گرچه تعداد سربازان ارتش روسیه به 1.5 تا 2 میلیون سرباز افزایش یافته ولی یک گروه از روس ها از خدمت در ارتش معاف مانده اند: فرزندان طبقه نخبه روسیه. با گذشت 11 ماه از حمله روسیه به اوکراین، اکنون جنگ بیش از هر زمان دیگری فاصله شدید طبقاتی در این کشور را آشکار کرده است. درحالی که فقرا و اقلیت های قومی برای شرکت در جنگ فراخوانده می شوند و تلفات می دهند، جوانان مسکو و سن پترزبورگ تا حد زیادی مصون مانده اند
ماه سپتامبر وزیر دفاع روسیه سرگئی شویگو برنامه کرملین را برای بسیج 300000 نیروی ذخیره اعلام کرد. او قول داده بود که فقط مردانی که قبلا در ارتش خدمت کرده اند فراخوانده شوند ولی اقلیت های قومی و طبقات فقیر هدف گرفته شدند. برای مثال به گزارش روزنامه نگاران مستقل روسیه، ساکنان منطقه بوریاتیا منطقه ای فقیر در سیبری، علیرغم جمعیت کم هزاران فراخوان دریافت کردند، یا در کریمه تاتارها علیرغم اینکه کمتر از 20% جمعیت را تشکیل می دهند 80% شان به ارتش فراخوانده شدند
ولی در مقابل می بینیم که جوانان طبقه نخبه در مسکو و سن پترزبورگ در جنگ هیچ مشارکتی ندارند. پسر 27 ساله دیمیتری مدودف رئیس جمهور سابق روسیه تنها یکی از ده ها جوانی است که مصون باقی مانده است. در ویدئویی که پاییز گذشته در یوتیوبِ یکی از حامیان الکسی ناوالنی رهبر اپوزیسیون روسیه منتشر شد، یک فرد به شوخی با نیکولای پسکوف پسر دبیر مطبوعاتی کرملین تماس گرفت و با جعل عنوان خود به او گفت که به ارتش فراخوانده شده است؛ نیکولای با خودپسندی پاسخ داد: «می دانید که من پسر پسکوف هستم؛ پس باید درک کنید که حضور من در جبهه چقدر اشتباه است»
این نابرابری در تلفات جنگ نیز منعکس شده است؛ در حال حاضر بیش از 100000 سرباز روسی کشته یا زخمی شده اند. آوریل گذشته بی بی سی فهرستی از قربانیان تهیه کرد و مناطق سکونت آنها را ردیابی نمود؛ در این تحقیق مشخص شد که هیچکدام از قربانیان ساکن مسکو نبوده اند و پنج منطقه از ده منطقه ای که بیشترین تلفات را داشتند، از جمهوری های قومی روسیه بودند
یکی از دلایل تلاش حکومت برای جذب نیرو از بین خانواده های فقیر و روستایی این است که این افراد پروپاگاندای حکومت را بیشتر باور می کنند. برای مثال ایگور فیرسوف یکی از پزشکان ارتش اوکراین سال گذشته نوشت: «سربازانی که پیشینه فقیر و روستایی دارند، پیش از جنگ به این باور رسیده بودند که اوکراینی ها در فقر زندگی می کنند و از نظر فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در سطح پایین تری از مردم روسیه هستند». وی از این می نویسد که مردم بوچا (شهری در شمال غربی کیف) به او گفتند که وقتی سربازان روس برای نخستین بار وارد شهر شدند، از آنها پرسیدند که آیا در کیف هستند یا نه «آنها باور نمی کردند که چنین پارک ها و کلبه های شگف انگیزی در بیرون از پایتخت وجود داشته باشد»
جای تعجب نیست که نیروهای روسی به هنگام عقب نشینی از اوکراین، اثاث خانه ها از جمله لوستر و لباس های مردم را غارت می کنند
یکی از دلایل دوری کرملین از مسکو و سن پترزبورگ، ترس از اعتراضات مردمی بود؛ ولی علیرغم تلاش حکومت، در ماههای اخیر در مناطقی که بیشترین تأثیر را از جنگ پذیرفته، اعتراض هایی شکل گرفته است. برای نمونه در جمهوری داغستان، کاباردینو و ساخا فریاد اعتراض «نه به جنگ» و «نه به نسل کشی» مردم بالا گرفته است
افزایش احساسات ضد جنگ، بزرگترین تهدید امنیتی برای پوتین است. آمریکا می تواند با فعالیت در پلتفرم های محبوب جوانان روس از جمله اینستاگرام، تلگرام و اسنپ چت این اعتراضات را تقویت کند. رسانه های اجتماعی باید خطر جنگ را نشان دهند و تأکید کنند که چگونه مردان اقلیت و فقیر به عنوان پیاده نظام، مورد استثمار پوتین در این جنگ امپریالیستی قرار گرفته اند
آمریکا باید مادران را نیز هدف قرار دهد؛ رادیو اروپای آزاد سال گذشته سرگذشت مادری را گفت که چگونه پس از اعزام پسرش به ارتش، از حامی پرشور کرملین به مخالف او بدل شد
آمریکا اهمیت جنگ روانی و اطلاعاتی را دست کم گرفته است؛ درحالی که با استفاده از ابزارهای دیجیتالی می توان راهکارهای مؤثری برای تضعیف پوتین در اوکراین در پیش گرفت
مترجم: فاطمه رادمهر
messages.comments