شیعیان لبنان، همچون سایر هم میهنانشان قبول دارند که سیستم سیاسی فعلی کارایی لازم را ندارد و نیاز به تحولی اساسی در ساختار قدرت است، ولی با این وجود خواهان کناره گیری حزب الله از صحنهی قدرت نیستند.
جوانان در نزدیکی غروب آفتاب، در امتداد جادههای منتهی به محلهی شیعهنشینی که غالبا از طبقه کارگر جامعه هستند، تجمع کرده و خیابانها را با موانع فلزی مسدود میکنند. از زمان انفجار اخیر در بندر بیروت، این شهر به صحنهای برای اعتراضات ضددولتی شبانه مبدل شده است. معترضین می خواهند سیستم سیاسی فرقهای لبنان را از بین ببرند؛ آنها سیاستمداران حاضر را افرادی بیکفایت و فاسد میدانند که سهلانگاریشان، به این انفجار خونین انجامید و باعث کشته شدن حداقل 171 نفر و زخمی شدن هزاران نفر شد. اما جوانان این محله ی بیروت، اعتراضات را تهدیدی میدانند که میتواند شیعیان و به ویژه حزب الله را از قدرت و امتیازاتی که در سالهای اخیر بدست آورده اند، محروم کند. لذا، تجمع و ایجاد مانع توسط آنان نه برای حمایت از اعتراضات که برای جلوگیری از نزدیک شدن معترضان خشمگین به محل است.
ابراهیم ابومحمد، یکی از افراد حاضر که موافقت کرد با روزنامهنگار ما صحبت کند، در این باره گفت: «ما باید از خود محافظت کنیم. تضعیف رهبران شیعه خط قرمز ماست.»
ابومحمد که یکی از هواداران حزب الله است، عکسی را در موبایل خود به ما نشان داد که در آن معترضان، در شهر چوبه دار به پا کرده و ماکت های حسن نصرالله دبیرکل حزب الله و نبیه بری رئیس مجلس و رهبر حزب امل –حزب متحد حزب الله- را به دار می کشند. به گفته ابومحمد «آنها فقط برای شیعیان چوبه دار به پا می کنند؛ نه برای هیچ حزب و گروه دیگر، فقط برای شیعیان» اما سخن ابومحمد درست نبود؛ چوبه دار سومی وجود داشت که تصویرش در موبایل وی وجود نداشت و برای میشل عون رئیس جمهور مسیحی لبنان برپا شده بود.
این صحنه، به طور خلاصه، مشکل لبنان را شرح میدهد. اکثر لبنانی ها قبول دارند که سیستم حکومتی حزبی، که در آن 18 فرقه مذهبی قدرت را بین خود تقسیم میکنند، ریشه ناکارآمدی و فساد نظام است. بسیاری بر این باورند که شیوهی جدیدی باید جایگزین شود؛ اما هیچ کس نمی خواهد که حزب متبوعش از عرصه رقابت پای پس بکشد و این مسئله در مورد احزاب شیعه نیز صادق است.
عکسی که در موبایل ابومحمد وجود داشت، نشان میدهد که هر گروهی منابع اطلاعاتی و ابزار تبلیغی خاص خود را دارد.
محله خندق الغمیق در مرکز شهر بیروت، محله ای کوچک است و اکثر مردم با اسکوتر در آن رفت و آمد می کنند. از نشانه های ضعف عملکرد دولت انباشت زباله است که در این محل نیز همچون سایر محله های شهر دیده می شود. اکثر خانمهای محل، با حجاب هستند، اما آزادانه در خیابان قدم میزنند. شبها، مردان برای هواخوری از آپارتمانهای گرم بیرون آمده و در خیابان دور هم جمع می شوند. تصاویر آقای نصرالله همه جا به چشم می خورد. البته، گاه در این تصاویر، رهبران دیگری همچون نبیه بری و سرلشکر قاسم سلیمانی –که تصویرش یادآور حمایت ایران از حزب الله است- نیز حضور دارند. این محله حدود یک مایل از بندری که انفجار در آن رخ داده است، فاصله دارد؛ لذا، آثار انفجار از جمله شکسته شدن پنجرهها، ترک دیوارها و زخمی شدن بیش از 70 نفر در این محله به چشم می خورد.
مردم این محله نیز اگرچه همانند سایر هممیهنانشان از دولت عصبانی هستند، اما میترسند که پیوستن به این اعتراضات، به مقام و موقعیت رهبران حزب الله و امل صدمه وارد کند و برای بسیاری از آنان، حمله به حزب الله، حمله به آنها است. محمدعلی جونیه که در محل مغازه بقالی دارد، از جمله افرادی است که در ابتدای گفتگو با ما به نظر می رسید به خاطر انفجار خشمگین است و از روی کار آمدن دولتی جدید استقبال می کند، اما پس از چندی گفت که «اهمیت ندارد چه اتفاقی بیافتد؛ من در کنار فرقه ام خواهم ماند». وقتی به او گفتیم که این رفتار متناقض است، ما را تصدیق کرد ولی افزود «این کار را خواهم کرد زیرا لبنان کشور فرقه ها است؛ اگر در کشور دیگری زندگی می کردم، شهروند متفاوتی بودم و به گونه ای دیگر رفتار می نمودم».
پس از جنگ داخلی لبنان، بنا براین گذاشته شد که رئیس جمهوری از میان مسیحیان مارونی، نخست وزیر از مسلمانان سنی و سخنگوی پارلمان از میان مسلمانان شیعه انتخاب شود. همین تقسیمات فرقه ای سبب فساد و کاهش مسئولیتپذیری، عدم کارایی نظام و تمرکز قدرت در دست افرادی معدود شده است که بقای خود را در تقویت منافع فرقه خود و متحدانشان می بینند.
اکنون، دولت به قدری ضعیف است که مردم به ناچار امنیت خیابان های خود را توسط حزب و فرقه ی خود تأمین میکنند، همین امر موجب شده است که احساس هویت ملی در مردم شکل نگیرد. احزاب برای هواداران خود، شغل، خدمات اجتماعی و حمایت فراهم می کنند و در عوض از آنان وفاداری میخواهند.
محمد خریس یکی از مردان میانسال محله خندق به ما گفت: «ما به سمت فدرالیسم حرکت می کنیم» وی در مورد کنارهگیری برخی سران و آینده نامشخصی که اکنون این کشور با آن روبرو است، اظهار نگرانی کرد. حسنین پسر 31 ساله وی نیز به ما گفت: «من با حزب الله، جنگها و پیروزیها و پول آن بزرگ شدم. چه کس دیگری میتواند این حس اطمینان و اعتماد به نفس را به من بدهد؟ اصلا از کجا معلوم، بعد از آنکه به سراغ حزب الله و سلاح این گروه آمدند، به سراغ من نیایند؟»
از نظر تاريخي، شيعيان لبنان جمعیتی محروم بودند که دولت توجهی به آنها نمی کرد و آنان را در حاشیه قرار می داد. این حزب الله بود که فصل جدیدی پیش روی شیعیان این کشور گشود و با ارائهی شبکه گستردهای از خدمات اجتماعی، از جمله بیمارستانها، مدارس و برنامه هایی برای جوانان، توانست حمایت و وفاداری جامعه را به دست آورد.
به علاوه، برخلاف جنگهایی که کشورهای عربی علیه اسرائیل انجام دادند، حزب الله در جنگ با اسرائیل پیروز گشت و موفق شد در سال 2000 اسرائیلیها را از جنوب لبنان بیرون براند که این امر مایهی مباهات این حزب و همه شیعیان لبنان است. اکنون حزب الله، علیرغم آنکه ایالات متحده و سایر کشورها آن را یک سازمان تروریستی معرفی کرده اند، قدرت را به عنوان حزبی شیعه در دست گرفته است و این جایگاهی است که در دهههای قبل برای شیعیان لبنان غیرقابل تصور بود. شیعیان لبنان، این جایگاه را مرهون حزبالله هستند.
مترجم: ط. مکارمی
messages.comments