درحالیکه جنگ روسیه در اکراین مهمترین بحران ژئوپلیتیک فعلیِ جهان بوده و توجه جامعه بینالملل را به خود معطوف کرده است، جنگ دهساله و بینالمللی سوریه ممکن است که هنوز شگفتیهای جدیدی برای ارائه داشته باشد. با افزایش احتمال حمله نظامی جدید ترکیه به شمال سوریه، سایر کشورهای درگیر در این جنگ نگرانیهای خود را در مورد جاهطلبیهای آنکارا ابراز کردهاند.
سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت خارجه ایران در پاسخ به سؤالی درباره فعالیتهای نظامی ترکیه در شمال سوریه و عراق گفت: «سوریه موضوع مورد اختلاف ما و ترکیه است. ایران در دیدارهای دوجانبه با طرف ترک به صراحت صحبت کرده و گفته است که خواهان حفظ تمامیت ارضی سوریه میباشد». حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه ایران نیز 27 ژوئن در جریان سفر خود به آنکارا گفت که «ایران نگرانیهای امنیتی ترکیه را درک میکند اما این نگرانیها باید از طریق گفتگو و راهحلهای مسالمتآمیز حل شود»
در همین حال گزارش شده است که ایران در حال ایجاد هماهنگی بین نیروهای متحد خود در سوریه و نیروهای ارتش سوریه و شبهنظامیان کرد برای مقابله با تهاجم احتمالی ترکیه است. این تحولات دیپلماتیک و نظامی، گمانهزنیهایی را در مورد احتمال تنش یا رویارویی بین نیروهای ایران و ترکیه در سوریه ایجاد کرده است. در جریان آخرین دور عملیات نظامی ترکیه در شمال سوریه که اوایل سال 2020 انجام شد، دو طرف در آستانه رویارویی قرار داشتند. البته به لطف نقشآفرینی روسیه در رسیدن به آتشبس با ترکیه، این رویارویی حاصل نشد؛ ولی هیچ تضمینی وجود ندارد که این بار نیز برخوردی اتفاق نیفتد. مجموعه تحولات اخیر در سوریه و مناطق دیگر باعث شده است که تهران در مقایسه با گذشته، بیشتر نسبت به آنکارا احساس خطر کند و چه بسا این بار در مقابل عملیات جدید این کشور، واکنش نظامی نشان دهد.
نگرانیهای ایران در سوریه چیست؟
از اغاز جنگ سوریه، ترکیه چهار عملیات بزرگ نظامی در شمال آن کشور انجام داده است. اولین عملیات سپر فرات نام داشت که در اوت 2016 در شمال حلب انجام شد و طی آن نیروهای تحت حمایت ترکیه 2055 کیلومتر مربع از مناطق شمال حلب را تحت کنترل گرفتند. عملیات دوم شاخه زیتون بود که در ژانویه 2018 انجام شد و به ترکیه اجازه داد تا کل عفرین را تصرف کند. اواخر سال 2019 ترکیه عملیات چشمه صلح را انجام داد و موفق شد مناطق تحت کنترل خود و متحدانش را در شرق فرات گسترش دهد. عملیات چهارم معروف به سپر بهار بود که در فوریه 2020 در ادلب انجام شد و تسلط ترکیه بر نوار شمالی سوریه را بیشتر کرد.
مقامات ترکیه همواره هدف از عملیات نظامی خود را مقابله با تهدیدات تروریستی در شمال سوریه و لزوم مقابله با شبه نظامیان کرد یگانهای مدافع خلق ی.پ.گ اعلام کردهاند. از نظر آنکارا ی.پ.گ شاخه سوری حزب کارگران کردستان پ.ک.ک است که دهههاست با دولت ترکیه میجنگد. اما نتیجه حاصل از این عملیاتها فراتر از هدف اعلام شده توسط ترکیه بوده و باعث شده است که آنکارا و متحدانش 10% از خاک سوریه را تحت کنترل بگیرند. اکنون مقامات ترکیه از جمله اردوغان اصرار دارند که افزایش تهدیدات تروریستی، انجام یک عملیات جدید را ضروری کرده است. به گفته مقامات ترکیه هدف از این عملیات، ایجاد یک منطقه امن به عمق سی کیلومتر در خاک سوریه به منظور پاکسازی تروریستها و هموار کردن مسیر برای بازگرداندن بیش از یک میلیون آواره سوری است. ترکیه تاکنون از دو شهر منبج و تلرفعت به عنوان اهداف اولیه عملیات نظامی آتی خود نام برده است اما گمانهزنیهایی مبنی بر هدف گرفتن کوبانی و عینعیسی نیز وجود دارد.
منبج و کوبانی و تقریبا تمام مناطق شرق فرات، خارج از مناطق تحت نفوذ ایران است و ایران نفعی در این مناطق ندارد؛ در نتیجه، عملیات ترکیه در ان مناطق واکنش ایران را بر نمیانگیزد. شبهنظامیان کردِ شرق فرات که زیر پرچم نیروهای دموکراتیک سوریه فعالیت میکنند، در واقع متحدان آمریکا در سوریه هستند. از این منظر هرگونه اقدام ترکیه که دامنه جغرافیایی نفوذ آمریکا در سوریه را محدود کند، مورد استقبال ایران قرار میگیرد. اما وقتی صحبت از تلرفعت میشود اوضاع کاملا متفاوت است
تلرفعت که در شمال حلب واقع شده است اکنون از شمال، شرق و غرب در محاصره ترکیه و نیروهای وابسته به آن میباشد. جنوب تلرفعت جایی است که دو شهر شیعهنشین نبل و الزهرا در آن قرار دارند. این شهرکها بین تلرفعت و حلب واقع شدهاند؛ بنابراین این منطقه برای ایران و متحدانش در سوریه، هم از نظر ایدئولوژیکی و هم از نظر استراتژیکی مهم است. از نقطه نظر ایدئولوژیک ایران نگران است که شبهنظامیان سنی تحت حمایت آنکارا پس از کنترل تلرفعت، در گام بعد شیعیان نبل و زهرا را هدف قرار دهند. از منظر استراتژیک نیز تهران معتقد است که کنترل تلرفعت مقدمهای برای پیشروی ترکیه و متحدانش به سمت حلب خواهد بود. از زمانی که ارتش سوریه در سال 2016 حلب را پس گرفت، این شهر شاهد افزایش قابل توجه نفوذ ایران و گروههای وابسته به آن بوده است. از منظری دیگر این نگرانی در ایران وجود دارد که اگر آنکارا موفق به ایجاد منطقه امن در 30 کیلومتری خود شود، فشار جدیدی را بر سرنگونی اسد اغاز خواهد کرد. شورای راهبردی روابط خارجی ایران در تحلیلی اینگونه استدلال میکند که «ترکیه بدنبال افزایش فشار بر دولت اسد و هموار کردن راه برای ایجاد تغییرات مورد نظر خود در مرکز و جنوب سوریه است؛ تغییراتی که در تضاد با منافع ایران میباشد»
ملاحظات فراتر از سوریه
جدای از محدوده جغرافیایی عملیات احتمالی ترکیه، عوامل دیگری نیز وجود دارد که تهران را بیش از هر زمان دیگری نگران برنامههای آنکارا میکند. نخستین عامل به رویکرد اخیر سیاست خارجی و منطقهای ترکیه مرتبط است که در رأس آن نزدیکی اسرائیل و ترکیه قرار دارد. شورای راهبردی روابط خارجی ایران هشدار میدهد که «حمایت از نیروهای ضد اسد، پروژه مشترک ترکیه و اسرائیل است که در سفر اخیر چاووش اوغلو به تلآویو بر سر آن توافق شد». در همین راستا خبرگزاری ایلنا به نقل از احمد بخشایش اردستانی نماینده سابق مجلس ایران استدلال میکند که اگر هدف نخست ترکیه که «تکمیل کریدور امنیتی در شمال سوریه» است محقق شود، اسرائیل وارد فاز بعدی پروژه خود خواهد شد. «اسرائیل درحال سرمایهگذاری روی نفوذ ترکیه در سوریه است؛ هدف اسرائیل این است که در سوریه بیثباتی ایجاد کند تا از این طریق ایران را مشغول نگه دارد»
رهبران ایران دلایل خوبی دارند که معتقد باشند اسرائیل و ترکیه درحال تشکیل جبههای مشترک علیه ایران هستند. 23 ژوئن اندکی قبل از آنکه یایر لاپید وزیر خارجه اسرائیل از ترکیه بازدید کند، اعلام شد که نیروهای امنیتی ترکیه توطئه ایران برای ترور گردشگران اسرائیلی را خنثی کردهاند؛ اتهامی که ایران آن را مضحک خواند و رد کرد. آنچه ظن ایران را نسبت به برنامههای ضد ایرانی سیاست خارجی آنکارا تقویت میکند، این است که ترکیه درحال توسعه روابط خود با دیگر رقیبان منطقهای ایران از جمله عربستان میباشد. سفر محمد بنسلمان به ترکیه در 22 ژوئن مورد توجه گسترده ایران قرار گرفت. یکی از نگرانیهای ایران این است که ترکیه در تلاش برای جلب سرمایهگذاری سعودی و کاهش مشکلات اقتصادیاش، حاضر شود در روابط خود با تهران بازنگری کند تا رضایت ریاض را بدست آورد. همچنین ترکیه این پتانسیل را دارد که نقش فعالتری علیه حوثیها ایفا کند و این برای تهران نگران کننده است
نقش ترکیه در عراق موضوع دیگری است که بر دید ایران نسبت به آنکارا تأثیر منفی گذاشته است. مداخله نظامی ترکیه در شمال عراق با هدف مقابله با تهدید کردها، چیز جدیدی نیست اما در دو سال گذشته نقش ترکیه ابعاد جدیدی پیدا کرده که برای ایران نگران کننده است. توافق سهجانبه 2020 بین آنکارا، بغداد و دولت اقلیم کردستان برای پاکسازی سنجار از نیروهای پ.ک.ک، نقطه عطفی در این زمینه بود زیرا این حس را در ایران ایجاد کرد که از ترتیبات امنیتی عراق کنار گذاشته شده است. از ان زمان گروههای شیعه طرفدار ایران بارها ترکیه را به مداخله در عراق متهم کرده و هشدار دادهاند که ممکن است علیه نیروهای آن کشور اقدام نظامی انجام دهند. تلاشهای ترکیه برای افزایش نفوذ خود در میان جناحهای سیاسی کرد و سنی عراق بهویژه پس از انتخابات پارلمانی نوامبر 2021 ایران را از کاهش نفوذ دیرین خود در سیاست عراق ترسانده است
بنابراین بسیاری در ایران به این باور رسیدهاند که هدف اعلام شده رهبران ترکیه مبنی بر «مبارزه با تروریسم»، صرفا بهانهای برای دنبال کردن سیاست توسعهطلبانه خود در خاورمیانه و فراتر از آن است که در نهایت منجر به همسویی ترکیه با دشمنان ایران و تشدید تضاد منافع تهران و آنکارا خواهد شد. علیاکبر فرازی دیپلمات باسابقه که پیشتر سفیر ایران در رومانی، مجارستان و قبرس بوده است معتقد است که ترکیه در چارچوب برنامه «نئو عثمانی» خود «حوزه نفوذی را در منطقه و جهان» برای خود تعریف کرده است و دخالت نظامی در سوریه و عراق با هدف تحقق همین حوزه نفوذ صورت میگیرد. به گفته فرازی «احتمال درگیری میان ارتش ترکیه و سوریه بسیار جدی است و در نتیجه ممکن است بین نیروهای ایرانی و ترک نیز درگیری رخ دهد»
آیا باید منتظر درگیری ایران و ترکیه در سوریه باشیم؟
با توجه به انباشته شدن اختلافات و تشدید تنشها بین تهران و آنکارا در سالهای اخیر، نگرانی آقای فرازی از احتمال درگیری بین ایران و ترکیه در سوریه بیاساس نیست؛ با این حال تهران دلایل زیادی برای اجتناب از رویارویی با آنکارا دارد. از یکسو اگر ایران یک واکنش محدود نظامی از خود نشان دهد، میتواند تنشها را در روابط دوجانبه تا سطح بیسابقهای بالا برد و آنکارا را بیشتر به سمت همسویی با اسرائیل و عربستان سوق دهد؛ این درحالی است که تهران خواهان اتحاد تمام رقیبان منطقهای و ایجاد جبههای محکم علیه خودش در خاورمیانه نیست. از سوی دیگر واکنش نظامی و درگیری بین دو کشور منجر به فروپاشی روند آستانه خواهد شد. البته مذاکرات آستانه دو سال است که کارکرد خود را از دست داده و تنها وجهی نمادین از ان باقی مانده است اما همین کارکرد نمادین نیز برای ایران مهم است زیرا تنها چارچوب دیپلماتیک بینالمللی است که ایران در آن نقشی فعال دارد. ضمن اینکه ایران از نشست آستانه به عنوان ابزاری برای مشروعیت بخشیدن به دخالت خود در سوریه استفاده کرده استمیکند
