twitter share facebook share ۱۴۰۲ شهریور ۱۷ 403

از اواخر سال 2022 مسکو، تهران و دمشق برای خروج نیروهای آمریکایی که در شمال شرق سوریه حضور دارند، با یکدیگر همکاری می کنند؛ روسیه به پهپادهای آمریکایی آسیب رسانده و گروههای مرتبط با ایران نیز حملاتی را علیه این نیروها انجام داده اند و موشک های ضدهوایی به دیرالزور منتقل کرده اند

با این حال نه تنها هیچ نشانه ای مبنی بر خروج آمریکا از منطقه دیده نمی شود، که برعکس؛ ماه ژوئن ایالات متحده ناوگان هواپیماهای خود را در دیرالزور تقویت کرد و اف22 و اف35 های پیشرفته خود را در آنجا مستقر نمود. 9 اوت گزارش هایی منتشر شد مبنی بر اینکه نمایندگان سپاه پاسداران، حزب الله، نیروهای حشد شعبی عراق و دیگر نیروهای نیابتی ایران، در نزدیکی مرز لبنان و سوریه جمع شده اند تا درباره نحوه جلوگیری از حملات احتمالی به مواضع خود در دیرالزور گفتگو کنند. همان زمان واشنگتن نیروهای بیشتری را از طریق عراق به شمال شرق سوریه منتقل کرد

به نظر می رسید که شمال شرق سوریه در آستانه یک رویارویی بزرگ نظامی است ولی اینگونه نشد و تنش ها به سرعت رو به کاهش گذاشت. دلایل متعددی برای این امر وجود داشت؛ از جمله توافق آمریکا و ایران اوایل ماه اوت در مورد تبادل زندانیان و آزادی دارایی های ایران توسط واشنگتن. این احتمال وجود داشت که تنش زدایی در شمال شرق سوریه نیز بخشی از این توافق باشد چراکه ماه ژوئن گزارش هایی منتشر شد مبنی بر اینکه آمریکا و ایران در آستانه توافقی هستند که یکی از بندهای آن این است «تهران حملات مرگبار به پیمانکاران آمریکایی را در سوریه و عراق توسط نیروهای نیابتی اش متوقف کند»

اما اواخر ماه اوت اوضاع در شرق سوریه دوباره متشنج شد. این بار تنش ها منشأ داخلی داشت و بین نیروهای کرد دموکراتیک سوریه  sdf و قبایل عرب شرق استان دیرالزور درگیری رخ داد. جرقه این درگیری با دستگیری احمد البخیل و چندتن دیگر از همرزمانش زده شد. بخیل ریاست شواری نظامی دیرالزور را بر عهده داشت؛ این شورا تابع نیروهای دموکراتیک سوریه است. گزارش ها حاکی است که در ابتدا حامیان بخیل بودند که علیه نیروهای دموکراتیک شورش کردند اما زنجیره ای از رویدادها از جمله کشتار غیرنظامیان توسط نیروهای sdf باعث گسترده تر شدن شورش شد و طایفه های دیگری غیر از البخیل وارد درگیری شدند. ده روز بعد نیروهای sdf کنترل مناطقی را که قبایل عرب تصرف کرده بودند، باز پس گرفتند

در مورد درگیری های شمال شرق سوریه باید به چند نکته اشاره کرد:

نخست اینکه مسلما عامل اصلی شورش قبایل، دستگیری بخیل نبود؛ بلکه تلاش قبایل برای کسب خودمختاری بیشتر از نیروهای دموکراتیک و کردها در دیرالزور بود. ضمن اینکه قبایل عرب نارضایتی های دیرینه ای نیز دارند که باید مورد توجه قرار گیرد. دلیل دیگر شورش تضمین دسترسی بیشتر به منابع اقتصادی منطقه از جمله نفت بود؛ مردم محلی دیرالزور شکایت دارند که پس از شکست داعش، از ثروت استان خود بهره چندانی نبرده اند. خودمختاری بیشتر می تواند به این معنا باشد که آنها امکان بیشتری برای بهره برداری از منابع پیدا کنند

نکته دوم این است که نیروهای دموکراتیک سوریه نشان دادند برای سرکوب شورش قبایل مسلح محلی -که می تواند پروژه خودمختاری کردها در شرق و شمال شرق سوریه را تهدید کند- به اندازه کافی قوی هستند. این شورش همچنین محدودیت قبایل را برای انجام جنگی واقعی علیه نیروهای sdf نشان داد

نکته سوم: این درگیری محلی به سرعت ابعاد منطقه ای به خود گرفت. ترکیه از نیروهای sdfو آمریکا انتقاد کرد و نیروهای قبیله ای در مناطق تحت کنترل ترکیه، علیه نیروهای sdf در نزدیکی منبج بسیج شدند. نیروهای دموکراتیک سوریه نیز انگشت اتهام را به سمت نظام سوریه و ایران گرفتند و ان دو را مسئول شورش قبایل عرب دانستند. درست است که نظام سوریه حمایت خود را از قبایل عرب اعلام کرد و حتی ممکن است کمک هایی به آنها کرده باشد ولی نقش ایران در این شورش مبهم است. هیچ بیانیه ای مبنی بر حمایت از قبایل از سوی شخصیت های ایرانی دیده نشد چه رسد به اینکه ایران به قبایل کمک نظامی کرده باشد. اما نیروهای دموکراتیک سوریه همیشه انگشت اتهام را به سمت ایران نشانه می گیرند زیرا با این کار باعث می شوند توجهات از رابطه خوب بین تهران و حزب کارگران کردستان که بخش عمده ای از نیروهای دموکراتیک سوریه را تشکیل می دهند، منحرف شود. ضمن اینکه در اینجا این سؤال پیش می آید که اگر ایران واقعا از قبایل عرب حمایت کرده بود، آیا نیروهای دموکراتیک سوریه می توانستند در عرض چند روز این شورش را فروبخوابانند؟

باتوجه به کاهش تنش بین ایران و آمریکا، این سؤال مطرح می شود که دمشق تا چه حد می تواند برای بی ثبات کردن شرایط برای نیروهای آمریکایی و وادار کردن انها به خروج از شمال شرق، به تهران تکیه کند؟ مانورهای هوایی روسیه و تلاش های حکومت اسد برای شکل گیری مقاومت مردمی علیه نیروهای آمریکایی، بدون دخالت فعال ایران و نیروهای نیابتی اش تأثیر کمی بر واشنگتن و نیروهای دموکراتیک سوریه خواهد گذاشت؛ بنابراین اگر تهران علاقه ای به مداخله در این موضوع از خود نشان ندهد، دمشق و مسکو باید بدنبال شریک دیگری باشند

در اینجا تنها شریکی که باقی می ماند ترکیه است؛ آنکارا به جد خواهان پایان حمایت آمریکا از کردهاست و در این زمینه با روسیه و اسد هم نظر می باشد. اگر آمریکا و ایران به روند کاهش تنش در شرق سوریه پایبند باشند، این امر می تواند نیروهای sdf را تقویت کند و سبب همکاری نزدیک تر مسکو، دمشق و آنکارا شود. بنابراین چه بسا به زودی شاهد فشار بیشتر روسیه بر اسد برای برقراری تماس با ترکیه و مذاکره با اردوغان باشیم. سوریه و ترکیه ممکن است دشمن یکدیگر باشند ولی منافع مشترک آنها در شمال شرق، بیشتر از منافع مشترک سوریه و ایران است

منبع: کارنگی

اردوغان چاره ای جز آشتی با اسد ندارد

ترکیه تروریسم را در سوریه ایجاد کرد؛ این جمله ای است که بشار اسد رئیس جمهور سوریه در مصاحبه با اسکای نیوز عربی گفت. برای بیش از یک دهه از زمانی که سوریه در سال 2011 وارد جنگ داخلی شد، اردوغان روی سرنگونی وی متمرکز بود. اکنون روسیه در تلاش است تا رهبران دو کشور را به دیدار و حل اختلافات خود سوق دهد ولی انجام این کار راحت نیست زیرا اسد یک پیش شرط دارد: خروج تمام نیروهای نظامی ترکیه از سوریه

اسد به لطف کمک های روسیه و ایران به حکومت بر سوریه ادامه می دهد و این واقعیت که با پذیرش مجدد سوریه در اتحادیه عرب مهر تأیید خورده، اردوغان را مجبور کرده است تا با مردی که پیشتر برای سرنگونی اش تلاش می کرد آشتی کند

اردوغان در موقعیت ضعیفی برای تعیین شرایط عادی سازی روابط ترکیه و سوریه قرار دارد. سوریه به مشکل برزرگی در سیاست داخلی اردوغان بدل شده است و اردوغان اگر می خواهد براحتی در قدرت بماند باید با اسد تعامل کند

میلیون ها شهروند سوری به عنوان پناهنده در ترکیه اقامت دارند و اکثر ترک ها صرف نظر از دیدگاه سیاسی شان، فکر می کنند زمان آن رسیده است که مهمانان سوری به کشور خود بازگردند. اقتصاد شکننده ترکیه گرفتار تورم بالا است و کاهش دستمزدها بر جمعیت ناراضی افزوده است

موضوع پناهندگان در کانون خشم مردم قرار دارد. بسیاری اردوغان و سیاست او را در پذیرش میلیون ها پناهجو سرزنش می کنند؛ به اعتقاد آنها منابع ملی که باید به شهروندان ترکیه اختصاص یابد صرف پناهندگان شده است. خواه این تصور درست باشد یا نادرست، واقعیت این است که از زمان انتخابات ترکیه در ماه مه، شهروندان از اردوغان می خواهند تا به قول خود برای حل مشکل پناهندگان عمل کند

مسئله پناهندگان به اهرم فشاری برای اسد تبدیل شده است؛ اگر او بخواهد با اردوغان در مورد بازگشت پناهجویان همکاری کند، یک پیش شرط دارد: پایان حضور نظامی ترکیه در شمال سوریه

در طول جنگ داخلی سوریه، آنکارا از گروهی متشکل از شبه نظامیان و گروههای مخالف مسلح که تحت لوای ارتش آزاد سوریه می جنگیدند حمایت کرد و کمک های مادی زیادی به آنها نمود. ارتش آزاد کار خود را با عنوان مبارزه با حکومت اسد آغاز کرد اما به مرور زمان –و تا حدی به دلیل حمایت ترکیه- به سمت تضعیف نیروهای دموکراتیک سوریه و کردها که شریکان امریکا در شکست داعش بودند، تغییر جهت داد؛ زیرا ترکیه آنها را تهدیدی تروریستی در مرزهای خود می دید. مهار کردهای سوریه هدف اصلی اردوغان است و او می خواهد در صورت مذاکره با اسد، از کمک او برای رسیدن به این هدف اطمینان حاصل کند

اما واضح است که اکثر قریب به اتفاق پناهندگان سوریه هرگز به سوریه بازنخواهند گشت. آنها برای خود در ترکیه زندگی ساخته اند و حتی برخی از آنها تابعیت ترکیه بدست آورده اند؛ یک نسل کامل از کودکان سوری در ترکیه بزرگ شده اند و این تنها خانه ای است که آنها می شناسند

اگر اردوغان می خواهد تعدادی از این پناهندگان را بازگرداند، باید نیروهای خود را از سوریه خارج کند و به حمایت خود از ارتش آزاد سوریه پایان دهد. این شرط سختی نیست؛ به هرحال ترکیه تحت هیچ شرایطی بدون رضایت دولت سوریه اجازه حضور نظامی در این کشور را ندارد، بنابراین خروج نیروهای ترکیه حتمی است و تنها اختلاف بر سر زمان است. اگر اردوغان این کار را پس از مذاکره با اسد انجام دهد، ممکن است این امکان را پیدا کند تا با اسد معامله انجام داده و تعدادی از پناهندگان را به شکل نمادین و تبلیغاتی بازگرداند

ولی انجام این کار نوعی اعتراف ضمنی است به اینکه کل استراتژی ترکیه در سوریه یک شکست بزرگ بوده است. اپوزیسیون داخل ترکیه از این فرصت استفاده می کند، سیاست اردوغان در ترکیه را زیر سؤال می برد و به او ضربه می زند. اما عدم خروج نیروهای ترکیه از سوریه نیز به این معنی است که دیداری بین دو رهبر انجام نخواهد شد؛ این درحالی است که اسد نیازی به راضی کردن اردوغان ندارد زیرا رئیس جمهور ترکیه از اهرم فشاری علیه اسد برخوردار نیست

اسد تنها کسی نیست که با رفتار و سیاست ترکیه در سوریه مشکل دارد؛ دولت آمریکا نیز اخیرا دو گروه شبه نظامی تحت حمایت ترکیه را تحریم کرده است. در بیانیه 17 اوت وزارت خزانه داری آمریکا دو گروه شبه نظامی مسلح مستقر در سوریه و سه عضو رهبری این گروهها در ارتباط با نقض جدی حقوق بشر علیه ساکنان عفرین در شمال سوریه تحت تحریم قرار گرفتند. دولت آمریکا بدون نام بردن از ترکیه این سیگنال را به آنکارا فرستاد که از ادامه اقدامات این کشور در سوریه خسته شده است

همه اینها به این معنی است که در اخر اردوغان مجبور به عقب نشینی از سیاست نادرست خود در سوریه خواهد شد. تعداد بازیگرانی که اردوغان را به عقب نشینی از موضع نظامی اش دعوت می کنند در حال افزایش است. روسیه مایل است سوریه و ترکیه اختلافات خود را حل کنند؛ آمریکا می خواهد اردوغان دست از حمایت از شبه نظامیان در سوریه بردارد؛ اردوغان هم می خواهد به مردم خود بگوید که در مورد مسئله پناهندگان اقدام کرده و تهدید کردها را خنثی نموده است. تنها راهی که می توان به تمام این خواسته ها جامه عمل پوشاند، این است که اردوغان از نظر نظامی سوریه را رها کند

*منبع: فارین پالیسی

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما