twitter share facebook share ۱۳۹۹ اردیبهشت ۱۳ 1931

«گردهمایی بانوان عرب به مناسبت روز جهانی زن در استانبول»، تیتر مقاله‌ی آژانس خبری Anadolu در نشست ده‌ها بانوی سوری، فلسطینی و مصری در ترکیه بود. این عنوان، نقش پررنگ استانبول را در صحنه‌ی سیاسی و فرهنگی عرب به تصویر می‌کشد.

استانبول از آغاز بهار عربی در سال 2011 ، مردم بسیاری از کشورهای مختلف عربی را که به دلیل رفتارهای سرکوبگرانه‌ی رژیمهای حاکم یا عدم ثبات سیاسی و اقتصادی کشورهایشان، موطن خود را ترک کرده و دست به مهاجرت زده اند، جذب نموده است. یکی از دلایل جاذبه‌ی استانبول برای مهاجران از این جهت است که این شهر فضای مناسبی را برای فعالیت گروهها و گرایشات مختلف سیاسی و تعامل‌ مردم عرب‌زبان فراهم نموده است؛ به گونه‌ای که اکنون صدها هزار سوری، عراقی، یمنی، لیبیایی، مصری و لبنانی بخشی از ساختار اجتماعی این شهر را تشکیل می دهند.

براساس ارزیابی های صورت گرفته، نزدیک به 700000 عراقی در ترکیه زندگی می‌کنند و 27 مدرسه عراقی در سراسر ترکیه هست که 5 تای آن در استانبول قرار دارد. علاوه بر عراقی ها، ده‌ها هزار مصری، یمنی و لیبیایی نیز با تأسیس مدارس، رسانه ها و نشریات در این شهر سکونت یافته‌اند. به عبارت بهتر، استانبول امروز، از نقشی که قاهره در دهه 50 و بیروت در دهه های 1960 و1970  ایفا می کردند فراتر رفته و بزرگترین مأمن مهاجران عرب از کشورهای مختلف به شمار می‌رود.

کشورهای عربی همچون مصر، از تأثیر و نفوذ ترکیه می‌ترسند، به ویژه آنکه استانبول به پایگاهی برای فعالیت گروه اخوان المسلمین بدل شده است و گمان می رود که این افراد با حمایت مقامات ترکیه، در پی بی ثبات کردن کشورهایی هستند که با فعالیت اخوان مخالفت می کنند.

در حقیقت استانبول امروز به پایگاهی برای اخوان المسلمین بدل شده است. کشور ترکیه در حال سرمایه‌گذاری و حمایت از فرق و شعب این سازمان و مهمتر از همه، تلاش برای سازماندهی آنها است. اختصاص ده‌ها ایستگاه تلویزیونی به گروههای مختلف سیاسی که بیشتر آنها وابسته به اخوان المسلمین هستند، به روشنی دال بر حمایت ترکیه از این گروه‌ها می باشد. از سوی دیگر، توجه به این نکته حائز اهمیت است که تصمیمات مهم اخوان‌المسلمین را اعضای این سازمان در ترکیه می گیرند. همچنین به تازگی انتخاباتی بین اعضای گروه «الاصلاح» شاخه اخوان المسلمین یمن در استانبول برگزار شد که طی آن «صلاح باتیس» به رهبری جدید حزب انتخاب گردید. انتخاب باتیس و استقرار وی در استانبول به دلیل ارتباطاتش با ترکیه، از سوی کسانی که مخالف نفوذ ترکیه در منطقه هستند، مورد انتقاد قرار گرفت. نقش استانبول و اقدامات این کشور نظیر مداخلات نظامی در لیبی و سوریه و اعمال فشار سیاسی بر سایر کشورهای منطقه، ترکیه را به عنوان قدرتی نوظهور در منطقه‌ تبدیل کرده است.

اگر از این منظر به قضیه نگاه کنیم، درخواهیم یافت که هدف دولت ترکیه از این اقدامات و پناه دادن به مهاجرین عرب، ایجاد نگرش مثبت نسبت به خود و اعتمادسازی در جهان عرب، به ویژه در میان جوامعی است که در ترکیه از آنها میزبانی می کند.

سال گذشته عرب‌ها در ترکیه، اتحادیه انجمن‌های عربی را تأسیس کردند که از حزب حاکم عدالت و توسعه (AKP) حمایت می کند. رهبر این گروه یک اسلام‌گرای لیبیایی است که رئیس جمهور ترکیه رجب طیب اردوغان را «رهبر امت مسلمان» می نامد و در پی ایجاد رابطه بین اعراب ساکن در ترکیه و جامعه میزبان و همکاری با دولت اردوغان است.

ترکیه در امور فرهنگی نیز دست به فعالیت گسترده ای زده و در این فعالیت ها، به طور ویژه ای اقلیت های ترکمن منطقه را هدف گرفته است. در کانون سیاست های فرهنگی ترکیه، تبدیل استانبول به قطب آموزشی قرار دارد. ترکیه، هزاران بورس تحصیلی به اعراب و به ویژه ترکمن‌هایی که در کشورهای عربی زندگی می کنند اعطا کرده است تا از این طریق، آنها را به تحصیل در ترکیه ترغیب نماید. این تلاشها، پیامدهای سیاسی بسیاری در منطقه داشته است؛ به عنوان مثال «احیای هویت ترکمن» در لبنان، موجب افزایش تنش بین ترکمن ها و ارامنه‌ی این کشور شده است؛ به طوری که هرگاه ارامنه به نقش ترکیه در قتل عام خود اعتراض کنند، ترکمن‌ها آنها را به چالش می کشند.

با این حال، این نگرش که دلیل جاذبه استانبول برای اعراب مسائل سیاسی است، نگرش جامع و کاملی نیست، بلکه ماهیت جهان‌میهنی[1] شهر و تنوع امکانات شهری، در جذب اعراب و ایجاد تصویری مثبت از این شهر در میان آنان، تاثیر چشمگیری داشته است.

با وجودی که دولت ترکیه تلاش کرده است به پایگاهی برای فعالیت اخوان المسلمین بدل شود، استانبول موافق تقویت اسلام گرایان عرب توسط دولت نیست. جمعیت عرب‌ها در استانبول از یک میلیون نفر فراتر رفته است، اما همه آنها اسلامگرا نیستند و مارکسیست ها، لیبرال‌ها، طرفداران دیگر احزاب و مردمی که عضو هیچ جناح و دسته ای نیستند را نیز شامل می شوند. در کنار اینها ترنس ها یا همان اقلیت های جنسی عرب قرار دارند که آزادانه در خیابان‌های استانبول و کافه ها حضور می یابند. چنین طیفی از تنوع، بر روی فعالیت گروه محافظه کار اخوان‌المسلمین نیز تأثیر گذاشته و گاه آنان را در تعقیب اهداف و برنامه هایشان دچار مشکل می کند. مصطفی منشوی در اثر جدیدی تحت عنوان «جدایی از اخوان‌المسلمین: خود، جامعه و دولت»، حکایت افرادی را که پیشتر عضو اخوان بوده و پس از تجربه‌ی آزادی‌های اجتماعی در استانبول، این گروه را رها کرده‌اند، روایت می‌کند.

اسامه السیاد، یک محقق مصری مستقر در استانبول نیز در حال تحقیق روی چگونگی تأثیر این شهر بر اخوان المسلمین است. وی به توصیف افرادی می‌پردازد که اخوان‌المسلمین را ترک کرده و سکولارتر شده‌اند و از سوی رهبر گروه تحت تعقیب قرار گرفته‌اند. وی در تحقیق خود، به بررسی سرنوشت نامعلوم این افراد با توجه به موقعیتشان در گروه و موضعی که در قبال اخوان‌المسلمین اتخاذ کرده اند، می‌پردازد.

به موازات تلاشهای دولت ترکیه در ترویج فرهنگی اسلامی، روشنفکران عرب در حال ترجمه آثار ادبی نویسندگان ترک هستند. از جمله آثاری که آنها ترجمه می‌کنند، می‌توان به کتابهای رمان‌نویس مشهور، اورهان پاموک اشاره کرد. در کتاب های پاموک، استانبول مکانی برای رواداری و کشف خود است؛ ویژگی‌های مهمی که به جامعه عرب کمک می کند تا در دوره ای که در این کشور هستند به تأمل و کشف و بازنگری خود بپردازند.

در ابتدای امر، اعراب با مشاهده مجموعه های تلویزیونی ترکیه ای که به زبان عربی دوبله می شد، شیفته نقاط دیدنی و کاخ های تاریخی استانبول شدند. تاثیر فرهنگی این مجموعه ها به حدی بود که بسیاری، در اماکن ضبط این سریال‌ها حضور می یافتند. در ژوئیه‌ی گذشته، یک مرکز خرید در لبنان با پرداخت مبالغی سنگین، یک بازیگر ترک به نام بوراک اوزچیویت را در میان استقبال صدها نفر از طرفدارانش به انجا آورد؛ درحالیکه حضار با مشاهده او از خود بیخود شده بودند، فشار جمعیت سبب تخریب برخی از تجهیزات داخلی مرکز خرید شد و در نهایت آن بازیگر با دخالت پلیس موفق به خروج از فروشگاه گردید. این درحالی است که ستارگان سینمای مصر مانند حسین فهمی، که جایگاهی معادل آلن دلون  دارد، اگر امروز وارد یک مرکز خرید در لبنان شوند، توجه کمی را به خود جلب می کنند.

نفوذ صنعت فیلم و سریال ترکیه به ضرر سینمای مصر بوده و در سالهای اخیر به تعطیلی بسیاری از فضاهای فرهنگی این کشور منجر شده است. واضح است که قاهره دیگر چراغ فرهنگی جهان عرب نیست و ناخواسته جای خود را به استانبول داده است.

البته اتفاقی که بر سر حضور آن بازیگر ترک در لبنان افتاد، تنها گویای رشد فرهنگی ترکیه نیست، بلکه نشان می دهد که دولت اردوغان چه توان اندکی در مقابل نفوذ و اثرگذاری استانبول دارد. اردوغان در پی ترویج آرمان های محافظه کارانه خود است و از این رو است که از گروههایی همچون اخوان حمایت می کند، درحالیکه تأثیرگذاری سریال هایی که هیچ سنخیتی با باورهای او ندارد ومحبوبیت بازیگران سکولاری همچون اوزچیویت در میان مردم منطقه، با اهداف اردوغان همراه نیست.

کوتاه سخن اینکه: گرچه نفوذ فرهنگی استانبول در کل به سود ترکیه است، اما این نفوذ، تأثیر خاص و متمایز خود را بر ساکنان عربش خواهد گذاشت؛ تأثیری که لزوما مطابق با خواست دولتمردان ترکیه نیست.

*منبع: قنطره

مترجم: ط. مکارمی


[1] جهان میهنی مفهومی است دربرگیرنده این باور که جهان، میهن مشترک تمامی مردم است و تعلقات مادی و معنوی ویژه‌ای به کشور خاصی (به ویژه خودی) وجود ندارد.

نظر شما