twitter share facebook share ۱۴۰۳ اردیبهشت ۰۵ 736

در شش ماه گذشته تنش در امتداد مرز اسرائیل و لبنان به شدت افزایش یافته است. اسرائیل صدهزار سرباز را برای مقابله با حزب الله در مرزهای شمالی مستقر کرده و درگیری در این قسمت به طور پیوسته شدت یافته است. نزدیک به 400 لبنانی از جمله حدود 70 غیرنظامی و سه خبرنگار کشته شده اند، 90000 غیرنظامی از حدود 100 شهر و روستا در امتداد مرز آواره شده اند و روستاها و باغهای زیتون لبنان از بمب های فسفر خسارات گسترده ای دیده است. در همین حال حزب الله تلاش کرده تا با شلیک روزانه راکت به سمت شهرها و اهداف نظامی اسرائیل، حمایت خود را از حماس نشان دهد. تاکنون بر اثر پرتاب این راکت ها، نزدیک به 80000 اسرائیلی آواره شده و تعدادی غیرنظامی نیز جان خود را از دست داده اند.

از سوی دیگر اول اوریل اسرائیل کنسولگری ایران را در دمشق بمباران کرد و افسران ارشد سپاه را کشت. دو هفته بعد ایران حمله موشکی بی سابقه ای به خاک اسرائیل انجام داد و در ادامه، اسرائیل با حمله به ایران تلافی نمود. هم حمله اسرائیل و هم پاسخ ایران غیرمنتظره بود؛ ایران همیشه نسبت به تحرکات اسرائیل واکنش هایی خاموش داشته زیرا جنگ با اسرائیل و آمریکا را به نفع خود نمی داند.

اکنون تمرکز جهان بر تنش بین ایران و اسرائیل معطوف شده است، غافل از اینکه احتمال درگیری بین اسرائیل و حزب الله روز به روز افزایش می یابد. 21 آوریل بنی گانتز یکی از اعضای کابینه جنگ اسرائیل اعلام کرد که مرز اسرائیل و لبنان اکنون «بزرگترین و فوری ترین چالش» پیش روی این کشور است.

فرستاده ویژه جو بایدن رئیس جمهور آمریکا تلاش می کند برای تعیین مرز مورد مناقشه اسرائیل و لبنان، بین دو کشور میانجیگری کند؛ ولی به نظر می رسد از زمانی که تنش بین ایران و اسرائیل بالا گرفته، این مذاکرات به اولویت دوم دولت بایدن تبدیل شده است. برای جلوگیری از تشدید تنش در منطقه، آمریکا و فرانسه باید تلاش های دیپلماتیک خود را برای متوقف کردن درگیری اسرائیل و حزب الله بیشتر کنند و به فشارها بر دولت نتانیاهو برای پایان دادن به جنگ غزه ادامه دهند.

ایران با ایجاد محور مقاومت تلاش کرده است تا نفوذ خود را در سراسر خاورمیانه گسترش دهد. استراتژی ایران این بوده است که اگر اسرائیل به یکی از اعضای محور مقاومت حمله کند، بقیه اعضا به دفاع از آن خواهند پرداخت. ولی تجربه سالهای گذشته، چیز دیگری را نشان می دهد؛ بعد از حمله 7 اکتبر حماس به اسرائیل و پاسخ ویرانگر اسرائیل در غزه، ایران کوشید از تشدید تنش خودداری کند. از سال 2017 اسرائیل به نیروهای تحت حمایت ایران در سوریه حمله کرده و حملات سایبری و ترورهایی را با هدف تضعیف برنامه هسته ای ایران انجام داده است ولی پاسخ تهران غالبا محدود بوده است.

ایران بدنبال کاهش تنش است، مبادا که با شدت گرفتن درگیری ها، اسرائیل اقدام به نابودی گروههای محور مقاومت کند. از دید تهران این گروهها نه تنها وسیله ای برای نفوذ ایران در سراسر منطقه هستند که نقش بازدارندگی داشته و مانع از حمله مستقیم اسرائیل به خاک ایران می شوند. اگر درگیری با اسرائیل جدی شده و آسیبی به حزب الله وارد شود، خط اول دفاعی ایران در برابر اسرائیل از بین خواهد رفت.

قبل از 7 اکتبر بین اسرائیل و حزب الله آتش بس وجود داشت و بازدارندگی متقابل مرز دو کشور را نسبتا آرام نگه داشته بود. حتی زمانی که اسرائیل بعد از 7 اکتبر حملات خود را تشدید کرد، حزب الله واکنشی کنترل شده داشت زیرا می دید که وضعیت داخلی لبنان به شدت وخیم است و اقتصادی رو به سقوط دارد؛ پس حتی اگر حزب الله در جنگ با اسرائیل پیروز شود، لبنان به ویرانه تبدیل خواهد شد.

