اخیرا نواری از نشست محرمانه نوری مالکی و فعالان سیاسی شیعه در عراق منتشر شده است که در آن مالکی تهدیداتی را علیه صدر مطرح میکند و پیشنهاداتی میدهد که شبیه به انجام کودتایی سیاسی است. در این نشست همچنین صدر و گروهش به قتل و آدمربایی متهم میشوند و ادعا میشود که صدر طبق نقشه بریتانیا، میخواهد با کمک مسعود بارزانی، شیعیان را از صحنه قدرت عراق کنار زده و قدرت را به سنیها واگذار کند. این فایل صوتی در اختیار قوه قضائیه قرار گرفته تا صحت آن را تأیید کند.
در این نوار شنیده میشود که مالکی میگوید: «عراق در آستانه جنگی ویرانگر است که هیچکس از ان سالم بیرون نخواهد آمد، مگر اینکه پروژه مقتدی صدر، مسعود بارزانی و محمد الحلبوسی شکست بخورد....اگر لازم باشد من به نجف حمله میکنم». در این نوار همچنین شنیده میشود که مالکی جنگندههایی را آماده کرده است تا در صورت لزوم علیه رقیبان سیاسیاش استفاده کند. فعالان سیاسی که صدایشان در این فایل صوتی وجود دارد، به مالکی قول میدهند هزاران مبارز را تحت فرمان او بگذارند تا هر اقدامی را علیه هرکس لازم میداند –از جمله برخی از متحدانش در چارچوب هماهنگی که مالکی آنها را متهم میکند که خود را به محمد الحلبوسی فروختهاند- انجام دهد. در فایل صوتی مالکی به جوانانی که با آنها صحبت میکرد، قول میدهد که دیداری بین این جوانان با ایرانیها ترتیب دهد تا ایران آنها را از نظر مالی و معنوی حمایت کرده و برای جنگ آماده کند.
صدر در توئیتی به این فایل صوتی واکنش نشان داد و از متحدان سیاسی مالکی خواست که او را کنار گذاشته و از او بخواهند عرصه سیاست را به طور کامل ترک کند. این پاسخ، آخرین فصل از تقابل سیاسی بین این دو سیاستمدار قدرتمند در عراق است و نشان میدهد که جنگ قدرت در این کشور وارد مرحله جدیدی شده است. ادعای صحت این فایل، دارای پیامدهای مهمی است و میتواند به انزوای سیاسی مالکی که یکی از مهمترین بازیگران سیاسی عراق در دو دهه گذشته است، بینجامد. این امر باعث تحول بزرگی در حزب مالکی (حزبالدعوه) میشود که یکی از بزرگترین و قدیمیترین احزاب شیعه عراق است. این درگیری همچنین میتواند راه را برای ظهور اسلامگرایی شیعه ملیمحور در صحنه سیاست عراق باز کند.
صدر این توئیت را سه روز بعد از راهپیمایی میلیونی نیروهایش در نماز جمعه 15 ژوئیه زد. این راهپیمایی متضمن یک پیام بود؛ اینکه صدریها گرچه داوطلبانه کرسیهای پارلمان را واگذار کردند، ولی هروقت بخواهند میتوانند مردم را به خیابانها بکشانند و اوضاع را به نفع خود عوض کنند. به نظر میرسد که گروههای حاضر در چارچوب هماهنگی یا دست کم برخی از آنها، این پیام را نادیده گرفتند.
این نوار صوتی که مالکی صحت آن را رد کرده، حاوی تهدیدات او علیه جریان صدر و سنیها و کردهای همپیمان اوست. در این نوار همچنین اعتبار برخی از متحدان مالکی در چارچوب هماهنگی و توانایی آنها در اتخاذ تصمیمات مهم بدون حمایت ایران و سپاه پاسداران زیر سؤال میرود. گرچه برخی در مورد صحت این نوار ابراز تردید کردهاند، اما ظاهرا صدر به این نتیجه رسیده که نوار فاش شده واقعی است.
نگران کنندهترین بخش این گفتگوها، جایی است که مالکی تلاش میکند از میان جناحهای مسلحی که میخواستند کنترل قدرت را از صدریها و دیگر بازیگران سنی، شیعه و کرد بگیرند، نیروهایی جذب کند. اگر این نوار واقعا معتبر باشد، معنی این تلاش مالکی این است که وی درحال برنامهریزی برای انجام یک کودتای سیاسی با کمک جناحهای مسلح، و نصب خود به عنوان تنها رهبر عراق بوده است. اگر این کودتا با موفقیت همراه میشد، ابتدا صدریها مورد هدف قرار میگرفتند و بعد از آن کل روند سیاسی عراق تغییر پیدا میکرد.
حالا با فاش شدن این طرح، صدر تصمیم به مقابله گرفته است. غلبه او بر مالکی پیامدهای مهمی بر جریانهای مختلف اسلام سیاسی شیعه از جمله حزبالدعوه و جریان صدر -که از سال 2003 در صحنه سیاست عراق حضور داشتهاند- دارد.
رویکرد احزاب اسلامگرای شیعه به طور کلی تفاوت قابل توجهی با احزاب اسلامگرای سیاسی سنی ندارد و در هر دو میبینیم که تفکر اسلامگرایانه به دو شاخه فراملی و ملی تقسیم میشود. ولایت فقیه در ایران، حزبالدعوه در عراق و اخوانالمسلیمن در مصر، به اردوگاه فراملی تعلق دارند. شیعیان فراملی معتقدند که برای تشکیل حکومت اسلامی نباید منتظر ظهور امام غایب بود و برپایی حکومت در زمان غیبت شرعا جایز است. بنابراین از دید اینها، برای رسیدن به رستگاری باید یک دولت اسلامی فراملی شیعه تشکیل داد.
در ایران و عراق به دلایل متفاوت بودن شرایط، رویکردهای متفاوتی نیز در نوع حکومت اتخاذ شده است. در ایران ولی فقیه به عنوان رهبر عمل میکند درحالیکه حزبالدعوه رهبران سیاسی را انتخاب میکند.
در تفکر اسلامگرایانه ملی، بر گسترش اصول اسلامی در کشور تمرکز شده و هدف، ایجاد یک دولت بزرگ اسلامی که سایر کشورها را نیز در بر بگیرد، نیست. شیعیانِ پیرو این دیدگاه، از مکتب فقهیِ نجف تأثیر پذیرفته و مخالف ولایت فقیه و دخالت زیاد او در سیاست هستند. جریان صدر، جنبش حکمه و حزب فضیلت اسلامی در عراق نمونهای از این طرز تفکر در بین احزاب اسلامی سیاسی شیعه هستند.
با توجه به این تفاوتها، اشتباه است که بگوییم مناقشه بین صدر و مالکی صرفا یک مناقشه شخصی است و پیامدهای بیشتری بر سیاست عراق ندارد. البته مسائل شخصی در این مناقشه بسیار پررنگ است و به درگیری بصره و حمله نیروهای مالکی تحت حمایت آمریکا به نیروهای مقتدی صدر در سال 2008 برمیگردد.
ولی کشمکشی که در حال حاضر بین دو حزب برای کسب قدرت جریان دارد، به مسائل سیاسی گستردهتری مرتبط است و این سؤال را مطرح میکند که آیا در نهایت، عرصه سیاست عراق به دست اسلامگرایان شیعه فراملی میافتد یا اسلامگرایان شیعهای که بر مسائل عراق متمرکز هستند.
من به عنوان جامعهشناس معتقد هستم که افکار عمومی عراق حامی جنبشهای شیعی ملی است نه فراملی. برای مثال در انتخابات اکتبر 2021 میبینیم که حمایتی که از صدر به عنوان شیعهای ملیگرا شد، بسیار بیشتر از حمایت از چارچوب هماهنگی به عنوان اسلامگرایانی فراملی بود.
طبق گزارش کمیسیون انتخابات عراق 70 تا 75 درصد شیعیان واجد شرایط در انتخابات شرکت نکردند اما از بین شیعیانی که شرکت کردند، تنها 30% به نامزدهای چارچوب هماهنگی متشکل از ائتلاف حکومت قانون، فتح، جنبش حقوق، جنبش عطاء و ائتلاف عقدالوطنی رأی دادند و اکثر رأی دهندگان شیعه، یا نمایندگان مستقل را انتخاب کردند یا به اسلامگرایان ملی رأی دادند. بر اساس یک تحقیق دیگر تنها حدود 35% از شیعیان عراق خواهان حکومتی اسلامی چه از نوع ملی و چه از نوع فراملی هستند.
با رویارویی صدر و مالکی، حمایت مردم از جریان اسلامگرای فراملی در عراق کمتر هم میشود. در صورتی که صدر در این رویارویی موفق شود، اسلامگرایی فراملی ضربه بزرگی خواهد خورد و طرفداران مدل ولایت فقیه، یکی از پایگاههای اصلی خود را در عراق از دست خواهند داد. حتی اگر حزبالدعوه به عنوان بازیگری مهم در عراق باقی بماند، دیگر تأثیرگذاری گذشته را نخواهد داشت و مجبور میشود که در رویکرد خود بازنگری کند؛ بهویژه که این حزب از زمان استعفای حیدر عبادی نخستوزیر سابق با شکاف داخلی نیز مواجه شده است.
مترجم: فاطمه رادمهر
نظر شما