روز یکشنبه موشک ها در آسمان لبنان و اسرائیل به پرواز درامدند؛ لحظه ای که مردم منطقه با ترس آن زندگی می کردند، فرا رسید و به نظر می رسید که جنگ همه جانبه آغاز شده است.
ولی اسرائیل و حزب الله به سرعت تبادل اتش را پایان دادند و ادعای پیروزی کردند؛ به این ترتیب نشان دادند که جنگ حداقل فعلا به پایان رسیده است.
این اتفاق نشان داد که نه حزب الله و نه حامی منطقه ای آن ایران، راه بهتری برای پاسخ به حملات اسرائیل پیدا نکرده اند؛ راهی که بتواند ضمن بازدارندگی اسرائیل، به جنگ بزرگتری منجر نشود.
اینکه پاسخ ایران چه خواهد بود همچنان نامعلوم است. گرچه تهران همچنان می تواند دست به اقدامی غیرمنتظره بزند؛ ولی نوع واکنش محدود حزب الله، تحلیلگران را متقاعد کرده است که واکنش ایران نیز در چنین سطحی خواهد بود.
محمدعلی شعبانی تحلیلگر امور ایران می گوید: «ایرانیان مدام در مورد دقت در هدف گیری حرف می زنند؛ بنابراین می توان انتظار داشت که واکنش ایران حمله ای دقیق به اهدافی مشخص خواهد بود».
آخرین دور تشدید تنش ها ماه گذشته آغاز شد، زمانی که اسرائیل حزب الله را به خاطر حمله موشکی به یک زمین فوتبال که منجر به کشته شدن چندین کودک شد، مقصر دانست؛ ادعایی که البته حزب الله ان را رد کرد.
اسرائیل 30 ژوئیه در واکنشی تلافی جویانه، به بیروت حمله کرد و یکی از فرماندهان ارشد حزب الله (فؤاد شکر) را کشت. ساعاتی بعد اسماعیل هنیه رهبر سیاسی حماس در تهران در یک انفجار کشته شد؛ ترور هنیه اقدامی به شدت تحریک برانگیز بود.
اگر اسرائیل بتواند متحدان ایران را در وسط تهران ترور کند، پس دیگر هیچ جای امنی برای رهبران ایران وجود نخواهد داشت. علی واعظ مدیر پروژه ایران در گروه بین المللی بحران با اشاره به این مطلب، می گوید: «ارسال چنین سیگنالی، برای رهبران ایران غیرقابل تحمل است؛ اما مشکلی که اکنون رهبران ایران دارند این است که نمی توانند با هزینه ای کم پاسخ اسرائیل را بدهند. از سوی دیگر پاسخ ندادن هم خطرات خاص خود را دارد و موجودیت جمهوری اسلامی را تهدید می کند».
آنچه کار ایران را پیچیده کرده، این است که رهبران این کشور قبلا در پاسخ به حمله اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در دمشق، قدرت نظامی خود را به نمایش گذاشتند و بیش از 300 موشک و پهپاد به سوی اسرائیل پرتاب کردند. گرچه حمله را قبلا تلگراف کرده و به اسرائیل و امریکا فرصت دفاع داده بودند.
در دور اخیر تنش ها رهبران و کارشناسان منطقه حدس می زدند که ایران و نیرهای نیابتی اش در لبنان و یمن و عراق قدرت خود را به شکل هماهنگ در منطقه به نمایش بگذارند؛ ولی حرکت حزب الله در واکنش تنهایی، نشان داد که این گزینه منتفی است. حسن نصرالله در سخنرانی که پس از حمله در روز یکشنبه انجام داد، گفت که مردم می توانند «نفس راحتی بکشند».
برای حزب الله جنگ همه جانبه هزینه سیاسی بالایی داشت. باتوجه به اینکه لبنان هنوز از یک بحران اقتصادی ویرانگر رنج می برد و چندین سال است با خلأ سیاسی دست و پنجه نرم می کند، نصرالله با فشار شدیدی از سوی دیگر بخش های جامعه مواجه است و مردم از او می خواهند که کشور را به بحرانی عمیق نکشاند. تاکنون دهها هزار نفر از حامیان حزب الله در جنوب لبنان، به دلیل حملات روزانه اسرائیل، از خانه های خود رانده شده اند.
منتقدان حزب الله واکنش این گروه را به سخره گرفتند و عکس هایی از آتش نشانان اسرائیلی درحال خاموش کردن یک مرغداری که مورد اصابت موشک حزب الله قرار گرفته بود، منتشر کردند. یک حساب کاربری در توئیتر با اشاره به نصرالله نوشته بود: «سید حسن معادله جدیدی برای دشمن صهیونیستی گذاشته است؛ به کشتن هر رزمنده حزب الله با کشتن یک مرغ پاسخ می دهیم».
در خصوص ایران دیپلمات های منطقه به اظهارنظر اخیر رهبران ایران که اندکی قبل و بعد از حملات حزب الله منتشر شد، اشاره کردند. رهبران ایران از تلافی قریب الوقوع ولی هدفمند و محدود سخن گفته بودند.
هفته گذشته وقتی حسین سلامی فرمانده کل سپاه با زائران اربعین که خواهان انتقام ترور هنیه بودند دیدار کرد، گفت: «انشاالله خبرهای خوبی از انتقام خواهید شنید». اندکی بعد از حمله حزب الله نیز آقای خامنه ای در جمع دانشجویان گفت که پاسخ «همیشه به معنای برداشتن سلاح نیست؛ بلکه به معنای درست فکر کردن، درست صحبت کردن، درک درست وقایع و ضربه زدن دقیق به هدف است».
به عقیده کارشناسان این اظهارات نشان می دهد که واکنش ایران کمتر شبیه به اتفاقات آوریل خواهد بود و بیشتر مشمول حمله ای هدفمند است.
رویکرد اصلی تهران این است که به گونه ای پاسخ دهد که پای آمریکا را به جنگ باز نکند. ناوهای جنگی آمریکا هم اکنون در منطقه مستقر هستند. ژنرال کنت مکنزی رئیس سابق سنتکام می گوید: «ایران احتمالا با حمله به هدفی که چندان مورد حفاظت نیست، مانند سفارت یا تأسیسات مرتبط به اسرائیل در اروپا، آفریقا یا آمریکای جنوبی تلافی خواهد کرد».
برخی از مقامات آمریکایی نیز معتقدند رهبران ایران تا زمانی که مذاکرات برای میانجیگری آتش بس در غزه ادامه دارد، هرگونه پاسخی را به تعویق میاندازند. برخی دیگر از کارشناسان به تلاش های شدید دیپلماتیک برای ازسرگیری مذاکرات بین ایران و امریکا اشاره می کنند. برای نمونه مها یحیا مدیر مرکز خاورمیانه کارنگی معتقد است که «ایران بسیار عملگرا است و به این فکر می کند که چگونه می تواند از تحولات اخیر به نفع خود استفاده کند و در مذاکرات احتمالی با آمریکا امتیاز بگیرد».
آقای خامنه ای روز سه شنبه در اظهاراتی که به عنوان اعلام تمایل به تجدید مذاکرات با غرب تعبیر می شود، گفت «هیچ مانعی» برای ازسرگیری مذاکرات هسته ای وجود ندارد.
اما به عقیده آقای شعبانی، همین عمل گرایی می تواند پاشنه آشیل آقایان خامنه ای و نصرالله باشد و باعث شود که قدرت اطلاعاتی و نظامی آنها کمرنگ جلوه کند «وقتی به اسرائیل نشان می دهید که منطقی هستید و واکنش هایی غیرقابل پیش بینی ندارید، درحقیقت دارید به تشدید سلطه اسرائیل کمک می کنید».
با این حال از دید دیپلمات های منطقه، هنوز هم راههایی وجود دارد که ایران و متحدانش بتوانند از طریق ان هزینه های سنگینی بر اسرائیل تحمیل کنند. برای مثال مانع تراشی نتانیاهو بر سر مذاکرات آتش بس می تواند فرصتی برای تخریب روابط اسرائیل و متحدان غربی اش باشد، یا اینکه همچون مردم جنوب لبنان، شهروندان شمال اسرائیل نیز قادر به بازگشت به خانه هایشان نیستند و روز به روز از دولت ناامیدتر می شوند.
نصرالله ماه گذشته به هواداران خود گفت: «75 سال ما آواره بودیم و اسرائیلی ها در مستعمرات خود زندگی می کردند؛ خانه های ما ویران شد و مستعمرات آنها پابرجا ماند؛ کارخانه های ما سوخت و کارخانه های انها باقی ماند؛ حالا همه چیز تغییر کرده است».
مترجم: فاطمه رادمهر
نظر شما