سیاست خارجی ایران در یک ماه گذشته وضعیتی بحرانی داشته و این وضعیت نه تنها ایران بلکه همسایگان ایران را نیز نگران کرده است. مسئولان عراقی، یمنی، لبنانی و سوری میدانند که در صورت وقوع جنگ با ایران احتمالا آنها نیز درگیر خواهند شد.
عراق بخشی از بحران شدیدی است که میان ایران و آمریکا ایجاد شده است، گروه بزرگی از شبه نظامیان وابسته به ایران در عراق مستقر هستند و عراق، کشوری که به تازگی یک جنگ داخلی را پشت سر گذاشته، نگران است که درگیر جنگی منطقه ای شود
ورود عراق به مناقشه میان ایران و آمریکا از زمانی جدیتر شد که در روز دوشنبه 30 اردیبهشت یک موشک کاتیوشا به نزدیکی سفارت آمریکا در منطقه سبز بغداد، اصابت کرد و آمریکا تلویحا اعلام کرد که ایران را مسئول این اتفاق میداند.
این در حالی است که روزنامه گاردین هفته پیش در گزارشی اختصاصی نوشته بود که قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، اخیراً جلسهای با گروههای شبهنظامی شیعه عراقی (حشد شعبی) برگزار کرده و از آنها خواسته که برای جنگ نیابتی آماده شوند.
آنگونه که نهاد بروکینز در سایت خود مدعی است: شبه نظامیان شیعه عراق را می توان قوی ترین نیروهای نیابتی ایران دانست چراکه از نظر مالی غنی هستند و در پارلمان کرسی دارند. قانون اساسی عراق آنان را به عنوان نیروهای مسلح کشور به رسمیت شناخته، به آنها اجازه فعالیت میدهد و ردیف بودجه ای برای آنان مشخص کرده است. علاوه بر اینها بهره مندی از امکانات مالی و تسلیحاتی به آنها اجازه می دهد تا مستقل از نیروهای دولتی عمل کنند.
با این اوصاف اگر شبه نظامیان مورد حمایت ایران بخواهند عراق را وارد جنگ نیابتی با امریکا کنند دولت در مقابل خواست و اراده آنها حرفی برای گفتن ندارد؛ چراکه جایگاه نخست وزیر هنوز مستحکم نیست و هر لحظه امکان شکست ائتلاف و سقوط دولت می رود.
بنابراین مسئله بزرگ عراق شبه نظامیان تحت حمایت ایران است که اگر دولت عراق نتواند راهی برای کنترل آنان بیابد، این کشور پتانسیل آن را خواهد داشت که به صحنه درگیری میان امریکا و ایران بدل شود و در پی آن احتمال اینکه پیامدهای ناخواسته دیگری همچون احیاء داعش و جنگ های فرقه ای دامن این کشور را بگیرد زیاد است.
در چنین شرایطی کاخ سفید فشار خود را بر کشورهای نزدیک به ایران در منطقه افزایش داده است تا در تنش بین ایران و امریکا جانب ایران را نگیرند؛ از این رو فشارها بر عراق نیز به طور بی سابقه ای افزایش یافته است. اما با توجه به اقتضائات سیاسی، اقتصادی، دیپلماتیک و امنیتی - نظامی عراق به وضوح روشن است که این کشور وابستگی های جدی از این ابعاد، هم به ایران و هم به آمریکا دارد.
اگر چه عنوان میشود که نفوذ منطقهای ایران در لبنان، فلسطین، سوریه و یمن بسیار جدی است، اما یقینا در قیاس با کشور عراق، این مسئله تفاوت جدی دارد. چون این دو کشور همسایه هستند و هرگونه تحولاتی در یک کشور، بر همسایه دیگر خود اثرات مستقیم و غیر مستقیم خواهد داشت. از طرف دیگر هم با توجه به قرارداد امنیتی بغداد و واشنگتن مطمئنا اقدامات کاخ سفید می تواند کشور عراق را به شدت تحت الشعاع قرار دهد. از این رو عراق در سایه این میزان از نفوذ دو کشور ایران و آمریکا عملا می تواند ضربات جدی از تنش احتمالی بین دو طرف بخورد.
اکنون در عراق چندین نگاه نسبت به تنش ایران و ایالات متحده آمریکا وجود دارد؛ یک نگاه اعتقاد دارد که عراق نباید کوچکترین دخالتی در تنش واشنگتن و تهران داشته باشد و راهبرد موازنه قوا را کماکان پیش ببرد. چون گرایش به هر کدام از این طرفین میتواند به ایجاد گسل با طرف دیگر منتهی شود و به تبعش اثرات مخربی بر عراق داشته باشد.
در همین راستا طی روزهای گذشته هزاران نفر در بغداد با برپایی تظاهرات و سر دادن شعار نه به جنگ و آری به عراق خواستار عدم مداخله عراق در تنش اخیر میان ایران و آمریکا شدند. و همزمان با تجمع بغداد، دهها تن از هواداران مقتدی صدر، در بصره و استان دیوانیه در جنوب این کشور نیز، دست به تجمع زدند.
مقتدا صدر در سخنانی تأکید کرد که هر جریان سیاسی که پای عراق را به جنگ ایران و آمریکا بکشد، دشمن مردم عراق است. او با تأکید بر اینکه نه با دامن زدن به جنگ ایران و آمریکا موافق است و نه با کشاندن پای عراق به این جنگ و تبدیل کشور به میدان نبرد ایران و آمریکا در بیانیه ای نوشت: «هر که اقدام به این کار کند دشمن مردم عراق است.»
نگاه دوم آن است که به دلیل شدت مناسبات ایران و عراق باید در این تنش جانب ایران گرفته شود. چون در زمان دشواری ها و مبارزه با تروریسم این تهران بود که حمایت های جدی خود را از بغداد دریغ نکرد.
نگاه سوم آن است که عراق باید جانب قدرت برتر یعنی ایالات متحده آمریکا را بگیرد.
اما در این میان نگاه چهارمی هم وجود دارد که معتقد است با توجه به حساسیت های کنونی، بغداد نه می تواند راهبرد موازنه قوا را پیش ببرد و نه منطقی است که از ایران یا ایالات متحده حمایت کند. بلکه باید در یک تحرک جدی دیپلماتیک و سیاسی به دنبال حل و فصل تنش ایالات متحده و ایران باشد تا به موازاتش دامنه آثار سوء این تنش بر عراق کاهش پیدا کند.
در راستای همین نگاه است که طی روزهای اخیر رهبران عراقی بر تحرکات خود افزوده و طی دیدارهایی که با مقامات ایران، امریکا و کویت داشته اند بارها آمادگی خود را نسبت به میانجیگری بین دو کشور اعلام کرده اند.
حیدر الملا عضو سابق پارلمان عراق و از رهبران ائتلاف اصلاح و سازندگی در خصوص پادرمیانی عراق به الشرق الاوسط گفته است: «ما امروز رو در روی یک واقعیت هستیم؛ یا اینکه ایران به میز مذاکره برای بررسی پیامدهای ناشی از نفوذ در منطقه چه در یمن و چه در منطقه خلیج یا عراق و شام و کاهش آن برگردد یا با حمله نظامی احتمالی دست و پنجه نرم کند. با توجه به این دادهها، صحبت کردن درباره میانجیگریها در این مرحله چیزی جز تحرک در وقت اضافه نیست به طوری که منطقه پس از ماه رمضان به سوی دو احتمال حرکت میکند؛ یا مذاکره برای کاهش نفوذ ایران در منطقه یا عملیات نظامی برای خنثی کردن این نفوذ».
برهم صالح رئیسجمهور عراق قرار است سفرهایی به عربستان سعودی و ترکیه انجام دهد و محمد الحلبوسی، رئیس پارلمان این کشور نیز بناست برای بررسی فرصتهای وساطت بین دو کشور و کاهش تنش در منطقه به ایالات متحده آمریکا برود.
عادل عبد المهدی نخستوزیر عراق روز سه شنبه 31 اردیبهشت اعلام کرد که بغداد هیئتهایی را به تهران و واشینگتن اعزام می کند تا تنش بین ایران و ایالاتمتحده آمریکا را متوقف کنند. او اعلام کرد که هدف کشورش از این کار پایان دادن به تنش موجود در خاورمیانه است و گفت: «هیچ یک از گروههایی که در عراق فعال هستند تمایلی به کشاندن تنش موجود به جنگ ندارند. هیچ گروه عراقی به دنبال سوق دادن ایران و آمریکا بهسوی جنگ نیست.»
جواد ظریف وزیر خارجه ایران نیز که قرار بود شنبه هفته آینده به عراق برود، سفر خود را یک هفته زودتر انجام داد تا در خصوص مسائل منطقهای با این کشور گفتگو کند.
وی در این سفر از امضای تعهدنامه عدم تجاوز با کشورهای حاشیه خلیج فارس سخن گفت و اعلام کرد: «ما به دنبال ایجاد روابط با تمام کشورهای حاشیه خلیج فارس هستیم و در این راستا پیشنهادات متعددی برای همکاری از جمله پیشنهاد امضای تعهد عدم تجاوز به کشورهای حاشیه خلیج فارس را دادهایم. ما با هرگونه تلاش برای ایجاد جنگ علیه ایران مقابله میکنیم.»
اما محمد صالح صدقیان کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتگو با دیپلماسی در خصوص احتمال تأثیرگذاری تحرکات جدید عراق معتقد است: با توجه به شرایط سیاسی داخلی عراق، دولت مرکزی بغداد از آن توان و قدرت لازم دیپلماتیک برای حل و فصل این تنش برخوردار نیست. از این رو من پیشنهاد دادم که عراق باید توان سیاسی و دیپلماتیک خود را در هماهنگی با چند کشور عربی دیگر منطقه برای حل و فصل این تنش به کاربرد. منظور من کشورهایی است که هم با جمهوری اسلامی ایران و هم با ایالات متحده آمریکا مناسبات نسبی دارند. یعنی عراق با همکاری با کشورهایی چون اردن، کویت و عمان می تواند بستری برای ایجاد یک بار و توان دیپلماتیک لازم در خصوص حل و فصل تنش ایران و آمریکا را داشته باشد. به عبارت دیگر عراق باید یک توان میانجیگری عربی و منطقهای را شکل دهد؛ در غیر اینصورت کاری از پیش نخواهد برد.
نظر شما