در حالی که رئیسجمهور آمریکا دونالد ترامپ به دنبال توافق هستهای با ایران است، باید این حقیقت را در نظر بگیرد که احتمالاً دلیل اصلی حضور تهران در مذاکرات نه ترس از آمریکا، بلکه احساس فرصت است. به بیان دیگر، این مذاکرات میتواند به تهران کمک کند تا خود را از خطر بازگشت تحریمهای جهانی (که در اصطلاح مکانیسم ماشه خوانده میشود و ممکن است در پاییز امسال دوباره برقرار گردد) رها کند، و در عین حال، حاکمیت را، در شرایطی که نارضایتی عمومی در داخل کشور رو به افزایش است، تقویت نماید.
با در نظر گرفتن این شرایط، مذاکرهکنندگان آمریکایی باید ضربالاجلی مشخص و کوتاه (در حد چند هفته) تعیین کنند تا توافقی حاصل شود که واقعاً منافع ایالات متحده را تأمین کند؛ در غیر این صورت، این خطر وجود دارد که ایران مذاکرات را طولانی کند تا ضمن پیشبرد برنامه هستهای خود، از خطر تحریم اقتصادی نیز برهد.
بیایید نگاه احتمالی تهران به مذاکرات را پس از سه دور گفتوگو که طبق انتظار، مسائل اصلی را بیپاسخ گذاشتهاند، بررسی کنیم. ترامپ بهصورت علنی و همچنین در نامهای به رهبر ایران، آقای خامنهای، تهدید کرده که در صورت نرسیدن به توافق، به تأسیسات هستهای ایران حمله نظامی خواهد کرد. با این حال، ایران دلایل خوبی برای تردید در این تهدیدها دارد.
اول از همه، ترامپ چهارمین رئیسجمهور در ۲۵ سال گذشته است که تهدید به استفاده از زور کرده است اما در عمل مسیر مصالحه را پیش گرفته و به این ترتیب، به ایران اجازه داده است تا برنامه هستهای و موشکی خود را توسعه دهد. بنابراین، رهبران ایران ممکن است به این نتیجه برسند که آمریکا -صرف نظر از اینکه کدام حزب در قدرت باشد- تمایلی به درگیری نظامی ندارد.
علاوه بر این، ترامپ هفتهها پیش تهدید کرده بود که اگر حماس تمام گروگانهای پس از ۷ اکتبر را آزاد نکند، «جهنم به پا خواهد شد». اما در عمل، هیچ اقدام نظامی انجام نداد. حال، با توجه به پیامدهای بسیار جدیتر هرگونه اقدام نظامی علیه ایران، چرا تهران باید باور کند که ترامپ واقعاً قصد اقدام دارد؟
از سوی دیگر، آمریکا حتی در موضعگیریهای مذاکراتی خود نیز قاطع به نظر نمیرسد. نماینده ویژه ترامپ در خاورمیانه، استیو ویتکاف، اخیراً گفته بود که رئیسجمهور ممکن است به ایران اجازه ادامه غنیسازی اورانیوم را در سطح پایین بدهد. این موضوع، باعث نگرانی برخی منتقدان شد که معتقد بودند ترامپ به دنبال توافقی شبیه توافق جنجالی سال ۲۰۱۵ (برجام) است؛ توافقی که او خودش در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد. پس از این انتقادها، دولت آمریکا موضع سختگیرانهتری اتخاذ کرد و وزیر امور خارجه، مارکو روبیو، اعلام کرد که ایران تنها در صورت استفاده از سوخت هستهای وارداتی، میتواند برنامهای هستهای با اهداف صرفاً غیرنظامی داشته باشد.
بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، این شورا فقط تا ماه اکتبر فرصت دارد تا در مورد بازگرداندن تحریمها علیه ایران به دلیل نقض توافق سال ۲۰۱۵ تصمیمگیری کند. اگرچه هر یک از طرفهای توافق (پنج عضو دائم شورای امنیت بهعلاوه آلمان) میتوانند مکانیسم ماشه را فعال کنند، اما خروج آمریکا از این توافق باعث شده تا قدرت واشنگتن در فعالسازی این مکانیسم مورد تردید قرار گیرد. بنابراین، آمریکا ممکن است مجبور باشد بریتانیا، فرانسه یا آلمان را متقاعد کند که این کار را انجام دهند.
مشکل اینجاست که روابط میان آمریکا و اروپا در دوران ترامپ، به دلیل اعمال تعرفههای گمرکی، تلاش ترامپ برای تحمیل توافق صلحی نزدیک به مواضع روسیه در اوکراین، و بیاحترامیهایش به اتحاد غربی، دچار تنش شده است. اکنون که ایران درخواست دیدار با کشورهای اروپایی را پیش از ادامه گفتوگوها با آمریکا مطرح کرده، ممکن است هدفش این باشد که سیاست ایران را به عامل جدایی بین آمریکا و متحدان اروپاییاش تبدیل کند.
همه این عوامل باعث شدهاند که مذاکرهکنندگان آمریکایی در موضع ضعف قرار بگیرند و در مقابل، ایران انگیزه زیادی داشته باشد که مذاکرات را تا رسیدن به ماه اکتبر به درازا بکشاند.
در حال حاضر، ترامپ با چالشهای متعددی روبهروست؛ محبوبیت او در حال سقوط است، اعتماد عمومی کاهش یافته، و خطر رکود اقتصادی افزایش یافته است. این مشکلات ممکن است تمایل او را برای ادامه مذاکرات افزایش دهد، به امید آنکه تا اکتبر توافقی (حتی با کیفیتی ضعیف) حاصل کند تا آن را بهعنوان یک پیروزی در سیاست خارجی معرفی کرده و جایگاه خود را در داخل کشور تقویت نماید.
در عین حال، ایران نیز با مشکلات داخلی جدی مواجه است. بخشی از این بحران ناشی از تحریمهای آمریکاست که باعث فروپاشی اقتصادی شده است. ارزش پول ملی ایران در حال سقوط است، نرخ تورم به حدود ۴۰ درصد رسیده، کمبود انرژی و آب بیشتر شده، فقر افزایش یافته، و چشمانداز شغلی برای نسل جوان بسیار ضعیف است. هفته گذشته انفجار مهیبی در بندر تجاری بندرعباس رخ داد که دستکم ۷۰ کشته و بیش از ۱۰۰۰ مجروح برجای گذاشت و خشم عمومی را علیه حکومت بیشتر کرد.
در این شرایط، اگر آمریکا به دنبال توافقی با ایران است، باید دو کار مهم را انجام دهد: اول، زمانبندی تحریمها را به دقت در نظر بگیرد و دوم، از امضای توافقی که بیشتر به نفع جمهوری اسلامی باشد تا منافع ایالات متحده، خودداری کند.


نظر شما