تند و تیز تقریبا دو دهه در مناظرات انتخاباتی شنیده می شد؛ در بیشتر موارد هم منتقدان، از موضوع روسری فراتر می رفتند و توهم توطئه «اسلام سازی آلمان» را مطرح می کردند

قانون منع استفاده از روسری در مدارس آلمان در سال 2003 به تأیید دادگاه قانون اساسی فدرال رسید. در پی این قانون، ایالت برلین همه معلمان مدارس دولتی را از همراه داشتن هرگونه نماد مذهبی حین انجام کار –اعم از روسری، صلیب و کیپا- منع کرد

دوازده سال گذشت تا قضات کارلسروهه به صراحت اعلام کنند که ممنوعیت پوشش حجاب با ازادی مذهب مصرح در قانون اساسی مخالف است.  به این ترتیب تنها در موردی که امنیت و آرامش مدرسه در معرض تهدید قرار می گیرد، می توان فرد را از پوشیدن حجاب منع کرد. از آن زمان معلمان مسلمان در مدارس دولتی چند ایالت با حجاب تدریس می کنند و اختلال خاصی هم در کار مدارس ایجاد نشده است (به جز چند مورد که والدین یا همکاران، با حجاب مشکل داشتند)

البته معلمان مجاز به تبلیغ حجاب و دین خود نیستند اما این فقط در مورد معلمان مسلمان صدق نمی کند. تاکنون تحقیقی انجام نشده که نشان دهد آیا دانش آموزی با دیدن حجاب، خود به خود به اسلام گرویده است یا خیر

حجاب دیگر به عنوان نمادی برای مرزبندی یک گروه در جامعه دیده نمی شود؛ بلکه بسیار عادی شده است

اکنون تقریبا همه ایالت های فدرال به معلمان زن اجازه می دهند که در صورت تمایل حجاب داشته باشند؛ فقط برلین بود که تا صدور حکم اخیر مقاومت کرد

دولتی که واقعا از نظر مذهبی بی طرف است، آزادی مذهبی معلمان خود را محدود نمی کند و پوشش خاصی را بر انها تحمیل نمی نماید؛ دادگاه قانون اساسی فدرال به صراحت به این موضوع اشاره کرده است

مسیر خاص برلین

دلیل رویکرد سختگیرانه برلین این بوده است که این ایالت تحت تأثیر پروتستانیسم پروس بوده است. در این مکتب همیشه به نشانه های عیان دینداری با سوء ظن نگاه می شود. در دوران امپراتوری آلمان پروتستان ها این رویه سختگیرانه را در برابر کاتولیک ها داشتند و در جمهوری برلین، مسلمانان جای کاتولیک ها را گرفتند

کورنلیا سیاستمدار و عضو اتحادیه دموکرات مسیحی در برلین در مورد تصمیم کارلسروهه اظهار داشت: «وقتی نمادهای مذهبی به شکل عیان در نهادهای دولتی به نمایش گذاشته می شود، صلح و انسجام جامعه را به خطر می اندازد». البته وی در توضیح بیشتر اظهارات خود، نه به درخت کریسمس اشاره کرد و نه به تزئیات عید پاک؛ بلکه تنها از روسری معلمان زن نام برد

این واقعیت که دادگاههای آلمان بارها بر آزادی مذهب برای همه تأکید کرده اند، نشان دهنده حاکمیت قانون در این کشور است. البته گذشت این مدت زمان طولانی تا دادگاه در نهایت به نفع معلمان باحجاب حکم دهد، یک نکته منفی است؛ حال آنکه در این مدت چپ ها و سبزها می توانستند به ابتکار خود قانون منع حجاب را لغو کنند ولی این کار را نکردند و ترجیح دادند منتظر حکم دادگاه کارلسروهه باشند

اما نبرد بر سر روسری در آلمان به پایان نرسیده و تنها از حوزه آموزش به حوزه های دیگر منتقل شده است. برخی از ایالت های فدرال در سال های اخیر قوانین جدیدی وضع کرده اند که زنان قاضی، دادستان و حتی کارآموزان وکالت را از پوشیدن روسری در دادگاه منع می کند

منبع: قنطره

نارضایتی مصری ها از سیسی

عبدالفتاح سیسی که ده سال پیش در یک کودتا به قدرت رسید گفت که «جمهوری جدیدی» ایجاد خواهد کرد. او دومین کانال سوئز را به موازات کانال اول کشیده، دهها شهر جدید ساخته، راه آهنی با هزینه 23 میلیارد دلار احداث کرده، صدها پل و محله ای باشکوه و جدید در حومه قاهره ساخته، و کار ساخت بلندترین برجِ آفریقا در مصر را تقریبا به پایان رسانده است. ولی به موازات این تحولات اقتصاد کشور در حال فروپاشی است؛ بیش از نیمی از بودجه صرف پرداخت بدهی های دولت می شود؛ تورم مواد غذایی 60% است. یک مدیر بازنشسته بانک که خانواده اش مانند بسیاری دیگر از مردم مصر، از طبقه متوسط به سمت فقر می روند می گوید: «این پل های جدید برای ما آب و نان نمی شود»

سیسی به بسیاری از وعده هایش عمل کرده است؛ او مصر را از آشفتگی بهار عربی نجات داد و زیرساخت های فرسوده کشور را بازسازی کرد. او مرحله نخست ساخت یک راه آهن سریع السیر را که قرار است از مدیترانه تا دریای سرخ حرکت کند، افتتاح کرده است و قرار است 4800 کیلومتر بزرگراه بسازد

علیرغم افزایش سه میلیونی سالانه جمعیت، سیسی عملکرد کشور را از بسیاری جهات بهبود بخشیده است –جمعیت مصر اکنون به 106 میلیون نفر رسیده است- ترافیک کمتر شده، مردم برای بهره گیری از خدمات دولتی نیاز به حضور در صف های طولانی ندارند و سرویس های دیجیتال به مردم خدمات می دهند، لیست انتظار در بیمارستان های دولتی کاهش یافته، قوانینی که تعمیرات کلیساها را با مانع مواجه می کرد تغییر پیدا کرده، ختنه دختران شیرخوار با مجازات های سخت تری روبرو شده و زنان بیشتری نقاب را کنار گذاشته اند

اما هزینه این تغییرات سخت بوده است. در زمان سیسی بدهی خارجی به نسبت تولید ناخالص داخلی بیش از دو برابر شده است؛ کاهش اعتماد بازرگانان سبب فرار سرمایه از مصر شده است به طوری که در 9 ماهه اول سال گذشته، شاهد خروج 20 میلیارد دلاری سرمایه خارجی از کشور بودیم. در زمان سیسی پوند مصر پنج ششم ارزش خود را در برابر دلار از دست داد؛ در کشوری که بسیاری از اقلام ضروری را وارد می کند، تورم در حال افزایش است. به دلیل کمبود دلار پرداخت گندم به تعویق افتاده و هزینه داروهای ضد افسردگی از اوریل دو برابر شده است. سهم بخش آموزش و بهداشت از بودجه کاهش پیدا کرده است؛ بر اساس برخی محاسبات می توان بیش از نیمی از مصری ها را فقیر دانست. قضات سرسپرده حکام شده اند و پلیس ها رشوه می گیرند

درحالی که بیلبوردها خانواده هایی شاد را در شهرهای جدید و زیبای ساخته شده توسط سیسی نشان می دهند، در واقعیت مصریان ناراضی تر از همیشه هستند. حداقل 60000 نفر به دلایل سیاسی پشت میله های زندان هستند. مبارزات انتخاباتی سیسی برای سومین دوره از هم اکنون در استان ها آغاز شده است ولی عدم محبوبیت او در همه جا مشهود است. یکی از مصاحبه شوندگان که پدر پنج فرزند است به ما می گوید: «سیسی همه چیز را کنترل می کند پس چرا نمی تواند قیمت ها را کنترل کند؟»

برخی می گویند که اگر جمال مبارک پسر رئیس جمهور فقیدی که سال 2011 برکنار شد اجازه داشت در انتخابات شرکت کند، سیسی را شکست می داد. برخی دیگر فضایل حازم ابواسماعیل از چهره های اسلام گرا که در زندان است را بر می شمارند. هواداران فوتبال به شوخی محمد صلاح ستاره لیورپول را پیشنهاد می کنند؛ حتی از احمد فؤاد 71 ساله پسر ملک فاروق فقید که در سوئیس زندگی می کند و قادر نیست به خوبی عربی صحبت کند، نام برده می شود

خشم مردم متوجه ارتش نیز هست. از زمان سقوط سلطنت در سال 1952 ارتش یکی از ارکان دولت در مصر بوده است. ارتشی ها ادعا می کنند که نسبت به چهره های غیرنظامی، کارآمدتر هستند و کمتر فساد در انها رخنه کرده است اما تجربه نشان داده است ژنرال هایی که جایگزین شخصیت های تکنوکرات در اداره دولت می شوند، افراد حریصی هستند. به گزارش مرکز کارنگی نیروهای مسلح در حال گسترش فعالیت های اقتصادی و تجاری خود هستند

در چنین شرایطی سرمایه گذاران، طلبکاران دولت و صندوق بین المللی پول، صبر خود را از دست می دهند. سال گذشته دولت به صندوق بین المللی اطمینان داد که 32 شرکت متعلق به ارتش به زودی خصوصی خواهند شد ولی هنوز این اتفاق نیفتاده است. به گفته یک ناظر خارجی: «ارتش مثل فرانکشتاین است؛ او از کنترل اقتصاد دست نخواهد کشید»

در این میان تمایلات اسلام گرایانه همچنان در برخی از مردم زنده است. مدیر یک بانک با اشاره به محمد مرسی رئیس جمهور اسلام گرایی که سال 2019 در زندان درگذشت گفت: «سیسی رئیس جمهور ما را کشت». یک گروه لیبرال اعلامیه ای با عنوان «آخرین ژنرال ها» منتشر کرد و پیشنهاد بازگشت به حکومت غیرنظامیان را داد اما بیشتر مصری ها باتوجه به اینکه شاهد هرج و مرج پس از قیام های 2011 و 2013 بودند، نسبت به این نظرات محتاط هستند

مصر برای نجات اقتصادی خود چشم امید به کمک های خلیج فارس دوخته است. تخمین زده می شود که کشورهای خلیج فارس از زمان به قدرت رسیدن سیسی 100 میلیارد دلار وام، کمک های بلاعوض و سوخت ارزان به دولت او داده اند. اما این اواخر شیوخ خلیج فارس نیز ناامید شده اند؛ به گفته یک دیپلمات غربی، در سالهای اخیر از میزان این کمک ها کاسته شده است واین کشورها به جای کمک مالی از خرید و اجاره سخن می گویند. زمزمه هایی شنیده می شود مبنی بر اینکه مصر در ازای یک تریلیون دلار یا بیشتر، ممکن است کانال سوئز را اجاره 99 ساله دهد

منبع: اکونومیست

بدنبال آخرین قطره های آب در ایران

تابستان به استان سیستان و بلوچستان رسیده است، استانی فقیر با زمین های ترک خورده و گرمایی شدید که بحث این روزهای مردم در آنجا، چگونگی تأمین آب است

هفته هاست که شیرهای آب در شهرهایی مانند زاهدان جز آبی شور و ضعیف ندارد. در روستاهایی که هیچوقت لوله کشی آب نداشته، اندک ساکنان باقی مانده می گویند که به سختی می توانند آب کافی برای شستشوی لباس و استحمام پیدا کنند چه رسد به کشاورزی و دامداری

ستاره 27 ساله دانشجوی دانشگاه زاهدان می گوید: «گاهی اوقات برای شستن ظرف باید آنقدر صبر کنیم تا آب بیاید. در اینجا همه چیز از آشپزی گرفته تا کارهای دیگر مصیبت است»

به گفته کارشناسان، خشکسالی طی قرن ها ایران را تحت تأثیر قرار داده است اما این تهدید در سال های اخیر بیشتر شده زیرا مسائل سیاسی بر مدیریت صحیح آب سایه انداخته است. تغییرات اقلیمی اوضاع را در منطقه بدتر کرده است

کارشناسان هشدار می دهند که آب سیستان و بلوچستان ظرف سه ماه آینده به طور کامل تمام می شود اما سایر مناطق ایران نیز وضعیت بهتری ندارند. خشکسالی باعث قطع آب پایتخت و کوچک شدن دریاچه ارومیه –بزرگترین دریاچه آب شور خاورمیانه- شده، معیشت مردم را تحت تأثیر قرار داده و باعث مهاجرت دسته جمعی از روستاها به شهرها شده است

اکنون خطر به مرزهای ایران رسیده است، جایی که مناقشه بر سر آب، به تنش با کشورهای همسایه مانند ترکیه و افغانستان منجر شده است. اختلاف طولانی مدت ایران و افغانستان بر سر حقابه رودخانه هیرمند –که آب سیستان و بلوچستان را تأمین می کند- اواخر اردیبهشت با کشته شدن دو مرزبان ایرانی و یک سرباز افغان در درگیری های مرزی به اوج خود رسید

کارشناسان آب می گویند آب های زیرزمینی و تالاب های ایران به طور جبران ناپذیری کاهش یافته است. بدلیل تغییرات اقلیمی ایران باید منتظر دمای بیشتر، دوره های خشکسالی طولانی تر و سیلاب های مخرب تر باشد

با این حال توسعه شهرهای کم آب مرکزی و مصرف آب برای کشاورزی، همچنان ادامه دارد. کشاورزی کمک چندانی به توسعه اقتصادی نمی کند ولی مردم را در روستاهای خود –جایی که اغلب حامی حکومت هستند- مشغول نگه می دارد

کاوه مدنی کارشناس آب در سازمان ملل که زمانی معاون رئیس جمهور ایران بود می گوید: «ایران در آستانه ورشکستگی آبی است و نمی تواند خود را از این شرایط خارج کند. تا زمانی که مصرف آب کم نشود وضعیت بهتر نخواهد شد. کشورهای همسایه نیز از همین مشکل رنج می برند؛ آب در منطقه در حال کمیاب شدن است و رقابت بر سر آن افزایش خواهد یافت»

سوء مدیریت آب در  ایران به زمان محمدرضا شاه پهلوی بر می گردد. او آب را برای توسعه کشاورزی اختصاص داد و به خشک شدن قنات ها کمک کرد

پس از انقلاب اسلامی و انزوای بین المللی ایران، رهبران کشور توسعه کشاورزی را دوچندان کردند؛ هدف آنها خودکفایی در تولید مواد غذایی به جای واردات بود. به گفته کارشناسان اعطای یارانه های کشاورزی گرچه باعث شد که کشاورزان در روستاها باقی بمانند و کار کنند ولی سفره های زیرزمینی را تخلیه کرد و کشاورزان را ترغیب نمود که اقدام به حفر چاههای غیرقانونی کنند؛ همه اینها مشکل اب را بدتر کرد

به گزارش رسانه های ایران، اکنون چاههای غیرقانونی زیادی برای آبیاری محصولات برنج و گندم در اطراف تخت جمشید حفر شده و این اثر باستانی را در معرض تهدید قرار داده است

استان سیستان و بلوچستان وابسته به رودخانه هیرمند است که از کوههای هندوکش در افغانستان سرچشمه گرفته و به تالاب هامون در جنوب شرقی ایران می ریزد و آب شرب، ماهیگیری و کشاورزی مردم هر دو کشور را تأمین می کند اما با کاهش جریان آب رودخانه، تالاب خشک شده است

کارشناسان می گویند مشخص نیست که چه چیز باعث کمبود آب شده است اما پیش بینی می کنند که با افزایش کشاورزی و توسعه سکونت در امتداد رود در افغانستان، وضعیت بدتر شود

نمایندگان مجلس ایران هفته گذشته در نامه ای سرگشاده گفتند که ذخایر آبی سیستان و بلوچستان تا اواسط شهریور به پایان می رسد و جمعیت دو میلیونی استان، چاره ای جز مهاجرت ندارند

در این نامه که توسط 200 نماینده مجلس امضا شده، هشدار داده شده است: «ما شاهد یک فاجعه انسانی خواهیم بود»

آنها همچون دیگر مقامات ایران دولت طالبان را به انسداد جریان رودخانه و نقض معاهده 1973 –مربوط به تقسیم حقوق آب- متهم کردند و از طالبان خواستند جریان آب را باز کند

اکنون به نظر می رسد که تنش ها کاهش یافته است

سفیر ایران در کابل روز شنبه اعلام کرد که طالبان موافقت کرده اند تا هیدرولوژیست های ایرانی سطح آب پشت سد افغانستان را بررسی کنند

ساکنان سیستان و بلوچستان که مدتهاست از سوی حکومت ایران مورد بی توجهی و بی مهری قرار گرفته اند، در جریان اعتراضات پس از فوت مهسا امینی به سرعت به تظاهرات ضد حکومتی پیوستند

اما دایره نارضایتی های مردم استان بسیار گسترده تر از کمبود آب است و تبعیض دیرینه علیه بلوچ ها را در بر می گیرد 

ناآرامی بر سر حقابه به مناطق مرفه و مهم ایران همچون شهر اصفهان نیز گسترش پیدا کرده است. تغییر مسیر رود زاینده رود توسط دولت منجر به اعتراضات گسترده ای در سال 2021 شد

به گفته کارشناسان، پس از انقلاب در ایران سدهایی ساخته شد تا آب را به مناطق و شهرهایی که از نظر سیاسی مهمتر و قدرتمندتر بودند هدایت کند. این کار سبب خشک شدن دریاچه ها شد. اکنون دولت در مواجهه با کمبود آب، علاوه بر ادامه راه حل هایی همچون انتقال آب از منطقه ای به منطقه دیگر، رو به نمک زدایی از آب دریا اورده است

دولت در حال احداث خط لوله ای به طول 620 مایل است تا آب شیرین شده دریای عمان را به استان سیستان و بلوچستان و سایر نقاط ایران برساند اما حتی با وجود چنین اقداماتی، ورشکستگی آب در ایران همچنان ادامه داشته و تنها کندتر می شود

محسن موسوی کارشناس سازه های هیدرولیک می گوید: «برای رفع ریشه ای مشکل، دولت باید به سرعت فرصت های شغلی غیر از کشاورزی در منطقه ایجاد کند تا زندگی کشاورزان را به مشاغلی که نیازمند آب است گره نزند»

اما از نظر بسیاری، برای سیستان و بلوچستان دیگر کار از کار گذشته است. هفت سال پیش محمد احسانی برای ساخت مستند «روزی هامون» با کشاورزان، دامداران و مردمی که در اطراف تالاب هامون -که زمانی منطقه ای حاصلخیز بود- مصاحبه کرد. خانه هایی محقر و پوشیده از غبار، شترها و گوسفندانی که ابی برای نوشیدن نداشتند و مردانی که زمانی ماهیگیر بودند حالا به خاطر نداشتن شغل در خانه به سر می بردند، مواردی بود که در این مستند به تصویر کشیده شده بود

چهار ماه پیش که آقای احسانی برای دیدار مجدد به منطقه رفت، دید که وضعیت به شدت بدتر شده است «سال 2016 ساکنان می خواستند علیرغم همه چالش ها در زمین خود بمانند ولی اکنون وقتی به چشم انها نگاه می کنی، رنج و عذاب را می بینی. روستاها یکی پس از دیگری در حال خالی شدن است؛ منطقه به طور کامل ویران شده»

منبع: نیویورک تایمز

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما