twitter share facebook share ۱۳۹۶ خرداد ۲۴ 3721

تا کنون افراد زیادی را دیده ایم که علی رغم رنج بردن از معلولیت‌های سخت و شدید جسمانی، توانسته‌اند با پرورش و تقویت استعدادهای خویش، کارهایی خارق‌العاده و بزرگ انجام دهند و گاه پا به پای دیگر نخبگان، دستاوردهایی ارزشمند از خود به نمایش گذارند و تمام بشر را از نتایج زحمات خویش متنعم سازند. این سخن از روی اغراق و بزرگ‌نمایی نیست و تاریخ با بیان نمونه هایی از این دست، شاهدی است بر این مدعا. در افراد معلول، بدن فاقد توان و قدرت کافی برای انجام بسیاری از کارهاست، لذا روح و جان برای پر کردن این کمبود به تلاش و تکاپو می‌افتد تا ناتوانی بدن را جبران نموده و کارهای ناتمام را به فرجام رساند.

اما اگر این وضعیت معکوس گردد و روح دچار سرشکستگی و رنج شود، چه بر سر انسان خواهد آمد؟ آیا می‌توان حجم ضرری را که از ناحیه روح به جسم وارد می شود تصور کرد؟ فرض کنید که در پرورش کودک خود کوتاهی کرده و آن طور که باید و شاید به تربیت روح وی نپرداخته اید، از این رو فرزند شما به یک فرد پر از عقده و حسادت تبدیل گشته که بدون هیچ دلیل موجهی از تمام مردم دوری می‌کند، در این حالت چه به روز شما و خود او می‌آید؟ اگر روح بیمار گردد، به انسان آسیب های شدید و گاه غیر قابل جبرانی وارد خواهد کرد. در اینجا آنچه می تواند سبب بروز دردسرهای بیشتر شود، پندار فرد روان‌پریش است که گمان می کند هیچ مشکلی ندارد و می تواند با دیگران یک تعامل و ارتباط سالم و سازنده داشته باشد، درحالی‌که اینطور نیست.

ازاین‌رو متخصصان، اندیشمندان، فلاسفه و سخنرانان، همیشه بر سلامت روح توصیه و تأکید دارند. حتی بسیاری از آنها پرورش روح را بیش از پرورش جسم حائز اهمیت می دانند و اگر انسان بین تربیت روح و جسم مجبور به گزینش یکی شود، او را توصیه به انتخاب روح می کنند؛ ولی درست آن است که به هر دو اهمیت داد و بین روح و جسم نوعی تعادل و توازن برقرار کرد.

بهترین توصیه را در این زمینه می‌توان در کلام مرجع عالیقدر آیت‌الله العظمی سیدصادق شیرازی (حفظه الله) یافت که فرمود: «بیاییم ابتدا برای روح و جان خود برنامه‌ریزی کنیم، قبل از آنکه به برنامه‌ریزی برای خوراک و پوشاک و کاشانه خود بپردازیم.»

این سخن در عین کوتاهی، به زیباترین و رساترین شکل، وظیفه انسان را در مقابل روح و جان خویش تبیین می‌کند؛ به ما نشان می‌دهد که نسبت به پرورش و تعالی روح و جان خود مسؤولیت داریم و باید رشد و تغذیه روح را بیش از خوراک و پوشاک و مسکن مورد توجه و اهمیت قرار دهیم؛ پس شایسته است قبل از انکه دست‌ها را از آلودگی ها و منزل را از گرد و خاک بزداییم، به پاکیزگی و آراستگی روح خود بپردازیم.

تا وقتی که روح ما توسط پلیدی‌ها محاصره شده باشد، شست و شوی جسم چه سودی دارد؟ و اگر شکم‌ها پر شوند درحالی‌که ارواح همچنان از گرسنگی مفرط رنج می‌برند، آیا کار مفیدی انجام شده است؟ چگونه می‌توان در خانه‌های زیبا و مجلل زندگی کرد درحالی‌که ارواح و جان‌ها از گناه و نافرمانی خدا در عذابند؟ این سؤالاتی چالشی است که باید به آنها پاسخی واضح و روشن داده شود، تا بدانیم کجا قدم می‌گذاریم و راه را از بیراهه شناخته، در صراط مستقیم حرکت کنیم.

پرورش و تزکیه روح یکی از بزرگ ترین اهداف پیش روی آدمی است و وصول بدان نیازمند بهره گیری از ابزارهایی می باشد که یکی از آنها برنامه ریزی است. اگر انسان بتواند با یک برنامه‌ریزی درست و تلاشی مستمر به پرورش روح و جان خود بپردازد، بی تردید به موفقیت در زندگی دست خواهد یافت و به بالاترین درجات سعادت نایل خواهد شد. نکته کلیدی در اینجا، فواید حاصل از غلبه روح بر جسم است؛ اگر آدمی به مرحله‌ای رسد که روح از هر نظر تربیت شده و کامل گردد، دیگر جسم نمی‌تواند با اشتباهات و زیاده‌خواهی‌های خود آن را پژمرده کند و به زانو در آورد. ولی اگر خدای ناخواسته جسم موفق شد روح را تحت کنترل خود درآورد و به آن امر و نهی کند، عاقبت و پیامدهای وخیم و غیرقابل جبرانی بدنبال خواهد داشت.

اینجاست که نقش والدین در تربیت و پرورش فرزندان به خوبی جلوه می‌کند. والدین باید بکوشند از بدو تولد، بذر خیر و نیکی و رحمت را در عمق روح و جان فرزندان خویش بکارند. اهتمام والدین به نیازهای روحی فرزندان و آموزش سجایای اخلاقی به آنان، سبب می گردد که فرزندان از رشدی متعادل برخوردار شده، در زندگی به موفقیت و سعادت نایل گردند و از نظر فکری و رفتاری به اعتدال و توازن رسند. چنین فرزندانی کمتر در معرض تضاد و کشمکش بین روح و جسم قرار می گیرند و روح و جسم آنان با یکدیگر در همبستگی و هماهنگی کامل به سر می برند؛ این به برکت همان روش صحیح تربیتی است که والدین از بدو تولد کودک به نمایش گذاشته اند. مهم‌ترین ابزار برای پدر و مادر در راستای رشد و تربیت نیکوی فرزندان، این است که آنان را به‌طور مداوم از چشمه اخلاق سیراب کنند و صفات و خصوصیات شایسته اخلاقی را در روح و جان آنها بارور سازند؛ در این صورت فرزندان به بیراهه نخواهند رفت و با دژ مستحکم اخلاق محافظت خواهند شد.

مشکل اینجاست که به دست آوردن فضیلت‌های اخلاقی به این آسانی‌ها نیست و موانع بسیاری در این مسیر سد راه انسان می شود. بسیاری از اوقات ما بر سر دو راهی قرار می‌گیریم، پس باید در انتخاب و درک درست ابزاری که ما را به تربیت بهتر و شایسته‌تر رهنمون می شود، دقیق‌تر عمل کنیم و در این مسیر از سختی راه نترسیم؛ چراکه دستیابی به اخلاق پسندیده و برتر، ارزش آن را دارد که هر چیزی را در راه رسیدن به آن فدا کنیم.

آیت‌الله شیرازی در سخنی دیگر می‌فرمایند: «رسیدن به اخلاقی متعالی نیازمند جدیت و شجاعت است و به کمک این دو ابزار است که انسان می تواند به درجات والای اخلاق دست یابد.»

مزین شدن به اخلاق، نخستین گام در تربیت روح و جان انسان است. سرشت روح به‌گونه‌ای است که نکات و توصیه های اخلاقی را به سرعت پذیرا شده، متحول می گردد و تأثیر این تربیت اخلاقی را با تغییر در رفتار و بینش و کردار به نمایش می گذارد. البته این هدف که روح آدمی تربیت و تزکیه شده و صفات بارز و شایسته اخلاقی را به منصه ظهور رساند، تنها با آرزو محقق نمی شود؛ بلکه نیازمند جدّیت و تلاش خستگی ناپذیر و مبارزه با هوای نفس است. آیت‌الله العظمی شیرازی (حفظه الله) در سخنی به این نکته اشاره کرده، می فرماید: «برای رسیدن به اخلاق، تلاش و جدیت و از خودگذشتگی لازم است.» گرچه نفس انسان او را به آسودگی و راحتی و فرار از کوشش و سختی دعوت می‌کند، اما این هدفی والاست که به راحتی نمی‌توان آن را به دست آورد یا تنها با آرزو کردن بدان رسید.

بنابراین همانگونه که پیشتر گفتیم، راه تربیت روح، دستیابی به سجایای اخلاقی است و مزین شدن به اخلاق نیز بدون مبارزه با هوای نفس امری محال است. چراکه هوای نفس انسان را به خواسته‌های نفسانی و شهوت‌ها دعوت کرده و او را به ارضای این امیال وا می دارد. لذا انسان باید از هوای نفس وحشت داشته و از افتادن در دام گناهان و اشتباهاتی که نفس به آن دعوت می‌کند بپرهیزد. استمرار در این مبارزه راه دیگری برای تربیت روح به‌شمار می‌آید.

آیت‌الله العظمی شیرازی می‌فرمایند: «ای انسان سعی کن در تمام امور با هوای نفس خویش مخالفت کنی. اگر معتقدی که کاری درست است ولی نفس تو، تو را از آن باز می‌دارد، سعی کن با تصمیم قاطع آن را انجام دهی.»

در نهایت باید گفت که همه ما قبل از اینکه به امور ظاهری مانند غذا و بهداشت بپردازیم، باید که روح خود را تربیت کنیم. این مهم که به وسیله اخلاق و مبارزه با هوای نفس محقق می گردد باعث می‌شود که رفتارهای جسم و روح هماهنگ شده و انسان را به سعادت و موفقیت برساند.

نویسنده: عبد الرزاق عبد الحسين

مترجم: محمد منوری

نظر شما