twitter share facebook share ۱۴۰۲ مهر ۱۳ 402

وقتی از نصرت امام‌حسین(ع) در زیارت اربعین صحبت می‌کنیم، منظور ما از این نصرت، همکاری بین زائرین و هیئت‌ها و شیعیان حسینی است، که منجر به الفت بین قلب‌ها و وحدت جان‌ها می‌شود و در نتیجه تجلی این شعار (الحسين يوحدنا) می‌گردد. پس امام‌حسین(ع) در این زیارت ما را متحد می‌کند و ملتی می‌سازد که از طریق همکاری، روزبه‌روز انسجام بیشتری می‌یابند. بنابراین از مهمترین اهداف این زیارت و اثار بزرگ آن، وحدت دلهای مؤمنان و کنترل درگیری‌ها و اختلافات است، و این مهمترین گام در جهت اصلاحات می‌باشد؛ چنانکه امام‌حسین(ع) هدف از قیام خود را تنها و تنها «اصلاح» می‌داند. اصلاح به معنای اصلاح اشتباهات، اصلاح اختلافات، اصلاح روابط و زدن پل برای وصل کردن دلها و برطرف‌کردن شکاف‌ها و تعارض‌های ایجاد شده بین مردم است.

چگونه متحد شویم؟

امام‌صادق(ع) فرمودند: «إذا لم تجتمع القرابة على ثلاثة أشياء تعرضوا لدخول الوهن عليهم وشماتة الأعداء بهم وهي: ترك الحسد فيما بينهم لئلا يتحزبوا فيتشتت أمرهم. والتواصل ليكون ذلك حاديا لهم على الالفة والتعاون لتشملهم العزة؛ اگر اجتماعی براساس این سه امر تشکیل نشد، سقوط کرده و سرزنش می‌شود: نسبت بهم حسد نورزند تا چند دستگی بین آنان پیش نیاید، و با هم ارتباط گیرند تا الفت و مهربانی بین انها زیاد شود، و همکاری و کمک در مشکلات اجتماعی داشته باشند تا عزت و عظمت بر آنها سایه افکند».[1] دین اسلام همیشه مسلمانها را دعوت به تشکیل اجتماعات می‌‌کند، لذا ما شاهد اجتماعات مختلفی مثل نماز جماعت، فریضه حج، زیارتهای اهل‌بیت(ع) یا آداب و سنت‌های مختلف دیگری که دعوت به اجتماع بین مسلمانها و یا بین شیعیان اهل‌بیت(ع) می‌کند، هستیم.[2]

اجتماع سبب نزدیکی بین انسانها و وحدت قلوب خواهد شد. مردمی که به این موضوع اهمیت ندهند و گردهم جمع نگردند، گرفتار ضعف، سستی، مشکلات، درگیری و اختلافات می‌شوند. اما قدم اول برای بستن درهای فتنه و تشکیل اجتماع سالم، با ترک حسد آغاز می‌شود.

حسادت که از بخل و خودخواهی نفس ناشی می‌شود، مشکلاتی زیادی را به وجود ‌آورده و ریشه بسیاری از رذیلت‌ها است. انسان حسود[3] از اینکه دیگران مالک چیزهایی هستند که او فاقد انهاست، ناراحت بوده و لذا سعی بر ایجاد اختلاف و فتنه می‌کند و به دیگران آسیب می‌رساند.

شخص حسود دائما از خود می‌پرسد که چرا ان شخص دارای اموالی است که او مالک آنها نیست؛ لذا همانگونه که در روایات آمده است حسد منجر به کفر می‌شود. انسان حسود با خساست و خودخواهی نفس، تولید فتنه و فساد می‌کند. امام‌علی(ع) می‌فرماید: «إذا أمطر التحاسد نبت التفاسد؛ در صورت بارش حسد، فساد می‌روید (محصول حسد فساد است)»[4]. حسد از چیز کوچکی شروع می‌شود و سپس زیاد و زیادتر شده، تولید فساد می‌کند؛ مثل زمین پلیدی که ثمره‌ی آن میوه‌های فاسدی است که منجر به بیماری می‌شوند.

«وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لاَ يَخْرُجُ إِلاَّ نَكِدًا كَذَلِكَ نُصَرِّفُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ؛ زمین پاک نیکو گیاهش به اذن خدایش (نیکو) بر آید، و از زمین خشنِ ناپاک بیرون نیاید جز گیاه اندک و کم‌ثمر. این گونه ما آیات را به هر بیان توضیح می‌دهیم برای قومی که شکر خدا به جای آرند.» الأعراف 58.

افتادن در نابسامانی و هرج‌ومرج

پس اولین راه‌حل برای معالجه درگیری و اختلافات، ترک حسد و جلوگیری از حزبی شدن است؛ به این معنا که هر فردی گروهی از افراد را گرد خودش جمع کرده و تشکیل حزب یا باند دهد. در چنین حالتی با مجموعه‌ای از باندها روبرو خواهیم شد که هر باندی در پی سرنگونی باند دیگر است؛ در نتیجه وحدت اجتماعی از بین رفته و مردم در دنیایی از هرج‌ومرج گرفتار خواهند شد. بنابراین باید برای انجام دو عمل قیام کنیم:

1- ترک حسد

2- ارتباط و انسجام با یکدیگر

در پی تحقق این دو عامل، چالش‌ها و اشتباهات رفع می‌شود؛ زیرا گفتیم که حسد سبب ایجاد نفرت و بغض و کینه است و برعکس آن ارتباط با یکدیگر سبب ایجاد الفت و محبت و تعاون می‌شود. بنابراین زیارت ‌اربعین از الطاف الهی بر بندگان است؛ این تجمع معنوی موجب ارتباط، نزدیکی، همبستگی، تفاهم و تعاون میان شیعیان شده، به به آنها عزت می‌بخشد. اما کسی که حسادت ورزیده و دائما در نزاع و اختلاف بسر می‌برد، دستاوردی جز شکست و ضعف و ذلت نخواهد داشت.

پاک‌کردن دل از خودخواهی

 زیارت اربعین نتایج و ثمراتی عالی در پی دارد؛ انسان در این زیارت برای رهایی از خودخواهی و پاکی دل‌وجان تمرین کند و سپس به سوی تعاون برای اقامه حق قدم برمی‌دارد. پیامبر اکرم(ص) سفارش می‌فرماید که:« (عليكم بالتواصل والتباذل وإياكم والتقاطع والتحاسد والتدابر وكونوا عباد الله إخوانا فان المؤمن أخو المؤمن لا يخونه ولا يخذله ولا يحقره ولا يقبل عليه قول مخالف له؛ بر شما باد به ارتباط و بذل و بخشش، ومواظب باشید از جدائی و پشت کردن به یکدیگر؛ پس مؤمن برادر مؤمن است، نه به او خیانت کرده، نه او را تحقیر می‌کند و نه سخنی را علیه او می‌پذیرد.»[5] این سخن حکایت از ضرورت تعامل و ارتباط با یکدیگر و شتافتن به سوی بذل و بخشش نسبت به یکدیگر برای تحقق تعاون و همکاری کامل و دائمی بین گروه دارد.

در زیارت اربعین همان ارتباطی بین مردم صورت می‌گیرد که پیامبر اکرم(ص) به آن سفارش فرمودند؛ بنابراین بر ما است که همواره در صدد افزایش و قویتر کردن این پیوندها باشیم و هر سال نسبت به سال قبل تلاش بیشتری داشته باشیم. این ممکن نمی‌شود مگر از طریق ارتباط، بخشش و ازخودگذشتگی هر چه بیشتر. در این راه نه بذل و بخشش مانع از ارتباط و پیوند است و نه ارتباط و پیوند سبب بازماندن از بذل و بخشش؛ بلکه این دو مکمل یکدیگرند و هر دو سبب تسریع در رسیدن به هدف می‌شوند. برخلاف قطع کردن پیوندها و حسادت که ثمری جز نزاع‌ودرگیری و مشکلات در جامعه ندارند. 

مراقبت از خود از طریق بذل و بخشش

تمام دعواهای اجتماعی، محلی، منطقه‌ای و بین‌المللی ناشی از فقدان ارتباط، بخشش و ازخود گذشتگی است. زمانی که انصاف و عدالت و بذل و عطاء از میان ما رخت بربندد، هر کس تنها به فکر خود باشد، همه چیز را تنها برای خود بخواهد، و تنها دستِ گیرنده داشته باشد، نتیجه چنین رفتاری قطع ارتباط، درگیری، دشنام و در نهایت کشتار خواهد بود. این‌گونه رفتار نمونه بارز تعاون بر اثم و عدوان است، پس بر ما است که خود را از طریق بازداشتن از خودخواهی و حسد از این گونه درگیریها نجات دهیم. انسانی که از نفس خود مراقبت کرده و در جهت تقوای نفس گام بردارد و خساست و بخل نفس را علاج کند، به رستگاری می‌رسد.

لذا خدای متعال رستگاری را از آن انسانهایی می‌داند که رها از بخل هستند:

«وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ و هر چند به چیزی نیازمند باشند باز مهاجران را بر خویش مقدم می‌دارند و هر کس را از خوی بخل و حرص دنیا نگاه دارند آنان به حقیقت رستگاران عالمند»حشر/9

(شح نفس) به معنای بخل است، و بخل از حرص شدید نسبت به دنیا حاصل می‌شود. انسان‌هایی که شح نفس دارند، انسانهایی هستند که برای رسیدن به مال به هر کاری اعم از ظلم به دیگران، سرقت، فریب و کلاهبرداری و... دست می‌زنند و به حلال یا حرام بودن آن کار توجه ندارند؛ زیرا برای آنها مهم کسب مال است. امام صادق(ع) می‌فرماید: «إياكم والشح، فإنما هلك من كان قبلكم بالشح، أمرهم بالكذب فكذبوا، وأمرهم بالظلم فظلموا، وأمرهم بالقطيعة فقطعوا؛ از بخل بپرهيزيد كه همانا كسانى كه پيش از شما هلاك شدند از بخل هلاك شدند، بخل آنان را وادار به دروغ كرد و آنها دروغ گفتند و آنان را وادار به ظلم كرد و آنان ظلم كردند و آنان را وادار به قطع رحم كرد و آنان قطع رحم كردند.»[6]

عملیات اصلاح اجتماعی و رسیدن به تعاون بر اقامه حق، ابتدا از تغییر خود آغاز می‌شود. اصلاح نیازمند صبر، مهار خودخواهی و کنترل شح نفس و نیز آگاهی نسبت به رفتار و افکار خود و هوشیاری نسبت به خطرات پیرامون است.

تغییر از طریق ایثار

پیشتر گفتیم که گام اول در اصلاح اجتماع، تغییر خود است و با اصلاح افرادی که اجتماع را تشکیل می‌دهند، جامعه اصلاح می‌شود. ما برای تغییر نیازمند ایثارکردن هستیم؛ انسانی که در جهت تغییر گام برمی‌دارد باید در عطاء و بخشش، دیگران را بر خودش مقدم داشته، از این طریق با دیگران بپیوندد و به شکل مستمر ارتباط خود را بهبود بخشد. زیرا بخشش و ارتباط لازم و ملزوم یکدیگرند؛ با بذل و ازخودگذشتگی، پیوند و ارتباط امکان‌پذیر می‌شود و با ارتباط و پیوند، بذل و بخشش. بنابراین هر دو به یکدیگر نیازمندند.  

همچنین تا زمانی‌که شح نفس کنترل نشود و نفس انسان از خودخواهی پاک نگردد، تغییر اتفاق نمی‌افتد. دو بیماری شح نفس و خودخواهی، به دلیل علاقه انسان به خودش و به دنیا شکل می‌گیرد؛ لذا دائما سعی بر کسب قدرت و مالکیت اشیاء داشته، و همین امر سبب حسادت به دیگران، کینه و تجاوز به حقوق آنها می‌شود. چنین شخصی دائما به خود و مصالح و اهدافش مشغول است، نه توجهی به دیگران دارد و نه سودی به آنها می‌رساند، او حتی به خودش هم سودی نمی‌رساند، زیرا انسان خودخواه به خودش هم اسیب می‌زند.

پس انسانی‌که با دیگران ارتباط و نسبت به آنها بذل و بخشش ندارد و برای اهداف مشترک با آنها همکاری نمی‌کند، این شخص به خودش هم آسیب می‌زند، زیرا از افعال خودخواهانه خود سودی نخواهد برد. خداوند عمل باطل را همچون کف روی آب بی‌ارزش می‌داند، برخلاف عمل حق که پرسود و ماندگار است «فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاء وَأَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الأَرْضِ...؛ که (باطل چون) آن کف به زودی نابود می‌شود و اما (حق چون) آن آب و فلز که به خیر و منفعت مردم است در زمین درنگ می‌کند.» الرعد 17

پس انسانی که به دنبال حق است، باید مراقب شح نفس بوده و اجازه ندهد که مسحور و مجذوب مال دنیا شود، که در این صورت این ویژگی او را به جاهای خطرناکی می‌کشاند و به خود و دیگران آسیب می‌رساند.

شستشوی روح‌ و روان

زمانی‌که انسان به دیگران کمک می‌کند، احساس شادی و خوشبختی خواهد کرد، اما چرا هنگام کمک به دیگران چنین احساسی به او دست می‌دهد؟ در واقع او فقط به این دلیل که به مردم کمک کرده و مقداری از نیاز آنها را برطرف کرده خوشحال نیست؛ بلکه خوشحالیش به این خاطر نیز هست که خود را از شح نفس رها نموده و به سوی پروردگارش حرکت کرده‌ است. این تربیتی است که برای دستیابی به آن، باید نتایج مثبت آن را شناخت و دائما آن را به خود یادآوری کرد.

انسان باید نفسش را بر بذل و بخشش تربیت کند. اگر به چیزی وابسته شدی، فکر از دست دادنش تو را غمگین می‌کند، پس علاقه و وابستگی را کم کن، تا با عطاء و بخشش احساس شادی و خوشبختی کنی و هر بار که می‌بخشی احساس شادی بیشتری‌کنی.

امروزه یکی از اتفاقات زیبایی که در زیارت اربعین می‌افتد، همین بذل و بخشش است، زیرا مردم از وابستگی به اشیاء و حب به مال، حب به خود و حب به دنیا آزاد شده، سعادت و شادی را در دادن آنچه که خودشان به آن نیازمندند، تجربه می‌کنند و وقتی از این قیدها و زنجیرها رها شدند، آنگاه احساس خوشبختی واقعی و همیشگی خواهند کرد. لذا محرم و صفر دو ماهی هستند که در سالم‌سازی روح و روان به انسان کمک می‌کنند و او را از شر ناراحتی و افسردگی رها می‌سازند.

گفتگوی پخش شده از شبکه مرجعیت به مناسبت زیارت اربعین1445


[1] بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج ٧٥ - الصفحة ٢٣٧.

[2] عن الامام علي (عليه السلام): (وَخَيْرُ النَّاسِ فِيَّ حَالًا النَّمَطُ الْأَوْسَطُ فَالْزَمُوهُ وَالْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ فَإِنَّ يَدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ وَإِيَّاكُمْ وَالْفُرْقَةَ فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّيْطَانِ كَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ)، نهج البلاغة، الخطبة رقم: 127.

[3] معنى الحسد: أن تتمنى زوال نعمة أخيك، بغير مبرر أو سبب، إلا أنك تريد أن تراه عديم النعمة، والرجل العاقل لا بد وأن يخلو من هذه الرذيلة الهوجاء.. فالحاسد معذب النفس، كليم القلب، مهان في المجتمع، مبغوض عند الله تعالى، مكروه لدى الناس، وأبشع بها من صفة. قال الله تعالى: (أم يحسدون الناس على ما آتاهم الله من فضله...)، (ودّ كثير من أهل الكتاب لو يردّونكم من بعد إيمانكم كفّاراً حسداً من عند أنفسهم...)، (إن تمسسكم حسنة تسؤهم وإن تصبكم سيئة يفرحوا بها...)، ويقول الرسول (صلى الله عليه واله وسلم): (الحسد يأكل الحسنات، كما تأكل النار الحطب)، (الفضيلة الإسلامية، للمرجع الراحل السيد محمد الشيرازي)

[4]غرَرُ الحِكم ودُرَرُ الكلِم، الشيخ عبد الواحد بن محمد التميمي الآمدي، الحديث رقم: 6801.

[5] مستدرك الوسائل - الميرزا النوري - ج ٩ - الصفحة ٤٩.

[6] بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج ٧٠ - الصفحة ٣٠٣.

نظر شما