twitter share facebook share ۱۴۰۱ آذر ۰۷ 482

در اندیشه و راه و رسم مدنیت گرای امام علی (ع) صلح گرایی و مسالمت جویی، موهبتی الهی و بستر مناسب روابط انسانی و مایه آرامش لازم برای رشد همگانی است. آن حضرت در رویارویی ناچار با سه گروه پیمان شکن و ستم پیشه و از راه منحرف شده، تمام وسایل ممکن و معقول و مشروع را به کار گرفت تا جلوی جاهلیت گرایی آنان و آتش افروزی و میل به جنگ و خون ریزی شان را بگیرد و راهی به صلح و مسالمت بگشاید. هنگامی که فتنه جمل برپا شد، برخلاف گردانندگان این ماجرا که به تمام معنا به جاهلیت روی کرده و بر طبل جنگ می کوبیدند. امام با تمام وجود خویش به صلح و اصلاح همت داشت. هشام جعیط، مورخ، این مسأله را تفسیر کرده است و می نویسد :

«علی از جنگ سخن نمی گفت، بلکه در مورد اصلاح لب به سخن می گشود. یعنی بازگردانیدن امور به وضعیت درست خود و بازسازی وحدت امت».

صلح گرایی و مسالمت جویی به عنوان شاخصه ای برجسته در اندیشه و سیره  مدنیت گرای علی (ع) چنان اساسی بود که وقتی فتنه گران جمل به سوی بصره عازم شدند، امام تلاش کرد تا در رَبذه به آنان رسد و مانع آشوب شود، امّا آنان باسرعت به سوی بصره رفتند و امام از رَبذه بدان سو رهسپار شد. چون در فَید فرود آمد، در گفتگو با عامر بن مطر شیبانی که از کوفه به نزد او آمده بود، فرمود :

«والله ما أريد إلّا الصلح حتّی يردّ علينا؛ به خدا سوگند جز این نمی خواهم که صلح و آرامش به ما بازگردد ».  تاریخ الطبری، ج ۴، ص ۴۸۰

امام در سخنی دیگر با پسر رفاعه بن رافع، بر صلح گرایی و مسالمت جویی خود تأکید کرده است، (همان، ص ۴۷۹) چرا که آن حضرت هر اقدامی در خلاف این را بازگشت به جاهلیت می دانست. امیر مؤمنان علی (ع) در حکومتِ معیار خود نشان داد که مسالمت جویی و صلح گرایی، نشانه اساسی مدنیت و جنگ طلبی و خون ریزی، گواه صادق جاهلیت است. آن حضرت در رویارویی با معاویه و قاسطین، پس از آن که نامه نگاری با وی برای پیشگیری از جنگ نتیجه نداد، جَریر بن عبد الله بَجَلی را که از طرفداران عثمان و از دوستان معاویه بود و خود داوطلب شده بود تا با معاویه مذاکره کند و او را به سلم و صلح بکشاند، با نامه ای نزد معاویه روانه کرد؛ و برای وی زمانی تعیین نمود تا در آن فرصت کار را پیش ببرد. پس از رفتن جَریر، اصحاب حضرت به وی پیشنهاد کردند که برای جنگ با مردم شام مهیّا گردند، و امیر مؤمنان درپاسخ آنان فرمود :

«همانا آماده شدن من برای نبرد با مردم شام، در حالی که جَریر نزد آنان است، بستنِ درِ صلح و آشتی با شام است و باز داشتن از خیر، اگر راه آن جویند و طریق آشتی پویند». نهج البلاغه، کلام ۴۳

و آن هنگام که معاویه کار را به رویارویی کشانید و در صفّین با اشغال رود فرات جنگ را آغازید، امام صعصعه بن صوحان را به نزد او فرستاد و به او پیام داد که ما خواهان جنگ نیستیم و اگر بپذیرید، صلح را بیش تر دوست داریم. (وقعه صفّین، نصر بن مزاحم منقری، ص ۱۶۰)

در نگاه علی (ع) صلح گرایی و مسالمت جویی، امری اصیل شمرده می شد و از این رو امام برای حفظ و تداوم آن، هر چه شایسته و بایسته بود انجام می داد، چنان که نامه ای از آن حضرت که به مردم شهرها نوشته و در آن هرچه را که میان او و سپاه قاسطین رفته بیان فرموده، از شواهد برجسته این نگاه امام است. امیر مؤمنان علی (ع) در این نامه جهت گیری صلح گرایانه و مسالمت جویانه خود را به وضوح بیان کرده و این که برای آن حضرت اصلی ترین امر صلح و آرامش بوده است، و از سر ناچاری و به سبب اصرار نابکارانه  دشمن، تن به جنگ داده است. همچنین آن حضرت در استدلال خویش بر پذیرش حکمیت و تعیین مدّت، در پاسخ ایراد خوارج، بر صلح گرایی خود و تلاش برای اصلاح امور تأکید کرده است و بر همین مبنا در عهدنامه مالک اشتر چنین آموخته است:

«و لا تدفعنّ صلحاً دعاک إليه عدوّک، و لله فيه رضیً. فإنّ فی الصّلح دعة لجنودک، و راحة من همومک، و أمناً لبلادک؛ و لکن الحذر کلّ الحدر من عدوّک بعد صلحه، فإنّ العدوّ ربّما قارب ليتغفّل، فخذ بالحزم، و اتّهم فی ذلک خسن الظّنّ ؛ و از صلحی که دشمن تو را بدان خوانَد، و رضای خدا در آن بُوَد، روی متاب که صلح و آشتی، سربازان تو را آسایش رسانَد، و از اندوه هایت برهانَد، و شهرهایت ایمن مانَد . لیکن، زنهار ! زنهار ! از دشمن خود پس از صلح و آشتی بپرهیز، که بسا دشمن به نزدیکی گراید تا غفلتی یابد – و کمین خود بگشاید – پس دور اندیش شو ! و به راه خوش گمانی مرو !»  نهج البلاغه، نامه ۵۳

امام علی (ع) صلح گرایی و مسالمت جویی را چنان پاس داشته که تمام لوازم آن را رعایت کرده و بدانها فرمان داده است؛ از جمله :

۱.  پرهیز از آغاز کردن جنگ؛ 

۲.  پرهیز از دعوت به پیکار؛ 

۳.  اقامه حجت پیش از جنگ؛

۴.  در صورت ناچاری به جنگ، شروع کردن جنگ در بعد از ظهر تا با فرا رسیدن شب، جنگ دامن برچیند و در نتیجه، خونِ کم تری ریخته شود و هرکه می خواهد بگریزد، بتواند؛ 

۵.  تأکید بر رفتار نیک و انسانی نسبت به بازماندگان دشمن .

*منبع: کانال تلگرام دکتر مصطفی دلشاد تهرانی

نظر شما