درحالیکه دولت رئیسی همچنان از ادامه مذاکره با غرب بر سر برنامه هسته ای امتناع می ورزد و احتمال رفع تحریم ها نیز بعید به نظر می رسد، اوضاع برای ایرانیان روز به روز بدتر می شود. افزایش کسری بودجه دولت و خروج سرمایه گذاران خارجی باعث شده است که هر روز مردم بیشتری در این کشورِ نفت خیز فقر را تجربه کنند.
سال 2019 دولت روحانی برای تشویق ورود سرمایه و منابع خارجی به ایران طرحی پیشنهاد داد که به موجب آن هر سرمایه گذار خارجی که در پروژه های صنعتی یا زیربنایی ایران 250,000 دلار سرمایه گذاری کند، اقامت پنج ساله و مزایای آموزشی، درمانی و خدمات عمومی را دریافت خواهد کرد.
اواخر سپتامبر بابک دین پرست معاون وزیر کشور با اعتراف به شکست این طرح گفت «بیش از دو سال است که حتی یک سرمایه گذار خارجی برای بهره مندی از این طرح ثبت نام نکرده و این طرح آنگونه که فکر می کردیم نتیجه بخش نبوده است».
بی ثباتی اقتصادی و تنش های جمهوری اسلامی با جامعه بین الملل از جمله کشورهای غربی و شریکان آسیایی و منطقه ای آنها، به اندازه ای بوده که سرمایه گذاران خارجی قید بازار 85 میلیونی ایران را زده اند؛ بازاری که اگر شرایط اینگونه نبود و این تنش ها وجود نداشت، می توانست برای سرمایه گذاران و کارآفرینان بسیار جذاب باشد.
هنگامی که برجام امضا شد، درهای ایران به روی سرمایه گذاران خارجی، خرده فروشان، تولیدکنندگان، شرکت ها، بانک ها و مؤسسات مالی باز شد و همه برای امضای قرارداد با ایران و وارد کردن دارایی های خود به این کشور رقابت می کردند.
توتال فرانسه برای توسعه میدان گازی پارس جنوبی، قراردادی 4.7 میلیارد دلاری با ایران امضا کرد. شرکت خودروسازی چند ملیتی رنو قرارداد سرمایه گذاری به ارزش 660 میلیون یورو با ایران امضا نمود تا سالانه 350,000 خودرو در کارخانه ای در نزدیکی تهران تولید کند.
شرکت ایتالیایی Ferrovie dello Stato قراردادی در زمینه طراحی و ساخت دو خط ریلی سریع السیر با سرمایه گذاری 5.65 میلیارد دلاری امضا کرد. اما مشهورترین توافق معامله 16.6 میلیارد دلاری بین تهران و شرکت هواپیماسازی بوئینگ آمریکا برای صادرات 80 هواپیمای مسافربری جدید به ایران و قرار داد 25 میلیارد دلاری با ایرباس برای خرید 118 هواپیمای مدرن بود.
وقتی ترامپ ماه مه 2018 از برجام خارج شد و تحریم ها را دوباره برقرار کرد، این قراردادها و بسیاری دیگر از فرصت های سرمایه گذاری در ایران از بین رفت و پس از آن ایران دچار شوک های اقتصادی بزرگی شد. ریال 70% ارزش خود را طی سه سال از دست داد و اکنون که این مقاله را می نویسم دلار 275000 ریال در بازار رسمی معامله می شود.
همه اینها در کنار مشکلات مزمن اقتصادی که سالها است بلای جان کشور شده و مورد بی توجهی و سوء مدیریت قرار گرفته، باعث شده است که کشور همچون جزیره ای متروک شود و سرمایه گذاران هیچ سودی در پذیرش خطر ورود به ایران و سرمایه گذاری در اقتصاد فاسد و تحت تحریم ان نبینند.
ایران علیرغم موقعیت ژئواستراتژیک و پتانسیلی که دارد، از سرمایه گذاری خارجی محروم مانده و گرچه مقامات در اظهارات خود می کوشند موقعیت اقتصادی ایران را خوب نشان دهند، اما آمار و ارقام از بحرانی جدی حکایت دارد که همچون موریانه نظام مالی کشور را به زانو دراورده است.
کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل سال 2021 گزارشی در خصوص سرمایه گذاری جهانی ارائه داد که نشان می داد میزان سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ایران در سال 2020 تنها 1.3 میلیارد دلار بوده و نسبت به رقم 1.5 میلیارد دلاری سال 2019 کاهش داشته است. این درحالی است که سال 2017 یک سال پس از اجرای کامل برجام، ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ایران 5.01 میلیارد دلار بود.
ایران دارای اقتصادی بزرگ و متنوع است و صندوق بین المللی پول تخمین می زند که میزان تولید ناخالص داخلی آن تا سال 2021 معادل 682 میلیارد دلار باشد که از اسرائیل، امارات، نروژ، مالزی و سنگاپور بیشتر است. اما صرفا تکیه بر این آمار، تصویر کاملی از اقتصاد ایران به ما نمی دهد. تولیدات داخلی به ویژه در بخش کشاورزی، معادن و انرژی شناور است و تحریم ها بر صادرات نفت و گاز اثر می گذارد. ضمن اینکه لازم به گفتن نیست که اقتصاد ایران درگیر بوروکراسی، فساد و پارتی بازی است و همین امر در برابر سرمایه گذاران مانع ایجاد می کند.
مجمع جهانی اقتصاد در داووس در گزارشی که سال 2019 منتشر کرد، ایران را از حیث برخورداری از اقتصادی رقابتی همچون باز بودن درهای کشور به روی سرمایه گذاران و برابری بین فعالان اقتصادی داخلی و خارجی، در بین 141 کشور در رتبه 99 قرار داد. این درحالی است که یک سال قبل از آن، ایران رتبه 88 را کسب کرده بود.
هرچقدر هم که رهبران ایران خود را مشتاق سرمایه گذاری خارجی نشان دهند، گروه بانک جهانی با در نظر گرفتن پارامترهایی همچون تسهیل فعالیت های تجاری، امنیت تجاری و دسترسی به منابع مالی، معتقد نیست که تجارت در ایران امر آسانی است.
بانک جهانی در گزارش سال 2020 خود ایران را از حیث برخورداری از سیاست هایی مناسب جهت تجارت و سرمایه گذاری، در بین 190 کشور در رتبه 127 قرار داد و از این گفت که این سیاست چنان عرصه را بر بخش خصوصی تنگ کرده که باعث شده است وضعیت بخش خصوصیِ کرانه باختری و غزه جنگ زده در این رتبه بندی از ایران بهتر باشد.
رهبران ایران به خوبی می دانند که بدون تعامل دیپلماتیک و لغو تحریم ها غیرممکن است که اقتصاد کشور از مشکلات فراوان خود رهایی یافته و بار دیگر سرمایه گذاران خارجی وارد ایران شوند. همچنین می دانند که رعایت قوانین FATF در زمینه پولشویی و تأمین مالی تروریسم کلید ارتباط با اقتصاد جهانی است و بدون آن ایران از انزوا خارج نخواهد شد.
اما در دو دهه گذشته سیاست زدگی احزاب و چهره های بانفوذ محافظه کار که معمولا مناصب و ارگان های مهم قدرت را در کنترل دارند و علاقه مند ناسازگاری با جهان خارج هستند، خسارت زیادی به کشور و مردم زده است. حتی برخی از آنان از طریق تحکیم انحصار اقتصادی خود در داخل و جلوگیری از ادغام ایران با اقتصاد جهانی، از تحریم ها سود برده اند.
اکثر کارشناسان معتقدند که بدون ادامه مذاکرات و پایان تحریم ها بهبود اقتصاد در ایران به رؤیا می ماند. در شرایط کنونی که شاهد تحریم های فشرده هستیم، تصور هرگونه سرمایه گذاری عمده خارجی و رفاه در اقتصاد ایران غیرقابل تصور است.
امین محسنی چراغلو استادیار دانشگاه در این باره می گوید: اکثر شرکت های بزرگ خارجی از جمله چینی ها سهام قابل توجهی در بازارهای آمریکا و اتحادیه اروپا دارند و نمی خواهند با سرمایه گذاری در ایران، ارتباط خود را با اروپا و آمریکا به خطر اندازند.
ابراهیم رئیسی و وزیرانش از زمانی که روی کار آمده اند به شدت از ایده مشارکت استراتژیک با روسیه و چین حمایت کرده اند و می گویند ایران با انتظار رفع تحریم ها و عادی شدن تجارت با اتحادیه اروپا و آمریکا، گزینه های تجارت خارجی خود را محدود نمی کند.
اما تحلیلگران معتقدند که ایران نباید به دوستی چین و روسیه اعتماد کند چراکه هر دو در تجارت با ایران منافع ملی خود را در اولویت قرار می دهند و اگر این منافع اقتضا کند، تهران را دور خواهند زد.
سؤالات زیادی وجود دارد که آیا ایران می تواند به غیر از فراورده های انرژی، صادرات دیگری به چین داشته باشد. به گفته کارن یانگ مدیر برنامه اقتصاد و انرژی خاورمیانه: روابط اقتصادی ایران با روسیه نیز محدود است زیرا این کشور رقیب اصلی گاز ایران است و بعید است که در این صنعت حامی ایران باشد. ایران با تکیه بر روسیه و چین، خود را در معرض زیان قرار می دهد. چینی ها انرژی ارزان می خواهند و در ازای آن بازار ایران را مملو از کالاهای ارزان قیمت می کنند. ادامه تحریم ها در واقع به نفع چین است.
با این حال مشکلات اقتصادی پیچیده ایران به این معنا نیست که هیچ راه حلی برای آن وجود ندارد. اقتصاددانان معتقدند که اگر دولت جدید محافظه کار علاقه مند باشد، می تواند گام هایی جهت اصلاحات اقتصادی بردارد. مهمترین این گام ها ایجاد ثبات سیاسی و اقتصادی است و باید کاهش فشار تحریم ها را در اولویت برنامه های خود قرار دهد. ایران باید نظم مالی خود را بدست آورد و برای کسری بودجه راه حلی پایدار بیابد؛ در عین حال به بانک مرکزی استقلال بدهد. هنگامی که ثبات سیاسی و اقتصادی برقرار شد، اقتصاد ایران می تواند از سرمایه گذاری مستقیم خارجی بهره مند شود.
مترجم: فاطمه رادمهر
messages.comments