twitter share facebook share ۱۴۰۴ خرداد ۲۶ 799
هیچ‌کس در سطوح عالی ایران نمی‌تواند مطمئن باشد که توسط اطلاعات اسرائیل شناسایی نشده و هدف قرار نخواهد گرفت. موضوع به ترسی بازمی‌گردد که این مسئله در دل آن‌ها می‌نشاند

عملیات «شیر برخاسته» اسرائیل علیه ایران که بامداد جمعه در خاورمیانه آغاز شد، گامی نوین در شیوه‌ای است که دولت‌های دموکراتیک می‌توانند برای اجرای حملات پیش‌دستانه علیه دشمنان هم‌تراز، برنامه‌ریزی و اقدام کنند.

با بهره‌گیری از سال‌ها فعالیت اطلاعاتی دقیق و توانمندی نیروهای عملیات ویژه، اسرائیل توانست عنصر غافلگیری استراتژیک را حفظ کرده و ضربه‌ای سهمگین به برنامه هسته‌ای و رهبری نظامی ایران وارد کند. این عملیات حاوی درس‌های مهمی برای برنامه‌ریزان نظامی غرب است که با چالش‌های مشابه در برابر رقبای قدرتمند، مسلح به سامانه‌های دفاع هوایی پیشرفته، آرمان‌های هسته‌ای و کنترل تمام‌عیار سیاسی مواجه‌اند.

البته باید توجه داشت که حمله اسرائیل تحت شرایط نسبتاً مساعدی رخ داد—از جمله دفاع هوایی آسیب‌دیده، خنثی‌سازی نیابتی‌ها و فقدان بازدارندگی هسته‌ای از سوی ایران—که مقایسه‌ی آن با حملات احتمالی به رقبای واقعی آمریکا مانند روسیه یا چین را پیچیده می‌کند. با این‌حال، مفاهیم اصلی عملیات ارزش بررسی دارند، زیرا ارتش‌های غربی به دنبال راه‌های غیرمرسوم برای مقابله با تهدیدات نوظهور هستند.

کالبدشکافی یک غافلگیری

سازمان جاسوسی موساد، پیش از حملات جمعه، سلاح‌هایی را مخفیانه وارد ایران کرده و پایگاه‌هایی برای پرتاب پهپادهای انتحاری ایجاد کرده بود. همچنین، سامانه‌های تسلیحاتی دقیق در نزدیکی سامانه‌های دفاع هوایی ایران مستقر شده بودند. این آمادگی چندساله، زمینه‌ساز کارزاری هماهنگ شد که به گفته مقامات اسرائیلی، تاسیسات اصلی غنی‌سازی نطنز، دانشمندان هسته‌ای، رهبران نظامی و بخشی از برنامه موشکی ایران را با دقت هدف قرار داد.

این عملیات سه‌مرحله‌ای نشان‌دهنده برنامه‌ریزی پیشرفته‌ای است که باید مورد مطالعه دقیق سرویس‌های اطلاعاتی و نیروهای عملیات ویژه غرب قرار گیرد:

یگان‌های کماندویی موساد سامانه‌های تسلیحاتی هدایت‌شونده را در نزدیکی سامانه‌های دفاع هوایی ایران مستقر کردند که بلافاصله پیش از حمله نیروی هوایی اسرائیل فعال شدند و موجب فروپاشی دفاع هوایی در لحظه حیاتی شدند.

تجهیزات و مهمات ویژه‌ای در سراسر ایران کار گذاشته شده بود تا دامنه‌ای از حملات را پوشش دهد، که در نهایت به قطع رهبری نظامی ایران انجامید.

پایگاه‌های پهپادهای انتحاری در عمق خاک ایران ایجاد شد تا سامانه‌های موشکی تهاجمی ایران را در مناطق حساس هدف قرار دهند و امکان پاسخ فوری تهران را از بین ببرند.