پس از جنگ ویرانگر اسرائیل و لبنان در سال 2006 اتحادیه اروپا، آمریکا و کشورهای عرب مانند کویت، قطر، عربستان و امارات به سرعت به بازسازی زیرساخت های لبنان کمک کردند. ولی این کشورها اکنون تمرکز خود را بر مسائل داخلی گذاشته اند و اگر همین میزان ویرانی امروز در لبنان صورت گیرد، احتمالا کشورهای بسیار کمتری برای کمک به بازسازی ان وارد عمل خواهند شد.

از سوی دیگر ایران با مشکلات عدیده داخلی دست و پنجه نرم می کند؛ اقتصاد فروپاشیده، اعتراضات زنان و درگیری های اخیر قومیتی در بلوچستان، باعث شده است که رهبران این کشور اکنون نیاز مبرمی به بازدارندگی خارجی و رسیدگی به چالش های داخلی داشته باشند. اسرائیل نیز در تلاش است تا قدرت بازدارندگی خود را بعد از حملات 7 اکتبر احیا کند. اسرائیلی ها در شش ماه گذشته متوجه شدند که می توان عملیات نظامی گسترده ای انجام داد، بخش های زیادی از غزه را با خاک یکسان کرد و و تلفات هولناکی را برجای گذاشت ولی با فشار چندانی از سوی غرب مواجه نشد. پس فرصت را برای پرداختن به مشکلات دیگر (به غیر از حماس) مناسب دیدند و در همین راستا بارها از لزوم از بین بردن خطر حزب الله سخن گفتند. کابینه جنگ اسرائیل گزینه های مختلفی را برای اجبار حزب الله به اجرای کامل قطعنامه 1701 شورای امنیت مورد بحث قرار داده است. این قطعنامه که در پی جنگ 2006 اسرائیل و لبنان تصویب شد، از حزب الله خواسته بود که نیروهای مسلح خود را تا آنسوی رودخانه لیتانی عقب براند.

نتانیاهو که از نظر سیاسی تحت فشار است، ممکن است بخواهد جنگ را تا لبنان گسترش دهد و اینگونه موقعیت داخلی خود را تقویت کند. وقوع جنگی گسترده علیه لبنان می تواند توجهات را از نقص امنیتی که منجر به حادثه 7 اکتبر شد و متعاقب آن فاجعه انسانی غزه منحرف نماید. اسرائیل هنوز نتوانسته است موفق به انهدام کامل حماس شود یا گروگان های اسرائیلی در غزه را به خانه بازگرداند

تاکنون فشار ایالات متحده بر اسرائیل برای جلوگیری از گسترش جنگ به لبنان موفقیت آمیز بوده است ولی اول آوریل ارتش اسرائیل با صدور بیانیه ای آمادگی خود را برای گذر از فاز «دفاع به حمله» در مقابل لبنان اعلام کرد. از آن زمان حملات هدفمند به لبنان تشدید شده است. حالا در برخی محافل سخن از این نیست که آیا اسرائیل به لبنان حمله می کند یا نه، بلکه سؤال این است که این حمله چه زمانی به وقوع می پیوندد

حمله همه جانبه اسرائیل به لبنان می تواند شامل تهاجم زمینی (محدود یا گسترده) و بمباران هوایی گسترده مناطق غیرنظامی باشد. ارزیابی های مختلفی که در شش ماهه گذشته توسط سازمان های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل انجام شده، نشان می دهد که در صورت وقوع جنگ بین حزب الله و اسرائیل، اسرائیل متحمل خسارات قابل توجهی به زیرساخت های نظامی و غیرنظامی اش می شود

وقوع جنگ می تواند پای سایر گروههای وابسته به ایران را به میدان باز کند. حسن نصرالله روابط شخصی قوی و ویژه ای با برخی از گروههای وابسته به ایران دارد. در طول دهه گذشته حزب الله فعالانه به این گروهها آموزش داده، با آنها همکاری کرده و تخصص خود را به نیروهای حشد شعبی، حوثی ها و حماس منتقل کرده است. در سوریه حزب الله از اسد حمایت کرد و حضور نظامی خود را به ویژه در نزدیکی مرز سوریه و اسرائیل تقویت نمود. همچنین ایران چندین گروه نیابتی کوچک تر در اسرائیل ایجاد کرده است - عمدتا از شیعیان پاکستانی و افغانستانی- که می تواند از آنها برای کمک به حزب الله در برابر اسرائیل استفاده کند

تشدید تنش در منطقه قطعا باعث حملات بیشتر متحدان ایران علیه نیروهای آمریکایی در عراق، اردن و سوریه می شود و آمریکا نیز پاسخ های مرگباری به این حملات خواهد داد. موشک هایی که از سوی گروههای محور مقاومت روانه اسرائیل می شود، می تواند ایالات متحده و دیگر قدرت های غربی را وادار به دخالت نظامی و دفاع از حریم هوایی اسرائیل و حتی حمله مستقیم به دشمنان اسرائیل کند