با درنظر گرفتن این خطرات و محدودیتها، ایران مجموعهای از اقدامات سیاسی و نظامی را برای مقابله با تهدید عملیات جدید ترکیه در دست اجرا دارد. در سطح سیاسی ایران امیدوار است که کردها را به سوی توافقی با دمشق سوق دهد؛ توافقی که بر اساس ان شبهنظامیان کرد کنترل تلرفعت را قبل از تهاجم ترکیه، به ارتش سوریه واگذار کنند. اگر این نقشه عملی شود، ترکیه دیگر نمیتواند مبارزه با تروریستهای کرد را بهانه حمله به تلرفعت کند. در عین حال ایران به دنبال متقاعد کردن روسیه است که نقش فعالتری در بازدارندگی ترکیه از انجام یک عملیات نظامی گسترده ایفا کند؛ این درحالی است که روسیه به دلیل مشغلهای که در جبهه اکراین دارد، علاقه چندانی به ایفای نقش فعال در سوریه ندارد. خبرگزاری مهر در مقالهای نوشت که «اگر کردها موافقت کنند در ازای دریافت حمایت ارتش سوریه و ایران، با آنها در تلرفعت همکاری نمایند، محاسبات ارتش ترکیه تغییر خواهد کرد». در ان صورت ایران میتواند با یک تیرو دو نشان بزند؛ از یک سو از حمله ترکیه به تلرفعت جلوگیری کند و از سوی دیگر از آسیبپذیری نیروهای دموکراتیک سوریه در برابر ترکیه استفاده کرده و با اعلام حمایت از انها، اتحاد بین این نیروها با آمریکا را تضعیف کند و از نفوذ آمریکا در سوریه بکاهد
تلاش ایران برای ایجاد این همسویی تاحدودی به ثمر نشسته است. نیروهای دموکراتیک سوریه در بیانیهای که 7 ژوئن منتشر نمودند اعلام کردند که اماده هستند «برای مقابله با هرگونه تهاجم احتمالی ترکیه و حفاظت از خاک سوریه در برابر اشغالگری، با نیروهای دولت دمشق همکاری کنند». تحقق هدف ایران برای واگذاری کنترل تلرفعت به ارتش سوریه، میتواند گامی رو به جلو باشد. همچنین به نظر میرسد که روسیه پس از تردیدهای اولیه حالا تصمیم گرفته است که موضع سختتری در برابر طرحهای ترکیه برای شمال سوریه بگیرد. 15 ژوئن پیش از آخرین نشست آستانه، الکساندر لاورنتیف فرستاده ویژه پوتین در امور سوریه عملیات احتمالی جدید ترکیه را غیرمنطقی خواند و هرگونه معاملهای را با آنکارا در مورد سوریه رد کرد. چند روز قبل از این اظهارات نیروهای روسی برای تحکیم مواضع خود در اطراف تلرفعت گشتزنی هوایی انجام دادند
در صورتی که تمامی این تحرکات نتواند ترکیه را بازدارد، ایران طرحهایی نظامی برای مقابله با آنها یا محدود کردن دامنه عملیاتشان در دست اجرا دارد. این طرحها شامل ارتقا و تسهیل همکاری بین شبهنظامیان مورد حمایت ایران در سوریه و شبهنظامیان کرد و ارسال نیروهای کمکی برای این گروهها است. طبق گزارشها از اوایل ژوئن ایران به نبل و زهرا نیروهای شبنظامی اعزام کرده است. این نیروها در خطوط مقدم مقابله با نیروهای ترک و ارتش آزاد سوریه در شمال حلب و مناطق اطراف عفرین مستقر شدهاند. همزمان گزارشهایی مبنی بر ایجاد اتاق عملیات مشترک در شمال حلب منتشر شده است که متشکل از نیروهای نیابتی سوری و غیرسوری، نیروهای ی.پ.گ و حزبالله لبنان است. اگر این گزارشها درست باشد شاهد بزرگترین و کاملترین همکاری نظامی بین نیروهای تحت حمایت ایران و شبهنظامیان کرد از زمان اغاز جنگ داخلی سوریه خواهیم بود
به این ترتیب اگر ترکیه تصمیم به اجرای طرح خود برای حمله به شمال سوریه بگیرد و اگر عملیات به تلرفعت و شمال حلب گسترش یابد، ایران به احتمال زیاد به یک واکنش غیرمستقیم نظامی از طریق نیروهای نیابتیاش متوسل خواهد شد. گرچه این گزینه در مقایسه با سناریوی رویارویی مستقیم بین ایران و ترکیه کمخطرتر است اما همچنان احتمال زیادی وجود دارد که اوضاع از کنترل خارج شود و به درگیری گستردهتر و طولانی مدتتری بین دو همسایه بیانجامد.
مترجم: فاطمه رادمهر
messages.comments