twitter share facebook share ۱۴۰۳ اردیبهشت ۰۸ 663

هر اتفاقی که به وقوع می پیوندد، ترس از وقوع جنگ داخلی، لبنانی ها را فرامی گیرد. در ماههای اخیر دلایل زیادی برای نگرانی مردم این کشور فراهم شده است. ماه مارس ساکنان روستای مسیحی نشین رمیش در جنوب لبنان، با اعضای حزب الله درگیر شدند. نیروهای حزب الله تلاش می کردند در مرکز این روستا یک موشک انداز نصب کنند. 7 آوریل پاسکال سلیمان یکی از مقامات حزب راستگرای مسیحی قوات لبنان، در نزدیکی شهر بیبلوس ربوده شد و به قتل رسید. رهبر حزب به سرعت انگشت اتهام را به سمت حزب الله نشانه رفت ولی حزب الله نقش خود را در این رخداد رد کرد

هر دو حادثه ترس از وقوع جنگ بین مسیحیان و شیعیان را افزایش داد و ناتوانی دولت در کنترل شبه نظامیان (به ویژه شبه نظامیان حزب الله) را نشان داد. روستاییان رمیش نمی توانستند برای مقابله با حزب الله از ارتش کمک بگیرند زیرا که اختیارات ارتش لبنان در جنوب کشور بسیار کم است. همچنین امیدی وجود نداشت که اگر حزب الله پشت قتل سلیمان باشد، مورد بازخواست قرار گیرد زیرا چندین دهه است که این گروه از هرگونه تعقیب و مجازاتی مصون مانده است

خاورمیانه با مشکل حضور شبه نظامیان دست و پنجه نرم می کند. از 400 میلیون نفری که در جهان عرب زندگی می کنند، بیش از یک چهارم آنها در کشورهایی هستند که دولت آن کشورها توان لازم برای مهار گروههای مسلح را ندارند. در لبنان شاهد حضور حزب الله هستیم، حوثی ها پرجمعیت ترین مناطق یمن را کنترل می کنند و در عراق، لیبی و سوریه نیز گروههای شبه نظامی متعددی حضور دارند

تنها خاورمیانه نیست که با مشکل شبه نظامیان دست به گریبان است ولی چیزی که خاورمیانه را از این حیث با دیگر نقاط جهان متمایز می کند، این است که شبه نظامیان خاورمیانه با دولتها تعامل دارند. حزب الله لبنان بخشی از دولت فرقه ای این کشور است، در پارلمان حضور دارد و برخی از وزارت خانه ها را اداره می کند؛ همچنین تنها حزب لبنانی است که مجهز به ارتش می باشد و می تواند کشور را به جنگ خارجی بکشاند. در سراسر جهان گروههای شبه نظامی بسیاری وجود دارند ولی کمتر گروهی همچون حزب الله است که 12 کرسی پارلمان را در اختیار داشته باشد و وزارت کار را اداره کند

شبه نظامیان می توانند کشور را درگیر جنگ داخلی کنند. آنها هموطنان خود را می کشند و می ترسانند، از خزانه میلیاردها دلار می دزدند و سرمایه گذاران خارجی را فراری می دهند. گرچه شبه نظامیان مورد نفرت هستند ولی ریشه کن کردن آنها نیز دشوار است

استفاده آنها از خشونت یکی از عواملی است که مقابله با این گروهها را دشوار می کند. برای مثال حزب الله متهم است که دشمنانش را با ترور حذف می کند که از جمله می توان به ترور رفیق حریری نخست وزیر سابق در سال 2005 و محمد شطح وزیر دارایی سابق در سال 2013 اشاره کرد

عامل دومی که به بقای این گروهها کمک می کند، پول و ثروت است. بسیاری از شبه نظامیان امپراتوری های اقتصادی را در کنترل خود دارند. علی علاوی وزیر دارایی سابق عراق زمانی می گفت که کمتر از 1 میلیارد دلار از 7 میلیارد دلار عوارض گمرکی سالانه، وارد خزانه دولت می شود و اغلب این درامد به دست شبه نظامیان می رسد. سال 2022 شبه نظامیان عراقی یک شرکت ساختمانی تأسیس کردند و دولت را متقاعد نمودند که مساحتی نزدیک به نیمی از قبرس را به آنها بدهد. این گروهها روزانه صدهاهزار دلار از کامیون ها در پست های بازرسی می گیرند

عامل سوم دولت های ضعیف و نامشروع هستند. شبه نظامیان خاورمیانه اغلب در پی خشم و نارضایتی عمیق مردمی تشکیل می شوند. شیعیان لبنان که پایگاه حزب الله هستند، برای قرن ها یک طبقه فقیر در لبنان بودند؛ همچنین در عراق، شیعیان در طول حکومت 24 ساله صدام، به طرز وحشیانه ای سرکوب می شدند. در لیبی اختلافات فرقه ای وجود نداشت ولی بر اثر سوء مدیریت و حکمرانی طولانی مدت قذافی، اختلافات زیادی بین مردم مناطق مختلف کشور ایجاد شده بود

عامل چهارم جنگ است که باعث می شود وجود شبه نظامیان برای دولت ها مفید باشد. اسد سوریه را به مدت چند دهه تحت کنترل داشت ولی سال 2011 بهار عربی اغاز گشت و با شروع کشتار معترضان توسط دولت، اعتراضات به جنگ داخلی تبدیل شد. ارتش سوریه برای سرکوب شورش ها به کمک شبه نظامیان نیاز داشت

بسیاری از شبه نظامیان عراقی نیز در دهه 2000 و در شرایطی مشابه با سوریه ظهور کردند. آنها در ابتدا علیه اشغال کشور توسط آمریکا مبارزه می کردند ولی در سال 2014 که ارتش عراق در نبرد علیه داعش فرار نمود و موصل را تسلیم کرد، نقش این گروههای شبه نظامی بیش از پیش تثبیت شد

در دیگر نقاط جهان شبه نظامیان معمولا با دولت ها وارد منازعه و درگیری هستند ولی در خاورمیانه دولت ها اغلب به چنین گروههایی مشروعیت می دهند و وقتی این گروهها قدرت یافتند، دیگر برچیده شدن آنها سخت و غیرممکن می شود. توافقی که سال 1989 به جنگ داخلی لبنان پایان داد، همه شبه نظامیان را خلع سلاح می کرد به جز حزب الله؛ استدلالی که در پس این تصمیم آمده بود، این بود که حزب الله گروه مقاومتی است که با اسرائیل می جنگد

حوثی ها مدت ها در شمال یمن –فقیرترین منطقه کشور- به عنوان گروهی شورشی شناخته می شدند. سال 2014 در میان هرج و مرج بهار عربی، آنها به جنوب لشکرکشی کردند و پایتخت و دیگر شهرهای بزرگ را تصرف نمودند. ارتش یمن مانع از پیشروی انها نشد و حوثی ها را انقلابی خواند. در یمن چند عنصر در کنار هم به سلطه حوثی ها کمک کرد: دولت ضعیف بود و توان برقراری صلح و ثبات و مواجهه با نارضایتی ها را نداشت؛ در چنین شرایطی حس کرد که می تواند برای مقابله با اعتراضات به نیروهای حوثی متکی شود؛ پس به آنها مشروعیت داد و بعد از آن بود که دیگر رشته امور از دستش خارج شد و نتوانست جلوی قدرت گیری حوثی ها را بگیرد

شبه نظامیان خاورمیانه به دو دسته تقسیم می شوند: یک دسته از آنها (حوثی ها) دولت را در دست دارند. اکنون بسیاری از یمنی ها، حوثی ها را دلیل فقیر، قحطی، بیماری و بسیاری دیگر از مشکلات کشور می دانند

دسته دوم، شبه نظامیان عراق، سوریه و لبنان هستند که از خط متفاوتی پیروی می کنند. آنها به جای اینکه دولت را به طور کامل در دست بگیرند، با آن همکاری می کنند. برای مثال در لبنان حزب الله همچون دیگر احزاب لبنانی، برخی از وزارت خانه ها را در کنترل دارد و هواداران خود را در مشاغل دولتی می گمارد. ولی چیزی که حزب الله را از دیگر احزاب لبنانی متمایز می کند این است که کنترل مرزهای زمینی خود با سوریه و کنترل چند سازمان امنیتی و اطلاعاتی را در دست دارد؛ زرادخانه قدرتمندی دارد که با اتکا به آن می تواند برخی از خواسته های خود را به دیگر احزاب تحمیل کند. اعضای حزب الله سال 2008 بیروت را اشغال کردند تا کابینه را وادار کنند که تصمیماتی که مخالف خواست حزب الله بوده را تغییر دهد. آنگونه که لینا خطیب محقق اندیشکده چاتم هاوس می گوید حزب الله قدرتی فراتر از دولت دارد و می توان آن را «قدرت بدون مسئولیت» نامید

در طول جنگ داخلی لبنان، بیشتر شبه نظامیان از خارج کمک می گرفتند؛ برای نمونه حزب قوات از اسرائیل و چند کشور عربی و غربی دیگر کمک مالی و تسلیحاتی دریافت می کرد. ولی با اتمام جنگ، این حمایت ها قطع شد. اکنون تنها حزب الله است که هنوز از یک کشور خارجی کمک می گیرد: ایران در چهل سال گذشته دهها میلیارد دلار و نیز سلاح های مدرن در اختیار حزب الله گذاشته است

همه اینها به توضیح مواضع اخیر سمیر جعجع کمک می کند. جعجع رهبر حزب قوات که یکی از شرورترین فرماندهان جنگ داخلی بود، در سالهای اخیر به شکل های مختلفی تمایل خود را به درگیری با حزب الله نشان داده است. با این وجود 22 آوریل بعد از آنکه بارها به نقش حزب الله در قتل آقای سلیمان اشاره کرد، اعلام نمود که هیچ مدرکی دال بر دخالت این گروه ندارد. به عبارت دیگر جعجع علیرغم اینکه دوست دارد با حزب الله بجنگد ولی خود را در موقعیتی نمی بیند که بخواهد نبردی را آغاز کرده و به پیروزی برسد

اما آنچه بیش از همه عوامل به بقای شبه نظامیان در خاورمیانه کمک می کند، حمایت خارجی است. در رشد و گسترش نظامیان خاورمیانه، بی شک می توان ایران را مقصر اصلی دانست. ایران نه تنها از حزب الله، که از شبه نظامیان در عراق، سوریه و یمن نیز حمایت می کند. آمریکا سعی کرده از طریق تحریم جلوی این کمک ها را بگیرد ولی موفقیت چندانی نداشته است. سیاست گذاران غربی و سازمان ملل طرح هایی را برای متقاعد کردن شبه نظامیان به خلع سلاح دنبال کرده اند ولی تا زمانی که این گروهها از خارج پول و سلاح دریافت می کنند، انگیزه ای برای توقف ندارند

منبع: اکونومیست

مترجم: فاطمه رادمهر

درج این مطلب به معنی تأیید ادعاهای مطرح شده نبوده و صرفا به منظور آشنایی خوانندگان با نظرات مختلف صورت گرفته است

نظر شما