twitter share facebook share ۱۳۹۵ آبان ۱۹ 636

 اگر اکسیر رایگانی را تصوّر کنیم که قادر باشد سلامت جسمی و روانی میلیون‌ها تن از مردم امریکا را ارتقا بخشد، چه قیمتی می‌توان روی آن گذاشت؟ حال یک قدم جلوتر بگذاریم؛ اگر نتایج پژوهش‌ها کاملاً قاطعانه نشان دهد که با مصرف یک بار در هفتۀ این ترکیب ظرف پانزده سال، درصد مرگ و میر 20 الی 30درصد کاهش پیدا می‌کند، با چه فوریتی درصدد قرار دادن آن در دسترس عموم مردم برخواهیم آمد؟ خبر خوش آن است که این داروی معجزه‌آسا (یعنی دین و به طور مشخّص‌تر شرکت در مراسم‌های عبادی) همین الان نیز در دسترس اکثر مردم امریکا قرار دارد.

حقیقت آن است که بین سلامت و دین ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. پروفسور وندرویل (Professor VanderWeele) و همکارانش به‌تازگی پژوهشی را (بر مبنای بیش از بیست سال کار قبلی که در این حوزه صورت گرفته است) در دانشگاه هاروارد انجام داده‌اند که نشان می‌دهد شرکت در مراسم مذهبی منجر به ارتقای سطح سلامت جسمی و روانی انسان می‌شود. بزرگسالانی که دست‌کم یک بار در هفته در این مراسم‌ها شرکت می‌کنند، در مقایسه با اشخاصی که اصلاً به کلیسا نمی‌روند، تا پانزده سالِ آتی کمتر در معرض خطر مرگ قرار دارند. نتایج این پژوهش در مطالعات و جمعیت‌های مختلف تکرار شده و لذا کاملاً قابل‌وثوق است.

این دستاوردها دینی را به جای دینی دیگر توصیه نمی‌کند یا تجویز نمی‌کند که جامعه باید با چنین اطّلاعاتی چه کند. اما دو نتیجۀ سودمندِ اجتماعی و شخصی از این کار علمی به دست می‌آید. رسانه‌های خبری، دانشگاه و عموم مردم می‌توانند از این درکِ جدید برای سنجش ارزش اجتماعیِ بالای دین استفاده کنند. به علاوه، این پژوهش افراد را دعوت می‌کند تا دربارۀ نقش دین در زندگی خود بازاندیشی کنند.

فواید مرتبط با سلامت

تقریباً نیمی از مردم امریکا (تقریباً از هر پنج امریکایی، دو نفر) عنوان داشته‌اند که ظرف هفتۀ گذشته در یک مراسم مذهبی شرکت کرده‌اند. ممکن است انگیزۀ خیلی‌ها از انجام این کار گوش سپردن به مناجات‌های پرمعنا، رسیدن به حسّ بخشیده شدن و نهایتاً رستگاری باشد. تعداد اندکی می‌گویند که هدف آنها از کلیسا رفتن ارتقای سطح سلامتی است!

اما حضور در مراسم مذهبی چگونه می‌تواند سلامت انسان را ارتقا بخشد؟ نتایج یک مطالعه حاکی از آن بوده است که برای انسان، مورد حمایت اجتماع واقع شدن امری حیاتی است. البته حمایت اجتماعی تنها حدود یک چهارمِ این تأثیر را باعث می‌شود. به نظر می‌رسد مکانیسم‌های دیگری نیز در اینجا نقش دارند و این احتمالاً به خاطر هنجارهای رفتاری‌ای است که در مراسم‌های مذهبی به چشم می‌خورد. برای مثال معمولاً احتمال کمتری وجود دارد که کسانی که به کلیسا می‌روند اهل سیگار باشند، و اگر سیگاری باشند نیز بیشتر محتمل است که سیگار را ترک کنند و بدین ترتیب از سلامت بیشتری برخوردار خواهند بود.

شرکت در مراسم مذهبی بر سلامت روان نیز تأثیرگذار است. پژوهش‌های صورت‌گرفته در هاروارد و جاهای دیگر نشان می‌دهد که کسانی که در مراسم‌های مذهبی شرکت می‌کنند، احتمالاً به خاطر ایمان یا امید بیشتری که دارند، خوش‌بین‌تر هستند و نرخ افسردگی در میان آنها پایین‌تر است. همچنین شرکت در این گونه مراسم‌ها مانع از مبادرت افراد به خودکشی می‌شود. محقّقان دیگر به این نتیجه رسیده‌اند که معمولاً کلیساروندگان هدف بزرگ‌تری در زندگی خود دارند و از قدرت خودکنترلی بیشتری برخوردار هستند؛ شرکت در مراسم مذهبی از کانال این دو مکانیسم می‌تواند بر سلامت روان تأثیر بگذارد.

امروز شمار بیشتری از مردم امریکا به بی‌دینی روی آورده‌اند و ما شاهد کاهش مؤسّسات مذهبی هستیم. از دیدگاه عدّه‌ای، کلیسا رفتن دیگر کاری غریب و از مد افتاده شده است و هروقت صحبت از معنویت می‌شود، پاسخ می‌دهند: نه ممنون، من یک‌شنبه‌ها می‌خوابم! به این ترتیب مردم خود را از مزایای شرکت در مراسم مذهبی محروم می‌سازند. چراکه نتایج پژوهش‌ها نشان داده است که این حضور در کلیسا است که تأثیر به‌سزایی بر سلامت انسان دارد، نه صرفِ معنویت و اعمال عبادی شخصی. ظاهراً این تأثیر عبادتِ جمعی است که اساسی و ضروری است.

نتیجه‌ای که از این بحث می‌شود گرفت چیست؟ اول این که ارتباط بین دین و سلامت باید ما را برآن بدارد که نقش دین را در جامعه و زندگی مردم از نو ارزیابی کنیم. امروزه دین غالباً منفی تلقّی می‌شود و خیلی کم به‌درستی فهمیده می‌شود. اما تأثیر فعالیت‌های مذهبی اغلب عمیقاً مثبت است؛ این نکته‌ای است که بیشتر مواقع مورد غفلت واقع می‌شود. مزایای سلامتی را می‌توان به فهرست بلند بالایِ نقاط مثبت یک زندگی فعّالانۀ مذهبی افزود.

مطالعات صورت‌گرفته گویای آن است که شرکت در مراسم مذهبی احتمال برخورداری از ازدواجی باثبات را افزایش می‌دهد، هدف‌مندی شخص را ارتقا می‌بخشد، روابط اجتماعی فرد را گسترش می‌دهد، منجر به افزایش بخشندگی فرد، داوطلب شدن برای انجام کارهای خیر و مشارکت مدنی بیشتر می‌شود. این قبیل تأثیرات در حوزه‌های مختلف زندگی انسان به چشم می‌خورد. این نتایج می‌تواند تأثیر مهمّی در میزان حمایت جامعه از مؤسسات مذهبی، غیرانتفاعی نگاه داشتن این مؤسسات و نحوۀ بازنمایی نقش چنین مؤسساتی در رسانه‌ها و فضای آکادمیک داشته باشد.

نتیجۀ دوم که نتیجه‌ای شخصی‌تر است آن است که برای تقریباً نیمی از مردم امریکا که به خدا اعتقاد دارند، اما به طور مرتب به کلیسا نمی‌روند، پی بردن به ارتباط میان شرکت در مراسم مذهبی و سلامت، می‌تواند آنها را دوباره به آغوش کلیسا بازگرداند. به نظر می‌رسد در کانون مراسم‌هایِ جمعیِ عبادی و مذهبی اتّفاقی می‌افتد که باعث ارتقای سطح سلامت انسان می‌شود و این چیزی است که با خلوت معنوی حاصل نمی‌شود.

به جز کلیسا کجا می‌توانیم جمعی را پیدا کنیم که دارای یک بینش اخلاقی و معنویِ مشترک و حسّ مسئولیت‌پذیری باشند و وظیفۀ اصلی اعضای آن عشق ورزیدن و اهمیت دادن به یکدیگر باشد؟ آمیزۀ تعالیم، روابط و فعالیت‌های معنوی به‌تدریج و با مرور زمان باعث تغییر رفتار انسان، ایجاد هدف، برطرف شدن حسّ تنهایی و شکل‌گیری شخصیت انسان می‌شود.

چه کسی می‌تواند اکسیری را تصوّر کند که همانند دین در برابر تغییر و تحوّلات جامعه پایدار و مقاوم باشد

دین انلاین

نظر شما