twitter share facebook share ۱۳۹۹ مرداد ۲۵ 1104

دیروز ترامپ رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد که توافقی بین اسرائیل و امارات بر سر عادی سازی کامل روابط بدست آمده است. این توافق هم برای ترامپ –که برای قبولاندن نقشه صلحش به کشورهای جهان دچار مشکلات عدیده بود- دستاورد بزرگی است و هم برای نخست وزیر اسرائیل که در داخل تحت فشار زیادی قرار دارد؛ به ویژه که ماه نوامبر احتمالا شاهد چهارمین انتخابات طی نوزده ماه اخیر در اسرائیل خواهیم بود.

احتمالا در آینده امارات خواهد کوشید تصویری از توافق ارائه کند که تأیید کننده رواداری و میانه روی کشور -به ویژه در زمینه گفتگو و همکاری های بین الادیانی- باشد. در صورت به اجرا درآمدن این توافق، امارات نخستین کشور منطقه خلیج فارس و سومین کشور عربی -بعد از مصر و اردن- خواهد بود که با اسرائیل روابط رسمی برقرار می کند.

در بیانیه منتشر شده توسط ترامپ، اعلام شد که اسرائیل برنامه الحاق مناطقی از کرانه باختری را، در ازای برقراری روابط دیپلماتیک با امارات به تعویق خواهد انداخت. وی در اعلام خبر توافق، تلاش داشت خود را در مرکز این موفقیت قرار داده و بر نقش خویش در ایجاد صلح در منطقه و رویکرد عمل گرا و بی همتایی که برای دستیابی به صلح در پیش گرفته است، تأکید کند. با این وجود، اعلامیه ی توافق، با نقشه ی صلح جامعی که ترامپ بارها مدعی شده می تواند آن را محقق کند، فاصله بسیاری دارد و در عمل منجر به تغییرات زیادی نخواهد شد.

پس از آنکه ترامپ در توئیتر خود خبر داد که بدنبال مذاکرات سه جانبه با نتانیاهو و محمد بن زاید ولیعهد امارات، موفق به دستیابی به توافق صلحی تاریخی شده است، مقامات رسمی امارات و اسرائیل سعی کردند بیانی محتاطانه تر در پیش بگیرند. برخلاف ترامپ که در بیانیه خود به عادی سازی کامل رابطه بین امارات و اسرائیل اشاره کرده بود، بن زاید در توئیترش از همکاری و ایجاد نقشه راه برای برقراری رابطه ای دو جانبه سخن گفت و کامنتی که در زبان عربی منتشر کرد، از این هم محتاطانه تر بود. نتانیاهو نیز در یک نطق تلویزیونی تأکید کرد که به الحاق بخش هایی از کرانه باختری متعهد می ماند و تعلیق الحاق صرفا امری موقتی و برای رسیدن به توافق با امارات است.

به این ترتیب بیانیه نتانیاهو که الحاق را صرفا به حالت تعلیق در خواهد آورد، در تضاد با ادعای بن زاید است که از توقف نقشه الحاق سخن می گوید. اختلاف تفسیر ترامپ، بن زاید و نتانیاهو از توافق، منعکس کننده مشکلات و ملاحظات داخلی این کشورهاست؛  ملاحظاتی که در هرکشور با کشور دیگر متفاوت است و دولت ها نمی توانند نسبت بدان بی توجه باشند. هم ترامپ و هم نتانیاهو برای بقای سیاسی خود می جنگند و امیدوارند که پیروزی در سیاست خارجی، بتواند برخی از چالش های داخلی را برطرف کند. اما برای حکومت امارات -به ویژه بعد از چند ماه پرتنش و شکست در جبهه یمن و لیبی- پیشگامی در ایجاد رابطه با اسرائیل فرصتی است که خود را در جایگاه یک رهبر به جهانیان بنمایاند.

ظرفیت بسیاری برای افزایش و تقویت همکاری بین اسرائیل و امارات وجود دارد و در این اعلامیه، بسیاری از زمینه های همکاری مشخص شده است. برای مثال همکاری بر سر تولید واکسن کووید 19 در رأس برنامه های دو طرف قرار دارد. با توجه به ادامه شیوع کرونا که سبب آسیب به اقتصاد منطقه شده است، مقامات اسرائیل و امارات امیدوارند که عادی سازی رابطه، برای بخش هایی همچون فناوری های درمانی و انرژی های تجدیدپذیر سود اقتصادی به همراه داشته باشد. ایجاد ارتباطات مسافرتی و توریسم نیز از جمله مواردی است که همکاری بین دو کشور می تواند برایشان رونق اقتصادی بسیاری ایجاد کند. اما همکاری در سایر حوزه ها مثل فناوری های نظارتی پیشتر اتفاق افتاده است و حتی بدون عملی شدن توافق نیز ادامه خواهد یافت.

در بین سه کشور امارات، آمریکا و اسرائیل، امارات به توجه و ظرافت بیشتری برای پیشبرد توافق نیازمند است. اگر نتانیاهو تصمیم به نقض تعهد خود به امارات و تحقق الحاق بگیرد، بن زاید را در موقعیت بسیار دشواری قرار خواهد داد و این کشور را در برابر این اتهام (که امارات از حیثیت و آبروی خود مایه گذاشته، اما به هیچ دستاوردی نرسیده است) خلع سلاح خواهد کرد. اگر اسرائیل در ماه نوامبر وارد انتخابات دیگری شود، ممکن است نتانیاهو خود را نیازمند کسب دستاوردی سیاسی در داخل دیده و تصمیماتی بگیرد که در آن تنها نفع سیاسی خود را منظور کرده و موقعیت امارات را نادیده انگارد.

مقامات ارشد امارات در ماههای اخیر مستقیما به اسرائیل بابت الحاق کرانه باختری هشدار دادند؛ عقب نشینی از این اظهارات برای مقامات امارات سخت و پرهزینه است. «یوسف العتیبه» سفیر امارات در آمریکا در مقاله ای به زبان عبری در ماه ژوئن که در روزنامه ای اسرائیلی به چاپ رسید، به صراحت هر حرکتی برای الحاق را تصرف غیرقانونی زمین های فلسطینیان نامید و افزود که امواج این تصمیم همه منطقه را تحت تأثیر قرار خواهد داد. با توافق دیروز، اگر نتانیاهو روزی تصمیم به الحاق کرانه باختری بگیرد، امارات در برابر امواج این تصمیم آسیب پذیرتر از هر کشوری خواهد بود (درحالیکه پیش از توافق، اردن و سایر کشورهای همسایه اسرائیل بیشتر تحت تأثیر قرار می گرفتند).

درحالیکه بیانیه سه جانبه دیروز، نویدبخش گشایش سیاسی بیشتر بین اسرائیل و سایر کشورهای منطقه است، احتملا این امر تنها در مورد بحرین محقق شود و چه بسا اتحادی که بن زاید با رهبران سعودی ایجاد کرده بود با چالش مواجه شود.

*منبع:responsiblestatecraft

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما