twitter share facebook share ۱۳۹۵ آبان ۱۸ 791

پس از آنکه مشخص شد شرکت آرامکو عربستان سعودی برای دومین ماه پیاپی صدور نفت و فرآورده های نفتی را به مصر متوقف کرده است، طارق ملا وزیر نفت مصر بامداد امروز (دوشنبه) اعلام کرد که کلا صادرات این شرکت به مصر تا آینده نامعلومی متوقف شده است.

بدین ترتیب معلوم شد که تیرگی رابطه مصر و عربستان سعودی کاملا جدی است و به تعلیق درآمدن توافقی نفتی آن هم به ارزش بیست و دو میلیارد دلار میان دو کشور، ریشه در اختلافات عمیق سیاسی دارد.

آغاز اختلاف

کودتای سه سال پیش در مصر با پشتیبانی عربستان سعودی انجام گرفت و بلافاصله پس از کودتا، عربستان و متحدانش در حاشیه خلیج فارس با حدود پانزده میلیارد دلار کمک نقدی به مصر، به یاری اقتصاد این کشور شتافتند که پس از انقلاب به رکود شدید کشیده شده بود.

مصر که پیش از انقلاب با وجود نزدیکی و دوستی با عربستان سعودی، خود نیز داعیه دار جایگاه رهبری جهان عرب بود، از آن پس در جایگاهی قرار گرفت که خود می توانست به یکی از دولتهای اقماری عربستان تبدیل شود. مقاومتی در برابر چنین روندی در مصر شکل گرفت که بتدریج از پشت پرده برون افتاد و شکل علنی به خود گرفت. نخستین مقاومت بر سر سوریه بود.

اساسا یکی از انگیزه های ارتش برای کودتا علیه محمد مرسی آن بود که او می رفت تا مصر را پایگاهی برای مخالفان نظام حاکم بر سوریه کند و با حمایت از گروههای مسلح همفکر با اخوان المسلمین، دولتش را به جرگه نقش آفرینان در سوریه داخل کند، اما ارتش مصر نه تنها با هر گونه دخالت در سوریه مخالف بود بلکه با استناد به پیمانی نظامی که در زمان جمال عبدالناصر میان سوریه و مصر بسته شده و همچنان پابرجا بود، به هیچ وجه حاضر نبود برخلاف این پیمان، در صف مخالفان دولت سوریه بایستد. مدت کوتاهی پس از کودتا، فعالان سوری مخالف نظام از قاهره اخراج شدند، سفارت سوریه بازگشایی و پروازهای میان مصر و سوریه از سر گرفته شد. همه این اقدامات بی سر و صدا انجام گرفت تا حساسیت عربستان سعودی برانگیخته نشود.

با وقوع بحران در یمن بود که اختلاف میان مصر و عربستان سعودی رو به علنی شدن نهاد. مصر رسما به ائتلاف نظامی تحت فرماندهی عربستان سعودی علیه دولت مستقر در صنعا پیوست اما حاضر نشد نیروی زمینی به یمن اعزام کند و به اعزام چند ناوچه به آبهای یمن بسنده کرد که آنها هم نقش چندانی در عملیات نظامی ایفا نکردند.

جزایر تیران و صنافیر

عربستان سعودی برای پیشبرد برنامه نظامی اش در یمن نیاز به نیروی زمینی داشت و تنها پاکستان و مصر بودند که می توانستند این نیاز را تامین کنند. مجلس پاکستان به اعزام نیروی زمینی رای مخالف داد مصر هم با وجود وعده های اولیه، از گسیل سرباز به یمن سر باز زد. در این میان، محتوای گفتگویی محرمانه میان عبدالفتاح سیسی، رئیس جمهور مصر با فرماندهان نظامی اش منتشر شد که در آن، لحنی استهزاء آمیز در مورد سعودیها و متحدانشان در حاشیه خلیج فارس به کار می رفت و مشخص می شد که مصر نه تنها عزمی برای گسیل کردن نیرو به یمن ندارد، بلکه تنها به دنبال «سرگرم کردن دولتهای خلیج» به منظور دریافت کمکهای مالی آنان است.

آشکار شدن اختلاف

در نبود نیروی زمینی موثر، عملیات نظامی در یمن با مشکل روبرو و به جنگی فرسایشی بدل شد. زمزمه های تیرگی در روابط مصر و عربستان سعودی به گوش رسید و نخستین تجلی این تیرگی، در به تعلیق درآمدن کمکهای مالی سعودیها به مصر بود. قطع این کمکها، اثر منفی خود را بر اقتصاد مصر گذاشت. سرنگونی پیاپی هواپیمای روسی و هواپیمای مصری که گمان می رود بر اثر خرابکاری صورت گرفته باشد نیز، صنعت گردشگری مصر را که بشدت افت کرده بود دچار محاق تازه ای کرد و اقتصاد مصر بیش از پیش در بحران فرو رفت.

برای بهبود این تیرگی، تلاشهایی در مصر آغاز شد که به دعوت از ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی به مصر و استقبالی با شکوه از او انجامید. با ورود ملک سلمان به قاهره اعلام شد که مصر دو جزیره تیران و صنافیر، واقع در ورودی خلیج عقبه را از آن عربستان سعودی می داند و به آن کشور باز می گرداند. عربستان هم در مقابل دو میلیارد دلار کمک نقدی به مصر می کند و بیست و دو میلیارد دلار نفت و فرآورده های نفتی با بهای پایینتر از بازار و به صورت نسیه (دریافت مبلغ در آینده) به مصر صادر می کند.

با وجود اعتراض عمومی، انتقال دو جزیره به مالکیت عربستان از تصویب مجلس مصر گذشت و قانونی شد، اما گروهی از وکلای دادگستری علیه رای مجلس به دیوان عدالت اداری شکایت کردند و این دیوان، رای مجلس را باطل کرد.

از اینجا مشخص شد که گویا دو جریان در دستگاه حاکمه مصر شکل گرفته، یکی جریانی در مجلس که خواهان نزدیکی به عربستان سعودی است و سرمایه دارانی که داد و ستد گسترده مالی با عربستان سعودی و حاشیه خلیج فارس دارند از این جریان حمایت می کنند. دیگری، جریانی در ارتش و دستگاههای سیاسی و قضائی است که در مقابل نفوذ عربستان سعودی مقاومت می کند. روند حوادث بعدی، نشان داد که جریان دوم غالب شده است.

وضعیت اقتصاد مصر بحرانی است

در نشست اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد، وزیرخارجه مصر در حاشیه این نشست در نیویورک علنا گفت که کشورش با سرنگون کردن بشار اسد و طرحهایی که به این سرنگونی بینجامد، مخالف است. بدین ترتیب، مصر علنا در مقابل عربستان سعودی جبهه گرفت. مصر همچنین به عنوان نماینده دولتهای عرب در شورای امنیت سازمان ملل متحد، به قطعنامه پیشنهادی روسیه برای آتش بس در حلب رای مثبت داد و خشم عربستان را بیشتر برانگیخت. پس از آن بود که عربستان سعودی، توافقش را با مصر یکجانبه نادیده گرفت و صدور نفت به مصر در چارچوب این توافق را متوقف کرد.

مصر بهای ایستادن در مقابل عربستان سعودی را با فرورفتن بیشتر در بحران اقتصادی پرداخت. گرانی شدیدی بر مصر حکمفرما شد. بسیاری از کالاها کمیاب شدند و ارزش پول ملی رو به سقوط نهاد. بانک مرکزی مصر در پایان هفته گذشته اعلام کرد که تعیین ارزش پول ملی را آزاد و به بازار واگذار می کند. در نتیجه این تصمیم، ارزش پول مصر یکشبه حدود پنجاه درصد کاهش یافت. نرخ سوخت و کالاهای اساسی بالاتر رفت و یارانه های دولتی بر سوخت و حمل و نقل شهری کاهش یافت. نمونه ای از آن، نرخ بلیط قطار زیرزمینی شهری در قاهره بود که یکشبه سه برابر شد.

به دنبال جایگزین

عبدالفتاح سیسی از هنگامی که به قدرت رسید به رقبای سیاسی و اقتصادی آمریکا روی آورد، روابط دوستانه ای با روسیه برقرار کرد و از ولادیمیر پوتین به گرمی در قاهره استقبال کرد و چینیها را به سرمایه گذاری در مصر فراخواند. فاصله اش را هم با آمریکا و دولتهای اروپایی حفظ کرد که به دلایلی همچون نقض گسترده حقوق بشر و کاهش آزادیهای سیاسی در مصر منتقد اویند.

اخیرا در پی تیرگی رابطه مصر و عربستان سعودی، ایران کوشید از این فرصت برای عملی کردن آرزویش در بهبود رابطه با مصر بهره بگیرد اما مصر نشان داد که همچون گذشته، تمایلی به از سرگیری رابطه با ایران ندارد. چندی پیش که نهاد کردی، رئیس شرکت گاز مصر در همایش کشورهای صادرکننده گاز در تهران حضور یافت، مسئولان ایرانی نسبت به فروش نفت به مصر ابراز آمادگی کردند اما پاسخ مثبتی از آن کشور دریافت نکردند.

وزیر نفت مصر خبر سفر خود به تهران را تکذیب کرد

دیشب هم خبری منتشر شد حاکی از آنکه طارق ملا، وزیر نفت مصر راهی تهران شده اما بامداد امروز خود او نه تنها این خبر را تکذیب کرد بلکه بصراحت گفت که هرگز به تهران نخواهد رفت. به نظر می رسد انتشار این خبر می تواند با یکی از این دو گزینه صورت گرفته باشد: یکی اینکه سعودیها و کسانی که مخالف دوری مصر از عربستانند، با علم به وجهه ای منفی که ایران نزد بخش عمده افکار عمومی جهان عرب دارد، چنین خبری را منتشر کرده اند تا مصر را تحت فشار افکار عمومی قرار دهند. یا اینکه مصریها و مخالفان نزدیکی مصر به عربستان خواسته اند با نشر چنین خبری نشان دهنده اند که مصریها حتی حاضرند دست بسوی ایران دراز کنند اما به سمت آنها نروند.

اما در واقع، با اینکه مصر به محوری بین المللی نزدیک شده که ایران نیز در یک سوی آن قرار دارد، نزدیکی به ایران را به نفع خود نمی بیند چون در این صورت رابطه اش با عربستان سعودی از تیرگی به دشمنی خواهد رسید و خشم متحدان عربستان سعودی نیز علیه مصر برانگیخته خواهد شد. در شرایطی که اقتصاد مصر بشدت با اقتصاد کشورهای خلیج فارس درهم تنیده و میلیونها مصری که در این کشورها کار می کنند، منبع تامین زندگی بخش قابل توجهی از جمعیت مصرند، مصریها به هیچ عنوان نمی توانند از پس ایستادن در برابر محور عربستان سعودی تا سرحد برقراری رابطه با ایران بربیایند.

از جمله جایگزین‌هایی که مصر در جستجوی آن برآمده، عراق است که میزان تولید و صادرات نفتی اش بسیار بیشتر از ایران است. سفر اخیر وزیر نفت مصر به بغداد هم در همین راستا بود. اما مشکل مصر اینجاست که بعید است دولتهایی چون عراق و دیگر صادرکنندگان نفت، با همان شروط گشاده دستانه ای به مصر نفت بفروشند که عربستان پذیرفته بود.

بدین ترتیب مصر وارد مرحله دشواری از لحاظ اقتصادی و سیاسی شده و اینکه تا کی بتواند این وضعیت را تحمل کند، ابهامی نگران کننده میان مردمش پدید آورده است. اقتصاددانان نیز بیش از آنکه مسئولیت رکود اقتصادی در کشور را به گردن تیرگی رابطه با عربستان سعودی بیندازند، شخص ارتشبد سیسی و دولت را مقصر می دانند و به سوء مدیریت متهم می کنند. کارشناسان می پرسند دهها میلیاردها دلاری که مصر از عربستان سعودی و دولتهای حاشیه خلیج فارس در چند سال گذشته دریافت کرد کجا رفت و صرف چه شد؟ چرا این پولها اثری بر بهبود وضعیت اقتصادی مصر نگذاشت؟ اقتصاددانان آقای سیسی و نظامیان حاکم را متهم می کنند که نه تنها فاقد بینش اقتصادی اند بلکه با کارشناسان اقتصادی هم مشورت نمی کنند و با ذهنیتی نظامی درصدد اداره اقتصاد کشورند.

بدین ترتیب، مصر وارد دوره ای سخت و تاریک شده که فعلا مشخص نیست راه برونرفت از آن کجاست. گم شدن در این تاریکی یا یافتن راه برونرفت می تواند در سرنوشت حکومت آقای سیسی هم تعیین کننده باشد.

مهرداد فرهمند/ بی بی سی

نظر شما