توماس دی وال یکی از همکاران ارشد کارنگی است که در زمینه امور اروپای شرقی و قفقاز تخصص دارد و مقالات متعددی در مورد این مناطق نوشته است. دیوان به مناسبت پیروزی اخیر آذربایجان در قره باغ با او گفتگویی انجام داده است که در ادامه می خوانید:
*بسیاری از مردم در ایران و جهان عرب تحولات قره باغ را دنبال می کنند؛ چرا رویدادهای قفقاز برای خاورمیانه مهم است؟
-بله ما قبلا فکر می کردیم که درگیری ارمنستان و آذربایجان صرفا برای اروپاییان اهمیت دارد. سازمان امنیت و همکاری اروپا در این مناقشه میانجی بود؛ روسیه و کشورهای غربی در هر دو طرف منافعی داشتند. ترکیه از آذربایجان حمایت می کرد ولی همچنان خواهان حل مناقشه از طریق دیپلماتیک بود. ایران هم منافعی داشت ولی در حاشیه بود. جنگ سال 2020 همه چیز را تغییر داد؛ ترکیه از آذربایجان حمایت کامل نظامی کرد و این حمایت در پیروزی باکو بر ارامنه بسیار مؤثر بود. نیروهای حافظ صلح روسیه در قره باغ مستقر شدند و غرب به حاشیه رانده شد.
جنگ قره باغ با تحولات خاورمیانه درهم آمیخته شد. ایران حمایت نزدیکتری از ارمنستان کرد زیرا نگران مرزهای شمالی خود بود. اسرائیل –شاید به دلیل عامل ایران- حمایت از آذربایجان را آغاز کرد و پاکستان به آذربایجان و هند به ارمنستان اسلحه فرستادند.
*ناظران در مورد این مسئله که روسیه به نیروهای آذربایجان اجازه پیشروی در قره باغ را داده است سخن گفته و معتقدند که این امر نشان می دهد مسکو به نفع باکو تغییر جهت داده است؛ آیا با این نظر موافقید؟
-آذربایجان همیشه در موازنه بین روسیه و غرب ماهر بوده و به هریک از آنها اطمینان داده است که شریکی مفید برای آنهاست. آنچه در هفته گذشته رخ داد این بود که الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان که به شریکان غربی از جمله آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا و چارلز میشل رئیس شورای اروپا اطمینان داده بود از زور استفاده نمی کند، به تعهد خود عمل نکرد. او با مسکو توافق کرد؛ در پی این توافق نیروهای حافظ صلح روسیه از سر راه نیروهای باکو کنار رفتند، مسکو حمله را محکوم نکرد و آذربایجان به سرعت قره باغ را تصرف کرد. پس از آن روس ها برای آتش بس اقدام کردند ولی این آتش بس با تسلیم کامل ارمنی ها همراه شد. برای طرف آذربایجانی این یک پیروزی کوبنده بود ولی این چرخش از سمت غرب به سمت روسیه، برای باکو عواقبی دارد که باید آن را تحمل کند.
در مورد ارمنستان روسها آشکارا خواهان برکناری نخست وزیر نیکول پاشینیان به دلیل غرب گرایی او هستند. به نظر می رسد که آذربایجان، روسیه و ترکیه دستور کار مشترکی برای وادار کردن ارمنستان به پذیرش شرایط خود برای ایجاد یک مسیر جاده ای و ریلی در خاک ارمنستان تا منطقه نخجوان دارند و می خواهند این مسیر تحت محافظت مرزبانان روسی باشد و طرف ارمنی کنترل چندانی بر آن نداشته باشد. اگر ارمنستان با این خواسته موافقت نکند، آن را تهدید به استفاده از زور می کنند؛ این مشکل بعدی است که ارمنستان با آن دست به گریبان است و دولت های غربی باید با بروز این مشکل مقابله کنند. در این مسئله غرب و ایران همراستا باهم، مدافع ارمنستان هستند.
*در آمریکا و اسرائیل کسانی هستند که از آذربایجان حمایت می کنند و این را راهی برای بی ثبات کردن ایران می دانند زیرا ایران دارای جمعیت زیاد آذری است که در گذشته احساسات خود را برای خودمختاری ابراز کرده اند. آیا این محاسبه واقع بینانه است؟
-بله بسیاری مناقشه منطقه را راهی برای اعمال فشار بر ایران می بینند. آذربایجانی ها از وجود این نگاه بین سیاستمداران آمریکایی و اسرائیلی به نفع خود استفاده کرده و بسیاری از نومحافظه کاران را با خود همراه نمودند اما به نظر من در باکو افراد سطح بالایی هستند که می دانند بی ثبات کردن ایران می تواند خطرناک باشد زیرا ایرانیان نیز اهرم های خود را –از جمله روحانیون شیعه یا برخی از اعضای اقلیت تالش- برای بی ثبات کردن آذربایجان دارند.
*دولت ارمنستان چونکه کمک زیادی به ارامنه قره باغ نکرده، در داخل مورد انتقاد قرار گرفته است. ارمنستان از این اخرین ناکامی چه درسهایی می تواند بگیرد؟
-ارمنستان برای مدت طولانی گرفتار آشفتگی خواهد شد. از زمان سقوط شهر قارص به دست ترکها در سال 1920 از دست دادن قره باغ بزرگترین شکست و ضربه روحی به ارمنی ها است. افراد زیادی برای سقوط دولت پاشینیان تلاش خواهند کرد ولی امیدوارم ارمنی ها به جای زدن اتهام به یکدیگر در کنارهم بایستند.
قره باغ: پیامدهای گسترده تر
شبکه های خبری از مهاجرت بسیاری از 120000 ارمنی قره باغ به ارمنستان سخن می گویند. به نظر می رسد آذربایجان با حمایت صریح ترکیه و حمایت غیرمستقیم روسیه، مصمم به حذف همه ارمنی ها از این منطقه است و این درحالی است که در ظاهر حفظ امنیت آنها را تضمین می کند. دیپلمات های آمریکایی و اروپایی بیانیه هایی داده و مقامات دو کشور را فراخوانده اند اما ساکنان قره باغ همچنان احساس می کنند که توسط جامعه بین الملل به حال خود رها شده اند و آینده ای در سرزمین اجدادی خود ندارند. اما فراتر از مشکلات انسانی این بحران پیامدهای بین المللی متعددی دارد
روسیه با غرب در رقابت است؛ مسکو به شدت از انقلاب های رنگی بیزار است. به قدرت رسیدن نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان در سال 2018 پیامد انقلابی بود که آن سال در ارمنستان رخ داد. پاشینیان از طریق انتخابات به قدرت رسید و حتی پس از شکست نظامی سنگین در مقابل آذربایجان در سال 2020 در انتخابات زودهنگام پیروز شد. از نظر مسکو او نسخه موفقی از الکسی ناوالنی رهبر مخالفان روسیه است؛ بنابراین روسیه از هر تحولی که به ایجاد مشکل سیاسی داخلی برای پاشینیان بینجامد استقبال می کند
نه روسیه و نه ترکیه از میانجیگری آمریکا یا اتحادیه اروپا در بحران کنونی استقبال نمی کنند. این امر باعث می شود که ارمنستان علیرغم برخورداری از حمایت سیاسی قوی غرب، روز به روز ضعیف تر شود. سفرهای مقامات آمریکا به ارمنستان و اذربایجان یا ابتکارات اتحادیه اروپا برای دعوت از مشاوران ارشد ارمنستان و آذربایجان به بروکسل، تاکنون به پیشرفت خاصی منجر نشده است
اردوغان رئیس جمهور ترکیه که متحد بی قید و شرط باکو است، ماه می گذشته پیروز انتخابات شد. او در بحران کنونی دو فرصت می بیند: نخست اینکه می خواهد مسئله حضور ارامنه در قره باغ را برای همیشه از دستور کار بین المللی خارج کند؛ او پیشتر نیز پیروزی آذربایجان را مایه افتخار ترکیه خوانده بود. دوم اینکه امیدوار است با ایجاد یک کریدور زمینی بین آذربایجان، نخجوان و ترکیه، بین ترکیه و جمهوری های ترک زبان آسیای مرکزی اتصال زمینی برقرار کند. البته ایجاد کریدور زنگزور فعلا با مخالفت ارمنستان و ایران مواجه است و در صورت ساخت، کنترل آن به یکی از حادترین بحران های منطقه بدل خواهد شد
اسرائیل با توجه به اتحاد قوی سیاسی و نظامی خود با آذربایجان، تحولات منطقه را بااهمیت می داند. در همین راستا در طول جنگ سال 2020 علیه ارمنستان، به باکو پهپادهای تهاجمی و داده های ماهواره ای داد و همین دو عامل به پیروزی باکو انجامید. روابط دیپلماتیک و نظامی اسرائیل با آذربایجان که نزدیک ترین رابطه بین دولت یهود با کشوری مسلمان بوده، منجر به تقویت موضع اسرائیل در صورت رویارویی احتمالی با ایران می شود
در مورد اتحادیه اروپا پس از امضای توافق فروش گاز در ژوئیه 2022 اروپا خود را در موقعیت مناسبی برای موضع گیری علیه آذربایجان نمی بیند. این توافق منجر به کاهش وابستگی اروپا به گاز روسیه شد ولی درعوض اروپا را به باکو وابسته کرد و اکنون اهرمی قدرتمند در دست آذربایجان برای تحت فشار قرار دادن اتحادیه اروپا است
درحالی که کمک های بشردوستانه در راه است ولی ارمنستان برای ارائه خدمات به ارمنی های قره باغ نیاز به کمک های بیشتری دارد. ایروان با 60000 تا 120000 مهاجر روبرو خواهد شد و با آمدن فصل سرما برای تأمین مسکن، مدرسه، مراقبت های بهداشتی و ایجاد شغل برای آنها مشکل خواهد داشت. چنین وضعیتی می تواند به درگیری های سیاسی داخلی در ارمنستان دامن بزند. موضوع ارائه کمک از سوی کشورهای غربی به ارمنستان باید مورد گفتگوی فوری دو طرف قرار بگیرد
از منظر دیپلماتیک گمان نمی رود که تلاش های اروپا و آمریکا در هفته های آینده به نتایج مثبتی برسد زیرا سه کشور ترکیه، آذربایجان و روسیه یک هدف مشترک دارند: جلوگیری از ایفای نقش قدرت های غربی برای تقویت صلح پایدار و همزیستی در قفقاز جنوبی. آنکارا می خواهد سیاست خارجی پان ترکیستی خود را دنبال کند و رهبری خود را در منطقه تثبیت نماید؛ مسکو نیز خواهان تضعیف پاشینیان و حفظ قدرت روسیه در ارمنستان از طریق ایجاد پایگاه نظامی و گارد مرزی است؛ ضمن اینکه می خواهد از هرگونه حضور غربی ها در ارمنستان جلوگیری کند
تحلیلگران نسبت به ایجاد صلح پایدار امید زیادی ندارند زیرا توافق صلح مستلزم حمایت و نظارت قوی بین المللی است. نشست شورای اروپا که قرار است 6 اکتبر در گرانادا برگزار شود تحت تأثیر سه چیز خواهد بود: اولویت حفظ حمایت از اوکراین در برابر تجاوز روسیه؛ یافتن زمینه های مشترک بین اعضا در مورد ارمنستان و یافتن راه حلی که در پرتو آن گاز اروپا تأمین شده، کمک های بشردوستانه به ارمنی ها ارائه شود، توافقنامه صلحی بین ارمنستان و آذربایجان منعقد گردد و تضمین های امنیتی داده شود
دور شدن روسیه از ارمنستان
درحالی که تقریبا کل جمعیت ارامنه قره باغ در حال خروج از این منطقه هستند، به خاطر از دست دادن میهن خود خشمگین بوده و روسیه را به خیانت متهم می کنند زیرا صلح بانان روسی نتوانستند از آنها محافظت کنند
با عملیات نظامی برق آسای آذربایجان برای بازپس گیری منطقه مورد مناقشه قره باغ، تضمین پوتین در سال 2020 مبنی بر اینکه نیروهای حافظ صلح روسیه از مردم منطقه محافظت می کنند، آتش بس را حفظ می کنند و مانع از مسدود شدن کریدور لاچین می شوند، به سخره گرفته شد و روسیه در تحقق هر سه شرط شکست خورد
نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان هشدار داد که کل جمعیت ارمنی قره باغ یعنی حدود 120 هزار نفر در حال ترک این منطقه هستند و آذربایجان را به پاکسازی قومی متهم کرد. آذربایجان اصرار دارد که ساکنان ارمنی قره باغ می توانند بمانند اما کسانی که فرار می کنند می گویند پس از دهه ها جنگ، دیگر به باکو اعتماد ندارند
به گفته دفتر پاشینیان تا اواخر روز جمعه 93000 ارمنی –بیش از 77% از جمعیت برآورد شده- از قره باغ به ارمنستان رسیده اند
دیمیتری پسکوف سخنگوی پوتین تأکید کرد که روسیه مقصر این وضعیت نیست و گفت هیچ دلیلی برای مهاجرت ارمنی های قره باغ وجود ندارد. او در بیانیه خود چرخه های مکرر جنگ و خشونت های قومی در منطقه را نادیده گرفت
بسیاری از تحلیلگران ناکامی روسیه در عمل به تعهداتش در مورد قره باغ را به این نسبت می دهند که کرملین به خاطر جنگ اوکراین، در دیگر نقاط از جمله در قفقاز و آسیای مرکزی تمرکز خود را از دست داده و ضعیف شده است
اما برخی دیگر از تحلیلگران انگیزه های دیگری را پشت انفعال روسیه در قبال حرکت اخیر آذربایجان می بینند. از نظر آنها روسیه به ارمنستان خیانت کرد و در یک تغییر جهتی آگاهانه ،با آذربایجان و ترکیه همسو شد زیرا بدنبال تنبیه پاشینیان بود. نخست وزیر ارمنستان در جستجوی شریکانی جدید از بین کشورهای غربی بود و می خواست وابستگی چندین دهه ای خود را به مسکو کم کند
حامیان پاشینیان از این می گویند که ممکن است مسکو در تلاش برای برکناری نخست وزیر و کشاندن ایروان به دامن مسکو، از اپوزیسیون طرفدار کرملین در ارمنستان برای برپایی تظاهرات استفاده کند
هنگامی که ارمنستان اوایل دهه 1990 قره باغ را در کنترل خود گرفت، صدها هزار آذری مجبور به فرار شدند و بین دو طرف جنگ درگرفت
اما سال 2020 اذربایجان با سلاح های پیشرفته ای که با استفاده از منابع نفت و گاز خود از اسرائیل و ترکیه خریده بود، به ارمنستان حمله کرد و ان کشور را شکست داد
آتش بس با میانجیگری روسیه به روس ها این امکان را داد که نیروهای حافظ صلح و مرزبانی خود را مستقر کنند و نقش یک میانجی و یک قدرت منطقه ای را به خوبی ایفا کنند
پوتین انرژی زیادی را صرف تلاش برای بازآفرینی امپراتوری از دست رفته روسیه و تسلط بر همسایگان خود که سابقا جزئی از شوروی بودند کرده است؛ بنابراین شکست در حفاظت از ارمنستان که متحد دیرینه روسیه شناخته می شود، رویداد کوچکی نیست. پیامی که این رخداد برای دیگر کشورهای کوچکی که هم مرز با روسیه هستند می فرستد، این است: چه کسی می تواند در آینده به روسیه اعتماد کند؟
به گفته لارنس برورز کارشناس امور قفقاز در مؤسسه چاتم هاوس «روسیه به دلیل اهمیت ترکیه در جنگ اوکراین و نیز اهمیت این کشور در مسیرهای ترانزیت انرژی و کالا در منطقه، ترجیح داد بی سروصدا از ارمنستان رویگردان شده و با ترکیه و اذربایجان پیوندی منطقه ای ایجاد کند»
اولسیا وارطانیان تحلیلگر گروه بین المللی بحران نیز می گوید: «مطالعات نشان می دهد که بعد از جنگ اوکراین، کارایی مأموران حافظ صلح روسیه کم شد. آنها در منطقه حضور داشتند و هرچند وقت یکبار گشت زنی می کردند ولی عملا بود و نبودشان هیچ فرقی نداشت. بعد از جنگ اوکراین آذربایجان چند بار صلح بانان روسی را آزمایش کرد و تحرکاتی را انجام داد تا ببیند که آیا این نیروها حاضر به ایستادگی در برابر آذربایجان هستند یا خیر؛ ولی هرچه بیشتر آزمایش می کرد، بی علاقگی این نیروها برای دخالت در جنگ بین باکو و ایروان آشکارتر می شد»
با تخلیه قره باغ، نیروهای حافظ صلح روسیه دیگر مأموریتی نخواهند داشت ولی اعتماد به روسیه بین سایر ملت ها تا سالها از بین خواهد رفت
جوریک ساخانیان که در حال خروج از قره باغ به سمت ارمنستان، به روس ها و ترک ها فحش می داد می گوید: «روس ها به ما دروغ گفتند و ما را فریب دادند؛ به ما گفتند که نیروهای حافظ صلحشان آنجا خواهند بود و دیگر جنگی نخواهد شد ولی شبانه با توپ و پهپاد ما را گلوله باران کردند»
مردم قره باغ از اینکه توسط جهان نادیده گرفته شدند خشمگین هستند. آذربایجان بیش از ده ماه کریدور لاچین را مسدود کرد و باعث کمبود مواد غذایی شد
ارتور باباییان رهبران روسیه را مقصر می داند و از دولت ارمنستان و جامعه جهانی نیز خشمگین است «روس ها یا نتوانستند و یا نمی خواستند کاری انجام دهند. هیچ دولتی در جهان نمی تواند امنیت ما را تأمین کند؛ هیچ کشوری در جهان نیست که بخواهد گام هایی واقعی علیه ترکیه و اذربایجان بردارد»
غرب هرگز به طور جدی درصدد حل مشکل ارمنستان برنیامده زیرا ارمنستان با روسیه پیوند خورده است. این کشور منزوی و محصور در خشکی که بین دو دشمن قرار گرفته، هیچ شریک واقع بینانه ای جز روسیه ندارد
ایروان زمانی که این واقعیت را نادیده گرفت و درصدد ارتباط با غرب برامد، با عواقبی از سوی مسکو مواجه شد. یک دهه پیش زمانی که ارمنستان، اوکراین، گرجستان و مولداوی تصمیم به امضای قراردادهای اقتصادی با اتحادیه اروپا گرفتند، کرملین این تحول را یک تهدید تلقی کرد و یک دیلپمات روس در ایروان تصمیم ارمنستان را جاده ای به سوی جهنم توصیف نمود. در نهایت ایروان تسلیم شد و این قراردادها را کنار گذاشت
ارمنستان مدتها به سازمان پیمان امنیت جمعی تحت سلطه روسیه متکی بود. این پیمان شامل کشورهای بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان می شد اما در ماههای اخیر که ارمنستان در معرض تهدید قرار گرفت، این سازمان هیچ کاری انجام داد
پاشینیان از همکاری های خود با سازمان پیمان امنیت جمعی کاست. اوایل ماه جاری از شرکت در مانورهای نظامی این گروه در بلاروس صرف نظر کرد و از نیروهای امریکایی برای تمرین آموزشی ده روزه در ارمنستان استقبال نمود. همچنین با ارسال کمک های بشردوستانه به اوکراین در اوایل سپتامبر، خشم مسکو را برانگیخت
ارمنستان –در بدترین اقدام از منظر مسکو- تصمیم به تصویب اساسنامه رم گرفت. این اساسنامه زیربنای دادگاه کیفری بین المللی است و همین دادگاه پوتین را به جنایات جنگی به خاطر اخراج کودکان اوکراینی متهم کرده است. پسکوف این تصمیم ارمنستان را بسیار خصمانه دانست؛ پاشینیان در مصاحبه با نشریه لاریپابلیکا در اوایل سپتامبر گفت که اتکای ارمنستان به روسیه در طول تاریخ یک اشتباه استراتژیک بوده است
بیزاری پوتین و پاشینیان نسبت به هم مشهود است. در اجلاس پیمان امنیت جمعی به هنگام عکس دسته جمعی، پاشینیان تا جایی که ممکن بود از پوتین دور شد
نخست وزیر ارمنستان که سال 2018 رهبری تظاهرات انقلاب مخملی در کشور را عهده دار بود و دوبار به صورت دموکراتیک انتخاب شد، نمی تواند شریک پوتین باشد. از نظر پوتین رابطه با الهام علی اف، مستبدی که با عملیات نظامی خود وعده هایی که به رهبران غرب داده بود را زیرپا گذاشت، امکانپذیرتر است
سقوط قره باغ چه معنایی برای قدرت های بزرگ دارد؟
یکی از مناطق مورد درگیری بعد از فروپاشی شوروی، منطقه قره باغ بود که سال 2020 منجر به جنگ بزرگی بین ارمنستان و آذربایجان شد
آذربایجان بیشتر مناطق مورد مناقشه را در آن سال پس گرفت و ارامنه باقی مانده را با محاصره و محدود کردن مواد غذایی تحت فشار گذاشت. اکنون باکو می گوید که کل منطقه را تصرف کرده است و در پی این اقدام تعداد زیادی از ارمنی ها دست به مهاجرت زده اند. اکثر کسانی که قره باغ را ترک می کنند از اینکه در صورت ماندن کشته شوند می ترسند و معتقدند که دولت آذربایجان تضمینی در مورد امنیت آنها نمی دهد. در این میان دولت آمریکا تنها نظاره گر ماجرا بوده است. جالب است که در مقایسه با بحران اوکراین، واشنگتن چنین برخورد متفاوتی را در قبال ارمنستان در پیش گرفته است
منطق سیاست خارجی امریکا در اروپا، هند و اقیانوسیه نسبتا ساده است؛ در این مناطق کشورها به خوب و بد تقسیم می شوند؛ واشنگتن از دوستان خود حمایت می کند و در مقابل دشمنان خود می ایستد
در سایر مناطق همچون قفقاز، سیاست آمریکا چندان روشن نیست. نه ارمنستان و نه آذربایجان دشمن یا متحد رسمی آمریکا نیستند؛ این بدان معناست که منافع و ابزار تعامل آمریکا با این کشورها چندان آشکار نیست. البته واشگتن صلح و ثبات و دستیابی دو طرف مناقشه به یک راه حل مسالمت آمیز از طریق مذاکره را ترجیح می دهد. در همین راستا آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا مذاکراتی را برای حل این مشکل در سال جاری انجام داد
برخی این سؤال را مطرح می کنند که واشنگتن که داعلیه حمایت از دموکراسی و حقوق بشر را دارد چرا از ارمنستان دموکراتیک در مقابل آذربایجان خودکامه حمایت نمی کند؟ ارمنستان گرچه کشوری دموکراتیک است ولی از نظر تاریخی با روسیه همسو می باشد و در مقابل آذربایجان کشوری است که به ترکیه –از اعضای ناتو- نزدیک است. همچنین آذربایجان -باتوجه به قطع گاز روسیه به اروپا- منبعی مهم برای تأمین گاز اروپا است؛ قرار است تا سال 2027 باکو یک پنجم گاز طبیعی مورد نیاز اتحادیه اروپا را تأمین کند. شاید به همین دلیل است که رهبران اروپایی در مورد مناقشه قره باغ منفعلانه برخورد کرده اند
مسئله دیگر این است که توان آمریکا برای تأثیرگذاری در منطقه قفقاز جنوبی بسیار محدود است. برای مثال ما چند سال پیش شاهد دیدار جنجالی نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به منطقه بودیم ولی جنگ سال 2020 تنها با میانجیگری روسیه پایان یافت
نکته دیگری که باید مورد اشاره قرار دهیم این است که گرچه واشنگتن به دموکراسی و حقوق بشر اهمیت می دهد ولی اولویت نخست این کشور برقراری ثبات است. آمریکا، فرانسه و روسیه همگی از آذربایجان خواسته اند تا خشونت ها را متوقف کند ولی همانطور که پیشتر اشاره کردیم، باتوجه به اینکه این مناطق همگی جمهوری های شوروی سابق بوده اند، واشنگتن هرگز در این بخش نفوذ و تأثیرگذاری زیادی نداشته است
روسیه که در گذشته همیشه به عنوان میانجی فعال بوده ،اکنون درگیر جنگ اوکراین است لذا باکو فرصت را مناسب دید تا یک بار برای همیشه قضیه قره باغ را فیصله دهد. روسیه در حال حاضر قادر به ایفای نقش معمول خود در منطقه نیست و این مسئله پیامدهایی دارد
در واقع رخداد اخیر هشداری است برای تمام کسانی –از جمله واشنگتن- که معتقدند فروپاشی روسیه باید هدف جنگ اوکراین باشد. اگر روسیه در درگیری های مختلف منطقه با نیروهای حافظ صلح خود مداخله نمی کرد ،بسیاری از این مناقشه ها ممکن بود به همان نتایجی که در دهه 1990 در مورد یوگسلاوی سابق شاهد بودیم –پاکسازی قومی و جنگ داخلی- منجر شود. درست است که نیروهای حافظ صلح، ابزار روسیه برای حفظ نفوذ خود بوده است ولی نتایج مثبتی نیز به همراه داشته و تضعیف روسیه می تواند فرصت بیشتری را برای فعالیت نیروهای تجدیدنظر طلب فراهم کند
وقتی الهام علی اف و اردوغان این هفته با یکدیگر ملاقات کردند، در مورد یک مناقشه دیگر در منطقه گفتگو نمودند. نخجوان منطقه ای از آذربایجان و در مرز ایران است که به دلیل در میان قرار گرفتن ارمنستان، به بقیه آذربایجان متصل نیست. گام بعدی الهام علی اف این است که از طریق کریدوری در ارمنستان، نخجوان را به آذربایجان متصل کند؛ بنابراین این مسئله می تواند نقطه مناقشه بعدی باشد. ولی آمریکا اکنون مقابله با روسیه در اوکراین، بازدارندگی چین در هند و اقیانوس آرام و رسیدگی به چالش های مختلف خاورمیانه را در اولویت خود قرار داده است و بحران قفقاز گرچه غم انگیز است، خطری برای واشنگتن ندارد و توان واشنگتن برای رسیدگی به بحران های مختلف جهان محدود است.
مترجم: فاطمه رادمهر
messages.comments