به گزارش کاشان آنلاین، حجت الاسلام والمسلمین یثربی که شامگاه چهارشنبه در شب ولادت امام زین العابدین علیه السلام سخن می گفت در آغاز سخنان خود با بیان آیاتی از سوره یوسف بیان داشت: وقتی در شهر ولوله افتاد که زلیخا گمراه شده و دل به یوسف بسته است، زلیخا خواست آنها را متوجه کند که یوسف موجودی خاص است، پس زنان مصر را به مجلسی دعوت کرد و یوسف را راضی کرد که خود را بیاراید و از یک در وارد و از در دیگر خارج شود. در دست هر کدام از زنها نیز یک چاقو و ترنج داد. وقتی یوسف وارد شد به تعبیر قرآن، یوسف در نظرشان بسیار بزرگ آمد، دستان شان را بریدند و گفتند این نمی تواند انسان باشد این یک ملک کریم است.
ایشان به توضیح واژه کرامت پرداخت و گفت: هر صفتی که در عرف به عنوان فضیلت و مکارم اخلاقی مورد پسند مردم باشد و مردم فردی را به خاطر دارا بودن آن صفت حمد کنند کرامت نام دارد.
ایشان افزود: برخی از مفسرین معتقدند که عبارت ملک کریم به این دلیل بیان شده است که وقتی یوسف وارد مجلس زنان مصر شد هیچ التفاتی به زنان نکرد و بی اعتنا به شهوات انسانی از مجلس عبور کرد. در این معنا یوسف نه تنها دارای صورتی زیباست بلکه سیرتی درخشنده نیز داشت که زنانی که او و دینش را نمی شناختند یوسف را چنان بزرگ دیدند.
محقق و استاد حوزه علمیه به بیان مصادیق کرم و کرامت در قرآن و احادیث پرداخت و افزود: در اولین فراز از زیارت جامعه کبیره، عبارت اصول الکرم خطاب به ائمه اطهار آمده است، یعنی کرامت هر چقدر که بزرگ و برجسته باشد اصل و بنیان آن در اهل بیت آمده است.
ایشان تصریح کرد: از حیات ائمه تنها به چند روز اکتفا کرده ایم و درباره علی بن الحسین علیهماالسلام هم دانسته های ما به بعد از کربلا و شام محدود می شود، از کجای حیات امام سجاد برمی آید که ایشان اصول الکرم هستند؟ چگونه کسی که خود را مأموم آن امام می داند می تواند به چنین اسوه ای اقتدا کند؟ اگر امروز کسی بپرسد ائمه چه اصول اخلاقی داشته اند که باید آنها را در جامعه رواج داد پاسخ چیست؟
حجت الاسلام والمسلمین یثربی به ذکر روایتی از زندگی امام سجاد پرداخت و بیان داشت: پس از واقعه کربلا مشروعیت یزید زیر سوال رفت. او بزرگان مدینه را به شام فراخواند تا با دلجویی و باج دادن ورق را به نفع خود برگرداند. این افراد وقتی به مدینه بازگشتند حقایق رفتار یزید را برای مردم مدینه بیان کردند و آن چه دیدند اعم از نکاح یزید با نزدیکان، شرابخواری و میمون بازی او را برای مردم گفتند و تاکید کردند که اباعبدالله حق داشت با او بیعت نکرد. مردم شهر شورش کردند و بنی امیه فرار کردند. در این شرایط که مردم اگر یک اموی را می دیدند می کشتند، مروان که سابقه او در ظلم به مردم و اهل بیت در دوران عثمان، و جنگ با امیرالمومنین در جمل و صفین، و فشار بر امام حسن و امام حسین روشن است به امام سجاد پناه برد. امام فرمود من یک خانه در مدینه دارم و خانه ای در بیرون شهر کدام را می خواهی؟ و مروان به همراه صد نفر از خاندانش مهمان امام سجاد شد.
ایشان تصریح کرد: مروان به اصول الکرم پناه آورده بود و دشمنان ائمه هم می دانستند اگر به آنها پناه ببرند پناه می گیرند. اما ما چه شباهتی با ائمه داریم؟ او با دشمنش چنین می کرد و ما با کسانی که هم عقیده و هم وطن هستیم چه می کنیم؟
ایشان افزود: انگار عده ای برای خود وظیفه ای جز این قائل نیستند که نفرت و کینه و عداوت را به جامعه پمپاژ کنند و ادعای تشیع نیز دارند. این دروغ است.
محقق و استاد حوزه علمیه با بیان فراز دیگری از زیارت جامعه افزود: وقتی ائمه محور و اساس کرم هستند هر فردی با هر تفکری و نگرشی به هر میزان کار خیری که انجام دهد به ائمه نزدیک می شود.
ایشان تصریح کرد: آن قدر خط کش به دست نگیریم که فلانی اگر چنین کرد مسلمان نیست و اگر چنین گفت شیعه نیست و اگر این کار را کرد کافر است، در مکتب اهل بیت به همان میزان که فردی کارش مطابق فطرت باشد و کرامت اخلاقی و امور پسندیده در کارش باشد به همان مقدار با ائمه هدی نسبت دارد.
نظر شما