تا جعفر نمیری در سودان سرکار بود، روابط سردی با ایران داشت و در حمایت از عراق در جنگ با ایران دریغ نمیکرد.
گرمی رابطه ایران و سودان عمدتا به دوران پس از نمیری و قدرتگرفتن اسلامگرایان در سودان برمیگردد. در بیش از بیست و پنج سالی (تا سال ۲۰۱۵) که سودان و جمهوری اسلامی رفیق گرمابه و گلستان بودند این دوستی به ویژه در ده سال گذشته ابعاد نظامی و امنیتی بیشتری گرفت و دارای ابعاد استراتژیک شد.
روایت سایت مشرق، نزدیک به سپاه، نکات قابل اعتنایی درباره جنبههای مختلف روابط ایران و سودان تا قطع رابطه در سال ۲۰۱۶ دارد.
https://www.mashreghnews.ir/news/401898
هر چه که بود، این رابطه همانطور که مشرق هم نوشته برای ایران عمدتا هزینه داشت. از کمکهای نظامی به سودان برای مقابله با مخالفان دولت، چه آنهایی که دعوی قدرت در خارطوم را داشتند یا گروههای مسلح در دارفور یا سودان جنوبی. مخالفت جمهوری اسلامی به عنوان اولین دولت جهان با حکم جلب عمر البشیر که دادگاه جزایی بینالمللی صادر کرده بود و نیز تقویت برخی عرض اندامهای دولت بشیر در برابر اسرائیل و مصر تا کمکهای اقتصادی و عمرانی به این کشور.
در مقابل، ایران هیچگاه نتوانست در کشور سی و پنج میلیونی سودان نقش اقتصادی پررنگی بازی کند یا بخش خصوصی و دولتی ایران این نفوذ نظامی و عمرانی را به سود بسط مبادلات اقتصادی به کار گیرند و بخشی از بازار سودان را به تصرف خود درآورند، ضعفی که در همه نقاطی که ایران صاحب نفوذ و پایگاهی است عمل میکند و علتش هم به نامتوازن بودن مناسبات بینالمللی ایران (خصومت متقابل با آمریکا و اسرائیل و ممانعتهای آنها از بسط چنین مناسباتی میان ایران با سایر کشورها)، عقبماندگی اقتصادی ایران در رقابت با کشورهای مشابه منطقه (ترکیه) یا ضعف مدیریت و دیپلماسی اقتصادی ایران برمیگردد.
القصه ترکیه که بر خلاف ایران در منطقه با کارتهای مختلف و متنوعی بازی میکند، هم منتقد اسرائیل است و هم سالانه دو میلیارد و ششصد میلیون دلار با این کشور تجارت دارد، هم با عربستان رابطه عادی دارد و هم در قطر بغل گوش عربستان صاحب پایگاه نظامی شده و میرود که در اقتصاد قطر نیز نقشی پررنگ داشته باشد. بعد از اعمال تحریمهای عربستان علیه قطر رابطه این کشور با ایران هم بهتر شده، ولی با توجه به مشکلات ایران با آمریکا قطر کمتر اجازه میدهد که ایران نقشی مشابه ترکیه در مسائل نظامی و اقتصادی این کشور بازی کند، تازه اگر اقتصاد ایران اصولا حرفی هم برای گفتن در قطر داشته باشد.
ترکیه در سوریه با کمک روسیه و ایران در صدد رسیدن به هدف اصلی خود است که همچنان مهار کردهاست. در عین حال همچنان در زمینههایی ملاحظه ایران و روسیه را هم ندارد و مثلا کماکان به اسد روی خوش نشان نمیدهد.
در پی تحریمهای غرب علیه روسیه پس از بحران اوکراین و کریمه، ایران سعی داشت که سهمی از بازار روسیه (متحد استراتژیک در سوریه و منطقه؟) را از آن خود کند، ولی همین دو هفته پیش رئیس اتاق بازرگانی ایران اذغان کرد که ترکیه بازی را در این کشور هم برده است و ایران سهم چندانی نصیبش نشده.
همین سپتامبر گذشته ترکیه پس از اروپا (قبرس) و آسیا (قطر) در سومالی (آفریقا) هم پایگاه نظامی دائر کرد و آموزش نیروهای مسلح و انتظامی این کشور را قسما به عهده گرفت و در عین حال بر بسط روابط اقتصادی خود با منطقه نیز تمرکز خاصی دارد. روزی که قذافی در لیبی سرنگون شد، ترکیه ۱۵ هزار نیروی کار و کلی پروژه در این کشور در دست اقدام داشت و حالا هم در این کشور در کنار قطر در برابر نیروهای نزدیک به مصر و روسیه و امارات صف کشیده است. در مجموع اگر ترکیه در جریان بهار عربی دچار خطاهایی بعضا بزرگ نمیشد و نیز اگر ملاحظات ایدلوئوژیک مربوط به دوری یا نزدیکی برخی حکومتهای منطقه با اخوانالمسلمین (مادر حزب عدالت و توسعه در ترکیه) عمل نمیکرد، مناسبات اقتصادی و سیاسی ترکیه و بسط نفوذ ان در کشورهای منطقه به مراتب بهتر از حالا بود.
با این همه، ترکیه درحال حاضر تمرکز خاصی برای بازاریابی اقتصادی خود دارد و در چارچوب تحکیم دعوی هژمونی خود در منطقه، جنبههای نظامی و امنیتی را هم روز به روز در چشمانداز بسط روابط خود قرار میدهد. بسط رابطه با آفریقا هم جزیی از این راهبرد است، هم برای بازکردن جای پا جهت مناسبات اقتصادی خود و حضور در بازارهای این کشورها و هم برای هماوردی با رقبایی مانند عربستان و مصر و ...
نتایجی که از سفر سه روزه اخیر اردوغان به سودان هم به دست آمد در همین راستاست. این برای اولین بار در شصت سال اخیر بود که یک رهبر ترکیه به سودان میرفت. در سفر اردوغان سودان اداره بندر تاریخی سواکن در کنار دریای سرخ را جهت بازسازی توریستی و نظامی در اختیار ترکیه قرار داد، هم ۷۸۰ هزار هکتار زمین در پنج منطقه سودان در اختیار طرحهای کشاورزی و دامداری ترکیه قرار گرفت و هم قراردادهایی به مبلغ ۶۵۰ هزار دلار برای بسط تجارت اقتصادی منعقد شد که با توجه به وضعیت اقتصادی دو کشور معلوم است که ترکیه بیشتر در اقتصاد سودان دخیل میشود و سود میبرد تا بالعکس.
حاصل بیست پنج سال مناسبات ایران و سودان که عمدتا برای ایران هزینه داشت یک شبه باد فنا شد و با چرخش رهبری سودان به سوی عربستان و آمریکا این بار هم سر ایران بیکلاه ماند. ترکیه اما به رغم نزدیکشدن سودان به عربستان وارد اقتصاد این کشور شده و میرود که در آفریقا جای پای محکمتری پیدا کند. ایران اما حالا دو سالی است که در آفریقا هم در حال عقبنشینی و راندهشدن است، از سنگال تا سودان و نیجریه و موریتانی تا ...
قدرت و نفوذ ایران در عراق و سوریه و ... که عمدتا جنبههای امنیتی و نظامی دارد، چون مولفههای اقتصادی ندارد هم برای ایران هزینهزاست و هم چشماندازهای آن مبهم است، کما این که سردار رحیم صفوی، مشاور عالی رهبر انقلاب میگوید انتخابات سال ۲۰۱۸ در عراق خطرناک است و ممکن است وضعیت را به ضرر ما برگرداند ... در سوریه هم راهحلی که با همکاری و تعامل آمریکا، روسیه، اسرائیل، ترکیه و عربستان به دست آید معلوم نیست که تا چه حد منافع و نفوذ ایران در آن ملحوظ شود.
با روابط نامتوازن با جهان (ادامه تنش با آمریکا و تداوم شعار نابودی اسرائیل) و با اقتصاد ضعیفی که (مثلا در قیاس با ترکیه) حرفی برای گفتن نداشته باشد، حوزه نفوذ و تاثیرگذاری ایران شاید روز به روز محدود شود، به رغم «پیروزیها» در عراق و سوریه و ...
*حبیب حسینی فرد
نظر شما