twitter share facebook share ۱۴۰۲ خرداد ۱۸ 383

در مورد پیامدهای برکناری اخیر علی شمخانی از سمت خود به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی، ارزیابی های مختلفی صورت گرفته است و در اغلب این ارزیابی ها، تمرکز روی جانشین شمخانی (علی اکبر احمدیان) بوده است. درحالی که تغییرات اخیر در شورای عالی امنیت ملی را باید در یک چارچوب بزرگتر نگریست و آن را در بستر تحولاتی که از سال 2019 توسط شخص آقای خامنه ای آغاز شد، مورد بررسی قرار داد.

سال 2019 آقای خامنه ای از آغاز گام دوم انقلاب سخن گفت؛ منظور او پروژه ای بود که چشم انداز 40 سال آینده جمهوری اسلامی را ترسیم می کرد. این پروژه که با هدف اطمینان از ادامه حیات ایدئولوژی اسلام گرای رهبری آغاز شده بود، در پی توانمندسازی نسل بعدی محافظه کاران وفادار به جمهوری اسلامی و انتصاب انها به مناصب کلیدی بود.

در همین راستا از سال 2019 شاهد استقرار چهره های وفادار به نظام از دفتر رهبری، سپاه، بسیج و دانشگاه امام صادق در پست های مهمی همچون ریاست جمهوری، مجلس، قوه قضائیه، سازمان تبلیغات، نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها و شورای سیاستگذاری ائمه جمعه هستیم.

آخرین نهادهایی که در انتظار تصفیه بودند شامل سه شورای عالی مهم می شدند: شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی و شورای عالی امنیت ملی. این سه شورا مسئول اتخاذ سیاست های راهبردی در زمینه مسائل فرهنگی، فضای مجازی و امنیت ملی هستند. در ابتدای سال جاری برای دو شورای اول رؤسای جدیدی منصوب شد؛ علی حسین خسروپناه روحانی وابسته به سپاه کنترل شورای عالی انقلاب را بدست گرفت و سید محمد امین آقامیری از چهره های وابسته به بسیج، بهمن ماه ریاست شورای عالی فضای مجازی را بر عهده گرفت.

تا زمان برکناری شمخانی در اواخر اردیبهشت، شورای عالی امنیت ملی آخرین نهادی بود که به عنوان بخشی از پروژه گام دوم انقلاب دستخوش تحول شد. به عبارت دیگر برکناری شمخانی و انتصاب احمدیان نشان می دهد که پروژه چهار ساله ی تصفیه، سرانجام به پایان رسیده است.

توجه به این نکته حائز اهمیت است که شمخانی بدون شک بخشی از حلقه درونی نظام بود و مغضوب رهبر نبود. برخلاف برداشت مرسوم که وی را همسو با اصلاح طلبان می دانست، شمخانی را می توان یک فرصت طلب ایدئولوژیک دانست که برای پیشبرد منافعش با هرکسی که باشد دوستی می کند. این اواخر او با خویشاوندسالاری و ثروتمند کردن پسرانش از طریق معاملات تجاری پرسود برجسته شد. شاید آنچه بیش از همه اسباب نگرانی رهبر را فراهم کرد، اتهامات جاسوسی علیه علیرضا اکبری معاون شمخانی بود که ژانویه 2023 به اتهام جاسوسی برای انگلیس اعدام شد. پرونده اکبری اخرین میخ بر تابوت شمخانی بود و او را در اولویت تصفیه از شورای عالی امنیت ملی قرار داد.

اما از احمدیان که به تازگی به ریاست شورای عالی امنیت ملی منصوب شده است چه می توانیم بگوییم؟

بر اساس اطلاعاتی که از منابع خود بدست آورده ایم و گفتگوهایی که با اعضای سپاه داشته ایم، می توانیم قاطعانه بگوییم که احمدیان شخصیتی به شدت ایدئولوژیک و هوادار سرسخت رهبری است.

