روابط تجاری اعراب و اسرائیل باقدرت ادامه دارد
پیش از 7 اکتبر 2023 و حمله حماس به اسرائیل، شورای تجاری امارات و اسرائیل تقریبا هر روز در شبکه های اجتماعی پست می گذاشت. هدف این اقدام شورا -که در تل آویو مستقر است- این بود که به جهان نشان داد روابط تجاری اسرائیل و امارات در پی امضای توافق ابراهیم و عادی شدن روابط دو کشور، چقدر خوب پیش می رود
این وضعیت بعد از اکتبر 2023 تغییر کرد. آخرین پست شورا به تاریخ 8 اکتبر است و از آن زمان هیچ مطلبی از سوی شورا منتشر نشده است. با این حال علیرغم یکسال جنگ، روابط تجاری دو کشور همچنان قوی مانده است
رهبران کشورهایی که با اسرائیل روابط تجاری دارند –از جمله امارات، اردن و مصر- همگی از نحوه عملیات نظامی اسرائیل در غزه و لبنان انتقاد کرده اند
از زمان اغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در اکتبر گذشته، بیش از 42000 نفر از جمله بیش از 3400 کودک کشته شده اند و پس از اغاز عملیات نظامی اسرائیل در لبنان در ماه گذشته نیز، بیش از 1300 نفر در لبنان جان خود را از دست داده اند. در نتیجه، حملات لفظی رهبران عرب روز به روز بیشتر و تندتر می شود
ایمن صفدی وزیر امور خارجه اردن این هفته با انتونی بلینکن همتای آمریکایی اش دیدار کرد و درباره رویدادهای شمال غزه صحبت نمود. صفدی گفت: «ما شاهد پاکسازی قومی هستیم و باید جلوی آن را بگیریم»
در نشست شورای امنیت سازمان ملل در اواسط اکتبر، بدر عبدالعطی وزیر امور خارجه مصر به اعضای شورا گفت که اقدامات اسرائیل منجر به «فاجعه انسانی بی سابقه ای» در غزه شده است
سیاستمداران اماراتی نیز مرتبا تأکید می کنند که برای پایان دادن به مناقشه فعلی و تضمین صلح پایدار در خاورمیانه، مسیری به سوی تشکیل کشور فلسطین ضروری است
روابط تجاری همچنان قوی است
علیرغم همه انتقادها، روابط تجاری بین این کشورها و اسرائیل آسیبی ندیده است. از میان کشورهای منطقه، اسرائیل بیشترین تجارت را با امارات دارد و پس از امارات، اردن، مصر، الجزایر، مراکش و بحرین قرار گرفته اند. بر اساس آمار، میزان تجارت –صادرات و واردات- این کشورها با اسرائیل در سال جاری عمدتا مثبت بوده است
در مورد اردن تجارت این کشور با اسرائیل در ماه اگوست امسال تقریبا مشابه سال گذشته بوده و تنها حدود 1% کاهش داشته است. در مصر تجارت با اسرائیل در ماه اگوست امسال بیش از 30% رشد داشته و علیرغم تهدیدهای بحرین برای قطع روابط تجاری با اسرائیل، روابط تجاری این دو کشور و نیز روابط تجاری اسرائیل و مراکش در سال جاری رشد قابل توجهی را نشان می دهد
سال 2023 کل تجارت امارات و اسرائیل حدود 2.9 میلیارد دلار ارزش داشت و این مقدار ممکن است امسال بیشتر هم شده باشد. در هفت ماه اول سال 2024 مجموع تجارت امارات و اسرائیل 1.922 میلیارد دلار بوده است. اگر وضع به همین منوال پیش رود، کل تجارت دو کشور تا پایان سال به 3.3 میلیارد دلار می رسد
اما به گفته کارشناسان، علیرغم پابرجا بودن روابط تجاری، نرخ رشد اقتصادی به دلایلی همچون کاهش گردشگر و مسائل لجستیکی که تحت تأثیر مستقیم جنگ غزه بوده اند، کاهش یافته است
اما روابط تجاری را نیز باید با دقت بیشتری نگریست. به گفته دینا اسفندیاری مشاور ارشد خاورمیانه در گروه بحران: «در خصوص امارات، آنچه ما از پایدار ماندن روابط تجاری می گوییم، منظور روابط بین اسرائیلی ها و شرکت های دولتی اماراتی است؛ این درحالی است که روابط تجاری بین شرکت های اسرائیلی و بخش خصوصی امارات تقریبا متوقف شده است. در پی جنگ های اخیر منطقه، بخش خصوصی علاقه خود را برای ادامه روابط تجاری با اسرائیل از دست داده است. من اماراتی های ثروتمندی را می شناسم که قبلا مشتاق کار با اسرائیل بودند ولی از زمان جنگ این ایده را کاملا کنار گذاشته اند؛ زیرا این مسئله به شهرت آنها آسیب می زند، درحالی که شرکت های دولتی چنین نگرانی هایی ندارند»
وی افزود برخی از اماراتی های سرشناس که زمانی از توافق ابراهیم حمایت می کردند، دیگر حمایت نمی کنند. به تازگی معاون پلیس دبی ضحی خلفان تمیم در شبکه ایکس نوشت: «عرب ها واقعا خواهان صلح بودند ولی رهبران اسرائیل سزاوار احترام نیستند»
رابرت موگیلنیکی محقق مؤسسه کشورهای عرب خلیج فارس، اظهارات خانم اسفندیاری را تأیید می کند: «تاجران عرب نسبت به بخش دولتی محاسبات متفاوتی در سنجش سود و زیاد تعامل تجاری با اسرائیل دارند»
اگر درگیری تشدید شود آیا روابط تجاری تغییر خواهد کرد؟
به عقیده خانم اسفندیاری: «ممکن است به مرحله ای برسیم که امارات محدود کردن روابط تجاری را راهی برای اعمال فشار بر اسرائیل برای حرکت به سمت آتش بس ببیند؛ به ویژه که اسرائیل با مشکلات اقتصادی مواجه شده است. اما کشورهای امضا کننده توافق ابراهیم بعید است که به کل، برنامه های خود را تغییر دهند. در گفتگو با مقامات اماراتی آنها تأکید می کنند که رابطه با اسرائیل به امارات اجازه داده است تا در مقایسه با دیگر کشورها، کمک های بیشتری به غزه ارسال کند. اما دلیل اصلی اینکه آنها نمی خواهند رابطه با اسرائیل را به عقب برگردانند، این است که از این رابطه سود می برند»
به گفته موگیلنیکی: «روابط اقتصادی ممکن است به عنوان اهرمی برای تشویق اسرائیل به سوی صلح استفاده شود؛ ولی فعلا احتمال اینکه دولت های عربی گام های مستقیمی برای شکستن پیوندهای اقتصادی خود با اسرائیل بردارند، کم است»
خالد الجندی کارشناس مؤسسه خاورمیانه نیز معتقد است: «در مورد قطع روابط تجاری تردید دارم زیرا بیش از یکسال از شروع جنگ گذشته و رهبران عرب در این مدت صرفا شعار داده اند؛ اگر قرار بود در عمل کاری کنند، تا حالا می کردند»
ایران چگونه اسرائیلی ها را برای جاسوسی می فریبد
دستگیری های اخیر شهروندان اسرائیلی که برای ایران کار می کردند، تلاش های تهران را برای سازماندهی عملیات در خاک اسرائیل نشان می دهد
در هفته های اخیر شین بت از کشف و دستگیری پنج شبکه خبر داد؛ ولی به نظر می رسد که این پایان کار نیست و در آینده شاهد دستگیری افراد بیشتری خواهیم بود
در روزهای گذشته مقامات اسرائیل هفت مظنون به همکاری با ایران را که همگی ساکن بیت المقدس بودند، دستگیر کردند. اطلاعات بدست آمده نشان می دهد که مسائل مالی عامل همکاری این افراد با ایران بوده است، نه وفاداری ایدئولوژیک
شواهد بدست آمده حاکی است که ایران در واکنش به ترور هنیه، فعالیت های خود را برای جذب نیرو در اسرائیل افزایش داده و دستگیری های اخیر نشان می دهد که در این کار موفق بوده است
پیشتر نیز هفت اسرائیلی دیگر از ساکنان حیفا و شمال اسرائیل، مظنون به همکاری با دشمن در زمان جنگ و جمع آوری اطلاعات حساس برای تهران شده و دستگیر شده بودند.
گمان می رود که این هفت نفر که از آذربایجان مهاجرت کرده اند، در دو سال گذشته بین 600 تا 700 مأموریت تحت هدایت دو مأمور اطلاعاتی ایران به نام های الخان و اورخان انجام داده اند. آنها همچنین مظنون به رهگیری یک مقام ارشد اسرائیلی و پسرش با هدف انجام ترور می باشند
بسیاری از افرادی که به خدمت ایران درامده اند، یک وجه مشترک دارند: رسیدن به پول به روشی آسان. آنها اغلب از مشکلات مالی رنج می برند و در جامعه اسرائیل به حاشیه رانده شده اند
اولین بازداشتی، مرد جوانی از افراطی های ارتدکس در بیت شمش بود. دستگیری او از این جهت سبب نگرانی در سرویس های امنیتی اسرائیل شده که ایران توانسته است حتی افراطی های ارتدکس را جذب کند. تحقیقات نشان داد که انگیزه اولیه این مرد برای خدمت به ایران، سود مالی بوده است
هفت تن از بازداشت شدگان، در سالهای اخیر به اسرائیل مهاجرت کردند و مانند بازداشت شدگان پیشین، با مشکلات حقوقی و مالی مواجه بودند. آنها کار برای ایران را راهی برای فراز از مشکلات خود می دانستند
موتی مامان اهل اشکلون که متهم به توطئه ترور مقامات ارشد اسرائیل در قبال پول است و دوبار به ایران سفر کرده، قبل از آنکه به استخدام ایران درآید، اسرائیل را ترک کرده بود و در ترکیه زندگی می کرد
تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از بازداشت شدگان کاملا در جریان اهداف مأموریت خود نبودند ولی می دانستند که در وضعیت جنگی، درحال کمک به دولت متخاصم هستند و همین مسئله سبب شده است که نهادهای امنیتی با آنها با شدت برخورد کنند
سرویس های امنیتی خواستار مجازات سخت بازداشت شدگان هستند. اتهام آنها کمک به دشمن در زمان جنگ است؛ جرمی که می تواند مجازات اعدام داشته باشد
البته احتمال اعدام بسیار کم است؛ ولی ممکن است با حبس های طولانی مدت، مصادره اموال، لغو تابعیت و حتی حبس ابد روبرو شوند
این دستگیری ها نشان می دهد که ایران برای جذب شهروندان اسرائیلی، هیچ محدودیت مالی برای خود قائل نیست. مقامات ایران می خواهند علاوه بر جمع آوری اطلاعات در مورد اهداف حساس نظامی، یکی از مقامات ارشد اسرائیل را در انتقام از ترور هنیه هدف قرار دهند و اینگونه موفقیت بزرگی را برای خود رقم زنند. برای این منظور مقامات فعلی اسرائیل در اولویت نخست و مقامات سابق در اولویت دوم قرار دارند
نقشه های تهران تاکنون با شکست مواجه شده ولی انتظار می رود که تلاش های این کشور ادامه یابد و در نهایت ممکن است یکی از این نقشه ها با موفقیت همراه شود. از آنجا که تلاش برای هدف قرار دادن مقامات ارشد با شکست مواجه شده ،این احتمال وجود دارد که ایران مقامات دون پایه تر اسرائیل را هدف بگیرد
این مسئله که شبکه اخیر جاسوسان به مدت دو سال بدون اینکه شناسایی شوند فعالیت می کردند، برای مقامات اسرائیل بسیار نگران کننده است و این احتمال را ایجاد می کند که هسته های بیشتری همچنان در خاک اسرائیل درحال فعالیت باشند
بی توجهی به بزرگترین فاجعه جهان
جهان با بی توجهی شاهد جنگی است که طی آن تاکنون دهها هزار نفر کشته شده اند، بیش از 10 میلیون نفر آواره شده اند و 13 میلیون نفر با قحطی دست و پنجه نرم می کنند. شاید یکی از دلایل این بی توجهی این است که قربانیان این جنگ سیاه پوست هستند
اگر هنوز نتوانسته اید حدس بزنید که من از کدام جنگ و کدام پاکسازی قومی صحبت می کنم، به خودتان سخت نگیرید زیرا به جز چند استثنا، اخبار این جنگ به سختی در تلویزیون، رادیو و روزنامه ها پوشش داده می شود. اکثر سیاستمداران اصلا به این جنگ اشاره نمی کنند؛ هیچ تظاهراتی برای جلب توجه جهانیان به این فاجعه صورت نگرفته و هیچ هشتگی در شبکه های اجتماعی زده نشده است. جنگ سودان مورد بی توجهی همه قرار گرفته؛ همانطور که کل آفریقا مورد بی توجهی است
