twitter share facebook share ۱۴۰۰ بهمن ۰۳ 999

چند روز از حمله حوثی‌ها به امارات می‌گذرد و هنوز برخی از جنبه‌های این حادثه برای ما نامعلوم است. البته وقتی ایران پاییز 2019 به تأسیسات نفتی سعودی در بقیق و خوریص حمله کرد نیز، چند هفته طول کشید تا بفهمیم چه کسی واقعا پشت این حملات بوده؟ از کدام نقطه حمله صورت گرفته؟ از چه سلاحی استفاده شده؟ این سلاح‌ها چگونه عمل کرده؟ و چرا سیستم دفاع هوایی و دفاع موشکی عربستان نتوانسته واکنش نشان دهد؟

در رابطه با حمله اخیر به امارات، ما می‌دانیم که حوثی‌ها رسما مسئولیت حمله را به عهده گرفتند و برخلاف سپتامبر 2019 که همین ادعا را مطرح کردند (درحالی که ایرانیان بودند که از خاک خود با موشک و پهپاد به سعودی حمله کردند) این بار دروغ نمی‌گویند.

دلیل اصلی‌ای که معتقدیم حوثی‌ها این بار راست می‌گویند، این است که انها به خاطر پیشروی شریکان یمنی امارات (معروف به گردان غول‌ها) تحت فشار قرار دارند و فکر کرده‌اند که بهترین راه این است تا پیامی روشن به ابوظبی بفرستند.

بنابراین می‌دانیم که این حمله را احتمالا حوثی‌ها ترتیب داده‌اند، ولی در عین حال نمی‌توانیم تأیید کنیم که ایران در آن دستی نداشته است؛ به ویژه که حوثی‌ها نمی‌توانستند بدون سلاح‌‌های اعطایی توسط ایران این حمله را انجام دهند. ممکن است که حوثی‌ها ترفندهای ساخت پهپاد را از ایرانی‌ها یا حزب‌الله لبنان آموخته باشند اما قطعا توان تولید موشک‌های بالستیک را ندارند.

بنابراین سؤال اصلی‌ای که ما اکنون با ان روبرو هستیم، این است که ایرانیان تا چه حد در این حمله نقش داشته‌اند؟

بیایید سه سناریوی احتمالی را بررسی کنیم:

سناریوی اول این است که حوثی‌ها این حمله را با همراهی کامل و مشارکت عملیاتی ایران انجام دادند. اگر اینگونه باشد (که بعید هم نیست زیرا به گفته اماراتی‌ها در این حمله نه تنها از پهپاد که از موشک‌های کروز و بالستیک نیز استفاده شده است و استفاده از این سلاح‌ها نیاز به اجازه ایران دارد) این سؤال مطرح می‌شود که هدف ایران از این حمله چه بوده؟ و چه انگیزه و محاسبه‌ای پشت آن وجود داشته است؟

ایران دو سال پیش در واکنش به کارزار فشار حداکثری ترامپ، به عربستان حمله کرد در حالی که آن کارزار هیچ ارتباطی با سعودی نداشت. آیا احتمال دارد تهران که هم اینک درحال مذاکره با واشنگتن است، بخواهد از نیروی نظامی علیه شریکان آسیب‌پذیرتر آمریکا و این بار امارات استفاده نماید؟ آیا ایرانیان در افق پیش رو تحریم‌های بیشتری را از سوی آمریکا می‌بینند و تلاش می‌کنند تا جلوی این اتفاق را بگیرند؟ آیا این حمله در راستای کارزار ارعاب/چانه‌زنی ایران در منطقه است چنانکه هفته پیش دیدیم چند موشک به سمت سفارت آمریکا و سایر نقاط منطقه سبز در عراق پرتاب شد.

اگر این سناریو بوده، نشان دهنده این است که گفتگوهای بین امارات و ایران که چند هفته پیش آغاز شد و در این راستا دسامبر 2021 طحنون بن زاید مشاور امنیت ملی امارات برای مقابله با این حملات و کاهش تنش‌های فیمابین به تهران سفر کرد، اثربخش نبوده است. در این سفر طحنون نه با مقامات دون پایه که با ابراهیم رئیسی و علی شمخانی مقام ارشد امنیتی ایران دیدار نمود و به احتمال زیاد یمن هم در محور گفتگوها قرار داشت.

بر اساس سناریوی دوم، ایران از قصد حوثی‌ها برای حمله به امارات اگاه بود و این ایده را دوست نداشت، ولی جلوی آن را نگرفت و صرفا با کنترل این عملیات، محدودیت‌هایی را در انجام این حمله پیش روی حوثی‌ها قرار داد.

چنین سناریویی در جنگ 2006 بین اسرائیل و حزب‌الله نیز اتفاق افتاد. آن زمان گفته شد که ایران به شیعیان حزب‌الله دستور داده تا به منظور جلوگیری از تشدید تنش و پاسخ احتمالی اسرائیل علیه ایران، به کارخانه‌های پتروشیمی اسرائیل در هیفا (که در تیررس موشک‌های حزب‌الله بودند) حمله نکنند. در حمله اخیر نیز ایران نگران واکنش امارات به خود نبود؛ ضمن اینکه نمی‌خواست تنش منطقه‌ای افزایش پیدا کرده و پای آمریکا و اسرائیل به میدان کشیده شود و در عین حال روابط راه بردی خود را با امارات حفظ کند.

سناریوی سوم این است که حوثی‌ها خود این حمله را برنامه‌ریزی کرده و بدون مشورت با ایران انجام دادند. اگر اینگونه باشد به این معنی است که ایرانیان هیچ کنترلی بر چگونگی استفاده حوثی‌ها از سلاح‌هایی که از آن کشور می‌گیرند ندارند. همچنین این تئوری که اقدامات نظامی حوثی‌ها تحت نظارت و هدایت ایران صورت می‌گیرد با این سناریو به چالش کشیده می‌شود.

اینکه ایران قدرت و نفوذی برحوثی‌ها ندارد، مشکل بزرگی برای عربستان، آمریکا، امارات و سازمان ملل است. این امر بدان معنا است که آینده جنگ یمن و روند سیاسی صلح، صرفا بسته به میل حوثی‌ها است و ایران در آن نقشی ندارد. باتوجه به بلندپروازی‌های غیرمعقول حوثی‌ها و اشتیاقی که سعودی‌ها برای آتش‌بس و پایان دادن به این جنگ داشته‌اند، اگر یک طرف جلوی پیشرفت سیاسی مذاکرات و روند صلح را گرفته، آن حوثی‌ها هستند نه عربستان.

البته در چنین شرایطی اگر ایرانی‌ها نگران پیامد رفتارهای حوثی‌ها در قبال عربستان و امارات بودند، انتقال سلاح به این گروه را متوقف می‌کردند؛ اما این کار را نکردند زیرا حضور فیزیکی خود را در تنگه استراتژیک باب‌المندب ارزشمند می‌دانند و برای این منظور، اگر مجبور باشند زیاده‌خواهی‌های حوثی‌ها را تحمل کنند، این کار را خواهند کرد. به همان اندازه که حوثی‌ها به ایران نیاز دارند، ایرانی‌ها نیز به حوثی‌ها نیازمندند.

اما ایرانی‌ها هم می‌دانند که سازش ناپذیری حوثی‌ها ممکن است باعث شود که یکی از کشورهای عربستان، امارات و امریکا یا هر سه‌ی انها، پاسخی ویرانگر به این گروه دهند و اگر این اتفاق بیافتد، ایران جزء بازندگان بزرگ این منازعه خواهد بود زیرا هیچ گروه دیگری در یمن ندارد که با این کشور همکاری کند.

کوتاه سخن اینکه حمله اخیر به امارات سؤالات زیادی در مورد میزان دخالت ایران در جنگ یمن و ماهیت ارتباط این کشور با حوثی‌ها ایجاد کرده است؛ سؤالاتی که ما پاسخ دقیقی برای آن نداریم.

*منبع: مؤسسه خاورمیانه

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما