دفتر «ادارهکننده اطلاعات ملی»، که مسوولیت اداره ۱۶ نهاد امنیتی و اطلاعاتی آمریکا از جمله سی.آی.ای و ان.اس.ای را به عهده دارد نیز چندی پیش گزارشی منتشر کرد که به وضعیت آب در سال ۲۰۲۵ اختصاص داشت. این گزارش حاوی نقشهای از جهان است که پیام گزارش را بهخوبی جمعبندی میکند. در این نقشه مناطقی که تا هفت، هشت سال دیگر دچار بحران خواهند شد با رنگ قرمز مشخص شدهاند اما مناطقی که دچار بحران حاد خواهند شد به رنگ زرشکی نشان داده شدهاند. آن رنگ زرشکی از شمال هند شروع شده، پاکستان، افغانستان و ایران را دربر میگیرد. در گسترش به سمت غرب، این رنگ زرشکی تا مصر امتداد مییابد. تا هفت، هشت سال آینده بحران حاد آب گریبانگیر خاورمیانه خواهد شد و ایران درست در مرکز بحران قرار دارد.
به گفته پروفسور ﮐﺮﺩﻭﺍﻧﯽ ﭘﺪﺭ ﮐﻮیر ﺷﻨﺎﺳﯽ ﺍیرﺍﻥ بحران آب در ایران موجب شده است که ﺩﺷﺘﻬﺎﯼ ﮐﺸﻮﺭ ﻧِﺸَﺴﺖ کند؛ ﺑﻄﻮﺭ ﻣﺜﺎﻝ ﺳﻄﺢ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺟَﻬﺮﻡ ٥٧٠ ﻣﺘﺮ، ﺩﺭ ﺭﻓﺴﻨﺠﺎﻥ ٤٥٠ ﻣﺘﺮ ﻭ ﺩﺭ ﺷﻬﺮیاﺭ ٣٠٠ ﻣﺘﺮ ﭘﺎیین ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ضمن اینکه بیش از ۱۷۰۰ روستا در خراسان جنوبی به دلیل خشکسالی، خالی از سکنه شده است.
همچنین طبق نظریه ناسا ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﺯ 8 ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﻭﺍﺭﺩ ﺩﻭﺭﻩ 30 ﺳﺎﻝ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﻰ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ و ﺷﺪﺕ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﯽ ﺩﺭ ﺍیرﺍﻥ ﺑﻪ ﺣﺪﯼ اﺴﺖ ﮐﻪ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﺑﻪ ﮐﻞ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻭ ﺍیرﺍﻥ ﺗﺒﺪیل ﺑﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻣﺤﺾ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺯﺭﺍﻋﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. میانگین ﺑﺎﺭﺵ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻫﺮﺳﺎﻝ ۸۰۰ میلیمتر ﻭ ﺩﺭ ایران ﺩﺭ ﺣﺎﻟﺖ ﻧﺮﻣﺎﻝ ۲۵۰ میلیمتر می باشد ﺩﺭ ﺣﺎلیکه ﺳﺮﻋﺖ تبخیر ﺁﺏ ﺩﺭ ﺍیرﺍﻥ ۴ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺩنیاﺳﺖ ﻭ ﺟﺎﻟﺐ ﺍینکه میانگین ﻣﺼﺮﻑ ﺁﺏ ﺗﻮﺳﻂ ﮐﺎﺭﺑﺮﺍﻥ ﺧﺎﻧﮕﯽ ﺩﺭ ﺍیراﻥ ۲ ﺑﺮﺍﺑﺮ میانگین ﺟﻬﺎﻧﯽ است. بنابراین ﺍﮔﺮ ﺗﺪﺍبیر ﺟﺪﯼ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻧﺸﻮﺩ، ﺑﮕﻔﺘﻪ ﻧﺎﺳﺎ ﺍیرﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭ نیمه ﺧﺸﮏ ﺑﻪ یک ﮐﺸﻮﺭ ﺧﺸﮏ ﺗﺒﺪیل ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﻣﺜﻞ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﻣﻐﻮﻟﺴﺘﺎﻥ.
نکته اینجاست که کشورهای بسیاری همچون ایران در معرض بی آبی، کمبود بارش و خشکسالی قرار گرفتند، اما با استفاده از تکنولوژی های پیشرفته و بهره مندی از آب دریا، مشکل خود را حل کردند. از اسرائیل در جهان به عنوان یک الگوی بسیار موفق در استفاده بهینه از آب نام برده می شود. صهیونیست های عمدتا شهرنشین اروپایی وقتی پای در سرزمین فلسطین گذاشتند و درک کردند که سرزمین تازه از لحاظ بارندگی و دارا بودن آب قابل مقایسه با سرزمین هایی که از آنجا می آمدند نیست، با استفاده از تکنولوژی و استفاده بهینه از آب موفق شدند تا در زمینه تولیدات کشاورزی و برخورداری از آب از بهترین های جهان شوند.
کویر مرکزی ایران در مقایسه با اسرائیل یک منطقه بسیار پرآب است. نه تنها رودخانهها از البرز و زاگرس به آن میریزند بلکه کوههای بالای سه هزار متری که در تابستان هم ممکن است بارش برف داشته باشند در نقاط مختلف بیابانهای ایران پراکنده شدهاند؛ این در حالی است که جایی بیآب تر از اسرائیل و اردن را به سختی میتوان تصور کرد. اسرائیل مساحت کوچکی دارد. کمی کوچکتر از استان گلستان ایران. یا در مقایسه ای دیگر استان خوزستان دارای مساحتی اندکی بزرگتر از سه برابر کشور اسرائیل است. اما بر خلاف استان جلگه ای و پر آب ایران، نیمی از اسرائیل - در جنوب و شبه جزیره سینا - را بیابانی وسیع تشکیل می دهد (بخشی از بیابان شبه جزیره عربستان که از سوریه، اردن و اسرائیل آغاز می شود و تا کوههای یمن امتداد پیدا می کند). در اسرائیل به تپهای که ۵۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد میگویند کوه کرمل. مرتفعترین نقطه اسرائیل در بخش اشغالی جولان ۲۲۲۴ متر و در داخل مرزهای بینالمللی اسرائیل کوه جرمق به ارتفاع ۱۲۱۸ متر است. از کشورهای همسایه هم فقط یک رود مهم از لبنان وارد اسرائیل میشود و وضعیت اردن و صحرای سینای مصر بدتر از خود اسرائیل است.
اسرائیل اما جمعیتی نزدیک به 9 میلیون نفر دارد و با صادرات محصولات کشاورزی از درآمد ارزی بسیار خوبی برخوردار است. یعنی اینکه سرزمین کوچک اسرائیل که نیمی از آن را بیابان تشکیل می دهد، نه تنها موفق شده است که برای 9 میلیون ساکن خود غذا تهیه کند که بخشی از مواد غذایی و کشاورزی را هم صادر می کند. به بیانی، اگر ما فقط در استان خوزستان ایران که نسبت به اسرائیل دارای شرایط بسیار بهتری برای کشاورزی است، یک کشاورزی پیشرفته و مدرن داشته باشیم می توانیم حداقل و دست کم نیازغذایی 30 میلیون نفرجمعیت را به راحتی تامین کنیم.
اسرائیل تا همین سال 2004 هم دارای مشکل آب آشامیدنی بود و رسانه هایش پر از تبلیغات برای کاهش مصرف آب. اما نقطه ی تحول سال 2007 بود. در آن سال در تمامی کشور دستشوئی ها و دوش های حمامِ کم مصرف نصب شد و مقامات کشوری مسئول آب، تأسیسات پیشروئی برای بازیافت فاضلاب کار گذاشتند که قادر به جذب دوباره ی 86% از آب فاضلاب و استفاده از آن در آبیاری بود. رتبه ی دوم جهانی برای بازیافت آب های فاضلاب از آن کشور اسپانیا است با نرخی 19 درصدی در بازیافت فاضلاب ها. این عدد در کشاورزی کشوری چون ایتالیا تنها هشت درصد است.در یونان پنج و در آمریکا زیر یک درصد است. اسرائیل در این زمینه ده برابر کشورهای دیگر جهان آب را بازیافت می کند.
بخش عمده آب مصرفی شهروندان اسرائیل از نمک زدایی و آب شیرین کن ها تامین می شود. اسرائیل در یک برنامه و طی ده سال اقدام به ساخت 6 آب شیرین کن بزرگ در کنار دریای مدیترانه کرد. یکی از این آب شیرین کن ها در جنوب شهر تل آویو است که می تواند روزانه نیاز آب شرب بیش از یک و نیم ملیون نفر را تامین کند! اسرائیل به طور روزانه و در مقام مقایسه چندین برابر آب مصرفی شهر تهران، آب از دریای مدیترانه تصیفه می کند و امروزه حتی برنامه هایی برای صادرات آب شیرین به کشور اردن هم دارد. اینک 55 درصد آب شهری اسرائیل به کمک شیرین کردن آب فراهم می شود و اینگونه یکی از خشک ترین کشورهای جهان اینک بر خلاف انتظار به یکی از پرآب ترین آن ها مبدل شده است.
این آب شیرین کن ها به طور متوسط هر کدام به بهای 400 میلیون دلار ساخته شدند. تأسیسات آب شیرین کنی در گذشته بسیار گران قیمت بودند چونکه نیاز به مصرف انرژی فراوان داشتند ولی فن آوری های نوین از نوعی که اینک در اسراییل استفاده می شود، قانون بازی را دگرگون کرده است. بهای آبی که اینک از تأسیسات آب شیرن کن تولید می شود، یک سوم هزینه ی آن در سال های 1990 میلادی است. تأسیسات «سرک» در این کشور می تواند هزار لیتر آب آشامیدنی را به بهای 58 سنت (دلار آمریکائی) تولید کند. خانوارهای اسرائیلی ماهانه چیزی حدود 30 دلار آمریکائی برای هزینه ی آب خود پرداخت می کنند. در کنار این روش ها اسراییل همچنین از سیستم های پیشرفته تامین آب محصولات باغی و کشاورزی نیز استفاده می کند که از آن جمله آبیاری قطره ای و بارانی است که اکنون در بسیاری از مناطق ایران نیز در حال فراگیر شدن است.
به گزارش انجمن آب شیرین کنی جهانی، اکنون 300 میلیون انسان از آب شیرین شده استفاده می کنند و این تعداد به سرعت در حال رشد است. در خلیج فارس نیز آب آشامیدنی شهر تقریبا چهار میلیون نفری کویت و اکثر شهرهای عربی حاشیه خلیج فارس و دریای سرخ - از جمله شهر سه میلیون نفری جده عربستان - از تصفیه آب حاصل می شود. اکنون چهل کشور در جهان به طور گسترده و به این شیوه برای تامین آب آشامیدنی شهروندان خود اقدام می کنند. این در حالی است که از خلیج فارس تا سواحل مکران - و حتی دریای مازندران - ایران دسترسی مستقیم به دریاها و اقیانوس هند و به عبارتی در ارتباط مستقیم به منبع 96 درصد از آب جهان است. اگر دیگران با استفاده از آب شیرین کن ها می توانند از بیابان های لم یزرع و برهنه، شهرهای آباد و مدنیت بسازند ما هم می توانیم با استفاده از این تکنولوژی در سطح وسیع، از شهرها و مدنیت خود محافظت کنیم.
اسرائیل در سال 2008 در لبه ی پرتگاه قرار داشت. یک دهه خشکسالی در مناطق شرق مدیترانه، بزرگترین منبع آب شیرین اسرائیل یعنی دریاچه جلیل (طبریه) را تا چند سانتیمتری مرز سیاه رسانده بود. منظور از این مرز، سطح آبی است که در آن نمک به نحو غیر قابل بازگشتی در دریاچه پخش شده و آب آن را برای همیشه نابود خواهد کرد. بلافاصله صرفه جوئی در مصرف آب آغاز شد و بسیاری از کشاورزان محصول یک سال خود را از دست دادند. واکنش همتایان سوریه ای آنها، بسیار اسفناک تر بود. با گسترش خشکسالی، سطح آب نیز کاهش یافت و کشاورزان سوری به تعقیب آن رفته و با حفر چاه های 100 و 200 متری و نهایتاً 500 متری، تا ژرف ترین اعماق به جستجوی آب رفتند. بالاخره همه ی چاه ها خشک شدند و کشت و زرع سوریه با یک طوفان شن مهیب نابود شد. اینگونه بود که بیش از یک میلیون کشاورز ورشکسته در تلاشی مذبوحانه برای یافتن کار و آینده به زاغه های عظیم حومه ی شهرهای حلب، حمص، دمشق و دیگر شهرها پیوستند.
