twitter share facebook share ۱۴۰۳ شهریور ۰۹ 527

اگر از حرف ها و لفاظی های مسعود پزشکیان رئیس جمهور جدید ایران در زمینه سیاست خارجی گیج شده اید، بدانید که تنها نیستید. پزشکیان در کارزار انتخاباتی خود وعده تغییرات اساسی داد ولی در هفته های نخستین ریاست جمهوری اش عملکرد ضعیفی داشت. مردی که پیش از انتخاب شدن، از به حاشیه رفتن ایران در صحنه بین المللی ابراز تأسف می کرد، اکنون اسیر شعارهای نظام شده و حرف هایش بازتاب جهان بینی آقای خامنه ای است

برای اینکه از این گیجی رهایی پیدا کنیم، باید ببینیم اهداف و برنامه های آقای خامنه ای از ریاست جمهوری پزشکیان چه بوده است. از آنجا که نظام جمهوری اسلامی دست به گریبان مشکلات بسیاری است و ریشه بسیاری از این مشکلات نیز در سیاست خارجی قرار دارد، ضرورت تغییر مسیر را درک کرده است. پس در انتخابات اخیر، نظام بدنبال رئیس جمهوری برآمد که از خود دستورکاری نداشته باشد، بلکه صرفا مجری سیاست ها و تغییراتی باشد که رهبری آنها را ضروری می داند. برای این منظور پزشکیان گزینه مناسبی بود

شخصیت رئیس جمهور در نظام جمهوری اسلامی حائز اهمیت است. در دوره دوم ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، وی که از اعتماد به نفس بالایی برخوردار است، تلاش کرد دستور کار خود را به خامنه ای تحمیل کند، از خط قرمز رهبر عبور نماید و برای آمریکا پیام بفرستد؛ ولی موفق نشد. اقای خامنه ای امیدوار است که رئیس جمهور جدید در چارچوب های مدنظر نظام باقی بماند و وجه همت خود را بر اجرای برنامه های رهبر قرار دهد

پزشکیان در تلاش برای تغییر مسیر سیاست خارجی، کارت های خود را با دقت بازی می کند. او می داند که به عنوان رئیس جمهور نمی تواند دستور کار خود را به رهبر تحمیل کند ولی ممکن است بتواند رهبری و سپاه را در مورد محاسن یک سیاست خارجی که کمتر تقابل آمیز باشد، متقاعد نماید. از این رو است که می بینیم وی در عین تلاشی که برای نشان دادن پایبندی خود به آرمان های انقلاب می کند، می کوشد تا عمل گرایی را در پیش بگیرد

هفته گذشته وی برای نشان دادن همراستایی خود با سیاست خارجی پان اسلامی و انقلابی رهبری و جلب رضایت وی، از ناتوانی مسلمانان در برابر اسرائیل ابراز تأسف کرد و گفت: «اگر مسلمانان متحد بودند آیا اسرائیل جرأت می کرد در منطقه دست به چنین اعمالی بزند؟» اما از سوی دیگر عباس عراقچی وزیر امور خارجه پزشکیان موظف شده است تا برای رسیدن به نتایجی ملموس بکوشد و بدنبال اهداف غیرواقعی و دست نیافتنی نباشد

عراقچی تاکنون چندین اظهار نظر مهم داشته که عبارتند از: ایران روابط با روسیه و چین را در اولویت قرار می دهد؛ ایران به حمایت از محور مقاومت و مبارزه برای حقوق فلسطینیان ادامه می دهد؛ ایران برای احیای برجام تلاش نمی کند بلکه بدنبال راههایی بری مدیریت تنش با امریکا برای جلوگیری از جنگ است

این سخنان گویای تداوم سیاست خارجی پیشین تهران است ولی یک استثنا وجود دارد: عراقچی در یکی از اظهارنظرهای خود گفت: «اگر اروپایی ها به رفتار خصمانه خود در قبال جمهوری اسلامی پایان دهند، ایران آنها را در اولویت سیاست خارجی خود قرار می دهد»

آیا معاون سابق جواد ظریف می تواند سیاست خارجی ایران را در کوتاه مدت تغییر دهد؟ این چیزی است که باید منتظر ماند و دید؛ ولی بی تردید این حرف عراقچی در قبال اروپاییان، پیشتر به تأیید آقای خامنه ای رسیده است. همانطور که جواد ظریف در سال 2013 برای تنش زدایی هسته ای با قدرت های غربی، از رهبر چراغ سبز دریافت کرده بود. ایده در اولویت قرار دادن اروپایی ها –و نه آمریکا- هم فشاری را که تهران برای متعادل کردن سیاست خارجی خود با ان روبرو است نشان می دهد و هم توانایی محدود نظام برای مانور دادن روی حساس ترین موضوعات را. ولی این واشنگتن است که می تواند به انزوای ایران در صحنه بین الملل پایان دهد، نه بروکسل

اما مسئله آمریکا تنها یکی از چالش های متعدد پیش روی رهبری است. ریاست جمهوری پزشکیان بخشی از تلاش نظام برای کاهش شکاف بین جمهوری اسلامی و مردم بوده است. امید است که ریاست جمهوری پزشکیان برخلاف ریاست جمهوری دوران رئیسی باشد؛ در دوران رئیسی دولت، سیاست تصفیه را در پیش گرفت و هرکسی را که به اندازه کافی به رئیس جمهور وفادار نبود، حذف کرد

زمانی که سیاست پاکسازی آغاز شد، مثل روز روشن بود که نظام در مسیر نزولی قرار گرفته است. در سالهای 2021 تا 2024 نظام بسیاری از بهترین تکنوکرات های خود را از دست داد؛ به ویژه آنهایی که در سیاست گذاری اقتصادی و کادر دیپلماتیک وزارت خارجه نقش ایفا می کردند. همچنین سرکوب مردم به جای تلاش برای جلب رضایت آنها، به یک هنجار بدل شد

رهبر خارج شدن قطار انقلاب از ریل را دید و از مرگ رئیسی در سانحه هلیکوپتر استفاده کرد تا ترمز قطار را بکشد. به هرحال هیچ چیز برای جمهوری اسلامی مهمتر از بقای سیاسی خود نیست. بنابراین همانطور که خود پزشکیان بارها بدان اشاره کرد، اگر آقای خامنه ای نبود، اسم پزشکیان از صندوق بیرون نمی آمد. پس اگر ایران تصمیم دارد سیاست های خود را –چه در داخل و چه در مورد برنامه هسته ای- ملایم تر کند، به این دلیل است که رهبر انقلاب چنین می خواهد و پزشکیان مجری این خواسته هاست

تحلیلگران ایرانی معتقدند تلاش نظام برای تغییر سیاست های خود، مخالفان داخلی و خارجی دارد. کشتن اسماعیل هنیه رهبر سیاسی حماس توسط اسرائیل بلافاصله بعد از تحلیف پزشکیان، از سوی این تحلیلگران تلاش اسرائیل برای سنگ اندازی در برابر دستورکار رئیس جمهور جدید تلقی شد. اسرائیل می خواست از این طریق ایران را وادار به انتقام گیری کند و در ادامه ایران را در صحنه بین الملل منزوی نگه دارد. از این رو است که می بینیم ایران هنوز انتقام هنیه را نگرفته است زیرا می کوشد تا در تله اسرائیل نیفتد

و اما مخالفان داخلی این تغییر سیاست ها، راست گرایان افراطی درون نظام هستند که چالشی مهم برای آقای خامنه ای به شمار می روند. انتخابات ریاست جمهوری اخیر به وضوح این رقابت را نشان داد؛ رقیب اصلی پزشکیان سعید جلیلی بود که جبهه پایداری را نمایندگی می کرد. این جناح که حدود 12 سال از شکل گیری اش می گذرد، ادعا می کند به رهبری وفادار است؛ اما به نظر می رسد که آقای خامنه ای از سیاست ها و برنامه های جبهه پایداری به ویژه تلاش برای نصب یکی از اعضای خود به عنوان جانشین رهبری، در هراس می باشد. آقای خامنه ای موضع سخت جبهه پایداری در برابر مخالفان داخلی و خارجی را عامل افزایش بی ثباتی در زمانی می داند که نظام بیش از همیشه به ثبات نیازمند است؛ به همین دلیل به نظر می رسد که نخواسته است تا در انتخابات ریاست جمهوری اخیر، قدرت بیشتری به دست این تندروها بیفتد و بر مشکلات افزوده شود

با این تفاصیل جبهه پایداری یکی از بزرگترین مخالفان پزشکیان خواهد بود. رهبر بعد از اعلام نتایج انتخابات، تصریح کرد که باید دست رئیس جمهور جدید برای ایجاد تغییر، باز باشد. این حمایت به پزشکیان زمان و فضا می دهد تا مخالفانش را در حاشیه نگه داشته و به پیاده کردن سیاست های جدید فکر کند؛ ولی این ایده ها وبرنامه های جدید تاچه حد قابلیت پیاده شدن دارد؟

موفقیت طرح رهبر برای ریاست جمهوری پزشکیان با هدف بازیابی مشروعیت نظام و کاهش انزوای بین المللی تهران، مستلزم تغییر واقعی سیاست هایی است که ایران را به این نقطه رسانده است. فهرست واقعی این سیاست ها طولانی است؛ ولی در رأس آن سرکوب داخلی و اقدامات پرهزینه ایران در عرصه سیاست خارجی از جمله تبدیل آمریکا و اسرائیل به دشمنانی ابدی قرار دارد. تا زمانی که آقای خامنه ای به پزشکیان اجازه ندهد که در سیاست های کلیدی تغییر ایجاد کند، هیچ حمایتی از سوی رهبری نمی تواند به رئیس جمهور جدید کمک کند تا اوضاع را به شکلی مثبت و قابل لمس تغییر دهد

منبع: مؤسسه خاورمیانه

مترجم: فاطمه رادمهر

برای مطالعه بیشتر در این زمینه رجوع کنید به:

چگونه رهبر ایران فردی میانه رو را به ریاست جمهوری رساند؟

آیا ایران کشوری نرمال خواهد شد؟

نظر شما