انسان، همانگونه که مى ‏تواند توانايى ‏هاى خویش را براى پيشبرد اهدافی ارزشمند صرف كند، همانگونه نیز قادر است که قدرت و امکانات موجود را در راه هایی مغایر با اهداف والای انسانی به كار گيرد.

يك ابزار و چند هدف

اگر انسان كارهاى روزمره خود را در راستاى رسيدن به هدف خويش قرار دهد، همان اعمال كوچك به عامل بزرگ پيروزى تبديل مى ‏شود. مثلاً چنانچه انجمنى برپا كنيم مى ‏توانيم از آن به سه شکل بهره ببريم:

1. در آن انجمن، فيلم ‏هايى درباره حوادث تاريخى اسلام، اهداف اسلامى و يا چگونگى ورود استعمارگران به كشورهاى اسلامى و راه رهايى از چنگال آنان به نمايش گذاشته شود كه در این صورت چنين انجمنى در راستاى رسیدن به هدف خواهد بود.

2. فيلم‏ هايى براى ترويج فساد و اعمال زشت به نمايش گذاشته شود كه مسلما ضد اهداف اسلامى و انسانى است.

3. تشكيل انجمنى تنها به منظور سرگرمى، تا كسانى كه از كار روزانه خسته شده‏ اند براى تفريح و نوشيدن چاى در آن‏جا جمع شوند، و در راه پيشبرد هدف از آن هیچگونه بهره ‏بردارى صورت نگیرد.

شخصى نقل مى‏ كرد: به يكى از كشورهاى غير اسلامى سفر كرده بودم، در يكى از كوچه ‏ها انجمنى برپا بود و افراد با نشاطى در آن‏جا چاى، نوشابه و ميوه مى خورند و تمام موضوعات مورد بحث آنان مربوط به داستان‏ هاى حضرت مسيح، انجيل و ديگر مسائل مربوط به مسيحيت بود. بعدها فهميدم مؤسس اين انجمن يك مسيحى بوده است و اين كار را براى ترويج مسيحيت انجام داده است. بنابراين حتى انجمن ‏ها را مى ‏توان در راستاى پيشبرد هدف تشكيل داد.

هدف عامل پيشرفت

علت اين ‏كه اسلام موفق شد جهان را از گمراهى نجات دهد اين بود كه علاوه بر پيامبر صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله  مسلمانان دیگر نیز تمام كارهاى خود را در راستاى رسيدن به هدف انجام مى ‏دادند. اسلام حتى انجام ورزش را در راستاى هدف قرار داده است. از اين رو، برد و باخت در مسابقاتى مانند اسب ‏سوارى و تيراندازى را مجاز دانسته، اما قمار را حرام كرده است، زيرا قمار ضد هدف است و انسان با قمار كردن، سرمايه مادى و معنوى خود را نابود مى ‏كند، عداوت به وجود مى ‏آيد و اعصاب انسان را تضعيف مى ‏كند، اما مسابقاتى چون اسب ‏سوارى در راستاى كمك به هدف است. از اين رو، اسلام نه تنها انجام چنين مسابقاتى را جايز دانسته، بلكه افراد را براى شركت در آن مسابقات تشويق كرده است.

به نظر ما هر مسابقه‏ اى كه باعث تقويت قدرت، شوكت و عزت مسلمانان شود، خواه با كشتى، هواپيما يا ماشين باشد يا با وسايل جنگى پيشرفته، جايز است و كليات جواز مسابقات اسب سوارى و تيراندازى، شامل تمام آن مصاديق مى ‏شود.

براى رسيدن به هدف

نكته در خور توجه اين است كه حتى ازدواج ‏هاى حضرت در راستاى هدفشان قرار داشت. اساسا يكى از اهداف رسول خدا از تعدد زوجات اين بود كه قبايل وابسته به آن زنان را به اسلام جذب كنند. هدف ديگر پيامبر اين بود كه آنان احكام و مسائل دين را فرا گيرند و به ديگران آموزش دهند.

در آن زمان اعمال ضد اخلاق اسلامى مانند: شرابخوارى، قماربازى، زنا، خوردن اموال مردم به باطل و ده ‏ها فعل حرام ديگر رايج بود و پيامبر از طرف خداى سبحان مأمور بودند كه تمام مردم را هدايت كنند. از اين رو حضرت همواره براى هدايت مردم كوشيدند و آنان را امر و نهى و نصيحت مى‏ كردند. گروهى از مردان و زنان در مسجد حضرت رسول حاضر مى ‏شدند و احكام دين را فرا مى ‏گرفتند و عده زيادى نيز احكام دين خود را از زنان و دختران پيامبر مى ‏آموختند. چنان‏که حدود هزار حكم اسلامى از سخنان و روايات حضرت زهرا استفاده شده و روشن است كه هزار حكم چيز كمى نيست. همچنين زنان پيامبر احكام فراوانى را از آن حضرت نقل كرده ‏اند.

بدین ترتیب در تمام اعمال حضرت، علاوه بر اهداف ظاهری، اهداف دیگری نیز نهفته بوده است. جنگ و صلح، حضر و سفر، نماز و روزه و ديگر اعمال عبادى آن حضرت فقط جنبه عبادى نداشته است، بلكه ـ مثلاً ـ به جا آوردن نماز جماعت در مسجد باعث به وجود آمدن وحدت، اخوت و آموزش احكام دين مى ‏شد. نقشه جنگ، كمك به فقرا، گفتگوى ميان اديان و آموزش دين نیز از کارهای دیگری بود که با حضور مردم در مسجد به بهانه اقامه نماز و عبادت انجام مى‏ گرفت. حتى آخرين بارى كه حضرت رسول  در حال بيمارى به مسجد آمدند و مردم را نصيحت كردند، تمام سخنان آن حضرت در راستاى تأمين هدف بود. مثلاً حضرت فرمودند: «اگر كسى حقى بر گردن من دارد، بيايد و حقش را از من بگيرد».

متأسفانه امروزه نقش مسجد كم شده است، هر چند در برخى مساجد اندكى از اين امور وجود دارد، اما به اصطلاح «أين الثّرى و أين الثريّا» .

بدین ترتیب، فلسفه انجام مسابقه ورزشى كه حضرت رسول به مردم توصيه مى ‏كردند اين بود كه عموم مردم با ورزش ‏هاى رزمى براى جنگ و سربازى آماده
شوند تا بتوانند با دشمن مقابله كنند و در صحنه جنگ، مقتدرانه با دشمن بستيزند و از اسلام و مسلمين دفاع و كشور اسلامى را از هجوم بيگانگان حفظ كنند.

عقل سالم در بدن سالم

عقل سالم در بدن سالم است. از اين ‏رو انسانى كه جسمش بيمار است نمى ‏تواند فكر صحيح و كارآمد داشته باشد و اگر فكر صحيح نداشته باشد بدن سالم هم ندارد، پس فكر و جسم بر يكديگر تأثير مى ‏گذارند. بدون شك انسان بيمار، توانايى پى ‏گيرى امور علمى، دينى، اجتماعى، اقتصادى، معنوى و مادى را ندارد، ولى هنگامى كه ورزش مى‏ كند قدرت جسمى و فكرى ‏اش تقويت مى‏ شود. البته متأسفانه تاريخ، به طور مفصل به آثار اين سفارش پيامبر در پيشرفت اسلام نپرداخته است، ولى از همان مقدارى كه در تاريخ ثبت شده، به عنوان «مشت نمونه خروار» بر مى‏ آيد كه پيامبر قصد داشتند مسلمانان از نظر جسمى نيز سالم باشند تا در پرتو آن، افكار، عقايد و اخلاق صحيحى داشته باشند. نكته درخور توجه اين است كه اصحاب پيامبر با پيروى از اين برنامه ‏ها توانستند درصحنه ‏هاى مختلف پيشروى كنند.

یک نکته

دنياى امروز كه حق و باطل را با يكديگر آميخته است، ورزش را نيز دستخوش حق و باطل كرده است. ورزش ‏هاى باطل، ورزش ‏هاى ضد بشرى است، مانند مشت‏ زنى كه ورزشى به شدت مضر است و گاهى باعث معلوليت ورزشكاران مى ‏شود، يا گاو بازى كه گاهى بر اثر هجوم گاو، ورزشكار به شدت آسيب مى ‏بيند. بايد توجه داشته باشيم كه علت اين مسأله (انحراف در هر امرى، به ويژه در

ورزش و گرايش به ورزش‏هاى خشن و زيان ‏بار) اين است كه در كتاب مقدس غرب، به هيچ وجه خبرى از احكام الهى نيست. از اين رو خودشان بر حسب خواسته ‏هاى درونى خود قوانينى وضع مى ‏كنند و شكى نيست كه در قانون ‏گذارى بشرى، حق و باطل به هم آميخته مى ‏شود.

آميخته بودن مسابقات حق و باطل در فرهنگ غرب به جامعه اسلامى نيز كشيده شده است و مسلمانان مسابقات حق و باطل را به هم آميخته ‏اند.

اميدواريم خدا به همه مسلمانان توفيق عطا فرمايد كه به احكام اسلام عمل كنند و با نشان دادن مكتب حيات بخش اسلام به جهانيان، زمينه گسترش اسلام را در تمام جهان فراهم كنند تا بار ديگر اسلام به عظمت گذشته خود باز گردد و بشريت را از بدبختى نجات دهد.

برگرفته از کتاب از چشمه سار معرفت، نوشته آیت الله سید محمد شیرازی

 

 

نظر شما