twitter share facebook share ۱۴۰۴ شهریور ۰۳ 684
سناریوی محتمل‌تر از دست رفتن کنترل مؤثر دولت بر کشور -در پی مهاجرت‌های گسترده و هرج‌ومرج داخلی، نه مستقیماً علیه نظام بلکه در رقابت بر سر آب، برق و دیگر ضروریات- باشد

چه چیزی می‌تواند حکومت ایران را سرنگون کند؟ سال‌ها تحریم نتوانسته این کار را انجام دهد. همچنان که سقوط آزاد اقتصاد، سرکوبِ منجر به اعتراضات زن، زندگی، آزادی در سال ۲۰۲۲ و شکست در جنگ با اسرائیل در ژوئن گذشته نیز چنین نتیجه‌ای به همراه نداشت. در هر یک از این موارد، جمهوری اسلامی تهدید را نه با حل مشکلات، بلکه با خشونت و سرکوب پس زده است. به این ترتیب مشکلات همچنان باقی مانده‌اند، اما نظام نیز همچنان پابرجاست.

اکنون کشور و حاکمانش با بحران زیست‌محیطی بسیار شدیدی روبه‌رو هستند که قریب به یقین به آشوب‌های اقتصادی و اجتماعی منجر خواهد شد؛ آشوب‌هایی چنان عمیق که به آسانی با سیاست همیشگی تیراندازی و زندانی کردن قابل مهار نخواهد بود. به این ترتیب می‌توان به راحتی تصور کرد که ایران نخستین کشوری در تاریخ شود که تغییرات اقلیمی به سقوط حکومت آن بینجامد.

در قلب این بحران، خشکسالی‌ای قرار دارد که پنج سال بی‌وقفه ادامه یافته است؛ بارش‌ها تقریباً ۴۰ درصد کمتر از میانگین بلندمدت بوده است. این خشکسالی طولانی، دریاچه‌ها و رودخانه‌ها را خشک کرده و روند تخلیه سفره‌های آب زیرزمینی را، که پیش‌تر هم بیش از حد بهره‌برداری می‌شدند، شتاب بخشیده است. دریاچه ارومیه ــ بزرگ‌ترین دریاچه خاورمیانه ــ سه چهارم آب خود را از دست داده و ممکن است امسال به‌طور کامل خشک شود.

در تابستان امسال، خشکسالی با موج گرمای شدید و بی سابقه ای همراه شد که شرایط را به‌مراتب وخیم‌تر کرد. گرمایی که هم ذخایر آب را بیش از پیش کاهش داد و هم تقاضا برای آب را افزایش.

اگر شما یک ایرانی باشید که از کشاورزی امرار معاش می‌کنید یا در استانی دورافتاده زندگی می‌کنید که از سوی دولت مرکزی نادیده گرفته شده است، آثار خشکسالی مدتی است که زندگی شما را تحت تأثیر قرار داده است. در بسیاری از نقاط کشور، چاه‌های عمیقی که در جست‌وجوی ناامیدانه آب حفر شده‌اند، امروز چیزی جز غبار بیرون نمی‌دهند. با ناپدید شدن آب‌های زیرزمینی، زمین در حال فرونشست است. محصولات کشاورزی از بین می‌روند و روستاها رها می‌شوند. هر از گاهی، خشم و ناامیدی مردم به عرصه خیابان‌ها کشیده می شود.

اما تابستان امسال، تهران نیز اثرات خشکسالی را احساس کرد. خشکسالی در تهران، از نظر سیاسی تهدید بسیار بزرگ‌تری است تا خشکسالی در نقاط دورافتاده و فراموش‌شده‌ای چون بلوچستان. در پی کاهش شدید سطح دو سد آب تهران، شرکت آب، ماه گذشته فشار آب را آن‌قدر پایین آورد که دیگر به طبقات بالاتر از دوم ساختمان‌ها نمی‌رسد. خانواده‌هایی که استطاعت دارند به مخازن خصوصی متوسل شده اند و دیگران از سطل استفاده می‌کنند.

مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران، هشدار داد: «در تهران، اگر نتوانیم مدیریت کنیم و مردم در کنترل مصرف همکاری نکنند، تا شهریور یا مهر آبی در سدها نخواهد ماند.» او طرح دولت برای اعلام تعطیلی چهارشنبه‌ها به منظور صرفه‌جویی در مصرف آب را لغو کرد و اذعان داشت این تنها یک مُسکّن موقت است؛ سپس راهکار دیگری ارائه داد: قطع ۱۲ ساعته آب خانوارهایی که مصرف بسیار بالایی دارند.

خشکسالی‌ها می‌آیند و می‌روند؛ اما در این مورد، شاید به این زودی‌ها نرود. دلیلش آن است که تغییرات اقلیمی در بروز خشکسالی نقش پررنگی ایفا کرده و تغییرات اقلیمی ماندنی است. ایران کشوریست گرم و خشک و در میان آسیب‌پذیرترین کشورهای خاورمیانه در برابر تغییرات اقلیمی. از دهه ۱۹۶۰ میانگین دمای ایران ۲ درجه سانتی‌گراد افزایش یافته است. در دهه‌های آینده، پیش‌بینی می‌شود میانگین دما ۲.۶ درجه دیگر بالا برود و بارش‌ها ۳۵ درصد کاهش یابد.

مافیای آب

آیا دولت می‌تواند کاری برای معکوس کردن یا دست‌کم کاهش این روند انجام دهد؟ در جهان، حتی بهترین دولت‌ها هم کارنامه‌ای متزلزل داشته‌اند و هیچ‌کدام به اهدافی که بتواند دمای رو به افزایش را تثبیت کند نزدیک نشده‌اند. در ایران، چشم‌انداز از این هم ناامیدکننده‌تر است: جمهوری اسلامی نه‌تنها سال ها هشدار  درباره فاجعه زیست‌محیطی پیش‌ِرو را نادیده گرفت، بلکه خودش بزرگ‌ترین عامل آن بوده است.

در ایران گروه های قدرتمندی هستند که منافع شان در گرو نابودی محیط زیست است و حاضر به عقب‌نشینی هم نیستند. تهران همان‌طور که به برنامه هسته‌ای خود می‌بالد، به شمار عظیم سدهایی که ساخته نیز افتخار می‌کند. اما این سدها و پروژه‌های عظیم انتقال آب، ویرانی زیست‌محیطی بزرگی به بار آورده‌اند: کیفیت آب رودخانه‌ها بسیار افت کرده، سفره‌های آب زیرزمینی تخلیه شده، دریاچه‌ها خشک و تالاب‌ها نابود شده‌اند.

هیچ‌کدام از این‌ها برای «مافیای آب» در ایران ــ شبکه‌ای از افراد نزدیک به نظام، بسیاری وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ــ اهمیتی ندارد. آن‌ها همچنان به ساخت سد ادامه می‌دهند، نه چون از نظر اقتصادی توجیه دارد، بلکه چون این پروژه‌های عظیم، ساده‌ترین راه کسب ثروت های بادآورده و منافع نامشروع است، بی‌آنکه نگران نظارت بیرونی باشند.

سد گتوند علیا که در سال ۲۰۱۲ تکمیل شد، نمونه‌ای تمام‌عیار از این الگوی ویرانگر است. این سد از دیدگاه مهندسی اساساً معیوب بود، چون بر روی گنبدهای نمکی ساخته شد. هزینه ساخت آن بی‌هیچ توضیحی بیش از دو برابر شد و به ۳.۳ میلیارد دلار رسید. در نهایت، سد، شوری رود کارون را آن‌قدر افزایش داد که آب آن دیگر نه قابل شرب بود و نه برای کشاورزی مفید. از آنجا که تخریب سد یا نمک‌زدایی از آب آن بسیار پرهزینه است، سد و خسارتش همچنان پابرجا باقی مانده‌اند.

پیام نتانیاهو به ایرانیان

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، بحران زیست‌محیطی ایران را به فهرست تازه‌ترین ابزارهای خود برای «تغییر نظام» افزوده است. او هفته گذشته در پیامی ویدئویی خطاب به مردم ایران گفت: «در این گرمای سوزان تابستانی، حتی آب خنک و پاکیزه برای فرزندانتان ندارید... زندگی کردن به این شکل، نه برای شما عادلانه است و نه برای فرزندانتان.»

او افزود: «به‌محض آنکه کشورتان آزاد شود، برترین کارشناسان آب اسرائیل به هر شهر ایران خواهند آمد و پیشرفته‌ترین فناوری‌ها و دانش را به همراه خواهند آورد.»

بعید است پیام او نقشی در برانگیختن انقلاب در ایران داشته باشد. اما آینده‌پژوهان هشدار داده‌اند که تغییرات اقلیمی در سراسر جهان منجر به مهاجرت‌های گسترده، جنگ‌ها، آشوب‌های سیاسی و رقابت‌های شدید بر سر منابع خواهد شد. با توجه به شدت مشکل کنونی ایران و ناتوانی حکومت در مواجهه با آن، ایران به‌اندازه هر کشور دیگری می‌تواند نامزد وقوع تغییر نظام در آینده نزدیک باشد.

ایران به سمت کشوری شکست‌خورده؟

تصور چگونگی وقوع این روند البته حدس و گمان است. شاید دوباره اعتراضات گسترده‌ای شعله‌ور شود، اما سناریوی محتمل‌تر از دست رفتن کنترل مؤثر دولت بر کشور -در پی مهاجرت‌های گسترده و هرج‌ومرج داخلی، نه مستقیماً علیه نظام بلکه در رقابت بر سر آب، برق و دیگر ضروریات- باشد. اگر چنین شود، ابزار سرکوب همیشگی حکومت، شاید کارساز نباشد و ایران به یک «کشور شکست‌خورده» تبدیل گردد.

منبع: هاآرتص

برای مطالعه بیشتر در این زمینه رجوع کنید به:

بحران نارضایتی و ناکارآمدی در بلوچستان ایران

دیگر آبی از شیرها نمی چکد

نظر شما