twitter share facebook share ۱۳۹۷ خرداد ۱۵ 2070

آنچه در ادامه می آید، دستوراتی است چند که حضرت در خصوص چگونگی ایجاد رابطه سالم و اخلاقی با سایر مردم صادر نموده است؛ توصیه هایی که اگر بشریت آن را اجرا نماید، اثری از ظلم و بدی در جهان نخواهد ماند:

- بعضی از مردم چنین معتقدند که تسلیم در برابر ظلم در هیچ شرایطی نمی تواند فضیلت باشد. شاعر عرب می گوید: «ومن لم یذدد عن حوضه بسلاحه یهدم و من لا یظلم الناس یظلم؛ آنکس که از ذخیره آب خویش با شمشیر دفاع نکند به زودی آن را خراب شده خواهد دید و هرکس ستم نکند مورد ستم واقع شود»

این افراد با هگل هم عقیده اند که می گوید: هر ملتی که پیروز شد همین پیروزی محکم ترین دلیل بر شایستگی و حقانیت اوست. ولی امام(ع) گرچه در موارد متعدد انسان را از ستم پذیری بر حذر می دارد، اما آنجا که امر دایر شود که انسان یا ظالم باشد یا مظلوم، مورد دوم را پیشنهاد می کند و می فرماید: «اقدموا علی الله مظلومین ولاتقدموا علی الله ظالمین؛ اگر شده مظلوم و ستم دیده به بارگاه حضرت حق درآیید ولی مبادا که ظالم و ستم گر پا به عرصه قیامت نهید»

- یکی از محورهای سخن امام(ع) در این باب مسأله تعاون و همکاری و همیاری افراد جامعه است. امام(ع) از پیروانش می خواهد که حتی در سخت ترین شرایط زندگی از این مهم غفلت نکنند. ان بزرگوار خطاب به سپاهی که عازم میدان نبرد بود می فرماید: «و ایّ امریءٍ منکم احسّ من نفسه رباطه جأشٍ عندالله ورأی من أحدٍ من اخوانه فشلاً فلیذب عن أخیه بفضل نجدته التی فُضّل بها کما یذبُّعن نفسه فلو شاء الله لجعله مثله؛ هریک از شما که در هنگامه نبرد قوت دلی در خود و ضعف و ترسی در برادر خود دید، می باید همانگونه که از خود دفاع می کند از آن برادر خود هم دفاع نماید و این را شکرانه آن توانایی و شجاعتی که خدا به وی ارزانی داشته و دیگری از ان محروم است قرار دهد، چراکه اگر خدا می خواست او را هم مانند آن برادرش جبون و کم دل قرار می داد».

این وصیت امام(ع) به افراد سپاه، شایسته است که به عنوان وصیتی به همه کاروانیان زندگی تلقی شود. اگر ثروتمند با مالی که در اختیار دارد و بیش از نیاز خود اوست دست مستمندی را بگیرد و عالم با علم اش از جاهل دست گیری کند و حکیم با حکمت اش دست سفیه را بگیرد و راه و روش مردمان در زندگی چنین باشد، به یقین بر سختی های زندگی که عرصه را بر آنها تنگ نموده است پیروز خواهند شد.

امام(ع) پیوسته یارانش را به تعاون و همکاری دعوت می کرد، گاه با پند و موعظه و گاه با دلیل و برهان. در جایی می فرماید: «ایها الناس انّه لا یستغنی الرجل و إن کان ذا مال عن عشیرته و دفاعهم عنه بأیدیهم و السنتهم؛ ای مردم! انسان هرچند مال و منالی داشته باشد باز از خویشاوندان خویش و دفاع انها با دست و زبان از او بی نیاز نخواهد بود»

ودر جای دیگر می فرماید: «هان مبادا یکی از شما اگر خویشاوندی نیازمند به کمک و دست گیری داشت و دید که می تواند بدون اینکه صدمه ای متوجه خودش شود و خسارتی به او رسد به وی کمک نموده و از وی دست گیری نماید، از این کار خودداری نماید؛ چراکه انسان اگر از کمک و دست گیری خویشاوندان خود خودداری نمود، در ظاهر دستی را از کمک به آنها بازداشته ولی در حقیقت دست های بسیاری را از کمک و یاری خویش منع نموده است»

انسان موجودی است اجتماعی و امام(ع) با توجه به این مطلب این اندازه به مسأله تعاون و همیاری تأکید می کند.