قدرت مهمات از پیش مستقرشده

مهم‌ترین ویژگی عملیات «شیر برخاسته» اسرائیل، توانایی آن در دستیابی به غافلگیری تاکتیکی از طریق استقرار قبلی تسلیحات بود، نه صرفاً با تکیه بر حملات دوربرد یا نفوذ هوایی. به گفته منابع امنیتی اسرائیلی، نیروهای موساد پایگاه‌های پهپادی و موشکی را «در فضای باز و نه چندان دور از سامانه‌های دفاع هوایی ایران» برپا کرده بودند و از سکوی پرتاب‌های مستقر بر روی خودروها در نقاط مختلف کشور استفاده شد.

این رویکرد به بیش از ۲۰۰ هواپیمای اسرائیلی امکان داد تا بیش از ۳۳۰ مهمات را بر حدود ۱۰۰ هدف در مرحله اول حمله پرتاب کنند، آن‌هم در شرایطی که دفاع هوایی ایران به شدت تضعیف شده بود.

منطق راهبردی این عملیات با عملیات‌های ویژه موفق در دیگر منازعات شباهت دارد. همان‌گونه که پیش‌تر درباره جنگ اوکراین نوشتم، اصول بنیادین عملیات ویژه همچنان ثابت‌اند: «حفظ عنصر غافلگیری از طریق امنیت عملیاتی و فریب، هدف‌گیری دارایی‌های ارزشمند و دارای دفاع ضعیف در پشت خطوط دشمن، و ایجاد اثر روانی بسیار فراتر از خسارات فیزیکی.» راهبرد استقرار قبلی تسلیحات توسط اسرائیل، هر سه این اصول را به‌طور همزمان محقق ساخت.

قطع سر فرماندهی از طریق هم‌افزایی اطلاعاتی

در این عملیات، سران نظامی ایران، از جمله فرمانده کل سپاه پاسداران حسین سلامی، رئیس ستاد کل محمدحسین باقری، فرمانده فوریت‌های نظامی غلام رشید، و چندین دانشمند هسته‌ای هدف قرار گرفته و کشته شدند. این حمله یکی از موفق‌ترین عملیات‌های قطع سر رهبری نظامی در جنگ‌های مدرن محسوب می‌شود و نشان می‌دهد که چگونه آمادگی اطلاعاتی می‌تواند امکان هدف‌گیری دقیق ساختار فرماندهی دشمن را فراهم آورد.

روش هدف‌گیری این افراد حاصل سال‌ها جمع‌آوری اطلاعات دقیق از سوی اسرائیل بود—از جمله پرونده‌های اطلاعاتی جامع از مقامات ارشد دفاعی و دانشمندان هسته‌ای ایران—که زمینه‌ساز ترورهای هدفمند و در عین حال عملیات‌ گسترده برای بی‌اثر کردن آرایش موشکی ایران از طریق حملات هوایی و نفوذی شد. این رویکرد جامع که ترکیبی از اطلاعات انسانی، شنود فنی، و آماده‌سازی عملیاتی بود، الگویی کارآمد برای حملات آینده به دشمنان هم‌تراز محسوب می‌شود.

انهدام دفاع هوایی

یکی از جنبه‌های مهم عملیاتی، شیوه نوآورانه اسرائیل در سرکوب پدافند هوایی ایران بود. برخلاف رویکرد سنتی که به پرواز جنگنده‌ها و اجرای مأموریت‌های سرکوب دفاع هوایی متکی است، اسرائیل با استفاده از سامانه‌های از پیش مستقرشده حملات دقیقی را به‌طور همزمان به اهداف مشخص شلیک کرد و دقت قابل توجهی در نابودی این سامانه‌ها نشان داد.

این رویکرد موجب شد که هواپیماهای اسرائیلی در مراحل بعدی عملیات به برتری هوایی و آزادی عمل دست یابند. این روش نشان می‌دهد که عملیات ویژه می‌تواند شکاف‌هایی در شبکه‌های دفاع هوایی پیچیده ایجاد کند. در حالی که غرب به راه های مقابله با ورود چین به اقیانوس آرام غربی می‌نگرد، نیروهای عملیات ویژه می‌توانند از همین تاکتیک‌ها برای جلوگیری از محاصره تایوان، ژاپن یا فیلیپین توسط چین استفاده کنند.

عنصر غافلگیری استراتژیک

شاید شگفت‌انگیزترین نکته در این عملیات، دستیابی اسرائیل به غافلگیری استراتژیک در شرایطی بود که بسیاری انتظار اقدام اسرائیل را داشتند. طی روزهای پیش از حمله، گزارش‌های متعددی از آمادگی آمریکا و هشدارهای دیپلماتیک منتشر شده بود. با این حال، ایران برای این سطح از هماهنگی و گستردگی حمله آمادگی نداشت.

این مسئله نشان می‌دهد که غافلگیری در جنگ مدرن بیش از آن‌که به پنهان‌سازی نیت‌ها وابسته باشد، به پنهان‌سازی توانمندی‌ها و زمان‌بندی عملیات بستگی دارد. دوره‌ی آمادگی چندساله اسرائیل، امکان عملیات غافلگیرانه را حتی در شرایطی که نیت‌های استراتژیک علنی بودند، فراهم کرد. به گفته یکی از مقامات امنیتی اسرائیل، این مأموریت متکی بود بر «تفکر نوآورانه، برنامه‌ریزی جسورانه و استفاده دقیق و هدفمند از تکنولوژی‌های پیشرفته، نیروهای ویژه و مأمورانی که در قلب ایران فعالیت می‌کردند و از چشم سرویس‌های اطلاعاتی دور مانده بودند.»

این عملیات بار دیگر ارزش پیش‌دستی را مورد آزمون قرار داد. اگر پاسخ‌های ایران نتوانند ضربه‌ای مؤثر وارد کنند، حمله اسرائیل می‌تواند نمونه‌ای از پایان دادن به بحران به‌جای آغاز آن باشد. اسرائیل هم‌زمان برنامه هسته‌ای، توان موشکی و فرماندهی نظامی ایران را هدف قرار داد و توانمندی رژیم برای ادامه درگیری بلندمدت را کاهش داد.

نتیجه‌گیری

عملیات «شیر برخاسته» نمایانگر تکامل اصول عملیات ویژه مدرن است؛ اصولی که ریشه در جنگ جهانی دوم دارند و در طول دهه‌ها جنگ نامتقارن پالایش یافته‌اند. ترکیب آمادگی اطلاعاتی چندساله، استقرار قبلی تسلیحات و هدف‌گیری هماهنگ، نشان داد که چگونه کشورهای دموکراتیک می‌توانند در محیط‌های امنیتی به‌شدت رصدشده، علیه دشمنان هم‌تراز به غافلگیری استراتژیک دست یابند.

برای برنامه‌ریزان نظامی غرب، این عملیات الهام‌بخش و آموزنده است. البته برخلاف ایران، چین و روسیه دارای زرادخانه‌های هسته‌ای بزرگ و پایدار هستند که هرگونه حمله پیش‌دستانه یا ترور رهبری را با خطر تصاعد تنش همراه می‌سازد.

در شرایط افزایش تنش با رقبا، توانایی در دستیابی به غافلگیری استراتژیک از طریق آمادگی صبورانه، می‌تواند عاملی تعیین‌کننده در مدیریت یا حتی پیروزی در بحران‌ها باشد.

همان‌طور که جنگجویان یونانی در درون اسب تروا پنهان شدند تا در لحظه مناسب دروازه‌های تروا را در هم بشکنند، منطق عملیاتی امروز نیز همچنان بر همان اصول استوار است، با فناوری‌های پیشرفته اما هدفی مشابه: غافلگیری.

منبع: شورای آتلانتیک

 

چگونه موساد قطعات پهپاد را برای حمله از درون به ایران قاچاق کرد

در زمانی که جنگنده‌های پیشرفته اف-۳۵ اسرائیل به سوی تأسیسات هسته‌ای و مراکز رهبری نظامی ایران یورش بردند، تهدیدی ساده‌تر اما پیشرفته‌تر از نظر تاکتیکی، پیش‌تر از مرز عبور کرده بود تا راه را برای این حمله هموار کند.

بر اساس گفته‌های افراد آگاه از این عملیات، اسرائیل طی ماه‌ها قطعات صدها پهپاد چهارملخه مجهز به مواد منفجره را — از طریق چمدان‌ها، کامیون‌ها و کانتینرهای باری — به داخل ایران قاچاق کرده بود. همچنین مهماتی که از طریق سکوهای بدون سرنشین قابل شلیک بود، وارد کشور شده بود.

تیم‌های کوچک مسلح به این تجهیزات در نزدیکی سامانه‌های پدافند هوایی ایران و محل‌های پرتاب موشک مستقر شدند. به گفته یکی از منابع، همزمان با آغاز حمله هوایی اسرائیل، برخی از این تیم‌ها سامانه‌های دفاع هوایی ایران را هدف قرار دادند و برخی دیگر، پرتابگرهای موشک را زمانی که از پناهگاه‌ها خارج شده و در حال استقرار برای شلیک بودند، نابود کردند.

این عملیات می‌تواند توضیح دهد که چرا پاسخ ایران به حملات اسرائیل تاکنون محدود بوده است. همچنین نمونه‌ای از این واقعیت است که چگونه فناوری‌های ساده و در دسترس، میدان نبرد را متحول کرده و چالش‌های امنیتی جدید و خطرناکی برای دولت‌ها به وجود آورده‌اند.

این اقدام تنها چند هفته پس از آن صورت گرفت که اوکراین با استفاده از پهپادهایی که در سقف کانتینرها به داخل روسیه قاچاق کرده بود، ده‌ها هواپیمای جنگی روسیه را که در حملات به شهرهای اوکراین استفاده می‌شدند، منهدم کرد. این عملیات‌های اطلاعاتی نشان می‌دهند که چگونه مهاجمان با خلاقیت و پهپادهای کم‌هزینه از سامانه‌های پدافندی پیشرفته عبور کرده و اهداف مهم را به شکلی غیرقابل پیشگیری نابود می‌کنند.

عملیات موساد — سازمان جاسوسی اسرائیل — با هدف حذف تهدیدهای موجود برای هواپیماهای جنگی اسرائیل و انهدام موشک‌ها پیش از شلیک‌شان طراحی شده بود. به گفته یکی از منابع، تیم‌های زمینی اسرائیل توانستند ده‌ها موشک را پیش از پرتاب، در ساعات ابتدایی حمله نابود کنند. در همان روزهای آغازین، نیروی هوایی اسرائیل تمرکز زیادی بر پدافند هوایی و انبارهای موشکی ایران داشت.

به گفته سیما شاین، افسر ارشد پیشین اطلاعاتی موساد و رئیس فعلی برنامه ایران در اندیشکده «مطالعات امنیت ملی» در تل‌آویو، حملات به سامانه‌های پدافندی ایران بسیار مؤثر بود و به اسرائیل کمک کرد تا به‌سرعت سلطه هوایی خود را تثبیت کند. نیروی هوایی اسرائیل به‌طور جدی سامانه‌های دفاعی ایران را هدف قرار داد.

سخنگوی ارتش اسرائیل، افی دفیرین، روز شنبه اعلام کرد که نیروی هوایی اسرائیل شبانه با ۷۰ جنگنده، اهدافی را در تهران هدف قرار داده که بیش از دو ساعت در آسمان پایتخت ایران پرواز کردند.

او افزود: «این عمیق‌ترین نفوذ ما تا به حال در خاک ایران بوده است. ما آزادی عملیاتی هوایی ایجاد کردیم.»

روز شنبه، برخی از روزنامه‌های ایران از جمله نشریه وابسته به سپاه پاسداران، تسنیم، هشدارنامه‌ای از سوی نهادهای اطلاعاتی منتشر کردند که از مردم می‌خواست مراقب استفاده احتمالی اسرائیل از وانت‌ها و کامیون‌ها برای پرتاب پهپاد باشند.

اسرائیل، عملیات‌های اطلاعاتی گسترده‌ای را با عملیات‌های نظامی خود یکپارچه کرده است. سال گذشته، این کشور حملاتش به حزب‌الله لبنان را با عملیاتی آغاز کرد که موجب انفجار هزاران دستگاه بی‌سیم و پیجر در دست نیروهای حزب‌الله شد.

اسرائیل همچنین نشان داده که عواملش به‌شدت در ایران نفوذ کرده‌اند. تابستان گذشته، اسرائیل توانست رهبر حماس، اسماعیل هنیه، را با کارگذاری بمب در اتاق محافظت‌شده‌اش در مهمان‌سرای سپاه، و انفجار آن هنگام حضورش در مراسم تحلیف رئیس‌جمهور جدید ایران، ترور کند.

در کارزار فعلی، به گفته یکی از منابع آگاه، عملیات موساد در داخل ایران شامل شناسایی و شکار رهبران در تهران نیز بوده است.

پهپادها از دیرباز جزئی از عملیات‌های اسرائیل در داخل ایران بوده‌اند. در سال ۲۰۲۲، اسرائیل از پهپادهای انفجاری برای حمله به یک مرکز تولید پهپاد در شهر کرمانشاه استفاده کرد. یک سال بعد، با پهپادها یک کارخانه مهمات‌سازی در اصفهان را هدف قرار داد.

طبق گفته منابع، موساد چندین سال پیش مقدمات عملیات پهپادی کنونی را آغاز کرده بود. آن‌ها محل نگهداری موشک‌ها را شناسایی کرده بودند اما برای حمله به آن‌ها، نیاز به حضور فیزیکی نزدیک داشتند، چرا که فاصله جغرافیایی زیاد بین ایران و اسرائیل، اجرای حمله مستقیم را دشوار می‌کرد.

موساد با استفاده از مسیرهای تجاری و گاهی از طریق شرکت‌هایی که ناخواسته درگیر بودند، پهپادها را وارد ایران کرد. عوامل موساد در داخل ایران مهمات را جمع‌آوری و بین تیم‌ها توزیع می‌کردند. رهبران تیم‌ها در کشورهای ثالث آموزش دیدند و آن‌ها نیز اعضای تیم‌های محلی را آموزش دادند.

طبق گفته منابع، این تیم‌ها در زمان خروج موشک‌ها از انبار و آماده‌سازی برای شلیک، آن‌ها را هدف قرار می‌دادند. موساد می‌دانست که تعداد کامیون‌های حامل موشک‌ها چهار برابر کمتر از خود موشک‌هاست، و همین باعث ایجاد گلوگاه لجستیکی برای ایران شده بود.

یکی از منابع می‌گوید که این تیم‌ها ده‌ها کامیون حامل موشک را هدف قرار دادند و تا روز جمعه نیز در عمق خاک ایران فعال بودند.

شاین، رئیس پیشین میز ایران در موساد، می‌گوید این عملیات‌ها — و علنی‌سازی آن‌ها — تأثیر جانبی مهمی هم دارند: «هیچ‌کس در سطوح عالی ایران نمی‌تواند مطمئن باشد که توسط اطلاعات اسرائیل شناسایی نشده و هدف قرار نخواهد گرفت. موضوع فقط به خسارت نیست، بلکه به ترسی بازمی‌گردد که این اقدامات در دل آن‌ها می‌نشاند.»

منبع: وال استریت ژورنال


*برای مطالعه بیشتر در این زمینه رجوع کنید به:

قاچاق پهپادها به سلاحی قدرتمند در جنگ‌های نوین تبدیل شده است

چگونه موساد از اعماق خاک ایران دست به حمله زد؟


نظر شما