وی با دیدگاه ترویج اسلام گرایی شیعه موافق است و به مفهوم «امام و امت» به جای «دولت-ملت» اعتقاد دارد. او جهان را به سرزمین مسلمانان و کفار تقسیم می کند؛ بیزاری از امریکا و اسرائیل و مخالفت با اعطای آزادی در جامعه، از ویژگی های اوست. احمدیان دشمنی نظام با آمریکا و رژیم صهیونیستی را جنگ آرمان های دینی انقلاب با دنیای کثیف پول و قدرت و لذت توصیف می کند و یکی از حامیان اصلی افزایش قدرت سپاه و مداخله آن در تمام سطوح جمهوری اسلامی است؛ به طوری که صراحتا اعلام کرده است «سپاه باید برای انجام مأموریت خود در پاسداری از انقلاب، وارد هر عرصه ای بشود». وی جناح هایی را که از نظر ایدئولوژیک تندرو نیستند محکوم کرده و معتقد است که این جناح ها «کوشیده اند معنای انقلاب را تغییر دهند».

او برای حفظ ارزش های اصیل انقلاب سال 1392 شمسی در کنار دیگر شخصیت های امنیتی و ایدئولوژیک نظام همچون حسین دهقان و حسین فیروز آبادی اقدام به ایجاد یک مرکز تحقیقاتی –یک اتاق فکر مرتبط با دانشگاه دفاع ملی- به نام مؤسسه راهبردی معین فجر کرد. کار این مؤسسه یافتن راه حل های ایدئولوژیک برای مقابله با چالش های جمهوری اسلامی است.

احمدیان همچنین در خط مقدم جنگ نرم بوده و به شدت با آزادسازی فضای جامعه ایران مخالف است. سال 1999 وی در کنار قاسم سلیمانی و اسماعیل قاانی یکی از 23 فرمانده سپاه بود که نامه ای نوشت و تهدید کرد اگر محمد خاتمی اعتراضات ضد نظام دانشجویان مخالف را سرکوب نکند، آنها خود وارد عمل خواهند شد. احمدیان صراحتا بیان کرده است که عرصه هنر و رسانه باید از ارزش های غیراسلامی پاک شود. در شرایطی که جمهوری اسلامی با طولانی ترین ناآرامی های ضد نظام مواجه است، چنین اظهاراتی بدون شک تأییدی است بر اینکه احمدیان فرد مناسبی برای ریاست شورای عالی امنیت ملی است.

اما آقای خامنه ای او را یک استراتژیست چیره دست نیز می داند. وی برای بیش از 15 سال رهبری مرکز تحقیقات استراتژیک سپاه را بر عهده داشت. این مرکز به عنوان اتاق فکر سپاه عمل می کند و هدفش ارزیابی چالش های پیش روی جمهوری اسلامی، ارائه راه حل های مناسب و تنظیم مجدد سیاست ها و دکترین سپاه است. تمام تغییرات سپاه که پس از سال 2007 توسط محمدعلی جعفری اعمال شد، به ابتکار مرکز تحقیقات راهبردی صورت گرفت. در حقیقت این مرکز در خط مقدم هدایت سپاه قرار داشته است.

اما انتصاب احمدیان را چگونه باید در چارچوب تحولات عمیق تری که از سال 2019 آغاز شده ارزیابی کنیم؟

انتصاب احمدیان نشان می دهد که آقای خامنه ای برای یک دور بی ثباتی بزرگ در داخل و خارج از ایران آماده می شود. احمدیان نخستین دبیر شورای عالی امنیت ملی است که پیشینه صرفا نظامی-امنیتی دارد و بدون تجربه سیاسی و دیپلماتیک است. این تغییر با دیگر تغییراتی که از سال 2019 به ویژه در بین ارگان های مهم امنیتی رخ داده است سازگاری دارد. چنانکه در همین راستا شاهد انتصاب احمد وحیدی فرمانده سابق نیروی قدس به عنوان وزیر کشور در سال 2021 توسط ابراهیم رئیسی و جایگزینی ژنرال محمد کاظمی در سال 2022 به جای حسین طائب به عنوان رئیس سازمان اطلاعات سپاه بودیم.

روند گسترده تصفیه در چهار سال گذشته نشان می دهد که جمهوری اسلامی مدتهاست خود را برای تهدیدات گسترده –(تهدید از بالا) در رابطه با جانشینی رهبری، (تهدید از پایین) تظاهرات گسترده ضد نظام و (تهدید از خارج) احتمال رویارویی با اسرائیل- آماده می کند. اصرار رهبر بر شخصی سازی قدرت و انتصاب تندروهای ایدئولوژیک در سمت های مهم، در جهت خنثی سازی این تهدیدها بوده است. به عبارت دیگر رهبر می داند مسیری که نظام در آن قرار گرفته، نیازمند افرادی است که کاملا متعهد و وفادار به حکومت و دیدگاه او باشند.

تکمیل پروژه تصفیه با انتصاب احمدیان، اطمینان رهبر را برای غلبه بر این سه تهدید افزایش می دهد و امکان آغاز روند خنثی سازی را فراهم می کند. برای خنثی سازی تهدید از بالا، نسل جدید ایدئولوژیک ها و وفاداران به رهبر به پاکسازی داخلی برای تضمین روند جانشینی، سرعت می بخشند. تمرکز انها بر شخصیت های کلیدی و نخبگانی است که انها تصور می کنند در صورت فوت رهبر ممکن است دست به ایجاد مشکل و اختلال بزنند.

همزمان جمهوری اسلامی باید تهدید از پایین یعنی انقلاب مردمی را خنثی کند. مخالفت های ضد نظام در داخل ایران به سطح بی سابقه ای رسیده است. نشانه ها حاکی است که احتمال اغاز موج دیگری از اعتراضات بسیار زیاد است. وضعیت اقتصادی بسیار بدتر شده و مرکز تحقیقات مجلس نشان می دهد که تورم 117% است. شایعاتی نیز مبنی بر افزایش قیمت بنزین و کاهش یارانه ها به گوش می رسد. همه اینها می تواند جرقه اعتراضات را بزند. با توجه به انتصابات جدید می توان انتظار داشت که سرکوب اعتراضات شدت بیشتری بگیرد ولی چنین اقدامی تنها زخم مردم را عمیق تر خواهد کرد و ممکن است به جای ایجاد ترس، اثر معکوس داشته و جامعه را بی باک تر کند.

از سوی دیگر نشانه ها حاکی است که نظام در حال آماده شدن برای مواجهه با تنشی بزرگ در انسوی مرزهای خود است. این تحلیل ممکن است مغایر با تحولات اخیر منطقه و عادی سازی رابطه بین ایران با عربستان و مصر به نظر برسد ولی ارزیابی نگاه رهبری و سپاه نشان می دهد که جمهوری اسلامی درصدد بوده است دشمنی خود را با جهان عرب موقتا به تأخیر بیندازد تا برای رویارویی بزرگتر با دشمن اصلی خود اسرائیل اماده شود. برکناری شمخانی که میانجی توافق با عربستان بود و جانشینی یک استراتژیست سپاه بدون تجربه دیپلماتیک به جای او، حکایت از این موضوع دارد. در کنار این، پیشرفت اخیر برنامه هسته ای و قابلیت های موشکی –سپاه به تازگی از موشک مافوق صوت خود رونمایی کرد- در کنار گسترش شبکه نظامی تهران در مسیر تشدید تنش با اسرائیل صورت گرفته است. احمدیان در گذشته از طرفداران تسریع هر سه پروژه بود وی بر ایجاد هسته های حزب الله در سراسر منطقه و لزوم پیشبرد برنامه موشکی تأکید داشت و در موضوع هسته ای گفته بود: «ما در موضوع غنی سازی سازش نخواهیم کرد چون با خدا معامله کرده ایم»   

در واقع یکی از محاسباتی که در مورد عادی سازی رابطه با جهان عرب شده، این است که فشاری که روی سپاه وجود دارد کم شود تا بتواند تمام توجه و منابع خود را روی اسرائیل متمرکز کند. باتوجه به پیدا شدن ذرات اورانویم غنی شده تا 83.7% در یکی از سایت های هسته ای زیرزمینی ایران احتمال درگیری با اسرائیل بیش از هر زمان دیگری است.

بنابراین انتصاب احمدیان را باید چیزی فراتر از یک تغییر در شورای امنیت ملی دانست. این گام نشان دهنده تکمیل پروژه گام دوم انقلاب و تصفیه کامل حکومت است. در سالهای آینده می توان از نسل جدید انقلابیون وفادار به رهبر انتظار داشت که مشتاقانه سیاست های ایدئولوژیک او را در داخل و خارج با سرعتی بیشتر دنبال کنند و سه تهدید پیش رو را خنثی نمایند.

منبع: مؤسسه خاورمیانه

مترجم: فاطمه رادمهر

درج این مقاله به معنی تأیید ادعاهای مطرح شده نیست و صرفا به منظور آشنایی خوانندگان با نظرات مختلف صورت گرفته است بنابراین نبأ مسئولیتی در قبال آن ندارد

نظر شما