- امام(ع) در همین راستا در رابطه با صدقات و خیرات تأکید زیادی دارد. درجایی می فرماید: «هرگاه کسی از مستمندان را دیدی که حاضر است زاد و توشه سفر آخرت ات را برای تو تا قیامت حمل کند و در آن روز که سخت بدان محتاج هستی در اختیارت قرار دهد این امر را غنیمت شمار».

در جای دیگر می فرماید: «اینکه نام نیکی از انسان به یادگار ماند و مردمان از او به خوبی یاد کنند بهتر است برای او از مال و ثروتی که از خود باقی گذارد و نصیب کسانی شود که پاس زحمت او را هم ندارند»

و در رابطه با زکات و صدقات می فرماید: «خدای سبحان در اموال ثروت مندان به مقدار گذران معاش مستمندان فرض و واجب نموده است. هیچ فقیری گرسنه نمی ماند مگر اینکه بهره او وسیله خوش گذرانی ثروت مندی گشته است و خدای تبارک و تعالی در این رابطه از آنها بازخواست خواهد کرد».

امام(ع) در راه گسترش تعاون و همکاری افراد جامعه تأکید فراوان داشت و آن را وسیله خوشبختی تمام افراد جامعه چه قوی و چه ضعیف می دانست و در این راه تا آنجا پیش رفت که فرمود: «اگر کسی طلبی داشت که امیدی به وصول آن نبود چنانچه ان طلب وصول شد واجب است که زکات آن را بپردازد».

زیرا از نظر اقتصادی این مال در حقیقت در حکم مال مفقود است و وقتی وصول شد به مثابه گنجی است که کسی پیدا کند لذا باید مقداری از آن را به مستمندان اختصاص دهد.

- امام(ع) در رابطه با دوست و رفیقی که در دوستی صادق باشد بسیار تأکید می کرد، از جمله می فرمود: «اگر دوستی شایسته نصیبت شد مبادا که بر قطع رابطه و دوستی از پیوند و استحکام رشته محبت تواناتر باشی»

از جمله وصایای آن بزرگوار است که می فرمود: «اول رفیق بعد راه»

امام در رابطه با صفات انسان های شایسته از جمله می فرماید: «انها کسانی هستند که پیوند دوستی و محبت را روز به روز مستحکم تر می سازند و با محبت با یکدیگر روبرو می شوند»

و از دوستان می خواهد که در معاشرت ها از تکلف و خود را به رنج افکندن بر حذر باشند و در این باب می فرماید: «بدترین برادران آن دوستی است که انسان به خاطر او باید خود را به رنج و زحمت افکند»

ولی با این همه توصیه می کند که در وادی دوستی و دشمنی حد و مرزی باشد. در این باره می فرماید: «در دوستی با دوستت اندازه نگه دار چراکه شاید روزی دشمن تو گردد و در دشمنی با بدخواه و دشمنت نیز اندازه نگه دار شاید روزی دوست تو گردد»

- امام(ع) در تمام زمینه ها یاران را به اعتدال و میانه روی و دوراندیشی دعوت می کرد، حتی در محبت و دوستی و کینه و دشمنی افراد را به رعایت حد وسط فرا می خواند.

در رابطه با احساساتی شدن و عجولانه تصمیم گرفتن سخنی حکیمانه تر از این فرمایش مولا نیست که می فرماید: «تندی شعبه ای از دیوانگی است و لذا چنین فردی از کرده خود پشیمان می شود و اگر پشیمان نشود نشانه این است که جنون و دیوانگی در او مستحکم شده است»

و در توجه به رعایت اعتدال و حد وسط می فرماید: «چپ و راست گمراهی است و تنها راه وسط و میانه جاده و راه رسیدن به مقصد است»

و در رابطه با دوستان و دشمنان خود فرمود: «دو دسته در رابطه با من هلاک می گردند یکی آن دوستی که دوستی زیاده از حدش او را از صراط حق منحرف سازد و دیگر آن دشمنی که با دشمنی کور و کر به گمراهی گرفتار گردد»

این سخنان گذشته از اینکه مردم را به اعتدال دعوت می کند بیانگر این معنا هم هست که در رابطه با مسائل سیاسی و کارگزاران حکومتی اگر انتقادی هست باید به دور از حب و بغض شخصی و برای مصالح جامعه باشد.

* برگرفته از کتاب سیری در زندگانی امیرمؤمنان، نوشته سید حسن امین

نظر شما