این تصمیم ترامپ که برای بسیاری از متحدان و اعضای کابینه اش غیر منتظره بود پس از آن اعلام شد که نهاد تصمیمگیرنده در مورد فروش تسلیحات آمریکا به خارج، به معامله سه و نیم میلیارد دلاری با ترکیه برای فروش موشکهای پاتریوت به این کشور چراغ سبز نشان داد؛ همچنین به گفته رسانه ها پیش از اعلام این تصمیم، رؤسای جمهور آمریکا و ترکیه تلفنی با هم گفت و گو کرده بودند.
پیشتر نیز ترامپ علاقه خود را به خروج نیروهای امریکایی از سوریه نشان داده بود و این اقدام در زمره شعارهای انتخاباتی وی بود؛ اما به دلایل مختلف، این تصمیم به تأخیر افتاد که حفظ امنیت اسراییل و خالی نکردن صحنه برای نیروهای ایران، ادامه فعالیت داعش و حمایت از کردها از جمله این دلایل شمرده می شد.
کارشناسان در خصوص دلایل اعلام ناگهانی چنین تصمیمی تحلیل های مختلفی را ارائه می کنند. البته دونالد ترامپ از اول اعتقاد داشت بر مبنای نگاه تجاری، هرکس در خاورمیانه برای اهدافش میجنگد، خودش هم باید هزینههای آن را بپردازد. اکنون ترامپ دلیل خروجش را همین ذکر کرد که از این به بعد داعش مسأله روسیه، ایران، ترکیه و سوریه بوده و خودشان هم باید برای این مسأله راهی پیدا کنند و هزینه آن را بپردازند.
به عقیده جعفر حق پناه، کارشناس مسائل ترکیه «از آغاز به کار دولت جدید در ایالات متحده، بسیاری از تصمیمات ترامپ بر اساس تحلیل دقیق و در نظر گرفتن همه جوانب، ذیل استراتژی آمریکا در جهان نبوده و اکثر اقدامات ترامپ دفعتا، ناگهانی و بر اساس نگرش شخصی وی انجام شده است. اکنون هم می توان گفت که مواضع ترامپ در خصوص خروج نیروهای نظامی از سوریه می تواند در این چارچوب بررسی شود. از این رو بخش قبل توجهی از این مواضع احتمالا در آینده تعدیل شده و یا از اساس نمی توان آن را عملیاتی دانست. چرا که اکنون نه تنها در داخل ساختار سیاسی آمریکا مخالفین جدی از هر دو حزب برای خروج نیروهای نظامی از سوریه و افغانستان شکل گرفته است، بلکه برخی از کشورهای اروپایی و بازیگران خاورمیانه مانند اسرائیل نسبت به این سیاست ها واکنش منفی نشان داده اند. این مواضع ناشی از دیدگاه های شخصی ترامپ است؛ مواضعی که در سایه مشکلات بودجه ای دولت، به ویژه تخصیص منابع مالی برای دیوار کشی در مرزهای جنوبی آمریکا با مکزیک سبب شده تا ترامپ رجوعی به شعارهای انتخاباتی خود در سال 2016 داشته باشد که هم با کاهش هزینه نظامی، بودجه داخلی را تامین کند و هم با پررنگ شدن پرونده انتخاباتی وی، راه فراری از طریق ایجاد انحراف در افکار عمومی داشته باشد.»
توافقات پشت پرده با روسیه نیز جز احتمالات مطرح شده است که از جمله شرط های مطرح شده بین دو کشور را می توان سوق مسکو به محدودسازی حضور ایران در معادلات نظامی و سیاسی سوریه دانست.
اما قوی ترین احتمال، توافق آمریکا و ترکیه و دادن امتیازاتی به اردوغان است. رییس جمهور ترکیه در موضوع قتل خاشقچی بر خلاف خواست و نظر امریکا و عربستان عمل نمود و شاید که ترامپ با دادن امتیاز فروش ضدموشکهای پاتریوت به اردوغان و ترک نیروهای آمریکایی از صحنه سوریه، او را راضی کرده که فتیله قتل خاشقچی را پایین بکشد و مزاحم همکاری آمریکا و عربستان نشود.
اما احتمالا مهم ترین موضوعی که دو طرف بر سر آن توافق کرده اند را می توان کردهای ی.پ.گ سوریه دانست. اردوغان همواره نگران بود که آمریکا تحت موجودیت کردی به دنبال تشکیل نوعی خود مختاری در شمال عراق است و با خود مختاری و استقلال کردها، امنیت ملی ترکیه به خطر خواهد افتاد؛ از این رو به تازگی اعلام کرده بود که قصد حمله به شرق فرات را دارد؛ همچنین تهدید کرده بود که به خرید موشکهای اس 400 از روسیه دست خواهد زد. اما ترامپ با اعلام فروش ضدموشکهای پاتریوت به ترکیه و خروج نیروهای امریکایی از سوریه، دست ترکیه را در حمله نظامی به شمال شرقی سوریه باز گذاشت، به این امید که کردها جذب حکومت مرکزی سوریه شده و وادار شوند در چارچوب سوریه واحد زندگی کنند.
شرایط و مواضع ترامپ در صورت تحقق می تواند نقش و نفوذ ترکیه را در شمال سوریه افزایش دهد. با اعمال چنین نفوذی در شرق فرات از جانب آنکارا و با توجه به نقش و نفوذی که ترکیه در ادلب دارد، این کشور سعی خواهد کرد در آینده سیاسی و نیز دورانی که سوریه در حال بازسازی است، دست برتر را داشته باشد. اما با ورود سوریه به حوزه بازسازی و پررنگ شدن مناسبات اقتصادی، مساله شمال سوریه و شرق فرات می تواند نفوذ ترکیه را بیشتر و پررنگ تر کند. لذا یقینا مواضع ترامپ به این برنامه اردوغان کمک جدی خواهد کرد.
اما با خروج نیروهای آمریکایی از منطقه، بسیاری نگران خلأ به وجود آمده هستند و معتقدند این امر به نفع داعش بوده و می تواند زمینه قدرت گیری و فعالیت مجدد این گروه تروریستی را فراهم کند. دکتر مهدی مطهرنیا، کارشناس مسایل بین الملل در این خصوص می گوید: «آمریکا با ایجاد یک خلأ در منطقه و با اتکا بر قدرت خود، در صدد است تا موقعیتی پیش آید تا درخواست حضور این کشور در منطقه به وسیله کسانی صورت گیرد که به طور جدی منتقد حضور نظامی آمریکا در منطقه هستند. به دلیل عدم حضور آمریکا در منطقه گروه های تروریستی و تکفیری در منطقه بیشتر احساس امنیت خواهند کرد که همین امر سبب می شود که این گروه ها فعالیت های خود را بیشتر کنند. در نتیجه روسیه و ایران نیز باید با تهدید این گروه های تروریستی مقابله و مبارزه کنند که با توجه به تحریم های سنگین واشنگتن علیه تهران، این موضوع می تواند ایران را تحت فشار قرار دهد».
اما آنگونه که قاسم محبعلی مدیرکل سابق وزارت خارجه می گوید: «آمریکا با هم پیمانی با اسراییل و ترکیه می تواند به بازی خود در منطقه ادامه دهد و خروج نیروهای نظامی این کشور به معنی پایان نقش آفرینی امریکا در سوریه نیست». این سخن دولت آمریکا که قرار شده که در زمینه مسائل مربوط به سوریه میان واشینگتن و آنکارا هماهنگی و انسجام بیشتری باشد احتمالاً ناظر بر این است که از این پس ترکیه بیش از پیش در تعاملات و کشاکشها با روسیه و ایران، چه در چارچوب مذاکرات آستانه و چه در خارج از آن نظرات و منافع آمریکا را ملحوظ خواهد کرد.
اما در خصوص وضعیت ایران پس از خروج نیروهای آمریکایی برخی از کارشناسان معتقدند با توجه به تهدیدهای مکرر نخست وزیر اسراییل مبنی بر اینکه با خروج نظامیان آمریکا، میدان جنگ علیه نیروهای نزدیک به ایران در سوریه را گسترش خواهد داد، فشارها علیه ایران افزایش پیدا می کند. فریدون مجلسی کارشناس مسائل آمریکا در این خصوص می گوید: «با خروج آمریکا از سوریه دست اسرائیل بازتر خواهد شد. زمانی که آمریکاییها از منطقه (به خصوص سوریه) خارج شوند، اسرائیل به صورت مجدد به دنبال ماجراجویی خواهد رفت و اقدامهایی علیه منافع ایران در منطقه صورت خواهد گرفت. اسراییل مجبور است به ایرانیان نشان دهد که جای خالی آمریکا در سوریه قابل پر شدن است. به این منظور باید انتظار داشته باشیم همزمان با آغاز تخلیه سربازان آمریکایی، حملات هوایی اسراییل در خاک سوریه شدت بگیرد.»
نظر شما