حادثه حمله به زندان سینا در شهر حسکه سوریه، شورشی که متعاقب حمله در این زندان رخ داد و فرار صدها تن از جنگجویان بازداشتشده داعش، زنگ خطر را در منطقه، به ویژه در عراق و سوریه به صدا درآورده است. جزئیات حمله و تاکتیکهایی که در این عملیات به کار رفت، یادآور حملات پیشین داعش به زندانهای عراق بود که در آن حملات نیز هزاران تروریست جهادی موفق به فرار شدند.
سؤال این است که چرا کشورهای ائتلاف بینالمللی به نیروهای دموکراتیک کرد سوریه در موضوع بازداشت شدگان داعش کمک نکردند؟ وضعیت کمپهایی که خانوادههای داعش در آنها نگهداری میشوند چگونه است؟ و تأثیر این تحولات و رویدادها بر منطقه چیست؟
در آستانه 20 ژانویه 2022 داعش حملهای را آغاز کرد که بزرگترین حمله این گروه از زمان اعلام پیروزی ائتلاف بینالمللی بر داعش محسوب میشد. در این حمله، زندان سینا در محله غوران در جنوب شهر حسکه در شمال شرق سوریه هدف قرار گرفت. پس از این حمله، دفتر رسانهای نماینده یزیدی پارلمان «ویان دخیل» بیانیهای صادر کرد که در آن آمده بود: «ما با نگرانی موضوع فرار دهها تروریست داعش از زندان سینا را که بیست تن از سرکردگان این سازمان تروریستی در عراق و سوریه در بین آنها بودند، دنبال میکنیم». در این بیانیه گفته شده که حمله به زندان حسکه و فراری دادن زندانیان، یادآور زمانی است که گروه بزرگی از تروریستها از زندان ابوغریب و سایر زندانها فرار کردند و پس از آن یک سوم عراق به دست این سازمان تروریستی افتاد، تراژدی سنجار و اسپایکر رقم خورد و میلیونها عراقی آواره شدند. گزارشهای رسمی آژانسهای سازمان ملل، تعداد جنگجویان داعش را که در حال حاضر در عراق و سوریه فعال هستند 10,000 نفر رقم میزنند و به گفته نیروهای دموکراتیک سوریه در زندانهای تحت کنترل آنها حدود 12000 نفر از 50 ملیت نگهداری میشوند. علاوه بر این خانوادههای جنگجویان داعش نیز در اردوگاههایی شلوغ و پرجمعیت زندگی میکنند که معروفترین آنها اردوگاه الهول در شمال شرق سوریه و نزدیک مرز عراق است. کارشناسان بینالمللی هشدار میدهند که این اردوگاهها ممکن است به بستری برای رشد افراطگرایی بدل شوند.
رهبران این سازمان تروریستی سال 2019 طرحی را با نام «خلافت دوم» آغاز کردند که شامل انجام عملیاتهایی تهاجمی با تکیه بر تاکتیک ضربه و فرار به مناطق بیابانی دوردست بین عراق و سوریه میشود. همزمان با حوادث اخیرِ حسکه، این سازمان سحرگاه 21 ژانویه حملهای را به مقر ارتش عراق در منطقه حاوی العظیم در استان دیاله در شمال شرق بغداد ترتیب داد که در آن یازده سرباز کشته شدند. به گفته مقامات عراقی جنگجویان داعش از ناهمواری منطقه و سرمای هوا برای انجام چنین حملهای بهره بردند و بعد از ان به سمت استان صلاحالدین عقبنشینی کردند. آیا این حملاتِ همزمان، به این معنا است که هستههایی در عراق و سوریه وجود دارند که همچنان با جنگجویان داعش همکاری میکنند؟ این سؤال توجه ما را به سمت اردوگاههایی که در آن خانوادههای داعش نگهداری میشوند جلب میکند.
اردوگاههایی که در آن زنان و کودکان جنگجویان داعش زندگی میکنند، پس از گذشت بیش از چهار سال از اعلام پیروزی ائتلاف به رهبری آمریکا بر داعش، به کانونی برای تربیت نسل دوم تروریستها بدل شده است و این درحالی است که دولتهای عراق و سوریه و اقلیم کردستان برای پیدا کردن راهحلی واقعی در مقابل این مشکل کاری نمیکنند. بسیاری از کشورها و سازمانهای بینالمللی نیز از این پرونده غافل شدهاند و حل این موضوع را به برخی نهادهای امنیتی و نظامی و قبیلهای واگذار کردهاند. در این مدت افراد بیگناهی که هیچ کاری انجام نداده بودند، به خاطر زندگی در این اردوگاهها و تحت قوانین داعش، تحت شستشوی مغزی قرار گرفتند. این امر را به ویژه در مورد کودکانی که در چارچوب طرحی به نام «تولههای خلافت» بزرگ شدند و به عنوان نسل دوم تروریستها مورد تربیت قرار گرفتند، میبینیم. ولی متأسفانه علیرغم این خطرات، نهادهای بینالمللی برای حل این معضل هیچ همکاریای نمیکنند.
در گزارش دیدهبان حقوق بشر که پایان سال 2021 منتشر شد، آمده است: «دهها مرد عرب سنی که در اقلیم کردستان بدلیل ارتباط با داعش در زندان بودند یا تبرئه شده بودند، اگر بکوشند تا به خانوادههای خود در مناطق تحت کنترل بغداد بپیوندند، در معرض خطر دستگیری مجدد قرار میگیرند. بعضی از آنها در موقع دستگیری تنها 14 سال داشتند. این افراد پس از آنکه بین سالهای 2018 تا 2020 از زندان آزاد شدند، در اردوگاهی در اقلیم کردستان گیر افتادهاند و نیروهای امنیتی به آنها اجازه ترک اردوگاه و زندگی در سایر مناطق اقلیم را نمیدهند. اگر هم بخواهند به خانه برگردند، میترسند که جان خود را با این کار به خطر بیاندازند زیرا بر اساس سنتهای قبیلهای که در مناطق جنگیِ آزاد شده از کنترل تروریستها اعمال میشود، خانوادههای جنگجویان داعش را مجبور کردهاند تا خانههای خود را ترک کنند، یا خانهها و زمینهای کشاورزیشان را نابود کردهاند و به آنها اجازه بازگشت داده نمیشود.»
آشتی و همزیستی بین خانوادههای داعش و خانوادههای قربانیانِ این گروه تروریستی که خواهان قصاص قاتلان فرزندان خود هستند و نمیخواهند از حقوق خود دست بکشند، کار بسیار دشواری است. البته در این میان شاهد ابتکارات امیدوار کنندهای نیز هستیم؛ به عنوان مثال احمد المحیری شیخ جوان قبیله که داعشیها پدر و چهار عمویش را کشتند و خانه و زمینهایشان را در شهر حویجه در استان کرکوک ویران کردند، در گفتگو با رسانهها گفت: «آنچه اتفاق افتاده بسیار دردناک است اما ما باید ببخشیم و اجازه ندهیم عصبانیت بر زندگی ما تأثیر بگذارد». وی در عمل نیز از خانوادههای داعش در روستای خود استقبال کرد و درب مهمانخانه خود را پس از بازسازی به روی بیوهها و فرزندان داعشیها گشود «زنان و کودکان هیچ خطری ندارند آنها جزء قبیله هستند و نمیتوانیم اجازه دهیم این روابط قطع شود البته تعقیب و مجازات جانیان بر عهده پلیس است». وی تأکید کرد که اگر این اقدامات انجام نشود و خانواده داعشیها طرد گردند، باید منتظر پیامدهای بدی باشیم «اگر جامعه این خانوادهها را نپذیرد، خطر افراطگرایی در بین انها اجتنابناپذیر خواهد بود. البته ما نیاز به اقداماتی از سوی دولت و جامعه بینالملل برای پیدا کردن راهحلهایی سیستماتیک در مواجهه با این فاجعه داریم زیرا راهحلهای فردی، زخمهای عمیق و شکافهای اجتماعی ایجاد شده را التیام نمیدهد و راهحلهای موقتی، در مواجهه با زخمی که ممکن است دوباره سر باز کند جوابگو نیست».
مترجم: فاطمه رادمهر
نظر شما