درآخرین سفری که رجب طیب اردوغان در 19 ژوئیه به تهران داشت، او و ابراهیم رئیسی قول همکاریهای بیشتر اقتصادی را به یکدیگر دادند و تعهد خود را مبنی بر افزایش تجارت دوجانبه به 30 میلیارد دلار تکرار کردند. اولین بار در سال 2018 و در جریان سفر اردوغان به ایران بود که دو طرف به رساندن سطح تجارت خود به 30 میلیارد دلار صحبت کردند و از نقشه راهی برای تحقق این برنامه سخن گفتند.
اما محقق نشدن این تعهد نشان میدهد که یا این نقشه راه تهیه نشده و یا جواب نداده است. سال 2018 تجارت ایران و ترکیه به 10 میلیارد دلار در سال رسید اما در سال 2021 حجم تجارت دو کشور تنها 5 میلیارد دلار بود. تهران و آنکارا همچنین نسبت به سال 2018 موضع نزدیکتری در قبال سوریه پیدا نکردهاند و نه تنها بر سر نفوذ بیشتر در آن کشور با یکدیگر رقابت میکنند، که این رقابت به خاک عراق و قفقاز جنوبی و جاهای دیگر منطقه نیز کشیده شده است.
اردوغان ماه گذشته در پی بازگشت از تهران اعلام کرد که ترکیه واردات نفت و گاز طبیعی از ایران را افزایش خواهد داد اما پارهای موانع از جمله تحریمهای آمریکا علیه ایران، بر سر راه دو کشور قرار دارد. این درحالی است که روابط نزدیکتر اقتصادی بین تهران و آنکارا این پتانسیل را دارد که از رقابت آن دو با یکدیگر بکاهد.
در جریان سفر جواد ظریف وزیر خارجه پیشین ایران به استانبول در اواخر ژانویه 2021 طرف ایرانی و ترک رسما اعلام کردند که بدنبال زمینههای مشترک برای افزایش همکاری و بدنبال راهحلهایی برای چالشهای سیاسی منطقه از جمله آینده سوریه و ثبات در قفقاز جنوبی هستند. همچنین در جریان آن دیدار ترکها از واشنگتن خواستند تا تحریمهای ایران را لغو کند.
ولی علیرغم ابراز علاقه از سوی دو طرف برای افزایش همکاریها و نزدیکتر شدن روابط، چشمانداز مثبتی برای تحقق این هدف پیش رو نیست. از زمانی که اردوغان در سال 2003 قدرت را در آنکارا بدست گرفت، چنین تعهداتی را بارها داده اما عملی نشده است.
برای نمونه به موضع ترکیه در خصوص تجارت با ایران نگاه کنید. تجارت بین دو کشور در سالهای 2020-2017 به شدت کاهش یافت اما تحریمهای آمریکا دلیل اصلی این کاهش نبود، بلکه ترکها از آنجا که انرژی ایران را گران میدانستند، تحریمهای آمریکا را بهانه کرده و واردات انرژی از ایران را کاهش دادند. از سوی دیگر شیوع کووید 19 تأثیری منفی بر تجارت فیمابین داشت زیرا در پی آن مرزهای زمینی مشترک بسته شد و در بیشتر روزهای سال 2020 روابط تجاری بین دو کشور از طریق زمینی متوقف شد.
بزرگترین واردات ترکیه از ایران که باعث شده بود تراز تجاری ایران در برابر ترکیه برای مدتها مثبت باشد، گاز طبیعی و نفت خام بود. تجارت این دو کالا از نظر تئوری نباید تحت تأثیر بسته شدن مرزها قرار میگرفت ولی در عمل دیدیم که کاهش یافت. در سپتامبر 2020 رؤسای جمهور ایران و ترکیه مجددا متعهد شدند که مبادلات تجاری دوجانبه را به 30 میلیارد دلار در سال افزایش دهند.
این هدف در زمانی اعلام شد که اتفاقا حجم تجارت متقابل به سرعت رو به کاهش گذاشته بود. در شش ماهه اول سال 2020 تجارت بین دو کشور کاهش 73 درصدی را تجربه کرد و به حدود یک میلیارد دلار رسید. این کاهش با ورود ترامپ به کاخ سفید و اعمال مجدد تحریمهای آمریکا علیه ایران آغاز شده بود. در واقع از سال 2017 صادرات گاز طبیعی و نفت خام ایران به ترکیه به شدت کاهش یافت.
اما تهران سیاستهای ترامپ را دلیل اصلی کاهش سطح تجارت خود با ترکیه نمیدانست. از منظر ایران اقدامات ترکیه تلاشی عمدی از سوی این کشور برای کاهش وابستگی به واردات گران قیمت نفت و گازِ ایران بود. وقتی اوایل سال 2020 شبهنظامیان کرد بخشی از خط لوله گاز ایران به ترکیه را منفجر کردند، تهران سریعا پیشنهاد تعمیر مشترک خط لوله آسیبدیده را داد اما ترکها به این پیشنهاد توجهی نکردند. بیژن زنگنه وزیر نفت ایران در واکنش به این مخالفت، آنکارا را شریکی غیرمسئول خواند.
همزمان در شرایطی که ترکها از خرید گاز ایران خودداری میکردند، واردات گاز طبیعی مایع از امریکا را افزایش دادند. به این ترتیب برای نخستین بار ترکیه به مازاد تجاری با ایران رسید. این درحالی است که ایران هیچ خریدار جایگزینی ندارد که بتواند جای ترکیه را به عنوان بزرگترین مشتری گاز طبیعی ایران بگیرد.
همکاری تجاری و اقتصادی ایران و ترکیه از این نظر اهمیت زیادی دارد که میتواند جلوی افزایش تنش در روابط بین دو کشور را بگیرد. با تضعیف روابط تجاری و اقتصادی، رقابت ژئوپلیتیکی ایران و ترکیه میتواند تشدید شود.
در طول بیست سال گذشته ترکیه روابط نظامی خود را با جمهوری آذربایجان افزایش داد. ضمن اینکه برای صادرات گاز طبیعی آذربایجان به اروپا، با باکو همکاری نزدیکی داشت و به مسیر اصلی ترانزیت گاز این کشور بدل شد.
31 دسامبر 2020 اروپا اولین گاز طبیعیِ خود را از طریق کریدور گاز جنوبی sgc دریافت کرد. این خط لوله به طول 3500 کیلومتر است و با عبور از گرجستان و ترکیه، گاز را از میدان گازی شاه دنیزِ آذربایجان به ایتالیا منتقل میکند. آنکارا از این پروژه حمایت کرد و در جلب حمایت سیاسی و مالی اروپا از این پروژه به باکو کمک نمود.
در مقابل از اوایل دهه 1990 هر زمان تهران از ترکیه درخواست همکاری برای ایجاد مسیر ترانزیت خط لوله گاز ایران به اروپا را کرد، با درب بسته مواجه شد. در این مرحله ایران دو گزینه دارد: بازار گاز اروپا را به طور کامل کنار بگذارد و بر بازارهای آسیا متمرکز شود، یا با باکو و آنکارا به توافق برسد تا گاز ایران را به خط لوله فعلی که آذربایجانیها ساختهاند و از طریق ترکیه به سمت غرب اروپا میرود، وارد کند.
از سوی دیگر قرارداد 25 سالهای که بین ایران و ترکیه بسته شده و گاز را با یک خط لوله 2577 کیلومتری از تبریز به آنکارا منتقل میکند، سال 2026 منقضی میشود و آنکارا برای انجام مذاکره حول تمدید این توافق تعلل میکند.
مقامات ایران معتقدند که ترکیه همچنان علاقهمند به ادامه خرید گاز ایران است اما اکتشافات اخیر میدانهای گازی در بخشهایی از ترکیه در دریای سیاه و مدیترانه، این سؤال را مطرح میکند که آیا آنکارا به اندازه قبل به گاز ایران نیاز دارد؟ پس از روسیه، ایران بزرگترین تأمین کننده گاز ترکیه بود اما گاز ایران گرانتر از گاز روسیه است و ترکیه در ده سال گذشته بارها تلاش کرده تا گاز ایران را با قیمت ارزانتری وارد کند اما موفق نشده است.
پیشبینی تهران این است که ترکیه از تحولات اخیر برای درخواست تخفیف قابل توجهی روی گاز ایران استفاده کند و اگر ایران با این خواست موافقت ننماید، واردات گاز ایران را قطع کند. در صورت تحقق این امر، به حجم تجارت دو کشور ضربه سختی میخورد. ایران نه تنها از موضع ترکیه در قبال گاز عصبانی است که از آنچه فرصتطلبی ترکیه در قبال تحریمهای آمریکا علیه ایران میداند نیز ناراحت است.
در دهه 1990 آنکارا از تحریمهای آمریکا علیه ایران استفاده کرد و تهران را از چند پروژه مهم زیربنایی در منطقه کنار زد. از سوی دیگر هرگونه پیشنهادی برای ساخت مسیرهای خط لوله نفت و گاز دریای خزر که از ایران عبور کند، توسط واشنگتن وتو میشد. ترکیه از این فرصت استفاده کرد و خط لوله باکو-تفلیس-جهان را برای انتقال نفت آذربایجان از طریق ترکیه به اروپا ساخت. این درحالی است که اگر نفت آذربایجان از طریق ایران به خلیج فارس و بازارهای جهانی راه مییافت، هم راهی کوتاهتر بود و هم ارزانتر.
اکنون جنگ دوم قرهباغ فرصتهای جدیدی برای سرمایهگذاری و مشارکت در پروژههای زیرساختی منطقه ایجاد کرده است. ترکیه میخواهد نقش خود را به عنوان راه ترانزیت انرژی و تجارت حفظ کند و در این شرایط ایرانیان نگران هستند که بار دیگر از این پروژهها کنار گذاشته شوند.
جمهوری اسلامی به دلیل انزوای خودساختهاش، نمیتواند از مزایای خود از جمله موقعیت جغرافیایی خوبی که دارد استفاده کند. ایرانیان میتوانند از طریق سازش با آمریکا و کاهش فشار تحریمها بر اقتصاد خود، این شرایط را عوض کنند اما تا زمانی که چنین توافقی با آمریکا حاصل نشده، تهران مجبور است عقب بنشیند و امیدوار باشد که روسیه جلوی جاهطلبیهای ترکیه را بگیرد. این درحالی است که روسیه آنگونه که میتواند سیاست ایران را جهت دهد و کنترل کند در مورد ترکیه نمیتواند.
کوتاه سخن اینکه تهران و آنکارا در انظار عمومی از برادری و همکاری صحبت میکنند اما به رقابت باهم در زمینههای مختلف ادامه میدهند. تلاش برای افزایش حجم تجارت بین دو کشور میتواند از این رقابت بکاهد اما اگر تجارت بین دو کشور افزایش پیدا نکند، موضع ترکیه در قبال برنامه هستهای ایران ممکن است سختتر شود و رقابت ترکیه و ایران در سوریه، عراق و سایر نقاط خاورمیانه شدت بگیرد.
مترجم: فاطمه رادمهر
messages.comments