در سال 2015 نوشتاری با عنوان «دگرگونی های آب و هوائی در شرق مدیترانه و پی آمدهای خشکسالی اخیر سوریه» در نشریه پروسیدینگز آو دِ نشنال آکادمی آو ساینس به چاپ رسید. به باور نویسندگان این نوشتار، [مشکل] آب، تمامی منطقه را به سوی استیصال می راند و این جرقه ی نابودی کامل سوریه بود. در این نوشتار آمده است: «دولت اسد توجه ای به حومه های شهری به سرعت در حال رشد سوریه همراه با اقامت گاه های غیر قانونی، ازدحام جمعیت، تشکیلات زیربنائی ناچیز، بیکاری، جرم و جنایت نکرد و این حومه ها دست آخر تبدیل به مراکز شروع ناآرامی ها شدند.» وقایع مشابه ای در سایر مناطق خاورمیانه در حال وقوع است. خشکسالی و نابودی مناطق کشاورزی، نسل بربادرفته ای را بوجود آورده است که آینده ای را در پیش روی خود نمی بینند و به شدت خشمگین هستند
سخن آخر اینکه دانایی قدرت است. اگر ما در ایران بتوانیم میزان مصرف آب کشاورزی را تنها پانزده درصد کاهش بدهیم، و به سمت شیوه های صحیح و کشاورزی علمی برویم، نه نیازی به نگرانی برای تمدن و حیات ایران هست و نه خطری برای امنیت غذایی کشور.
به عنوان مثال در گلخانه هایی که سبزی جات، گوجه، خیار،کدو، فلفل، بادمجان و.. میوه هایی مثل لیمو، پرتقال، توت فرنگی و.. تولید می کنند، اغلب می توان تنها با 10 درصد آب مصرفی در مقایسه با کشاورزی سنتی، تا 10 برابر محصول برداشت کرد، اما استفاده از علم و تکنولوژی در کشاورزی ایران هنوز به آن درجه از گستردگی نرسیده است و این موجب شده است تا هم از یکسو کشور در آستانه خطر خشکی، تهدید امینت غذایی و تهدید برای مدنیت ایران باشد، و هم کشاورزان ما اغلب فقیر، مواد غذایی در بازارهای شهرهای ما اغلب گران و روستاها و دشتهای ما خشک تر و عریان تر شوند.
استفاده از تکنولوژی و علم اما موجب افزایش تولید و افزایش ثروت کشاورزان شده، باعث کاهش چشمگیر استفاده از آب و افزایش ذخایر آبی کشور می شود و در عین حال به پائین آمدن قیمت کالاهای کشاورزی و افزایش رفاه عمومی در سطح کشور می انجامد.
اگر ما دوباره دانایی را به خدمت کشاورزی بگیریم، شاید ما نیز چون اسرائیل ظرف چند سال، تبلیغات تلویزیونی و.. در خصوص تهدید کم آبی و هشدار برای کاهش مصرف آب را کنار بگذاریم.
ایران سرزمینی بود که شاردن جهانگرد معروف فرانسوی قرن 16 وقتی از آن دیدار کرد نوشت که هیچ ملتی به اندازه ایرانیان در به دست آوردن و استفاده از آب مهارت ندارند. شاردن کاریزها، یخچال ها، بادگیرها و.. ایرانی را دیده بود که حکایت از نبوغ هزاران ساله مردمان این سرزمین می داد. امروز اما دوباره نیاز داریم بعد از دهه ها بی توجهی، به تکنولوژی های روز رو بیاوریم و در استفاده از آب، زدن سد ها، نحوه کشاورزی و میزان استفاده از کشاورزی و کشت محصولات تجدید نظر گسترده کنیم.
نظر شما