twitter share facebook share ۱۳۹۷ تیر ۳۰ 2184

تنگ نظری موجب کم ظرفیتی، نابردباری، عدم رواداری، تحیر در تصمیم گیری، عدم بزرگواری، بدرفتاری و خشونت گرایی می شود

امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «کسی که سینه اش تنگ باشد بر ادای حق تاب نیاورد».

بدون سعه صدر چگونه می توان بر ناملایمات بردباری ورزید، سختی ها را تاب آورد، مخالفان را تحمل نمود و حقوقشان را پاس داشت و با مردم بر اساس گذشت و بزرگواری رفتار نمود؟

در اندیشه حکومتی و مدیریتی امام علی(ع) بهترین وسیله اداره امور، داشتن گشادگی سینه و پر ظرفیتی و پاک بودن از تنگ نظری و کم ظرفیتی است؛ چنانکه فرموده است: «وسیله و ابزار ریاست و مدیریت گشادگی سینه است»

نحوه رویکرد به انواع خطاها در اداره مردمان

شاخصی مهم در سعه صدر نحوه رویکرد به انواع خطاها در اداره مردمان است و امام علی(ع) در نامه خود به مالک اشتر زمامداران و مدیران را بدان ره نموده است: «مردمان چنین اند که لغزش هایی از ایشان سر می زند یا گرفتار نادرستی هایی می شوند و دانسته یا نادانسته کارهایی می کنند (که تو را خوش نمی آید) پس با بخشش و گذشت با انان رفتار کن»

بخشش و گذشت و نادیده گرفتن و گناه پوشی، از لوازم اساسی سعه صدر است. انسان ها پیوسته در معرض لغزش و نادرستی اند و دانسته و نادانسته کارهایی می کنند که زمامداران را خوش نمی آید و اگر قرار باشد لغزش ها و نادرستی های مردمان را که دانسته و نادانسته انجام داده اند نبخشند و نگذرند، جامعه را در اضطراب و اصطکاک و خشونت فرو می برند. رواداری و بخشش و گذشت است که روابط انسانی را قابل تحمل می سازد و زمینه اصلاح رفتارها را فراهم می نماید. ممکن است زمامداران و مدیران اموری را ناخوشایند دارند و اگر بنا بر این باشد که هیچ کاری بر خلاف میل و نظر آنان رخ ننماید پس چه جایی برای سعه صدر می ماند؟ از موارد مهم سعه صدر همین است که بتوان اموری را نادیده گرفت و گناه پوشی کرد البته جرم و تعدی به حقوق مردمان موضوعی دیگر است.

نکته مهمی که در بیان حضرت خطاب به مالک اشتر آمده و لازم است بدان توجه شود «فی العمد و الخطاء» است یعنی دانسته و ندانسته انجام دادن کارهایی خلاف میل و نظر زمامداران و مدیران.

رهنمود امام علی (ع) این است که در برابر دانسته و از سر عمدها نیز بنا بر بخشش و گذشت و نادیده گیری و گناه پوشی باشد.

امیرمؤمنان علی (ع) خود معیاری گویا برای تشخیص سعه صدر و تحمل و رواداری انسانی در رفتار با مخالفان، منتقدان، بدگویان و چون اینان است. در دیوان منسوب به آن حضرت آمده است: انسانی که کوته نگر و سفیه است از سر جهالت و نادانی با من روبرو می شود؛ او برخوردی جاهلانه می کند و بد می گوید اما من کراهت دارم که پاسخ او را بدهم؛ او بر سفاهت و جهالت (و برخوردهای بد) خود می افزاید و من بر خویشتن داری و بردباری خود می افزایم

نگاه واقع بینانه به خود در جایگاه حکومت و مدیریت

امیرمومنان علی(ع) زمامدارن و مدیران را به نگاهی واقع بینانه به خود فرا خوانده و آن این است که آنان سخت به بخشش و گذشت الهی نیازمندند و اگر خواهان چنین بخشش و گذشتی اند لازم است رواداری پیشه کند و با مردمان، هر که باشند، مسلمان یا غیر مسلمان، با سعه صدری پر اغماض نسبت به انچه دانسته یا نادانسته سر می زند و خوشایند نیست رفتار نمایند: «پس چنان با بخشش و گذشت با آنان رفتار کن که دوست داری خداوند با بخشش و گذشت خود با تو رفتار کند»

اگر زمامدارن و مدیران در توهم پاک اندیشی و منزه سازی درباره خود نباشند، به گذشت و بزرگواری راه می یابند و مردمان را بی آنکه منتی بر آنان داشته باشند تحمل می کنند و به واکنش های تند و نابردبارانه کشیده نمی شوند.

مدارا و ملایمت در حکومت و مدیریت

حکومت داری و مدیریت بدون مدارا و ملایمت در مدار انسانیت قرار نمی گیرد و بدرستی پیش نمی رود. خداوند پیام آور گرامی اش را در اداره مردمان، اهل مدارا و ملایمت و بخشش و گذشت معرفی کرده و فرموده است: «به لطف رحمت الهی با آنان نرم خوی و پر مهر شدی و اگر درشت خوی و سخت دل بودی بی شک از پیرامون تو پراکنده می شدند پس از آنان درگذر و برایشان امرزش بخواه»

مدارا و ملایمت در حکومت، مدیریت و رهبری و هدایت چنان جایگاهی دارد که رسول خدا(ص) فرمود: «پروردگارم مرا به مدارا با مردمان فرمان داد آن سان که مرا به انجام دادن واجبات فرمان داد»

در منطق پیشوایان دین هیچ چیز چون مدارا و ملایمت مشکلات را نمی کاهد و راه رفتن به سوی اهداف را هموار نمی سازد چنانکه در اموزه های امام علی(ع) امده است: «مدارا و ملایمت دشواری ها را آسان و چاره جویی های سخت را ساده می سازد»

بر اساس مدارا و ملایمت می توان تیزی شمشیر مخالفت مخالفان را کند کرد و مخالفت های اجتماعی را کاهش داد و زمینه را برای حرکت درست به سوی هدف فراهم نمود: «مدارا و ملایمت، تندی مخالفت را کند می سازد»؛ «هرکه در کار خویش مدارا و ملایمت پیش گیرد بدانچه از مردمان خواهد دست یابد»

پیامبر اکرم(ص) در نهایت مدارا و ملایمت، حکومت و مدیریت کرد. نقل شده است که چون در غزوه احد آنهمه مصیبت بر پیامبر وارد کردند؛ عمر نزد پیامبر رفت و از آن حضرت خواست تا آن قوم را نفرین کند؛ اما پیامبر جز رحمت و مغفرت برای انان نخواست: «خدایا قوم مرا ببخش که انان نمی فهمند»

رسول خدا در دوران حکومت خویش چنان با مردمان، رحمت می ورزید و مدارا می نمود که منافقان کوردل که درکی از رحمت و مدارای گسترده ان حضرت نداشتند وی را «اذن» یعنی گوش که به مفهوم خوش باور است خواندند. خداوند در این باره فرمود: «و از آنان کسانی اند که پیامبر را آزار می دهند و می گویند او (خوش باور) گوش است. بگو اذن بودن او به نفع شماست (ولی بدانید) او به خدا ایمان دارد و رحمتی است برای کسانی از شما که ایمان آورده اند و آنان را که فرستاده خدا را آزار می دهند عذابی دردناک است»

در شأن نزول این آیه گفته اند درباره گروهی از منافقان نازل شد که گرد آمده بودند و درباره رسول خدا(ص) سخنان ناروا و ناهنجار می گفتند. یکی از آنان گفت: این کار را نکنید زیرا می ترسیم به گوش محمد رسد که ما درباره او چه می گوییم و ما را رسوا کند و از بین ببرد دیگری گفت: مهم نیست ما هرچه بخواهیم می گوییم و اگر به گوش او رسید نزد وی می رویم و انکار می کنیم و او سخن ما را می پذیرد زیرا محمد آدم خوش باور و گوش است و هرکس هرچه بگوید می پذیرد.

برگرفته از کتاب دلالت دولت؛ نوشته دکتر مصطفی دلشاد تهرانی

نظر شما