twitter share facebook share ۱۳۹۹ دی ۰۸ 1798

در دشت های خشک و بی آب و علف غرب افغانستان، در کنار جاده ای که به هرات می رسد، کلبه هایی خاکی خودنمایی می کنند؛ اینجا به روستای بیوه ها معروف است.

اغلب مردان روستان به هنگام قاچاق تریاک به داخل ایران کشته شده اند و زنان بیوه با کودکانشان به حال خود رها شده اند. به گفته محمدعلی فقیریار ولسوال منطقه: در اینجا هیچ امکاناتی وجود ندارد و فقر و بدبختی به حدی است که مردان برای کار تنها دو گزینه پیش رو دارند: یا به طالبان بپیوندند، یا رو به قاچاق موادمخدر آورند.

کسانی که به ایران تریاک، هروئین و متامفتامین قاچاق می کنند، در هر سفر 300 دلار می گیرند؛ این مبلغ برای مردم فقیر روستا مبلغ زیادی است و آنها شانس کسب چنین درآمدی را از دست نمی دهند. اما با این کار باید خطر دستگیری، پیگرد قضایی و اعدام در دادگاههای ایران یا کشته شدن توسط مرزبانان آن کشور را به جان بخرند.

از سال 2018 افغانستان بزرگترین تولیدکننده تریاک بوده و خشخاش، سودآورترین محصول این کشور است. مأموران افغانستان ناتوان تر از این بوده اند که جلوی این تجارت پرسود را بگیرند و بسیاری از آنها با همدستی در این جرم و تسهیل قاچاق مواد، به ثروت های هنگفتی رسیده اند. پیامد این امر ادامه چرخه کشت، فرآوری و قاچاق تریاک بوده است.

آقای فقیریار می گوید که تلاش زیادی کرده تا از مقامات دولتی برای کمک به ارتقاء سطح معیشت مردم منطقه از طریق دامپروری و تولید گندم و سایر محصولات غذایی در این زمین های خشک و بایر بودجه بگیرد، اما موفق نشده است «ما از دولت مرکزی هیچ کمکی دریافت نمی کنیم؛ آنها به مردم اهمیت نمی دهند؛ حتی اگر این مردم از گرسنگی بمیرند هم برای مقامات مهم نیست»

زنان بیوه با پولی که از پشم ریسی بدست می آورند و کمک هایی که از طرف اعضای خانواده و تیم های خیریه خارجی به آنها می شود، زندگی می کنند. بعضی از بچه ها در مدرسه یا آموزشگاه اسلامی که توسط روحانی مسجد دایر شده، درس می خوانند

بی بی یکی از بیوه زنانی که پنجاه سال دارد اظهار داشت: «سالها زندگی خوبی داشتیم؛ سه پسرم از قاچاق تریاک پول خوبی بدست می آوردند؛ اما همه آنها کشته شدند» پسر بزرگتر غلام رسول بیست ساله چند سال قبل در ایران دستگیر و اعدام شد؛ در سه سال گذشته نیز دو پسر دیگرش عبدالغفور 15 ساله و عبدالظریف 14 ساله در حال قاچاق تریاک به داخل ایران، توسط مرزبانان آن کشور کشته شدند.

اما آنگونه که خانم بی بی می گوید جسد هیچکدام از فرزندانش بازگردانده نشد و این انتقادی است که همه زنان روستا به ایران دارند.

روستا برق و آب تصفیه شده ندارد و مردم گرمای مورد نیاز خود را با سوزاندن علف تأمین می کنند. پاییز امسال شرایط بسیار سخت شد و بسیاری از زنان، روستا را به مقصد اردوگاههای آوارگان که توسط سازمان های کمک رسان بنا شده است ترک کردند. به گفته محمدزمان شکیب مدیر شورای منطقه، در زمانی نه چندان دور 80 زن بیوه با خانواده خود در روستا ساکن بودند، اما اکنون تنها 30 خانوار در اینجا ساکن هستند؛ سرما و گرسنگی مردم را فراری می دهد.

کمبود مردان روستا باعث رهایی زنان از چارچوب های سخت مردسالار افغانستان نشده است، به طوری که دور تا دور روستا مردان ریش سفید سکونت دارند. نگرانی دیگر زنان بیوه این است که فرزندانشان پا جای پای پدران خود گذارند.

در این میان، جنگ نیز چیز دور از ذهنی نیست؛ طالبان به طور مرتب به پاسگاههای نزدیک منطقه حمله می کنند و به گفته آقای فقیریار، کار هر روزه گشت های پلیس این شده است که آزادراه هرات را از بمب های کنار جاده ای که طالبان کار گذاشته اند پاک نمایند.

به گفته ولسوال، قاچاق موادمخدر فراگیر شده و ایران نیز اتومبیل های گشت زنی خود را در مرز افزایش داده است. با این وجود قاچاقچیان همچنان در انتقال تریاک به ایران موفق عمل می کنند؛ بیشتر مواد از دو استان هلمند و فراه به داخل ایران قاچاق می شود.

به گزارش عفو بین الملل تا سال 2016 در ایران عده زیادی اعدام می شدند که بیشترشان به جرایم مرتبط با موادمخدر محکوم شده بودند. اما از سال 2017 که قانون اعدام در جرایم مرتبط با مواد مخدر اصلاح شد، میزان اعدام مجرمان نیز کاهش یافت.

بازرس ویژه بازسازی افغانستان در سال 2018 گزارش داد که آمریکا از سال 2002 تا 2017 حدود 8.62 میلیارد دلار صرف مبارزه با تجارت موادمخدر در افغانستان کرده است. اما این تلاش ها نتیجه ای در بر نداشته، به گونه ای که تولید تریاک در این کشور از 3400 تن در سال 2002 به 9000 تن در سال 2017 رسیده است.

*منبع: نیویورک تایمز

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما