در پی سقوط رژیم سنی بعث در عراق، عبدالله دوم پادشاه اردن سال 2004 نسبت به ظهور جنبش های سیاسی شیعی در خاورمیانه هشدار داد. این جنبش ها را که عبدالله دوم به نام هلال شیعی نامگذاری کرد، بعدها هلال ایران نامیده شد و از ایران تا خلیج فارس و عراق و لبنان گسترش یافت. اما اکنون همین منطقه، به ویژه ایران و عراق و لبنان شاهد ظهور گروههای شیعه ای است که مخالف اسلام سیاسی بوده و خواستار برقراری دموکراسی مبتنی بر سکولاریسم هستند. از طرف دیگر برخی رهبران سیاسی در سه کشور مهم تشکیل دهنده هلال شیعی یعنی ایران و عراق و لبنان می کوشند خوانش جدیدی از دین ارائه دهند؛ خوانشی که نه تنها ضدیتی با سکولاریسم ندارد که هواخواه آن است.
نماینده آیت الله سیستانی روز بیست دسامبر در خطبه های نماز جمعه در نجف، مردم را عامل مشروعیت بخشی و اقتدار دولت خواند و از سیاستمداران خواست که برای حل بحران های موجود از مردم کمک گرفته، به خواست آنان توجه کنند و بعد از تشکیل کمیسیون مستقل انتخابات و اصلاح قانون، انتخابات زودهنگام برگزار کنند؛ وی همچنین نسبت به دخالت خارجی ها در عراق هشدار داد. در سخنرانی های قبلی هم، او ایده ولایت فقیه را مورد انتقاد قرار داده و گفته بود «مراجع تنها چراغ راه بوده و توصیه هایی در راستای تأمین منافع ملت می کنند، اما در پایان این مردم هستند که تصمیم می گیرند چه چیزی برای زندگی آینده و حال حاضرشان بهتر است و هیچ حزب و گروهی حق ولایت و قیمومیت بر آنان ندارد».
آموزه های سیاسی آیت الله سیستانی در طول دروان رهبری خود مبتنی بر سکولاریسم بوده و وی در برابر ایده ولایت فقیه ایده دولت مدنی را مطرح کرده است؛ او همچنین طرفدار جدایی دولت و نهادهای مذهبی است. یکی از روحانیون بلند پایه نزدیک به آیت الله سیستانی در گفتگو با المانیتور می گوید که «حوزه علمیه نجف حامی دموکراسی لیبرال سکولار بوده و مخالف هر نوع از حاکمیت دینی است؛ اگر بیانات آیت الله سیستانی را دنبال کنید، می بینید که برخلاف ایران جهت گیری او متمایل به غرب است».
در لبنان نیز تظاهرات مردم توسط روحانیونی که متاثر از حوزه علمیه نجف هستند حمایت می شود. در جریان همین تظاهرات بود که شیخ «یاسر عوده» روحانی برجسته شیعه، دو تن از رهبران شیعه لبنان حسن نصرالله و نبیه بری را به خاطر تهدید معترضان و متهم کردن آنان به وابستگی به آمریکا و اسراییل مورد حمله قرار داد. شیخ عوده عضو دانشگاه اسلامی لبنان است که دیدگاهی مخالف ولایت فقیه دارد؛ این دانشگاه توسط چند تن از روحانیون شیعه که برجسته ترین آنها «محمد مهدی شمس الدین» بود پایه گذاری شد. شمس الدین از همکلاسی های آیت الله سیستانی بوده و همچون او قائل به ایده دولت مدنی بود و به جای نظریه ولایت فقیه، نظریه ولایت انسان را مطرح کرد.
دبیرکل پیشین حزب الله «صبحی طفیلی» هم یکی از چندین روحانی شیعه لبنانی متاثر از حوزه نجف است که مخالف نظریه ولایت فقیه و وابستگی حزب الله به ایران است. سال 2014 «هانی فحص» روحانی برجسته لبنانی در گفتگو با المانیتور گفت «من خواهان دولتی مدرن، دموکراتیک و تکثرگرا، مبتنی بر قانون و حقوق بشر و حقوق شهروندی هستم؛ زیرا چنین دولتی است که می تواند مذهب را از آسیب افراد مقدس مآبی که دین و دولت را جدا از هم نمی دانند در امان نگاه دارد».
در ایران نیز برخی از اصلاح طلبان از حرکت های اعتراضی در کشور حمایت کرده و به رهبر به خاطر سرکوب شدید تظاهرات مردم که در ماه نوامبر صدها کشته بر جای گذاشت می تازند. برای نمونه میر حسین موسوی 30 نوامبر آقای خامنه ای و حاکمیت ولایت فقیه را مورد انتقاد قرار داد و در نامه ای که منتشر کرد، واکنش خشونت باری که علیه معترضان صورت گرفت را سبب وقوع انقلابی در آینده دانست. نظریه پردازان و متفکران اصلاح طلب همچون عبدالکریم سروش، محمد مجتهد شبستری و مصطفی ملکیان نیز نظریه های مدرنی را در مذهب شیعه و در راستای حمایت از سیستم سکولار مطرح کرده اند.
به نظر می رسد که تلاش های اصلاح طلبان، اندیشمندان و روحانیون ایران و عراق و لبنان در دهه های اخیر ثمره داده و چنانکه در خواسته ها و شعارهای معترضان در این کشورها می بینیم، بسیاری خواهان این هستند که تشیع خود را از سیاست کنار بکشد. آنها خود را شیعیانی سکولار، ملی گرا و تکثر گرا می دانند که به ارزش های لیبرال باور دارند و این ارزش ها را نه در تضاد با ارزش های دینی که همراستا می بینند.
بیش از سیزده سال قبل «ولی نصر» نویسنده و اندیشمند ایرانی آمریکایی گفته بود که منطقه شاهد ظهور تشیع سیاسی با مرکزیت ایران خواهد بود؛ اما به نظر می رسد که شکست سیاست های تهران در منطقه سبب رویگردانی شیعیان از ایران شده و زمینه را برای خواست دولت های سکولار به جای دولت های دینی فراهم کرده است.
مترجم: فاطمه رادمهر
نظر شما