حمله اسرائیل به لبنان باعث افزایش حمایت مردمی از ایران در سراسر خاورمیانه می شود. بعید است که چین و روسیه مستقیما درگیر مناقشه خاورمیانه شوند و حتی برای جلوگیری از تشدید تنش کاری انجام دهند. در وقایع بعد از جنگ غزه، علیرغم اینکه حوثی ها به کشتیرانی در دریای سرخ حمله کرده و تجارت چین را با اروپا به خطر انداختند، چین از اعزام کشتی های جنگی به منطقه خودداری کرد و حتی از نفوذ خود روی ایران –به عنوان بزرگترین شریک تجاری این کشور- برای متقاعد کردن تهران به مهار حوثی ها استفاده ننمود. ولی هم روسیه و هم چین ممکن است از قدرت خود برای محدود کردن ایالات متحده در شورای امنیت استفاده کنند و قطعنامه های ضد ایرانی را وتو نمایند

مردم خاورمیانه گرچه از چشم انداز گسترش جنگ اسرائیل و حماس می ترسند ولی امید خود را نیز به صلح از طریق مذاکره از دست داده اند. ویرانی غزه باعث تعمیق دشمنی با اسرائیل شده است و در چنین شرایطی حمله اسرائیل به لبنان، تنها حمایت مردم خاورمیانه از جمهوری اسلامی و گروههای محور مقاومت را افزایش می دهد. برای مثال علیرغم تلاش های دولت عربستان برای همراه ساختن ملت خود با توافق عادی سازی با اسرائیل، در نظرسنجی که دسامبر 2023 توسط مؤسسه واشنگتن انجام شد، همچنان 96% از پاسخ دهندگان سعودی معتقد بودند که کشورهای عرب باید روابط خود را در تمامی زمینه ها با اسرائیل قطع کنند. در سراسر خاورمیانه نظرسنجی ها حاکی از افزایش حمایت از مقاومت مسلحانه برای حل مناقشه اسرائیل است

در چنین شرایطی تنها راهی که بازیگران به ویژه آمریکا می توانند از طریق آن از گسترش درگیری جلوگیری کنند، تمرکز بر تنش زدایی است. اواسط آوریل ویلیام برنز رئیس سازمان سیا با ابراهیم کالین رئیس سازمان اطلاعات ترکیه ملاقات کرد تا برای میانجیگری بین اسرائیل و ایران کمک بخواهد. ماه آوریل عمان و سوئیس به عنوان کانال های ارتباطی بین ایران و آمریکا عمل کردند. همچنین قطر روی توافقی کار می کند که در ازای آتش بس در غزه، گروگان های اسرائیلی آزاد می شوند

ولی مذاکره بین اسرائیل و حزب الله نباید در اولویت دوم قرار گیرد. در این چند دوری که مذاکرات چندجانبه با هدف پایان دادن به درگیری فوری صورت گرفته، ایده های مطرح شده شامل حل و فصل اختلافات مرزی، عقب نشینی نیروهای مسلح حزب الله و دیگر جناح های مسلح فلسطینی و لبنانی به پنج مایلی مرز اسرائیل و استقرار حدود 10 تا 15 هزار سرباز لبنانی در منطقه مرزی بوده است. در مذاکراتی که در یک سال گذشته انجام شده، شش مورد از 13 مورد اختلاف مرزی حل و فصل شده است. آموس هوخشتاین فرستاده ویژه آمریکا در این مذاکرات، برای دادن امتیاز به حزب الله، پیشنهاد داد که کشورهای غربی به بازسازی شهرها و روستاهای لبنانی که اسرائیل در شش ماه گذشته ویران کرده است کمک کنند. ولی حزب الله تأکید کرده است که بدون آتش بس در غزه به مذاکرات ادامه نمی دهد

حزب الله متوجه نیست که شرطی که برای توافق با اسرائیل گذاشته (آتش بس غزه) به ضررش است زیرا اسرائیل ممکن است با پایان یافتن جنگ غزه متوجه مرزهای شمالی شود و تمرکز خود را روی حذف حزب الله بگذارد؛ به عبارت دیگر آتش بس غزه می تواند باعث تشدید تنش اسرائیل و حزب الله شود. بنابراین برای مهار گسترش درگیری مهم است که ایالات متحده فرانسه و دیگر قدرت های غربی به سرعت توجه خود را به مذاکره بین اسرائیل و حزب الله معطوف کنند

ولی تلاش جامعه بین الملل برای حفظ صلح در خاورمیانه، نباید تنها به توافق اسرائیل و حزب الله محدود شود. باتوجه به فروپاشی اقتصادی لبنان، این کشور برای تقویت نهادهای سیاسی و ارتش خود به حمایت قابل توجه بین المللی نیاز دارد. بین تضعیف نهادهای دولتی (از جمله ارتش) و تقویت بازیگران غیردولتی (حزب الله) رابطه مستقیمی وجود دارد

منبع: فارین افرز

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما