twitter share facebook share ۱۳۹۹ مهر ۰۵ 1487

سخنان ولف که ده سال قبل و در بیستمین سالگرد اتحاد دو آلمان بیان شد، بحث گسترده ای را در خصوص نقش اسلام در کشور ایجاد کرد و این بحث تا به امروز هم ادامه دارد.

امروزه میلیون ها مسلمان آلمان را خانه خود می دانند و برخی از خانواده ها دو الی چهار نسل است که در این کشور زندگی می کنند. اما برای برخی از مسلمانان مسئله ادغام و مورد پذیرش قرار گرفتن در جامعه آلمان بدون مشکل نبوده است.

«ریم سپیلهاوس» اسلام شناس دانشگاه گوتینگن می گوید که سخنان ولف توجهات زیادی را به خود جلب کرد و در سالهای بعد پیشرفت های زیادی در خصوص ادغام و پذیرش مسلمانان انجام شد اما از سال 2016 این روند دچار رکود گشت «و از آن سال به بعد پیشرفتی انجام نشده است.»

اما در چه زمینه هایی پیشرفت حاصل شده و در کجا هنوز نیاز به اقدامات بیشتری هست؟ به گفته سپیلهاوس دولت آلمان قدرت زیادی برای اعمال تغییرات سراسری در کشور ندارد، برای مثال یکی از خواسته های مسلمانانی که در ارتش آلمان مشغول به فعالیت هستند، حضور یک روحانی مسلمان در ارتش است اما این امر تا به امروز محقق نشده است. متخصصان معتقدند که انجام چنین تغییراتی در اختیار دولت های ایالتی است و آنان هستند که ابزار قانونی برای سازگاری بیشتر جامعه با مسلمانان را دارند نه دولت فدرال. برای مثال خاکسپاری به شیوه اسلامی، دادن تعطیلات به مسلمانان در اعیاد اسلامی، دادن خدمات روحی و روانی به مسلمانان در بیمارستان ها و زندان ها از طریق وضع روحانیون مسلمان در این مراکز و تدریس الهیات اسلامی در دانشگاهها از جمله مواردی است که در صلاحیت دولت های ایالتی می باشد.

دو مشکل در سازمان های اسلامیِ موجود در آلمان خودنمایی می کند: نخست نفوذ دول خارجی در این سازمان ها و دیگری اختلافاتی که این سازمان های اسلامی با یکدیگر دارند.

برخلاف سازمان های مسیحی، برخی از سازمان های بزرگ اسلامی که در آلمان فعال هستند مثل «اتحادیه ترکی-اسلامی برای امور دینی» (Ditib) از خارج از آلمان تأمین مالی می شوند و این شائبه وجود دارد که زیر نفوذ دول خارجی هستند؛ بنابراین قانونگذاران آلمان از همکاری نزدیک با این انجمن ها خودداری می کنند.

مشکل دیگر این است که بسیاری از انجمن های اسلامی با یکدیگر اختلاف دارند و لذا نمی توان آنگونه که خود این انجمن ها ادعا می کنند، آنان را نماینده جامعه مسلمانان آلمان دانست. این امر برای مثال در جریان کنفرانس اسلامیِ آلمان مشهود بود و انجمن های مختلف اسلامی به شدت باهم اختلاف داشتند. این عدم اتحاد، همکاری دولت با سازمان های اسلامی و پذیرش مسلمانان در جامعه را با مشکل مواجه ساخته است.

علاوه بر مشکلاتی که از جانب خود انجمن های اسلامی بر سر همکاری دولت و این انجمن ها ایجاد شده است، مخالفت هایی در خود جامعه آلمان نیز وجود دارد. برای مثال در ماه ژوئیه امسال وزیر خارجه آلمان تلاش کرد وکیل مسلمان «نورهان سویکان» را به سمت مشاور در یکی از بخش های وزارتخانه منصوب کند؛ اما اعلام این تصمیم انتقادات زیادی را برانگیخت و برخی سویکان را متهم کردند که در مقام مشاور رئیس جمهور در شورای مرکزی مسلمانان آلمان، برای مقابله با افراط گرایی مذهبی کم کاری می کند. در پی این هجمه ها، وزیر خارجه هم از تصمیم خود برگشت و سویکان را کنار گذاشت.

اما همکاری دولت با انجمن های اسلامی در مقیاس کوچک تر موفقیت آمیز بوده است. «سراپ گولر» از قانونگذاران حزب دموکرات مسیحی، «شورای همکاری برای فعالیت مدنی مسلمانان» را نمونه ای موفق از همکاری دولت و انجمن های اسلامی ذکر می کند. این شورا با حدود 200 سازمانِ جامعه مدنی مسلمان در کشور همکاری دارد.

«دنیز صادق» رئیس سازمانی است که زمینه حضور و فعالیت گسترده تر مسلمانان آلمان را در کشور فراهم می کند. این سازمان که JUMA نام دارد سال 2019 بنیانگذاری شد و اعضای آن را جوانان مسلمان فعال در آلمان تشکیل می دهند. به گفته دنیز صادق اتحادیه های سنتی اسلامی، رفته رفته جذابیت خود را در میان هم نسلان او از دست می دهند و برخی از جوانان در حال رویگردانی از چنین انجمن هایی هستند. وی می افزاید که برنامه هایی برای 16 سازمان جوانان مسلمان سراسر کشور –که هیچکدام صرفا سازمانی دینی نیستند- دارد تا اتحادی تشکیل داده و صدای جوانان مسلمان آلمان باشد.

اما آنگونه که سپیلهاوس می گوید گروههای اسلامی اغلب منابع مالی و پرسنل کمتری نسبت به سازمان های مسیحی دارند و این امر ممکن است نفوذ و تأثیرگذاری آنها را کم کند. سپیلهاوس همچنین رشد تردیدها و شبهات مذهبی و جو اسلام هراسی حاکم بر آلمان را دو امری می داند که حیات وتأثیرگذاری گروههای اسلامی را به خطر انداخته است.

*منبع: دویچه وله

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما