twitter share facebook share ۱۴۰۱ اسفند ۲۶ 487

پس از سه سال مذاکره، ایران و عربستان رسما توافق کردند تا روابط دیپلماتیک خود را احیا کنند. بسیاری از تحلیلگران از اینکه چین میانجیگری توافق را بر عهده داشت تعجب کردند و بسیاری در اروپا و آمریکا نسبت به نقش پکن و احتمال استفاده ایران از روابط احیا شده اش با عربستان برای دور زدن تحریم های غرب و سرکوب اعتراضات داخلی و حمایتش از روسیه در جنگ اوکراین ابراز نگرانی کردند.

گرچه این توافق با چالش هایی همراه است ولی امید به ایجاد آرامش در منطقه را افزایش داده است. توافق در درجه اول به نفع مردم منطقه است و در گام بعد مزایایی برای کشورهای غربی و چین به همراه دارد که علیرغم رقابت بایکدیگر، هر دو تضمین منافع خود را در گرو ثبات در منطقه می بینند. اکنون اروپایی ها باید فکر کنند که چگونه می توانند به تثبیت دستاوردهای توافق کمک نمایند.

توافق به چه معناست؟

جهان بخش زیادی از دهه گذشته شاهد پیامدهای بی ثبات کننده ناشی از رقابت ایران و عربستان بود. حملات به نفتکش های امارات و زیرساخت های انرژی عربستان که گفته می شد با حمایت ایران صورت گرفته است، به وخامت امنیت انرژی و ایمنی مسیرهای دریایی انجامید.

این توافق حاکی از آن است که دو طرف در حل اختلافات خود پیشرفت هایی داشته اند. عربستان مدتهاست که تعهد ایران به کاهش تنش در یمن و پایان دادن به حملات به خاکش را پیش شرط احیای روابط دیپلماتیک خود با این کشور قرار داده است.

اما با توجه به بی اعتمادی عمیق بین دو کشور و اختلافات ژئوپلیتیک آنها، تا برقراری ثبات در خاورمیانه راه درازی باقی مانده است. عربستان احتمالا این توافق را بیشتر به عنوان ابزاری برای محافظت از خود در برابر حملات ایران می داند. اساسا اولین مذاکرات بین دو کشور پس از آن صورت گرفت که آشکار شد آمریکا تمایلی به انتقام گیری از ایران بدلیل حملات موشکی به عربستان ندارد و سعودی به این نتیجه رسید که نمی تواند روی تضمین های امنیتی آمریکا حساب کند.

ایران مدتها پیش به این مسئله اشاره کرده بود که اگر اسرائیل به تأسیسات هسته ای این کشور حمله کند، پادشاهی های خلیج فارس را هدف قرار می دهد و اکنون با توجه به بن بست مذاکرات هسته ای احتمال این برخوردها افزایش می یابد. عربستان همچون امارات متحده تصمیم گرفت با استفاده از برقراری رابطه و تعامل با تهران، جلوی چنین رخدادی را بگیرد. ریاض همچنین در حال بررسی تقویت روابط با اسرائیل برای ایجاد جبهه ای منطقه ای علیه تهران است ولی برخلاف اسرائیل که طرفدار موضع تقابلی است، عربستان و امارات تعامل را عنصری ضروری در استراتژی مهار می بینند.

رهبران ایران نیز سه انگیزه اصلی در عادی سازی روابط با عربستان دارند: نخست اینکه تهران از ریاض می خواهد دست از حمایت مخالفان تبعیدی ایران بردارد. رهبران ایران علنا ریاض را متهم به دامن زدن به اعتراضات اخیر از طریق حمایت از کانال های تلویزیونی مخالف می کنند. ایران امیدوار است شرط موجود در توافق مبنی بر عدم دخالت کشورها در امور داخلی یکدیگر، به تضعیف مخالفت های داخلی کمک کند.

دوم اینکه ایران می خواهد یا تنوع بخشیدن به روابط خود، فشار فزاینده غرب را خنثی کند. در همین راستا تهران روابط خود را با دیگر پادشاهی های خلیج فارس احیا کرد و عربستان مهمترین کشور باقی مانده بود. اما باتوجه به درخواستی که ریاض از اروپا و آمریکا داشت تا تهران را بدلیل فعالیت های هسته ای و نظامی اش تحت فشار بگذارند، باید دید که برقراری این رابطه تا چه حد می تواند بر کاهش فشار تحریم ها بر ایران اثر بگذارد.

و سوم اینکه تهران می خواهد همکاری احتمالی اسرائیل و کشورهای عربی را برای حمله نظامی به ایران خنثی کند. توافق عربستان و ایران درحالی صورت می گیرد که گزارش هایی مبنی بر برنامه ریزی دولت نتانیاهو برای حمله به تأسیسات هسته ای ایران منتشر شده است؛ اتفاقی که اگر رخ دهد خطر فروپاشی روند مذاکرات را به همراه خواهد داشت و ممکن است ایران پاسخ این حمله را با هدف قرار دادن تأسیسات انرژی کشورهای خلیج فارس و اختلال در حمل ونقل دریایی بدهد.

اما در نگاه کارشناسان و مقامات غرب، توافق تحت الشعاع نقش چین به عنوان میانجی قرار گرفته است.

نقش چین در توافق

توافق اخیر نشان دهنده افزایش نقش چین در چالش های ژئوپلیتیکی خاورمیانه است. رهبران چین مانند همتایان غربی خود می دانند که بی ثباتی در این منطقه منافع این کشور به ویژه در حوزه انرژی را تهدید می کند. ریاض که در فکر استقلال و جدایی بیشتر از آمریکا است، در این مسیر پکن را شریکی مهم برای خود می بیند و می داند تنها بازیگری که می تواند از اهرم های خود برای اعمال فشار بر ایران استفاده کند چین است. بنابراین از منظر ریاض حضور و میانجیگری پکن می تواند ضامن پایبندی ایران به توافق باشد

درست است که توافق اخیر تمایل پکن را برای ایفای نقش فعال تر در مسائل جهانی نشان می دهد اما توجه بیش از اندازه بر نقش چین باعث می شود این واقعیت را نادیده بگیریم که توافق پس از سه سال مذاکرات متوالی با میانجیگری عراق، عمان و فرانسه بدست آمده است و لزوم همکاری بین المللی را برای تأمین منافع مشترک نشان می دهد  

واکنش اروپایی ها باید چگونه باشد

رهبران اروپا باید قاطعانه از چشم انداز ثبات در خاورمیانه –که در راستای منافع اروپا است- حمایت کنند و ایده های خود را برای تقویت دستاوردهای توافق و همکاری های منطقه ای مطرح نمایند. برای مثال موضوعات اقلیمی و بحث کمبود آب و انرژی های تجدیدپذیر، چالش های مهمی است که تمام کشورهای منطقه با آن درگیر هستند. اروپایی ها با توجه به مزیتی که در این عرصه ها دارند، می توانند وارد عمل شوند و ضمن تأمین منافع خود، سبب تقویت همکاری کشورهای منطقه گردند

همینکه تهران و ریاض تصمیم گرفته اند در مواجهه با تنش های فزاینده منطقه –به ویژه بین اسرائیل و ایران- رو به سوی دیپلماسی آورند، گام مهمی است و اروپایی ها باید از آن حمایت کنند

*شورای روابط خارجی اروپا 

توافقی انقلابی

ایران و عربستان توافق کردند که پس از هفت سال، روابط دیپلماتیک خود را از سر بگیرند. بر اساس بیانیه سه جانبه، دو کشور بر حفظ احترام به حاکمیت یکدیگر و عدم مداخله در امور داخلی هم تأکید کردند. با این حال برخی بندهای پنهانی در توافق وجود دارد که ظاهرا شامل توافق دو طرف برای پیشبرد تصمیمات اتخاذ شده در مورد یمن و عدم حمایت مالی از رسانه های مخالف و فعالیت های براندازانه می شود

برای عربستان منافع حاصل از این توافق آشکار است؛ احیای روابط دیپلماتیک امکان حل و فصل مناقشه یمن را فراهم می کند. در کنار این عربستان با دادن یک پیروزی دیپلماتیک به چین، روابط خود را با پکن –بزرگترین شریک تجاری پادشاهی- تقویت می کند. دهه گذشته تجارت عربستان با چین از مجموع تجارت این کشور با آمریکا و اتحادیه اروپا پیشی گرفت

توافق اخیر به بهبود روابط چین با کل منطقه کمک می کند، ضمن اینکه این امکان را برای عربستان فراهم می نماید تا شریکان امنیتی و اقتصادی خود را تنوع بخشد. گزارش ها حاکی از کمک چین به عربستان برای ساخت کارخانه موشکی و گسترش قابلیت های نظامی این کشور است

