twitter share facebook share ۱۴۰۴ تیر ۰۹ 873
رهبر ایران برنامهٔ تسلیحاتی را تعلیق کرده بود؛ اماحالا رویکرد تهران احتمالاً تغییر خواهد کرد. آمریکا و اسرائیل، به‌نوعی رژیم را تغییر داده‌اند ولی نه آن‌گونه که می‌خواستند.

من چند روز گذشته را صرف متقاعد کردن خبرنگاران می‌کردم که کارزار هوایی اسرائیل علیه ایران—با همکاری ایالات متحده—ضعیف بوده است و در بهترین حالت، برنامهٔ هسته‌ای ایران را فقط چند ماه—شاید اگر خوش‌شانس باشیم یک سال—عقب می‌اندازد.

اکنون شبکهٔ سی‌ان‌ان، نیویورک‌تایمز، رویترز و حتی فاکس‌نیوزِ خبر از ارزیابی پنج‌صفحه‌ای طبقه‌بندی‌شدهٔ «آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا» (DIA) می‌دهند. به‌نظر می‌رسد من تأثیر آن بمباران را هم دستِ بالا گرفته بودم؛ گزارش می‌گوید برنامهٔ هسته‌ای تهران در کمترین حالت یک تا دو ماه و در بیشترین حالت کمتر از یک سال عقب افتاده است. (برآورد سیا مبنی بر این‌که ایران «سال‌ها» طول می‌کشد تا تأسیسات تخریب‌شده را بسازد، در این بحث بی‌ربط است؛ کسی باور ندارد ایران همان سایت‌ها را دوباره از نو بسازد.)

این ارزیابی بر تصاویر ماهواره‌ای و شنودهای سیگنالی تکیه دارد. پژوهشگران مستقل مثل من دسترسی به تماس‌های تلفنی ایرانی ندارند، اما تصاویر ماهواره‌ای را می‌بینیم و همان نتیجه را می‌گیریم.

وقتی اسرائیل حملات را آغاز کرد، نخست‌وزیر بنیامین نتانیاهو با آب‌وتاب گفت: «ایران به‌اندازهٔ نه بمب اتم اورانیوم غنی‌شده انبار کرده است؛ نه بمب!» این مواد، نقطه عطف داستان است. ایران باید این مواد را با درجهٔ بیشتر غنی کند؛ کاری که می‌توانست ظرف حدود سه هفته در تأسیسات فردو انجام دهد.

حالا این مواد کجاست؟ طبق ارزیابی اطلاعاتی آمریکا، ایران در همان روزهای آغازین درگیری آن را احتمالاً به مکانی پنهان منتقل کرده است؛ دقیقاً همان چیزی که تهران به رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) گفته بود. مقام‌های آمریکایی—ناراحت از این‌که نمی‌دانند این مواد به کجا منتقل شده—توجیه‌های عجیب‌وغریبی آوردند. جِی‌دی ونس معاون‌ رئیس‌جمهور گفت این مواد در فردو «دفن شده»؛ مارکو روبیو وزیر خارجه مدعی شد در ایران هیچ کامیونی نمی‌تواند بدون هدف قرار گرفتن توسط اسرائیل جابه‌جا شود. این درحالی است ‌که تصاویر ماهواره‌ای متعددی، رفت‌وآمد کامیون‌ها به فردو و سپس پوشاندن ورودی‌ها با خاک را نشان می‌دهد. اکنون DIA نیز معتقد است مواد در جایی مخفی شده است.

اگر ایران به‌سوی ساخت سلاح بشتابد، باید این مواد را بیشتر غنی کند و در نهایت گاز اورانیوم را به فلز تبدیل نماید و نیم‌کره‌های فلزی لازم برای یک بمب را بریزد؛ این مراحل را «تبدیل» و «ریخته‌گری» می‌نامند. ونس و دیگران کوشیدند خطر مواد مفقود را کم‌اهمیت جلوه دهند و گفتند آمریکا و اسرائیل توانایی ایران در غنی‌سازی و کار با فلز اورانیوم را «به‌طور کامل» نابود کرده‌اند.

اما حتی پیش از ارزیابی تازهٔ DIA روشن بود که این ادعا درست نیست؛ ایران هنوز توان بازسازی مؤثر برنامهٔ غنی‌سازی خود را دارد.

اندکی قبل از آغاز بمباران، ۱۲ ژوئن جلسهٔ پرتنشی در هیئت حکام IAEA برگزار شد که چند نکتهٔ مهم برملا کرد. در آن نشست، گروسی اعلام کرد آژانس «تداوم دانسته‌های خود دربارهٔ تعداد سانتریفیوژها، روتورها و بلوزهای تولید‌شده و محل نگهداری آن‌ها را از دست داده است… و دیگر امکان بازیابی این اطلاعات وجود ندارد.» معنای عملی‌اش این است که آژانس نمی‌داند ایران چند سانتریفیوژ ذخیره کرده یا کجا نگهداری می‌کند. تهران می‌تواند سانتریفیوژهای ذخیره‌شده را جایگزینِ آن‌هایی کند که نابود شده‌اند یا حتی در مکان‌های جدید خط تولید راه بیندازد.

علاوه‌ بر سانتریفیوژهای موجود، ایران می‌تواند سانتریفیوژ جدید بسازد. در سال‌های اخیر، ایران کارگاه عظیم زیرزمینی‌ای زیر کوه «کلنگ ‌گزلا» نزدیکی نطنز ایجاد کرده است. پس از خرابکاری ۲۰۲۱ اسرائیل در کارگاه قبلی، تجهیزات ساخت سانتریفیوژ به این کوه منتقل شد. آمریکا و اسرائیل این کارگاه زیرزمینی را نزدند؛ در عوض ساختمان‌های خالی قبلی را هدف گرفتند!

سومین سایت غنی‌سازی؟

گزارش می‌گوید ایران «تأسیسات مخفی غنی‌سازی‌ای دارد که هدف قرار نگرفتند و همچنان فعال‌اند.» جنیفر گریفین از فاکس‌نیوز می‌گوید یکی از این سایت‌ها همان «سومین مرکز غنی‌سازی» است. تهران پس از محکومیت در هیئت‌حکام اعلام کرده بود ساخت یک سایت سانتریفیوژ در «مکان امن» را تمام کرده و آمادهٔ نصب ماشین‌هاست؛ ولی قبل از بازرسی IAEA، بمباران شروع شد. گفته می‌شود این مرکز نزدیک اصفهان است. کسی به آن حمله نکرده؛ ایران هر لحظه می‌تواند نصب سانتریفیوژ را آغاز کند.

ایران معمولاً می‌تواند هفته‌ای یک یا دو آبشار (حدود ۱۷۰ سانتریفیوژ) نصب کند. بنابراین، تکمیل سایتی هم‌اندازهٔ فردو کمتر از سه ماه زمان می‌برد. نخستین بمب بالقوه دو سه روز پس از آن در دسترس خواهد بود.

گزینه‌های دیگر تهران

ـ نصب مجدد سانتریفیوژ در خود فردو.: DIA می‌گوید اگرچه برق‌رسانی و ورودی‌ها آسیب دیده‌اند، تالار زیرزمینی غنی‌سازی دست‌نخورده است.

ـ بهره‌برداری از تونل «شهید بروجردی» کنار پارچین برای تبدیل گاز به فلز. این مجموعه هرگز فعال نشد؛ اما اکنون می‌تواند تغییر کند. اسرائیل بخش‌های دیگری از پارچین را زده اما این تونل زیرزمینی دست‌نخورده مانده است.

در مجموع، ایران احتمالاً هم ۹۰۰ پوند اورانیومِ فوقِ غنی‌شده را دارد و هم شبکه‌ای زیرزمینی برای ساخت سانتریفیوژ، غنی‌سازی دوباره، و سرهم‌بندی چند سلاح. جای تعجب نیست که DIA معتقد است برنامه خیلی عقب نیفتاده است.

یک تا دو ماه! حتی اگر—چنان‌که برخی اسرائیلی‌ها می‌گویند—سه سال عقب افتاده باشد، برجامِ ۲۰۱۵ برنامهٔ ایران را چند برابر این مدت به عقب راند. منتقدان مذاکره می‌گفتند بندهای توافق پس از ۱۰ یا ۱۵ سال به پایان می رسند، اما همان افراد به چند ماه تأخیرِ ناشی از بمباران دل خوش کرده‌اند؛ آن‌هم بدون هیچ نقشه‌ای جز بمباران دوباره وقتی اقبال مردمی از نتانیاهو در نظرسنجی‌ها افت کند.

من همیشه تأکید می‌کردم ارزش واقعی برجام، افزایش توان کشف سایت‌های مخفی بود: از نظارت معدن تا زنجیره تولید، کنترل ماشین‌های سانتریفیوژ، محدودیت محل غنی‌سازی و دسترسی‌های ویژهٔ IAEA. این تمهیدات کامل نبود، ولی اکنون می‌بینیم بدون آن‌ها چه‌قدر نابیناییم. مهم‌تر این‌که همین تدابیر عملاً سال‌ها مانع استفاده از سایت‌های زیرزمینی مانند فردو شد؛ کاری که «بمب سنگرشکن MOP» هم نتوانست.

یکی از چشمگیرترین نمایش‌های قدرت هوایی تاریخ، برنامهٔ هسته‌ای ایران را چندان تکان نداد. از همین رو در آغاز گفتم حمله ، تنها زمانی موفق است که نظام ایران فروبپاشد.

احتمال موفقیت تغییر نظام، از نابودی کامل یک برنامهٔ عمیقاً پراکنده و زیرزمینی محتمل‌تر بود. ظاهراً اسرائیل نیز این را می‌دانست؛ نتانیاهو عملیات را «شیر خیزان» نامید (اشاره به نماد ایران پیش از انقلاب).

هدف واشنگتن واقعاً چه بود؟

ایران قریب ۲۰ سال است که «چند ماه» تا بمب فاصله دارد؛ مانع اصلی هرگز فنی نبوده، بلکه سیاسی بوده است. رهبر ایران در ۲۰۰۳ برنامهٔ تسلیحاتی را تعلیق کرد؛ ارزیابی اطلاعاتی آمریکا هم می‌گوید این تعلیق تا پیش از آغاز بمباران برقرار بود. حالا اما، با صورت‌جلسات جدید و چهره‌های تازه، بحث داخلی در تهران احتمالاً تفاوت خواهد داشت. آمریکا و اسرائیل، به‌نوعی رژیم را تغییر داده‌اند ولی نه آن‌گونه که می‌خواستند.

منبع: فارین پالیسی

برای مطالعه بیشتر در این زمینه رجوع کنید به: سرنوشت اورانیوم غنی شده ایران در هاله ای از ابهام


نظر شما