سازمان های امدادی می گویند که سودان با بدترین بحران انسانی جهان روبرو است. مریم سلیمان زن جوان سودانی که در کنار هزاران نفر دیگر به چاد گریخته است، به نیویورک تایمز درباره روزی گفت که نیروهای پشتیبانی سریع RSF –این نیروها شبه نظامیان عربی هستند که پیشتر با عنوان جنجوید شناخته می شدند و دو دهه پیش در کشتار دارفور دست داشتند- به روستای او یورش بردند. شبه نظامیان مسلح، مردان و پسران را به صف کردند و رهبرشان فریاد زد: «ما نمی خواهیم هیچ سیاه پوستی ببینیم، حتی نمی خواهیم کیسه های سیاه زباله را ببینیم»؛ سپس به سمت یک الاغ سیاه شلیک کرد تا قصد خود را نشان دهد. پس از آن نیروهای RSF شروع به اعدام همه مردان سیاه پوست بالای ده سال –از جمله پنج برادر مریم- کردند. آنها حتی پسران کوچک تر را نیز به قتل رساندند؛ یک نوزاد پسر یک روزه را پرتاب کرده، کشتند و یک کودک نوپا را در حوض اب غرق کردند. بعد از آن به دختران زیادی تجاوز کردند، آنها را برده خواندند و به انها گفتند: «در سودان جایی برای شما سیاه پوستان نیست»
چگونه تلاش برای پاکسازی قومی در سودان، هیچ جایی در صحبت های سیاستمداران و تیتر اول اخبار ندارد؟ من با کیت فرگوسن از سازمان « Protection Approaches» صحبت کردم؛ او تمام تلاش خود را می کند تا سیاستمداران را به تمرکز ویژه روی جنگ سودان جلب نماید. به گفته فرگوسن هیچ عدد تقریبی از تعداد کشته ها وجود ندارد زیرا هیچ دستگاه رسمی دولتی و هیچ وزارت بهداشتی وجود ندارد که ارقام روزانه کشته ها را منتشر کند. هیچ سازمان غیردولتی بین المللی نیز نمی تواند این کار را انجام دهد زیرا هیچیک از این سازمان ها به سودان تیم نفرستاده اند. گروههای محلی تمام تلاش خود را می کنند اما جهان به آنها گوش نمی دهد. این در مورد رسانه ها نیز صدق می کند؛ پوشش انها از جنگ اسرائیل و حماس بسیار گسترده تر از پوشش خشونت ها در سودان بوده است. درست است که فجایع بسیاری در جهان –از اوکراین گرفته تا خاورمیانه- درحال رخ دادن است ولی همه اینها بی توجهی به فاجعه سودان را توجیه نمی کند
فرگوسن تأیید می کند که ممکن است یکی از دلایل این بی توجهی نبود یک دولت واحد در سودان باشد؛ به طوری که جهان همانگونه که پشت سر ولادیمیر زلنسکی ایستاد، پشت دولت سودان نیز بایستد. ولی اضافه می کند: «می ترسم دلیل بدتری برای این بی توجهی در میان باشد؛ اینکه جنگ در قاره آفریقا درحال رخ دادن است. قرن ها تصورات غربی ها این بوده که آفریقا همین است و نمی توان انتظار دیگری از آن داشت». این مسئله می تواند دلیل بی توجهی رسانه ها و سیاستمداران را توضیح دهد ولی به ما نمی گوید که چرا فعالان مدنی و روشنفکران تا این حد بی توجه بوده اند؟ همان افرادی که هنگام کشته شدن جورج فلوید در مینیاپولیس به خیابان ها آمدند، حالا درباره قتل سازمان یافته دهها هزار مرد و زن سیاه پوست در سودان هیچ نمی گویند!
در برخی از درگیری ها تشخیص اینکه کدام طرف خوب است و کدام طرف بد دشوار است؛ در سودان نیز هر دو طرف درگیری RSF و SAF مرتکب جنایات وحشتناکی شده اند. بسیاری از افراد در جناح چپ سیاسی، جهان را به دو بخش ستمگر و ستمدیده، استعمارگر و مستعمره تقسیم می کنند و براحتی جانب یک طرف را گرفته، طرف دیگر را توبیخ می کنند. ولی در برخی از درگیری ها این تقسیم بندی ساده جواب نمی دهد و تشخیص درست و غلط و خوب و بد بسیار سخت تر است. در چنین شرایطی چه باید کرد؟ بسیاری از چپ ها همان کاری را می کنند که در جنگ سوریه انجام دادند؛ یعنی آمریکا از هر طرف حمایت کرد، آنها جانب طرف دیگر را می گیرند. برخی هم ترجیح می دهند مسئله را پیچیده تلقی کرده و از توجه بدان چشم پوشی کنند. جنگ سودان از همان مواردی است است که نمی توان آن را به دو بخش خوب و بد تقسیم کرد اما بر ما است که به جای نادیده گرفتن مسئله، بدان توجه کنیم و مسئولیت خود را در قبال ان بپذیریم
نظر شما