twitter share facebook share ۱۳۹۶ خرداد ۲۶ 2568

حجت الاسلام والمسلمین سروش محلاتی در مراسم شب شهادت امام علی(ع) و دومین شب از شبهای قدر، شهادت در خاندان نبوت و رسالت را امری استثنایی ندانست و اظهار داشت: امام سجاد(ع) در برابر تهدید دشمنان فرمود که «کشته شدن در راه خدا عادت و رویه ماست و شهادت را کرامت می دانیم» اما در میان همه ائمه(ع)، شهادت امیرالمومنین یک حالت متفاوت است.

او افزود: یک بعد تفاوت این است که شهادت دیگر ائمه(ع) توسط قدرتهای حاکم جائر اتفاق افتاده است درحالیکه شهادت امیرالمومنین توسط جریان غالب و حاکم نیست ثانیا شهادت دیگر ائمه(ع) توسط انسانهای هتاک و فاسق اتفاق افتاده درحالیکه شهادت امیرالمومنین(ع) توسط گروهی متدیّن و با انگیزه دینی و الهی اتفاق افتاده است. ثالثا روش قتل در مورد دیگر ائمه(ع) یا جنگ مستقیم است یا به گونه ای مسمومیت و قتل غیرمستقیم است بدون اینکه کسی مستقیما مسئولیت آن را برعهده بگیرد.

استاد حوزه علمیه قم تصریح کرد: همین تفاوتها ایجاب می کند که ما در مورد ماجرای قتل امیرالمومنین(ع) توجه خاص و ویژه ای داشته باشیم؛ چه شد که امیرالمومنین(ع) را به شهادت رساندند؟ اصلا ماهیت این گروه چیست؟ چه اهداف و افکاری داشتند؟

او بر شناخت ریشه ها و فاجعه شهادت امیرالمومنین(ع) تاکید کرد و گفت: ما سه جریان را می توانیم در کنار یکدیگر قرار داده و مقایسه کنیم؛ جریان اول از نادانی و جهالت ریشه می گیرد اما کاری به دین و مذهب ندارد که به آن جهل سکولار می گویند، جریان دوم تنسّک و دینداری توام با علم و عقل و فهم درک است، سوم جریانی است که از یک طرف جهالت را گرفته و از طرف دیگر تنسک و دینداری را گرفته و این دو را با یکدیگر ترکیب می کنند.

سروش محلاتی با متدیّن خواندن جریان سوم عنوان کرد: گروه سوم مقیّد هستند آنچه را از احکام الهی می فهمند عمل کنند و اصلا دنبال رسیدن به مقام و موقعیت و ریاست در این مبارزه نیستند یا هوی و هوس خود را اشباع کنند.

او با اشاره به آیه ۱۰۴ سوره کهف بیان داشت: خداوند در این آیه مبارکه سئوالی را مطرح می کند که « ای پیامبر بگو! آیا مایل هستید که من شما را آگاه کنم از زیانکارترین انسانها؟» طرح این سئوال به منظور ایجاد آمادگی بیشتر به انسان برای پاسخ به این سئوال است.

استاد حوزه علمیه قم ادامه داد: خداوند به این سئوال اینگونه پاسخ می دهد:«زیانکارترین افراد کسانی هستند که به ورطه گمراهی افتاده اند و گمان می کنند که کار خوبی انجام می دهند.» این افراد نه تنها آخرت را خراب کرده اند بلکه از دنیای خود هم لذتی نبرده اند.

او افزود: وقتی جهالت و تنسّک با یکدیگر آمیخته می شود دو مصیبت به بار می آید؛ مصیبت اول این است که فرد جاهلی که علقه دینی دارد به دلیل کمبود عقل و فهم و قربانی کردن اخلاق و وجدان وقتی در مسیر ظلم و طغیان فساد می افتند انسانهای بسیار خطرناکی هستند چون همه را به پای دین قربانی کرده اند و دین آنها هم حقیقی نیست بنابراین سرمایه ای در وجود اینها نیست لذا اینها بدترین فجایع را خلق می کنند به گونه ای که جنگهای صلیبی را اینها به وجود آوردند و عاشورا هم اینها رقم زدند.

سروش محلاتی مصیبت دوم را آلت دست قرارگرفتن انسانهای جاهل متنسّک عنوان کرد و افزود: این افراد به دلیل نداشتن قدرت فکر و احساساتی بودن به راحتی آلت دست قرار می گیرند و کافی است افراد شیّادی نبض اینها را به دست بگیرند، آنها را روی صحنه آورده و مانند عروسکهایی به حرکت در می آورند.

او مبانی فکری این جریان و روشها و شیوه های استفاده این گروه سوم را نیازمند بررسی دانست و گفت: این جریان، چند شیوه و روش را دنبال کردند که به نظر من خوارج در استفاده از این شیوه ها مبدع هستند یعنی در تاریخ اسلام، کسی از این شیوه ها استفاده نکرده است.

استاد حوزه علمیه قم اولین روش جاهلان متنسّک را اخلال در سخنرانی حضرت علی(ع) در مسجد دانست و بیان داشت: حضرت علی(ع) بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) به مسیر وقایع و جریانات معترض بود و اصحابی هم داشت که با ایشان همراهی می کردند اما تاریخ سراغ ندارد ایشان یا اصحابشان در مجامع عمومی اغتشاشی کرده یا بی نظمی ایجاد کرده باشند ولذا خوارج اولین گروهی بودند که از این شیوه استفاده کردند.

او به شیوه دیگر خوارج در مقابل امام علی(ع) اشاره کرد و گفت: اینها به موضوع حکمیت در جنگ صفین اشاره کرده و می گفتند امروز تشخیص می دهیم این عهد و پیمان به ضرر است و باید آن را به هم زد یعنی التزامی به قرار و پیمان نداشتند.

سروش محلاتی به پاسخ امام علی(ع) به این سخن خوارج به نقل از طبری اشاره کرد و گفت: حضرت می فرماید:« امکانی برای بازگشت وجود ندارد چون برگشت به معنای معصیت الهی است و من تن به این معصیت نمی دهم».

او شیوه دیگر این گروه را اصرار بر توبه امام علی(ع) به عنوان فرد گناهکار برشمرد و افزود: امام علی(ع) در احتجاج با این افراد فرمود:«اگر بنای بر توبه باشد، شما باید توبه کنید که اشتباه را مرتکب شدید» و لذا حضرت حاضر به تن دادن به این استغفار تحمیلی نشدند.

سروش محلاتی ادامه داد: یکی دیگر از شیوه هایی که خوارج بنیانگذار آن بودند اینکه افراد خودسری بودند. در محفلی نشسته و تصمیم گرفتند که معاویه، امام علی و عمروعاص را به قتل برسانند. کدام منطقی می پذیرد که سه نفر در جلسه ای بنشینند و تصمیم به ترور بگیرند؟ این روش را خوارج ملعون پایه گذاری کردند.

او عنوان کرد: یکی دیگر از روشهای این گروه این بود که در مبارزه کردن خود را موظف به تحلیل و منطق نمی دیدند و می گفتند که وظیفه ما تنها مبارزه است و بس. درحالیکه همه فقهای ما احتمال تاثیر و وجود زمینه برای موفقیت را از شرایط امر به معروف و نهی از منکر می شمارند اما خوارج هیچ شرایطی را در باب امر به معروف و نهی از منکر قبول نداشته و حاضر نبودند آن را بپذیرند.

استاد حوزه علمیه قم ادامه داد: زبان خوارج برای تکفیر و تفسیق کردن مردم خیلی باز بود و لذا امام علی(ع) در یکی از احتجاجات با اینها بیان می کند که« چرا همه مردم را بخاطر گناه من متهم کرده و آنها را تکفیر می کنید؟ شمشیرها را برداشته و بردوش نهاده و آن را به حرکت در می آورید. آیا این عدالت است؟»

او مساله خوارج را یک اتفاق و حادثه در مقطعی از تاریخ ندانست و گفت: هیچ فاجعه ای در تاریخ اسلام به اندازه جاهلان متنسک نیست لذا امیرالمومنین فرمود: «پشت من را دو گروه شکستند: عالمان متهتک و جاهلان متنسک».جاهل متنسک از عالم متهتک خطرناکتر است چون عالم متهتک به خاطر هتاکی هایش از سوی مردم رانده می شود اما جاهل متنسک در بین مردم نفوذ می کند و شهادت حضرت علی نمونه ای است که جاهل متنسک می تواند به وجود آورد.

*شفقنا

نظر شما