پادشاهی سعودی با تنش زدایی می تواند بر سیاست داخلی و اجرای برنامه چشم انداز 2030 تمرکز کند؛ برنامه ای که بدنبال تبدیل عربستان به یک مرکز مالی، اقتصادی و گردشگری منطقه ای و بین المللی است

بر اساس گزارش های منتشر شده در وال استریت ژورنال و نیویورک تایمز، آمریکا اخیرا در تلاش برای تسهیل برقراری روابط دیپلماتیک بین سعودی و اسرائیل بوده است. از جمله شرایط سعودی برای تحقق این امر، اعطای تضمین های امنیتی آمریکا به پادشاهی، کمک واشنگتن به توسعه برنامه هسته ای غیرنظامی عربستان و رفع محدودیت ها بر سر فروش تسلیحات آمریکایی به سعودی بوده است. توافق ریاض با ایران، پادشاهی را از پیامدهای منطقه ای حمله اسرائیل به تأسیسات هسته ای ایران محافظت می کند

توافق اخیر برای ایران نیز در بهترین وقت بدست آمد؛ با توجه به فروپاشی اوضاع اقتصادی ایران و افزایش فشارهای بین المللی به ویژه پس از شکست در احیای برجام و پیشرفت ایران در غنی سازی اورانیوم، تهران از کاهش تنش ها استقبال می کند به ویژه که این کشور ماههاست با اعتراضات داخلی روبرو است. جای تعجب نیست که ارزش پول ایران پس از اعلام توافق حدود 21% افزایش یافت. همچنین به زمانی نزدیک می شویم که سفر حج با مشارکت بیشتر ایرانیان از سر گرفته می شود. ایرانیان از اینکه در راستای تلاش های خود برای کاهش نفوذ منطقه ای آمریکا، به چین یک پیروزی دیپلماتیک بدهند، بی میل نبودند؛ به ویژه که پکن در دور زدن تحریم های اقتصادی آمریکا، به ایران کمک می کند

در آمریکا و اسرائیل توافق سبب حیرت بسیاری شد؛ نقشی که چین به عنوان میانجی ایفا کرد سیلی محکمی به صورت دولت بایدن بود و در کنار آن برنامه اسرائیل را برای ایجاد اتحاد منطقه ای علیه ایران تضعیف کرد

چین با این میانجیگری، خود را به عنوان بازیگری جهانی مطرح کرد و نشان داد که اگر منافع استراتژیک خود را در خطر ببیند، از مداخله سیاسی ابایی ندارد. آنچه روشن نیست این است که آیا پکن تضمینی برای پایبندی طرفین به توافق گرفته است یا نه زیرا هر آن احتمال دارد که یکی از طرف ها توافق را نقض کند؛ به ویژه بندی که در ان ایران متعهد به عدم مداخله در امور داخلی کشورهای عربی شده است، اجرای آن با توجه به نیروهای نیابتی این کشور در عراق، سوریه، یمن و لبنان سخت می نماید. به نظر می رسد تنها تضمین، عدم تمایل هریک از طرفین به رنجاندن چین در این مقطع حساس است

سؤال مهم دیگر این است که آیا این توافق به تعاملات دیگر در منطقه در راستای کاهش تنش های موجود منجر خواهد شد یا خیر. برای مثال آیا پادشاهی سعودی علاوه بر حوثی ها با دیگر بازیگران غیردولتی طرفدار ایران همچون حزب الله لبنان وارد گفتگوی مستقیم می شود؟ توافق ایران و عربستان چه معنایی برای مذاکرات هسته ای دارد؟ تأثیر آن روی لبنان چیست؟ آیا توافق به تسهیل انتخاب رئیس جمهور لبنان کمک می کند و شاهد سازش بین سعودی و ایران در مورد لبنان خواهیم بود؟ وضعیت سوریه چطور؟ آیا این کشور به نشست آتی اتحادیه عرب در ریاض دعوت می شود؟ آیا فیصل بن فرحان به زودی از دمشق بازدید می کند و به انزوای منطقه ای سوریه پایان می دهد؟

توافق ایران و عربستان نه تنها نشان دهنده کاهش نفوذ آمریکا در خاورمیانه که گویای تغییری اساسی در ژئوپلیتیک منطقه است. این توافق همچنین نشان دهنده خستگی کشورها از درگیری در منطقه و تلاش انها برای شکل دهی به آینده مطلوب خوددر خاورمیانه است. اینکه همه اینها به کجا ختم می شود، باید منتظر ماند و دید

منبع: بنیاد کارنگی

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما