twitter share facebook share ۱۴۰۳ مرداد ۲۹ 514

تحریم های ایران یکی از سخت ترین و طولانی ترین تحریم ها در جهان است. آغاز این تحریم ها به انقلاب اسلامی 1979 و در واکنش به سرنگونی یکی از نزدیک ترین متحدان آمریکا در منطقه، برمی گردد. ان زمان دارایی های ایران مسدود شد و فروش کالاهای دومنظوره –که ممکن بود برای مقاصد نظامی استفاده شود- ممنوع گشت. پس از جنگ ایران و عراق شرکت های خارجی از ورود به بخش انرژی ایران منع شدند و صنعت گاز طبیعی مایع در ایران عملا از بین رفت. آمریکا همچنین دستور تحریم آن دسته از نهادهای خارجی را صادر کرد که به ایران در توسعه سلاح های کشتار جمعی کمک می کردند

اواخر دهه 2000 و اوایل دهه 2010 با اعمال محدودیت های آمریکا بر مبادلات مالی و سرمایه گذاری در ایران، تحریم ها سخت تر شد. در دوران اوباما صادرات نفت و پتروشیمی ایران تحت تحریم کامل قرار گرفت. متحدان ایالات متحده –بریتانیا، فرانسه، آلمان، ژاپن، استرالیا، کره جنوبی و پادشاهی های خلیج فارس در کنار سازمان ملل- به تحریم ایران پیوستند. تحریم های سازمان ملل عمدتا گسترش سلاح های هسته ای و توسعه نظامی ایران را هدف قرر می داد؛ ولی تحریم های اتحادیه اروپا مشابه تحریم های آمریکا بود. گرچه برجام –که سال 2015- منعقد شد به کاهش برخی از تحریم ها کمک کرد، ولی با خروج ترامپ از توافق هسته ای، این تحریم ها بار دیگر اعمال شد. کارزار فشار حداکثری ترامپ تا حد زیادی در دوران بایدن نیز ادامه یافت

هدف اعلام شده از رژیم تحریم ها، جلوگیری از گسترش سلاح هسته ای، ترویج دموکراسی و توقف حمایت ایران از تروریسم –حمایت از نیابتی های منطقه ای و گروههایی که با منافع آمریکا همسو نیستند- بود. نرگس باج اوغل، ولی نصر، جواد صالحی اصفهانی و علی واعظ در کتابی، به بررسی کارکرد تحریم های آمریکا علیه ایران پرداخته اند و به این نتیجه رسیده اند که این تحریم ها نتایجی برعکس آنچه تحریم کنندگان می خواستند، بدنبال داشته است

سال 1997 رابرت پیپ با انتشار مقاله «چرا تحریم ها کار نمی کنند» به بیان این موضوع پرداخت که حتی شدیدترین تحریم ها نیز اغلب به اهداف خود نمی رسند و کشوری که تحت تحریم قرار گرفته، همه ظرفیت ها و منابع خود را به کار می گیرد تا از طبقه حاکم محافظت کند. اما یافته های این نویسنده تأثیر چندانی بر سیاست آمریکا نداشت و استفاده از تحریم ها به عنوان ابزار سیاست خارجی ایالات متحده افزایش نیز یافت

تحقیقاتی که چهار نویسنده فوق الذکر در مورد تحریم های ایران انجام دادند، کاملا با یافته های رابرت پیپ مطابقت دارد. این چهار نویسنده که ایرانیان نسل اول و دومی هستند که در مؤسسات عالی دانشگاهی و سیاسی آمریکا فعالیت می کنند، بدنبال این بودند که ببینند تحریم های اعمال شده از زمان ریاست جمهوری اوباما و ترامپ، بر جامعه، سیاست و اقتصاد ایران چه تأثیری داشته است. کتاب شش فصل دارد که در هر فصل به موضوعات مختلفی از جمله تاریخ تحریم های ایران، تأثیرات اجتماعی و اقتصادی تحریم های ایران و تأثیر تحریم ها در دیگر کشورهای جهان پرداخته است

در مجموع بحث اصلی کتاب این است که گرچه تحریم ها تأثیر منفی زیادی بر اقتصاد، جامعه و سیاست ایران داشته، ولی غرب به اهداف خود نرسیده است. به عبارت دیگر تحریم ها سیاست گذاران غربی را از هدفی که برای تضعیف ارکان حکومت در ایران داشتند –به ویژه سپاه و شرکت های مرتبط با نظام- دورتر کرده است. طبق یافته های نویسندگان، دولت ایران در واکنش به تحریم ها ،بیش از پیش رو به سوی نظامی گری آورده و در عرصه سیاسی محافظه کارتر شده است؛ به طوری که هر دو روند از زمان کارزار فشار حداکثری ترامپ در سال 2018 شتاب گرفته است

به گفته نویسنده همه اقشار جامعه -به استثنای سپاه و مشاغل و افراد مرتبط با آن- بر اثر تحریم ها فقیرتر شده اند؛ یعنی دقیقا همان نهادها و گروههایی که هدف تحریم های غرب بودند، از تأثیر تحریم ها جان سالم به در برده اند. بخش هایی مانند بهداشت و اموزش تحت فشار شدید قرار دارند ولی صاحبان مشاغلی که با نظام مرتبط هستند، از تحریم ها سود بیشتری برده اند. به عقیده نویسندگان تحریم ها نه تنها سبب سرنگونی یا تضعیف نظام نشده، که تأثیر زیادی بر اتمیزه شدن جامعه داشته است

تاب آوری اقتصادی

بسیاری از کارشناسان ایران را با کره شمالی مقایسه می کنند ولی اقتصاد ایران از انزوا فاصله زیادی دارد. ایران از تولیدکنندگان بزرگ نفت است، اقتصاد باز دارد و تجارت بین الملل یکی از ستون های اصلی اقتصادش است. نسبت وابستگی تجاری ایران -که با بررسی سهم صادرات و واردات از کل تولید ناخالص داخلی محاسبه می شود- مشابه روسیه و ترکیه است.

یک مطالعه که در مورد تأثیر تحریم های اوباما در ایران انجام شده، نشان می دهد که گرچه استانداردهای زندگی پس از اعمال تحریم ها 15% کاهش یافته ولی این موضوع فلج کننده نبوده و در پانزده سال گذشته اقتصاد ایران حتی رونق گرفته است. کل تولید ناخالص داخلی ایران بین سال های 2011 و 2021 به میزان 10.2% رشد داشته است و اقتصاد کشور از دوران اوباما بزرگتر شده است. همچنین بین سالهای 2011 و 2021 میزان اشتغال افزایش پیدا کرده –به ویژه در صنایع بزرگ- و نرخ بیکاری اندکی کاهش یافته است. اوایل دهه 2020 ایران جهان را غافلگیر کرد و به تأمین کننده اصلی پهپادهای پیشرفته برای روسیه بدل شد؛ امری که نشان می دهد هدف اصلی رژیم تحریم ها یعنی مهار توانایی های نظامی ایران، شکست خورده است

بررسی عملکرد تحریم ها که بر اساس دهها مصاحبه با مقامات، صاحبان مشاغل و شهروندان عادی بدست آمده، تاب آوری اقتصادی ایران را نشان می دهد. یک خانه دار اصفهانی به نویسندگان می گوید که گرچه وضعیت سخت است ولی قابل کنترل است و با شرایط هشت سال جنگ، قابل مقایسه نیست «ان زمان غذا جیره بندی بود و بمب ها روی سرمان پرواز می کردند ولی اکنون از پس شرایط برمی آییم. تابستان امسال گیلاس نخریدم چون خیلی گران بود؛ نسبت به گذشته هم کمتر گوشت قرمز می خوریم ولی مانند زمان جنگ شاهد صف های طولانی برای گرفتن غذا نیستیم. قفسه های فروشگاهها همه پر است. البته که ناراحت کننده است که نمی توانیم آنچه قبلا می خریدیم بخریم و بعد از این همه سال در این مرحله هستیم؛ ولی حداقل من و اطرافیانم می توانیم خود را با شرایط وفق دهیم و با اوضاع کنار بیاییم»

مورد ایران برخلاف تجربه برخی دیگر از کشورهاست که ضربه های سختی از تحریم خوردند. کوبا از دهه 1960 تحت تحریم های آمریکا بوده و همچنان از کمبود کالاهای اولیه و دارو رنج می برد. هنگامی که ایالات متحده عراق را به دلیل حمله به کویت در سال 1991 تحریم کرد، اقتصاد عراق تقریبا 50% تولید ناخالص داخلی خود را از دست داد و باعث کمبود گسترده مواد غذایی و قحطی شد –در مورد ایران این 15 تا 20 درصد بود- در نهایت واشنگتن مجبور شد با برنامه نفت در برابر غذای سازمان ملل موافقت کند و به عراق اجازه دهد تا در ازای نفت غذا بخرد. تحریم های غرب علیه ونزوئلا نیز ویرانی به بار آورده، کمبود اقلام اساسی را تشدید کرده و این کشور را فقیرتر نموده است

اما دلیل تاب آوری اقتصاد ایران چیست؟ نویسندگان پاسخ را در اقتصاد باز ایران می دانند. به عقیده آنها تحریم ها به جای تضعیف سرمایه داری، ایران را مجبور به نوآوری کرده است؛ برای مثال یکی از مصاحبه شوندگان زنی حدود سی ساله است که یک شیرینی فروشی آنلاین دارد. وی به نویسندگان می گوید: «علیرغم گران بودن همه چیز، فرصت عجیبی برای کسب و کارهای کوچک فراهم شده است. مردم بدنبال گذراندن اوقاتی خوش هستند، می خواهند در کنار هم غذ بخورند و تجربیات خوبی را از سر بگذرانند. افرادی همچون من می توانیم از طریق شبکه های اجتماعی به آنها دسترسی پیدا کنیم و چیزهایی که آنها بدنبالش هستند را ارائه دهیم. ضمن اینکه به دلیل تحریم ها ما دیگر رقیب خارجی نداریم. البته به دلیل اعتراضات سرعت اینترنت کاهش یافته و دسترسی به اینستاگرام سخت تر شده ولی ما راه خود را برای دور زدن محدودیت ها و کار کردن پیدا می کنیم»

بنابراین یکی از دلایلی که چرا اقتصاد ایران تاب آوری داشته، کارآفرینی مردمی است. یکی دیگر از دلایل، مداخله پولی دولت است؛ با تشدید تحریم ها در سال های 2011 و 2012 و بعد در سالهای 2019 و 2019 ریال در عرض چند ماه بیش از نیمی از ارزش خود را از دست داد. کاهش ارزش پول، به دلیل کاهش درامدهای نفتی تاحدی برای تعدیل بازار ضروری بود اما کاهش ارزش ریال سبب افزایش تورم شد. در اینجا دولت درصدد مقابله با تورم برنیامد بلکه آن را پذیرفت و با تزریق پول بیشتر به اقتصاد، سعی کرد از ورشکستگی فعالان تجاری جلوگیری کند

مدیریت درست، سبب شد که سیاست های تورمی به فقر عمومی نینجامد اما برای نمونه در ونزوئلا شاهد بودیم که دولت مادورو برای محافظت از پایگاه اجتماعی خود، به تثبیت قیمت ها روی آورد. چنین اقدامی منجر به احتکار گسترده شد و تشدید کمبود اقلام ضروری، به ایجاد بحرانی انسانی کمک کرد. در ایران دولت ارز را چند نرخی کرده، به تاجران برای ورود کالاهای اساسی به کشور ارز یارانه ای می دهد و از این طریق هزینه واردات کالاهای اساسی را کنترل می کند تا قیمت ها برای مصرف کننده افزایش نیابد. این اقدام در کنار اقدامات باز توزیعی دیگر مثل یارانه های نقدی مستقیم به خانوارها، افزایش حداقل دستمزد و بیمه های درمانی، به ایرانیان کمک می کند تا با تمهید دسترسی خانواده های کم درامد به کالاهای اساسی، حمل و نقل، مراقبت های بهداشتی و آموزش، از فقر دور بمانند

در شرایطی که با سیاست های رفاهی دولت، فشار از طبقات فرودست تاحدی کم شد، طبقه متوسط بار عمده تحریم ها را متحمل شدند. با کاهش حقوق ها و افزایش تورم، قربانیان اصلی تحریم ها طبقه متوسط بودند. بین سالهای 2011 تا 2019 حدود 9 میلیون نفر از طبقه متوسط، حجم زیادی از درامد خود را از دست دادند و به طبقه فقیر پیوستند. بین سالهای 2019 تا 2021 که اقتصاد ایران تاحدی بهبود یافت، تنها نیمی از این افراد توانستند به وضعیت سابق خود برگردند

 

نویسندگان کتاب به دلایل تاب آوری ایران در برابر تحریم ها می پردازند ولی به پیامدهای اجتماعی و سیاسی تحریم ها اشاره چندانی نمی کنند و هیچ مطلبی درباره رونق قاچاق و تأثیر تحریم بر الگوی مهاجرت به ویژه از افغانستان ارائه نمی دهند. آنها درحالی که توضیح می دهند که چگونه سیاست های رفاهی دولت، از ایرانیان در برابر تأثیر تحریم ها محافظت می کند، به تأثیر تحریم ها بر سیاست های ریاضتی دولت و متعاقب آن تضعیف خدمات رفاهی و کیفیت خدمات اجتماعی نمی پردازند

یکی از حوزه هایی که نیازمند بررسی دقیق تر است، مسئله ناآرامی های گسترده اجتماعی در ایران در دهه گذشته است. نویسندگان اذعان می کنند که تحریم های آمریکا با ناآرامی های اجتماعی بی سابقه در ایران همراه بوده ولی هرگونه ارتباط مستقیم بین این دو مقوله را رد می کنند. آنها می گویند اثبات اینکه تحریم ها سبب اعتراضات شده دشوار است؛ چراکه برای مثال جنبش زن، زندگی، آزادی درباره حقوق مدنی و مطالبات آزادی خواهانه زنان بود نه رفع تحریم ها. ممکن است اینگونه باشد ولی علل اعتراضات مردمی در دهه اخیر که از نظر وسعت و شدت در جمهوری اسلامی بی سابقه بوده، تنها یک علت ندارد و نمی توان مسائل و مشکلات داخلی را از فشارهای خارجی و تحریم هایی که طی چند دهه تأثیرات بسیار گسترده ای بر زندگی اجتماعی ایرانیان داشته است، جدا کرد

در کتاب به این مطلب اشاره شده است که تحریم ها با فقیر کردن طبقه متوسط و بهره مند سازی مشاغل و کسب و کارهای مرتبط با سپاه ،سبب تضعیف جامعه مدنی شده ولی در عین حال سبب شده است که برخی از گروههایی که به سپاه مرتبط نیستند، قدرت بگیرند. در توضیح این مطلب نویسندگان اشاره می کنند که قبل از وضع تحریم ها در دوران اوباما یعنی در دهه 1990 و 2000 بخش خصوصی ایران کوچک باقی مانده بود و بیشتر تولید ناخالص داخلی ایران در صنعت پتروشیمی و هیدروکربن بود؛ ولی پس از اعمال تحریم های شدید در اوایل دهه 2010 دولت از نظر اقتصادی به طیف وسیع تر و متنوع تری از گروههای اجتماعی وابسته شد و برای جبران کمبود نقدینگی، به طور فزاینده ای به مالیات دهندگان –اعم از کارکنان بخش دولتی، مشاغل بخش خصوصی، دارندگان اوراق قرضه، و دیگر فعالان اقتصادی و صاحبان حرف از وکلا و حسابداران گرفته تا تعمیرکاران و کشاورزان-  اتکا پیدا کرد

اخیرا روزنامه فایننشال تایمز گزارشی منتشر کرد که در آن توضیح می داد چگونه تحریم و جنگ موجب شده که بخش هایی از اقتصاد روسیه که دچار رکود و فرسودگی شده بودند، دوباره فعال و پویا شوند. این مسئله را ما در ایران نیز می بینیم؛ به عبارت دیگر تحریم ها در ایران تحول صنعتی و تولید در بخشی از مناطق را بدنبال داشته است. برای مثال در پی تحریم ها و افزایش تقاضای داخلی برای زغال سنگ و آهن، صنعت معدن در کرمان رونق گرفت. افزایش اعتراضات کارگران در دهه گذشته علیه سیاست های ریاضت اقتصادی و نقض حقوق کارگران، نشان دهنده افزایش قدرت نسبی این گروهها است و این اقدامات اعتراضی معمولا منجر به گرفتن امتیازاتی از دولت شده است. بنابراین آنگونه که نویسندگان می گویند درست است که تحریم ها جامعه مدنی را بیشتر به دولت وابسته کرده، ولی متقابلا دولت نیز به بخش هایی از جامعه وابسته تر شده و یاد گرفته است که با کارگران و طبقه متوسط وارد چانه زنی شود. ما شاهد بودیم که در جنبش زن، زندگی، آزادی علیرغم شعارهایی که برای اعتصابات عمومی داده شد، اقدام زیادی از سوی کارگران برای همبستگی با معترضان صورت نگرفت و هیچ اعتصاب مداومی وجود نداشت

نویسندگان کتاب یادآور می شوند که تشدید اعتراضات، واکنش شدید و سختگیرانه حکومت را بدنبال داشته و همین امر باعث شده است انقلابی که بسیاری در غرب و در بین گروههای اپوزیسیون بدان امید داشتند، شکل نگیرد

منبع: phenomenalworld

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما