twitter share facebook share ۱۳۹۴ اسفند ۲۲ 1135

در دعاى ندبه آمده است: «... بعد أن شرطت عليهم الزهد في درجات هذه الدنيا الدنية؛ [ و اين ] پس از آنى بود كه با ايشان شرط نمودى كه در مراتب اين دنياى بى ‏مقدار و پست زهد ورزند».

يكى از عواملى كه باعث رشد انسان مى‏ شود، زهد، خودكفايى و عدم وابستگى به دنياست.

زهد رمز انسانيت است و به همين جهت در دعاى ندبه خداى متعال بر ائمه لازم گردانيده است كه به دنيا بى ‏اعتنا باشند و بدون شك رفتار آنان بايد الگوى زندگى ما قرار گيرد.

دو نماد دنياخواهى و زهد

معمولاً ما برداشت صحيحى از زندگى نداريم و تصور مى ‏كنيم بايد زندگى تشريفاتى، خوراك، پوشاك و منزل تجملى و ماشين آخرين مدل داشته باشيم كه عامل اصلى همه آنها خودمحورى است، اما حاضر نيستيم در راه خدمت به هدف مقدس اسلام، كم‏ خوابى، كم خوراكى و ناراحتى را تحمل كنيم، در حالى كه انسان تا از اين قيد و بندها آزاد نشود نمى ‏تواند به اسلام و مسلمانان خدمت كند.

نقل شده است: «هنگامى كه سليمان بن عبدالملك به سفر حج رفت، تنها ششصد شتر لباس ‏هاى او را حمل مى‏ كردند. نيز مستكفى باللّه‏ عباسى چهار ميليون پيراهن داشت، اما مردم، آنان را از ياد برده اند، بلكه آنان را نفرين مى ‏كنند و آخرتشان هم معلوم نيست چه خواهد شد. در مقابل اميرالمؤمنين عليه ‏السلام قرار دارد كه بيش از يك دست لباس نداشت و هنگام شستن لباسش منتظر مى ‏ماند تا خشك شود و بپوشد. نام او تا كنون باقى مانده و تا ابد هم ماندگار خواهد بود».

وابستگى ويرانگر

آمارها نشان مى ‏دهد اواخر حكومت محمدرضا شاه، بالغ بر دويست هزار نوع كالا از خارج وارد مى ‏شده است و اين بدان معناست كه اگر روزى واردات از خارج ممنوع شود، ما فاقد همه چيز مى ‏شويم، اما در گذشته اين گونه نبود، حتى در زمان جنگ دوم جهانى در عراق فقط دو نوع كالا كوپنى شد، يكى شكر و ديگرى پارچه ولى ديگر كالاها آزاد بود، زيرا در خود عراق توليد مى ‏شد و اساسا تمام وسايل خودكفايى نزد مسلمانان يافت مى ‏شد و رجال متفكر و دور انديش و مؤثر كه چرخ اجتماع و پيشرفت را به حركت در مى ‏آوردند، در كشور وجود داشتند، يعنى خودكفايى علمى و عملى داشتيم و اين ويژگى در اثر زهد و ساده‏ زيستى به دست آمده بود.

اگر كسى در زندگى خودكفا و ساده زيست باشد، انسان فوق العاده‏ اى خواهد شد كه كارهاى غير منتظره انجام خواهد داد. درباره انیشتين نوشته ‏اند كه او ساده ‏زيست و خودكفا بود، از اين رو پيشرفت كرد و نامش به بزرگى ماندگار ماند. روزى شخصى مى ‏خواست او را از نزديك ملاقات كند، هنگامی که به محل سكونت او رسيد فردى را ديد در كمال سادگى و بسيار عادى. از او پرسيد: آيا انیشتين را مى‏ شناسى؟ پاسخ داد: خودم هستم.

شخص از ديدن منزل و زندگى ساده و بى ‏آلايش او بسيار تعجب كرد، آرى، او با روحيه خودكفايى توانست اتم را بشكافد و تجزيه كند و تحول شگرفى در دنياى صنعت و اختراع به وجود آورد.

امريكا دوازده سال قبل يك فضاپيما به فضا فرستاد كه اخيرا به نپتون رسيده است. مسافت نپتون تا زمين 4329 ميليون كيلومتر است و سرعت آن فضاپيما در هر ساعت، صد برابر فاصله قم تا مشهد می باشد. اين دستگاه بر اساس نظريه نسبيت انيشتين ساخته شده است. اين دستاوردها در اثر ساده ‏زيستى و دورى از تجملات و تشريفات به دست آمده است، زيرا تشريفات، تمام وقت انسان را مى ‏گيرد و براى او فرصتى براى كار و كوشش باقى نمى‏ گذارد.

آفتى به نام ناآگاهى

شخصى از كشور هند نزدم آمد كه اهل علم بود. خواستم او را به كار و تلاش براى پيشرفت اسلام و مسلمانان تشويق كنم. از اين ‏رو به او گفتم: شما على ‏القاعده گاندى را مى ‏شناسيد.

گفت: بلى، خدا او را لعنت كند.

خواستم بفهمم آيا او اطلاعاتى درباره گاندى دارد كه او را لعنت مى ‏كند يا نه؟ به اين جهت، از او پرسيدم: او چگونه آدمى بود؟

گفت: او كافر و انسان بسيار بدى بود.

اين اظهار نظر نشانه بى ‏خبرى او از تاريخ و حتى تاريخ كشور خودش بود.

گنج در گرو رنج است

برخى مى ‏گويند: شرق و غرب اجازه نمى ‏دهند به خودكفايى برسيم، ولى خودمان قضاوت كنيم، آيا آنها اجازه نمى ‏دهند ما بزرگانى چون: شيخ انصارى، شيخ بهايى، صاحب جواهر، خواجه نصيرالدين طوسى و علامه حلى و... داشته باشيم؟ شخصيت ‏هايى كه هر كدام به نوبه خود حداقل در يك يا چند علم، نبوغ داشتند و در آن جهت به بشريت خدمت كرده ‏اند، يا اين‏كه مشكل از خود ماست؟ به نظر مى ‏رسد در اين زمينه كوتاهى مى ‏كنيم و جديت نداريم، در حالى كه در زمان ‏هاى گذشته شخصيت ‏هاى ما فعال بودند. شيخ انصارى كتاب ‏هاى گران ‏سنگ مكاسب و رسائل را نگاشت و تقديم علما و حوزه‏ هاى علميه نمود. در بخش حقوق نیز خدمت بزرگى به اسلام و مسلمانان كرد. اگر ما بتوانيم مطالب اين دو اثر ارزشمند را كه درباره حقوق اسلامى تحقيق و عرضه شده است به دنياى پيشرفته ارائه دهيم، تمام سخنان نامربوطى را كه درباره حقوق گفته ‏اند، پس گرفته، به برترى حقوق اسلامى كه اين عالم بزرگوار تحقيق و استنباط كرده است اذعان و از آن پيروى خواهندكرد.

صاحب جواهر به اندازه ‏اى پشت ‏كار داشت كه هيچ يك از وابستگى ‏هاى دنيا نمى ‏توانست او را از كارش باز دارد، حتى هنگامى كه فرزند جوانش كه تنها پسرش بود از دنيا رفت او همچنان مشغول نوشتن كتاب جواهرالكلام بود، در حالى كه جنازه فرزندش شب تا صبح در منزل او بود و روز بعد او را تشييع كردند و پس از مراسم تشييع و تدفين، او فورا مشغول نوشتن و تحقيق شد.

علامه حلّى، شيخ بهائى، آخوند خراسانى و ديگران نيز آن گونه و با تحمل همان سختى ‏ها پيشرفت كردند و ما نيز مى ‏توانيم پيشرفت كنيم، زيرا اين جهت در اختيار شرق و غرب نيست كه از ما دريغ كنند و اگر ما به تنهايى بتوانيم آن خودكفايى ذاتى و غناى نفس را در وجود خویشتن ايجاد كنيم، اولاً: يك زندگى راحت و بى‏ دغدغه‏ اى خواهيم داشت و ثانيا: مى ‏توانيم به جامعه خود و اسلام و مسلمانان خدمت كنيم.

برگرفته از کتاب از چشمه سار معرفت، نوشته آیت الله سید محمد شیرازی

نظر شما